به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از پایگاه خبری تحلیلی ایران روشن، منطقه خاورمیانه به سبب موقعیت راهبردی و فراوانی منابع انرژی در صدسال اخیر بهویژه موردتوجه و پسازآن دستاندازی سلطه جویان قرارگرفته است، روشی که افزونخواهان در دستیابی به منابع بسیار این منطقه در پیشگرفتهاند، ایجاد بیثباتی و آشوب در میان ملتهای متمدن و پیشینهدار بوده است.
رسیدن به این هدف، مستلزم داشتن همپیمانانی است، یکی از این همپیمانهای ثابت و قدرتمند، عربستان است که در پی فروپاشاندن امپراتوری عثمانی و پسازآن ایجاد و تقویت درگیریهای قومی و نهایتاً طرفداری از یکی از اقوامِ درگیر و به وجود آوردن یک کشورِ عموماً استبدادی و دستنشانده و مأمور بود که تنها به مصلحت خود و حامیاش توجه کند.
مقدمه با نگاهی به تاریخ نهچندان طولانی تشکیل کشور عربستان (تأسیس 1932 میلادی و 1311 شمسی توسط ملک عبدالعزیز بن سعود و استقلال در 1960 میلادی یا 1339 شمسی از بریتانیا) و فتنهگریهایی که در طول این چند دهه صورت داده است (بهواسطه شیوع دادن تفکر سلفی و وهابی در کشورهای منطقه و حتی فرا منطقهای چون افغانستان، پاکستان و اندونزی) در راستای به دست گرفتن پرچم سیادت و ژاندارمی در منطقه به لحاظ سیاسی و البته دینی، این کشور که وسیعترین واحد سیاسیِ آسیای باختری است، در راه تحقق آرمانهایش، رقبایی دارد که در دهههای اخیر، فعالیتهایش را در راستای از میدان بهدربردن آن اهداف، تنظیم کرده است، رقبای پادشاهی عربستان سعودی، آنهاییاند که هرگز هیچگونه همسویی با امپریالیسم جهانی را نپذیرفتهاند.
اقدامهای خارجی عربستان در منطقه، در سه مورد مفروض است: - نفوذ عقیدتی-سیاسی هرچه بیشتر در کشورهای منطقه - تضعیف جمهوری اسلامی ایران بهعنوان مهمترین رقیبش - اجرای دستورات فرمانده خود، دولت ایالاتمتحده اما راهی که پادشاهی مطلقه عربستان در راستای تحقق آرمانهایش برگزید، عمدتاً دو مورد بودهاند:
- نشر و گسترش خشونت (تا بدین واسطه در آشوب حاصلشده، برخی دولتها، به برخی اهداف برسند)
- کنترل اقتصادی منطقه (درواقع تضعیف اقتصادی دول و ملل نا مطابق و ناهمسو و کمک اقتصادی به کشورهای همسوی خود)
گفتنی است در طول چند سال اخیر، عربستان سرخورده از عدم تحقق اهدافش، در رابطه با سوریه، به دنبال راههای جایگزین است؛ تا با ثروت فراوان خود بتواند توازن سیاسی منطقه را به سمت خود سوق دهد. در آنچه بهعنوان گزارشی با محتوای سیاسی- اقتصادی و با رویکردی پژوهشی در زیر میآید، نگاهی آماری- تحلیلی بر روش دوم عربستان در تحقق اهدافش در منطقه خواهیم داشت، بهویژه نگاهی بهسوی کمکهای میلیارد دلاری این کشور به دولتها و ارتشهای منطقه و خصوصاً اقداماتش در راستای کاهش قیمت نفت و قصدش که بدین واسطه، تضعیف جمهوری اسلامی ایران (رقیب سیاسی و دینی) و فدراسیون روسیه (رقیب همپیمان دیرینش، ایالاتمتحده) جهتدهی شده است، خواهیم داشت.
ریشههای اسباب تعارض و تضاد عربستان و سوریه و نتیجه حاصله اقدامات سیساله عربستان در راستای تضعیف سوریه بر اساس تحلیلهای کارگروههای بررسیکننده گروههای علوم سیاسی دانشگاههای پاریس برای علت شناسی رخدادهای منطقه که در دانشگاه اکول دوبوزار برگزار شد: عربستان و سوریه در چند دهه اخیر همواره تعارضهای فراوانی باهم داشتهاند، در دوران جنگ سرد و در عرصههای فرا منطقهای، عربستان از ستونهای اتکا غرب برای پیادهسازی اهداف امپریالیستی بوده و این در حالی بود که سوریه گرایش دیرینی بهسوی دولت مسکو و نظام سوسیالیستی داشت. در میدانهای درون منطقهای هم مثلاً در باب مسئله فلسطین، عربستان از حکومت خودگردان فلسطین (تأسیس 1994 میلادی یا 1373 شمسی) و جنبش فتح (جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین که مهمترین سازمان سیاسی- نظامی فلسطین است و در سال 1959 میلادی یا 1338 شمسی توسط یاسر عرفات تأسیس شد) حمایت میکرده است، درحالیکه سوریه طرف حماس (در سال 1987 میلادی یا 1366 شمسی توسط رنتیسی و یاسین تأسیس شد) و جهاد اسلامی (در اواخر دهه 1970 میلادی یا 1350 شمسی توسط شقاقی، عوده و موسی تأسیس شد) را داشت.
این تعارض و تضاد در لبنان هم بدین شکل بود، دولت دمشق حامی حزبالله و هشت مارس بود درحالیکه دولت ریاض، طرفداری از جریان چهارده مارس و ضد مقاومت را در دستور کار خود قرار داده بود. اما مهمترین نقطه تعارض این دو واحد سیاسی قدرتمند در مورد ایران بود؛ سوریه همواره متحد جمهوری اسلامی ایران و در زمان جنگ هم تنها یاور عربی ایران به شمار میرفت، درحالیکه مقصود و منظور عربستان از حمایتهای بیمثالش از عراق، تنها از بین رفتن ایران بود. سوریه در چند دهه اخیر مانع از عملی شدن طرحهای ملتسازی و دولت سازی عربستان در اردن، لبنان، فلسطین و عراق شد و این هم سبب دیگری بر خصومت این کشور با سوریه بوده است، این تنشها بالأخص پس از سقوط رژیم بعثی عراق و هرچه شیعهتر شدن عراق شدت یافت. بر طبق آنچه در این قسمت بهعنوان ریشههای تضاد در روابط عربستان-سوریه، شرح آن رفت، حدود سه دهه است که عربستان بر آن شد به تضعیف سوریه بپردازد و در این راه از هیچ سیاست و عملی دریغ نکرد، از ایجاد جنگجویان سلفیِ علوی و شیعه ستیز تا جنگ رسانهای؛ اما باوجود هزینههای کلان عربستان در این راستا، پس از چهار سال هنوز دستاوردی آنگونه که میخواست حاصل نکرد و سرخورده از عدم تحقق اهدافش، اکنون اندیشه خشکاندن ریشههای قدرت متحدان و پشتیبانان سوریه، جمهوری اسلامی ایران و روسیه را در سر میپروراند.
طرحهای جدید، تضعیف مخالفان عربستان سعودی با 9 میلیون کارگر و دو میلیون کارمند و بازرگان مهاجر که به تابعیت این کشور درآمدهاند بهعلاوه 17 میلیون نفر از تبعه اصلی خود جمعیتی بالغبر 28 میلیون نفر را دورهم جمع کرده تا بتواند در مقابل جمعیت حدود 80 میلیونی ایران بهعنوان مرجع تشیع جهان خود را مرجع اهل تسنن در دنیا معرفی کند. این کشور بزرگترین کشور نفتی و ششمین کشور گازی دنیا از حیث ذخایر محسوب میشود سرانه درامد هر عربستانی به پول ایران معادل 80 میلیون تومان در سال است، نرخ تورم عربستان یک و نیم درصد و از طرفی به جهت وجود مشاهد مشرفه و کعبه شریف در خاک این کشور، بزرگترین قطب گردشگری دینی نیز بهحساب میآید؛ این ویژگیهای مهم اقتصادی سبب شده است این کشور از قویترین قدرتهای اقتصادی جهان به شمار آید.
عربستان در طرح جدید خود در راستای تضعیف جمهوری اسلامی ایران و روسیه اقداماتی صورت داده تا قیمت نفت خام که منبع مهم درآمدی ایران، روسیه، نیجریه و ونزوئلا است، بهشدت کاهش یابد، بهطوریکه ظرف پنج ماه اخیر، قیمت نفت در بازارهای جهانی بهطور متوسط 40% کاهش یافت و این در حالی رخ داده که پنج سال بود که در بازار نفت خام، ثبات حفظشده بود و در طول این پنج ماه قیمت هر بشکه نفت خام از 115 دلار به 65 دلار کاهشیافته است.
اما در سببشناسی این بحران هفتهنامه بریتانیایی اکونومیست تحلیل کرد که قیمت نفت عموماً تابع دو مؤلفه است، عرضه و تقاضای واقعی؛ نرخ تقاضا در مواقع سردی و گرمی هوا افزایش مییابد، ازاینرو عرضه انرژی در قیمت همچنین تابع وضعیت آبوهوا و وضعیت ژئوپلیتیک نیز هست. درصورتیکه قیمت نفت در بازار جهانی کاهش یابد، کاهش عرضه هماهنگ شدهی نفت، میتواند به ثبات و افزایش فراوان قیمت نفت منجر شود. (در نشست 27 نوامبر هم کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت در راستای تحقق کاهش هماهنگ قیمت نفت برآمدند که منجر به افزایش قیمت آن شود که با مخالفت عربستان همراه بود). نقش عربستان در اثرگذاری بر قیمت نفت بسیار حائز اهمیت است، بهطوریکه از حدود 90 میلیون بشکه نفتی که روزانه در جهان عرضه میشود، عربستان قدری بیش از 10 میلیون بشکه معادل 13% را به خود اختصاص داده است و جالبتوجه اینکه بخش عظیمی از این تولید با استخراج نفت از منابع مشترک با ایران اتفاق میافتد و در این میان سهم ایران با روزانه 950 هزار بشکه میزان بسیار پایینی معادل 1% است.
البته دلایل دیگری را نیز میتواند در سلسله علل این کاهش بیسابقه قیمت نفت برشمرد که از اهمیت چندانی برخوردار نیست ازجمله: تغییر الگوی مصرف انرژی بهنوعی که گرایش به مصرف دیگر منابع سوختی بیشتر شده است و از طرفی خودکفا شدن ایالاتمتحده در تولید نفت که منتج به عرضه مازاد نفت در بازار جهانی میشود و طبیعتاً نقشی هم در کاهش قیمت نفت دارد. اما فاکتور مهمتر، همان است که در پیش ذکر شد و آن هدف عربستان در راستای کاهش منافع مادی ایران، روسیه و ونزوئلا است و طبق این، این بار هم عربستان در پی اجرای دستورات ایالاتمتحده برآمد بهگونهای که بتواند رقیب خود را نیز تضعیف نماید، اما پرواضح است که در این میان خود نیز بسیار متضرر میشود و درواقع شاید بتوان بزرگترین بازنده این بازی را عربستان برشمرد، زیرا بیشترین عرضه یازده برابر ایران را دارد و طبیعتاً بیشترین سود ازدستداده را نیز به خود اختصاص میدهد، اما درهرحال عربستان حاضرشده این ضرر را تحمل کند تا بتواند ایران و روسیه را در رابطه با پرونده هستهای و بحران اکراین تحتفشار قرار دهد.
در این رابطه به گزارش رویترز، ایگور سچین مدیر شركت نفتی روس نفت، احتمال رسیدن نفت به زیر 60 دلار را بعید ندانسته بود، اما اعلام کرده بود این امر موقتی است و با شروع سرما دوباره قیمتها بالا خواهد رفت و تغییرات قیمت نفت عاملی بود تا روسها در پی تشکیل شورایی برای تعیین قیمت نفت باشند. سچین که از دوستان دوران كودكی پوتین است با ابراز نگرانی از قیمتها، پیشنهاد داد برای كنترل قیمتها در بازار، شورایی تشكیل شود.