گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه فانوسقه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال: این از شگفتیهای بزرگ تاریخ است که انسان کامل و شریف و والایی چون حضرت امام حسن مجتبی (ع) باید در میان مردم جامعه خود ناشناخته و مظلوم بماند به گونهای که اگر چه در مقام « عصمت » هم قرار دارد و افکار و برنامهها و عملکردهای ایشان مطابق با خواست و فرامین الهی میباشد آن حضرت را پذیرا نشوند و از این بدتر به او اعتراض شدید کنند و دست به مخالفت و خیانت و شورش علیه پیشوا و رهبر شایسته جامعه و امت اسلامی بزنند!
این وقایع دردناک و تلخ پس از تحمیل صلح از جانب معاویه به امام حسن (ع ) اتفاق افتاد و حال آن که امام (ع) در پذیرش صلح ناگزیر بودند و جز از این، چیز دیگری نمیتوانست اسلام را از نابودی برهاند و مسلمین را از هلاکت نجات دهد.
حضرت امام خمینی در رهنمودهای خویش به رنجها و مظلومیتهای مکرر حضرت امام حسن مجتبی (ع) در واقعه صلح تصریح دارد که نمونه ذیل یکی از آنهاست: «امام حسن (ع) آنقدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل میکند. با خیالهای کوچکشان با افکار ناقصشان در مقابلش میایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند.»
امام خمینی در این بیانات به واقعیت تلخی اشاره دارند و آن اینکه حضرت امام حسن (ع) از جانب گروههایی از دوستان و اصحابش مورد اعتراض و مخالفت شدید قرار میگیرد و این یکی از دردهای جامعه دیروز و امروز ماست که همواره در میان یاران و همراهان کسانی بوده و هستند که در تداوم راه مبارزه با باطل دچار لغزشهای فکری و تزلزلهای سیاسی میشوند و از همین جا از جبهه متحد حق کناره میگیرند و به وحدت و اتحاد مبارزان و انقلابیون ضربه میزنند و با پاشیدن بذر افتراق و تشتت، زمینهساز پیشروی دشمنان و فتح سنگرهای سیاسی و فرود آوردن ضربات اساسی بر پیکر دین و امت میشوند.
واقعیت دیگری که امام خمینی به آن اشاره مینماید این است که فقدان « معرفت و بینش عمیق و جامع اسلامی » از مشکلات اساسی این دسته از اصحاب حضرت امام حسن مجتبی (ع) بود به گونهای که درنمییافتند که امام و پیشوایی که « معصوم » است و از جانب خداوند به « عصمت » رسیده و بر این اساس از معصیت و خطا مصونیت یافته است، میداند چه میکند و در ورای تصمیمات او از جمله صلح با معاویه مصالح الهی قرار دارد که اگر به آنها توجه نشود بنیان دین فرو میریزد و موجودیت مسلمین با خطر هدم و نابودی مواجه میشود.
حضرت امام حسن مجتبی (ع) در میان پاسخهای مختلفی که به معترضان عملکرد خویش درباره صلح میدهند به موضوع عصمت خویش و ضرورت اطاعت از امام معصوم تصریح دارند. امام (ع) اعلام میدارند که من حجت خدا بر بندگانش میباشم و امام و پیشوای معصوم هستم چه در حال جنگ چه در حال صلح. صلح من از همان مصلحتی برخوردار است که صلح پیامبر در حدیبیه با مردم مکه برخوردار بود و اگر من چنین مصلحتی را روا نمیداشتم همه شیعیان نابود میشدند و حتی یک نفر از آنان باقی نمیماند.
سومین واقعیت تلخی که امام خمینی به آن اشاره میکند غارت و اذیت و آزار امام حسن (ع) توسط مسلمانان لوده به جهل و جمود است. امام خمینی اشاره به برخی از وقایع تاریخی دارد که یکی از آنها پس از سخنان امام حسن مجتبی (ع) برای مردم اتفاق افتاد. امام حسن (ع) در حالی که سپاهیان خویش را تجهیز کرد و به نبرد با معاویه گسیل داشت و خود نیز با سپاهی به سوی دشمن حرکت میکردند در منطقهای به نام «ساباط» فرود آمدند و مردم را گرد آورده و برای آنان سخن گفتند. ولی مردم در اثر فهم نادرست خود و در حالی که امام (ع) به سوی جنگ با معاویه میشتافتند مفهوم تسلیم را از رهنمودهای آن حضرت دریافت کردند و در حالی که امام را « کافر» لقب دادند به سراپرده حضرت ریختند و به غارت اموال آن حضرت پرداختند. حتی مردی پیش آمد و ردای آن حضرت را از دوش ایشان کشید و با خود برد.
جسارت به امام(ع) از این نیز فراتر رفت و در لحظاتی بعد و در حالی که امام سوار بر اسب از منطقه دور میشدند فردی به جلو آمد و با « مشرک » نامیدن آن پیشوای الهی با شمشیری که در دست داشت ضربتی فرود آورد که ران حضرت را شکافت.
حضرت امام خمینی در یکی دیگر از رهنمودهای خویش چنین میفرماید : « حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که میتوانست. وقتی … نگذاشتند که کار را انجام بدهد با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را. آنقدر که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد به همانقدر بود که سیدالشهدا یزید را مفتضح کرد.»
امام خمینی در این رهنمود ابتدا به این نکته اشاره میکنند که حضرت امام حسن (ع) علیه معاویه قیام نمودند و پس از آن که عواملی باعث شدند که جنگ و مبارزه با معاویه به نتیجه و ثمر نرسد و شرایط سخت و جدیدی به وجود آید که امکان نبرد با دشمن را منتفی نماید به ناچار پذیرش صلح به عنوان یک مصلحت برتر و روش اجتناب ناپذیر انتخاب گردید.
صلح امام حسن (ع) بنا به تصریح امام خمینی و حقایق نهفته در متن مواد صلحنامه عامل رسوایی معاویه و نمایاندن خطاها و مفاسد او بود. در مواد صلحنامهای که امام حسن (ع ) با درایت و کیاست خاص خویش تنظیم و تحقق آنها را درخواست نمود چنین آمده است:
به این ترتیب حضرت امام حسن مجتبی (ع) با خصال و صفات پسندیده اخلاقی و مکارم و شرافتهای اجتماعی و مواضع و سیاستهای ناب اسلامی اسوه بزرگ اسلام و تداوم دهنده راه پاک پیامبراکرم (ص) و امیرمومنان (ع) گردیدند. و همان گونه که آن شاعر مشتاق شیعی سرود آن حضرت آفتاب درخشان و ماه تابانی بود که ظلمات و تاریکیها را تبدیل به نور نمود و چشمهای نومید را فروغ بخشید و او پرتوی از حلم و بردباری رسول حق جلوهای از مقاومت فاطمه تجسمیاز اخلاق علی و کوتاه سخن او آئینه تمام نمای جمال خداوندی بود.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.