به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از اصفهان، کرسی آزاد اندیشی با موضوع « آیا انقلاب اسلامی فرزندان خود را می خورد» عصر روز گذشته در تالار صدر دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان برگزار گردید.
در ابتدای این برنامه، محمد علی اکبری، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه اصفهان، که به عنوان موافق با موضوع در برنامه حاضر شده بود، گفت: امروز خوشحالیم که به واسطه انقلاب آزادیم دو فکر متفاوت بتوانند رو در رو در مورد مباحث مورد اختلاف مناظره کنند.
وی ادامه داد: البته هنوز تا آزادی بیان کامل راه بسیاری هست، یکی از نکات هم همین است در مناظرات ما با دوستان اصولگرا، غالبا دوستان اصولگرا می توانند همه مطالب خود را عنوان کنند اما ما خیر.
این دانشجوی دانشگاه اصفهان ادامه داد: راجع به بحث امروز من می خواهم کلی تر صحبت کنم، ابتدای امر این است که ما امروز قرار است در مورد بزرگان اصلاح طلب صحبت کنیم، البته ادعای ما در مورد این دوستان این نیست که اینان عاری از خطا و اشتباه بودند.اما همین آزادی را ما مدیون همین بزرگان هستیم.
اکبری گفت: من از این زاویه وارد بحث می شوم که امروز همه ما روی این گزاره وحدت نظر داریم که اساسا انقلاب اسلامی پس از گذشت ۴ دهه هنوز به اهداف خود نرسیده و راه طولانی در پیش است، که دلایل زیادی دارد و یکی از این دلایل مهم حذف افراد از کشتی انقلاب است.
وی افزود: ما وقتی در مورد افراد کنار گذاشته شده حرف میزنیم، جرم آن ها این است که خلاف تفسیر رسمی حاکمیت حرف زدند. در حالی که این یک فضیلت است که نقد می کنند . در تاریخ نیز هم اینگونه است که بزدلان مداح حکومت بوده اند و بزرگان اگر نافی حاکمیت نبودند، نقاد حکومت بودند و امروز شعار اصلاحات نیز همین است؛ که نفی حاکمیت خیر و نقد حکومت آری.
امیرحسین پرورش، دانشجوی رشته علوم سیاسی و طرف دیگر این مناظره گفت: بر خلاف اقای اکبری، بنده از این مصادیق استفاده نمی کنم و اینگونه بحث نمی کنم.
وی ادامه داد: مراد از اثبات گرایی یعنی تبیین غیر تجویزی پدیده های اجتماعی به گونه ای که موجب اعتماد علمی و علّی شده و بتواند آینده را پیش بینی کند. در این تعریف چند نکته هست که یکی از بارزترین نکاتش همین پیش بینی آینده است. اثبات گرایی با این اوصاف حائز چند ویژگی است؛ یکی اینکه بسیار عام گو است و همه چیز را کلی بیان می کند و دیگر اینکه جبری است و مورد سوم این است که تغییر پذیر است.
پرورش ادامه داد: در تئوری های انقلاب ها ما سه نسل کلی داریم؛ نسل اول که از ابتدای قرن شروع شده است و این نظریات ویژگی هایی که دارد بدون شالوده نظری محکم است و با بررسی چند کشور حکم کلی می دهد و چندان قابل اعتنا در حوزه علوم انسانی نیستند.
این دانشجوی علوم سیاسی بیان داشت: نسل دوم سه رویکرد کلی دارند برخی رویکرد روانشناسی، برخی کارکرد گرایی ساختاری را عنوان می کنند و رویکرد سوم در حیطه نظریات علوم سیاسی قرار می گیرند و می گویند حاکمیت چند گانه، باعث فشار گروه های ذی نفوذ پدید آورنده انقلاب می شود. به این دسته هم انتقاداتی می کنند. نسل سوم نظریات، در تحلیل خودشان به عوامل داخلی دولتی که در آن انقلاب می شود، هم توجه می کنند و گزاره کلی ارائه نمی دهند. با این وجود به این نظریات نیز انتقاداتی وارد است.
پرورش ادامه داد: بنده در ادامه انقلاب ایران را از نظر میشل فوکو بررسی خواهم کرد.
اکبری در قسمت دوم سخنان خود گفت: من فکر می کردم اقای پرورش قرار است اینجا به ما پاسخ بدهند که چرا برخی در حصر هستند؟ من فکر میکردم آقای پرورش قرار است بگویند چرا هر شش رییس جمهور ما الان جزو افرادی هستند که همه مورد دارند، اما اینگونه نشد و من به بحث خود ادامه می دهم. بحث به اینجا رسید که چرا همه ی کسانی که از اول انقلاب در خدمت نظام بودند الان همگی مورد دار هستند؟
پرورش در بخش دوم سخنان خود و در خطاب به اکبری گفت: من اگر صحبت هایی که اینجا آماده کرده ام تمام شد به صحبت های شما نیز خواهم پرداخت. منتها الان به ادامه ی بحث خود می پردازم و شما نمی توانید برای من زمین بازی تعیین کنید.
وی ادامه داد: من می خواهم انقلاب ایران را از دیدگاه فوکو بررسی کنم، ما ابتدا می بایست انقلاب را بشناسیم سپس در مورد دردانه ها صحبت کنیم. فوکو می گوید انقلاب ایران انقلاب نیست، یعنی نوعی از جا برپا خواستن صرف نیست، بلکه قیام انسان هایی دست خالیست که می خواهند باری را که بر دوش همه ما هاست، بردارند؛ یعنی بار نظام جهانی را از روی دوش همه ما بردارند. شاید این نخستین قیام بزرگ ضد نظام های جهانی باشد.
پرورش گفت: فوکو به شدت مجذوب فرهنگ شیعی شده است و فرهنگ شیعی را یک گفتمانی می داند که به سرعت می تواند قدرت موجود در جامعه را متمرکز کند و علیه وضع موجود بکار گیرد. فوکو می گوید: «مذهب برای ایرانیان افیون توده ها نبود .نمادی بود که ایرانیان مومن مذهبی، غیر مذهبی و ...، وجود و ملیت تاریخی خود را در آن می بییند.» مورد بعدی که فوکو بررسی می کند نقش رهبری در انقلاب ایران است. فوکو از امام به عنوان قدیس پیری که در فرانسه است و قامتش پهلو به افسانه هاست، یاد می کند.
این دانشجوی دانشگاه اصفهان اظهارداشت: فوکو می گوید امروز هیچ شخصیت سیاسی حتی به کمک تمام رسانه های کشورش نمی تواند ادعا کند که مردمش چنین پیوند شخصی و نیرومند دارند. و اخرین چیزی که بررسی می کند نقش معنویت در انقلاب ایران است و می گوید ایرانیان خواستار بازگرداندن معنویت در عرصه سیاست هستند.
پرورش اظهار داشت: فوکو هم این نکته را فهمیده است، اما برخی در کشور بعد از ۴۰ سال هنوز نفهمیده اند.
سپس اکبری به بیان بخش بعدی سخنان خود پرداخت و گفت: من نمی دانم باید چه بگویم، ولی فقط بحثی که هست این است که نه فقط آقای پرورش بلکه هیچکدام از دوستانی که در این جلسه موافق حصر و حذف هستند، نمی توانند حصر غیر قانونی را توجیح کنند. من فکر می کردم امروز قرار است کار متفاوتی کنیم و آقای پرورش قرار است بیایند توضیح دهند. عیب ندارد من به حرف های خود ادامه می دهم و در مورد مشکلات صحبت می کنم.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلات دیگر ما بحث توسعه سیاسی است، ما وقتی توسعه سیاسی نداریم، هر حرفی که بزنیم به شدت با آن برخورد می شود، مثلا فردی در تلویزیون لابه لای حرفهایش حرفی به قوه قضاییه می زند او اصلا دیگر در تلویزیون نخواهد آمد. در بخش کلان هم همین است یعنی از کسانی که در بدنه جمهوری اسلامی بودند به خاطر کوچکترین نقد حذف شده اند.
این دانشجوی رشته مدیریت گفت: این افرادی که حتی یک سیلی برای این انقلاب نخورده اند، الان انقلابی شده اند. این ها داستان های ماست و افکار عمومی هم جایی برای پرسش این مطالب ندارد.
پرورش در جواب به اکبری بیان داشت: در نگاهی که مدرنیسم به تاریخ دارد یک کل پیوسته را در نظر دارد و اصلا به جزییات توجهی نمی کند مثلا به صورت کلی می گوید در تارخ بشر انقلاب ها فرزندان خود را می خورند. در حالی که نگاه های جدید که به تاریخ وجود دارد تاریخ را به صورت مقطعی می سنجد. از این روست که فوکو اعتقاد دارد انقلاب ایران یک حرکت شدید و پویایی است که تاریخ را به بعد و قبل از خودش تقسیم می کند.
وی ادامه داد: ما واقعا خودمان اتفاقی که سال ۵۷ در کشورمان افتاد را نفهمیدیم. این صحبت ها را شهید آوینی بیان نمی کند، فوکو این حرف را می زند.
اکبری در بخش پایانی حرف های خود گفت: امروز قصه حذف در کشور ما یک مسئله نهادینه شده است و جریان ها به خاطر انحصار طلبی خود افراد را حذف می کنند و امروز کسی اگر بیاید توجیهی برای این حذف ها بیاورد، من خوشحال می شوم.
پرورش هم در بخش پایانی صحبت های خود گفت: واقع این حرف ها تکراری شده است، اینجا دانشگاه است، باید بگردید ببینید چه کسی درست می گوید.
وی خطاب به اکبری گفت: من از کسی اسم نبردم، ولی شما که اسم می برید، برای نام بردن از ادب ابتدایی استفاده کنید.
پرورش ادامه داد: به نظر من اهداف انقلاب از اشخاص مهمتر است. برای همین است که می گویم باید انقلاب را بشناسیم بعد نظر بدهیم، ولی با یک خط، فکری هایی در تضاد است، اگر این خط فکری را نفهمیم به مناسبات حزبی تقلیلش می دهیم. اما درباره کسانی که شما می گویید حذف شدند، من می گویم کودتای بعد از انتخابات ۸۸ غیر دموکراتیک ترین حرکت بعد از انقلاب سال ۵۷ بوده است و با اصلی ترین مبانی دموکراسی در تضاد است.
وی افزود: دوستان آماری اثبات می کنند در سال ۸۸ تقلبی رخ نداده است و اقدامات آن سال، اقداماتی با خشونت علیه جمهوری اسلامی بوده است.
پرورش در پایان تاکید کرد: آقای اکبری ما در خاورمیانه هستیم. ما نروژ در آن گوشه دنیا نیستیم، داعش نزدیک مرز هایمان است، ما را اعراب می خواهند تجزیه کنند، روسیه همان دشمن قدیمی است. بعد شما کشور را به آشوب می کشید که رای من گم شده؟ حتی اگر تقلبی اتفاق افتاده باشد راهش با آشوب کشیدن کشور است؟ این اقدام کاملا برخلاف دموکراسی است. آِیا دموکراسی سطل آشغال اتش زدن را تایید می کنید؟ پس این افراد دیگر فرزندان این انقلاب نیستند.