به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از موج چهارم، این روزها با پایان سال تحصیلی دانشجویان و در روزهای پرکار معاونت آموزشی، معاونت فرهنگی در عوض، نفسی تازه میکند و شاید فرصت مناسبی باشد تا عملکرد مهمترین معاونت دانشگاه را از زاویه دید دانشجویی بررسی کنیم، که هر چه باشد از اول یادمان داده اند؛ پرورش از آموزش واجبتر است.
بررسی این موضوع به بهانه اولین سالگرد کسب عنوان قابل تقدیر این معاونت دانشگاه از سوی وزارت محترم علوم ؛ بررسی از سال فرهنگ تا سال همدلی و همزبانی ؛ بررسی از ادغام این معاونت تا اقدامهای انجام شده و نشده ؛ علیکم بالتدبیر.
ادغام، یک اقدام فرهنگی
شهریور ماه سال گذشته، خبری عجیب از دانشگاه صنعتی جندی شاپور مخابره شد ؛ خبری مبنی بر تصمیم به ادغام معاونت فرهنگی و دانشجویی، مسئلهای که خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت فعالین دانشجویی فرهنگی و علمی را از گرمای تابستان جدا کرد و سردی پاییز دانشگاه را به مشامشان رساند ؛ چرا که انجمنهای علمی و دانشجویی و دیگر نهادهای دانشگاه، طی نامههایی نگرانی خود را از این مسئله اعلام داشتند و در پاسخ به این ابراز نگرانی، ریاست دانشگاه، ادغام این دو معاونت با یکدیگر را اقدامی فرهنگی عنوان میکند و میگوید: «طبق تصمیماتی که وزارت علوم اتخاذ کرده، مقرر شده است براساس سیاستهایی که اعمال میشود، طی یک دوره چهار تا پنج ساله کلیه خدمات دانشجویی برون سپاری شود و معاونت دانشجویی تنها یک اداره باقی می ماند و به همین دلیل ما معاونت فرهنگی اجتماعی دانشجویی را ایجاد کردیم و این به این معناست که ما امسال موفق شدیم معاونت فرهنگی اجتماعی داشته باشیم، در حالی که تاکنون یک معاون داشتیم و در ضمن اینکه بخش دانشجویی نیز خیلی نامرتبط با این موضوع نیست و براساس دوره چهارسالهای که کلیه خدمات دانشجویی برون سپاری میشود، این معاونت تبدیل به یک اداره و ستاد میشود و آنچه باقی می ماند معاونت فرهنگی اجتماعی است که ساختار کلی را تشکیل می دهد. … ادغام معاونت فرهنگی و دانشجویی اقدامی فرهنگی بود نه ضد فرهنگی و تشکلهای دانشجویی اطمینان داشته باشند به هیچ عنوان از اعتبارات و برنامههای فرهنگی کسر نمی شود.» و این آغاز ماجرا بود.
حال، اولین سوالی که اینجا مطرح میشود این است که در حالی که مدیریت مستقلانه این معاونت طی سه سال گذشته، دستاوردهای مهمی را در عرصه دانشجویی برای دانشگاه کسب کرده است و دانشجویان توانسته بودند استعداد و توانایی خود را به باور مسئولان برسانند، چرا دانشگاه بر اساس مجوز وزارت محترم علوم در سال ۸۹ ، مدیریت این دو معاونت را همچنان به طور مستقل ادامه نداد؟؟؟
سوال دوم این است که با چه تضمینی با انتظار، تا چهار سال دیگر برای مدیریت مستقلانه این معاونت، وضع فرهنگی دانشگاه عقب گرد نخواهد داشت؟؟؟
مدیریت بخشنامهای
با شروع سال تحصیلی جدید، خیلی زود معاونت فرهنگی تحت حاشیه مسائل و مشکلات دانشجویی قرار میگیرد و عدم مسئولیت پذیری قانونی دانشگاه مبنی بر اسکان دانشجویان ورودی ۹۱ و همچنین دانشجویان شبانه در خوابگاه دولتی، مطابق با بند صریح دفترچه انتخاب رشته، دانشجویان زیادی را سرگردان میکند، تصمیمی که گویا اعتراض ۱۸ تشکل دانشجویی را به خاطر عواقب علمی، فرهنگی و همچنین امنیتی آن در پی دارد.
اهمیت و فراگیری این مسئله به قدری است که پیگیری دغدغههای علمی و فرهنگی توسط دانشجویان به الویت دسته چندم تبدیل میشود و خود به خود مسئولین نیز، حل این بحران را واجبتر میدانند که گویی تعریف سیاستهای فرهنگی به کلی فراموش میشود.
سوال سومی که اینجا مطرح میشود این است که از بخشنامهها و قوانین بعضاً غیرفرهنگی، چه فرهنگی بیرون خواهد آمد؟؟؟، تجربه سی ساله انقلاب میگوید از مدیریت تکنوکرات مآبانه، عدالتی حاصل نمیشود، هماهنطور که از سیاست عقیم توسعه، پیشرفتی و دهه عدالت و پیشرفت فریز میشود و دانشجویان تبعات آن را بیشتر از همه احساس میکنند.
هفتمین جشنواره ملی حرکت
در این میان، جشنواره حرکت دانشگاهی انجمنهای علمی دانشجویی، نقطه امیدی را برای ادامه مسیر نشان میدهد، نقطه امیدی که در نهایت منجر به کسب دو مقام برتر در هفتمین جشنواره ملی حرکت شیراز از سوی دانشگاه میشود ؛ کسب یک مقام طبق معمول از سوی نشریه کشوری شوادون و عنوان قابل تقدیر کارشناس برتر فرهنگی توسط کارشناس این معاونت، گرمایی را در سرمای پاییز به دانشگاه هدیه میدهد.
بلاهای خانمان سوز، از حجاب تا دخانیات
کمی بالاتر از سطح زمین، در ساختمان چهارطبقه، جلسات پشت سر هم معاونتهای دانشجویی و فرهنگی، فعالین دانشجویی را پشت درب اتاقها معطل نگه داشته است، جلساتی که شاید پردغدغهترین آنها، کمیته عفاف و حجاب دانشگاه باشد.
مسئلهای که با یک چشم وا کردن در دانشگاه، ضرورت آن به خوبی احساس میشود.
بدون شک، تصمیم بخشنامهای خوابگاهها و اسکان دانشجویان در منازل اجارهای، تأثیر زیادی در این امر داشته است، کمیتهای که به گفته خود مسئولین از فعالترین کمیتههای دانشگاه است و بعد از یکسال، هنوز نتیجهای جز مناظره اساتید دانشگاه در نحوه برخورد با این مسئله از آن بیرون نیامده است.
سوال چهارم اینجا مطرح است که تصویب یک چارچوب مشخص در پوشش دانشگاه همانند همه مراکز دولتی و همه دانشگاههای جهان به عنوان کمترین انتظار از این کمیته، چرا باید یکسال طول بکشد؟؟؟
علی رغم تأکید ریاست دانشگاه، همت مسئولان در حل این مسئله آنقدر با نظرات تساهل و تسامح طی این جلسات مواجه میشود، که اقدام معمول حراست دانشگاه در خصوص این مسئله فرهنگی، مورد توجه قرار میگیرد.
شاید هم دود سیگار خوابگاه پردیس، دید مسئولان فرهنگی و دانشجویی را کور کرده است.
اینجا پردیس دزفول، سینه دانشجویان بدون کوچکترین گرد و غبار هوای خوزستان، به ماسک نیاز دارد و در بهبوهه این جلسات، کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه، کمیته نظارت بر انجمنهای علمی دانشجویی و همچنین کمیته نظارت بر کانونهای فرهنگی که گویی در ساعات جلسات مسئولان مربوطه گم شدهاند، همچنان منتظر توجه و مدیریت در تشکیل آنان هستند.
16 آذر غیر فرهنگی
شاید یکی از دلایل این نا به سامانی، مدیریت کوتاه و بی ثبات معاونان و مدیران در این معاونتین بوده است.
چندی بعد با شروع آذرماه و اتمام حکم معاون دانشجویی، فردی جدید مسئولیت معاونت فرهنگی دانشجویی را بر عهده میگیرد و این معاونتها رسماً در عمل ادغام میشوند، مسئلهای که بعدها خستگی فعالین دانشجویی از مدیریت بسته را نه تنها بهبود نمیبخشد، که مزید بر آن میشود.
دو هفته بعد، اما در ۱۶ آذر مصادف با روز دانشجو، در حالی که طبق روال سالهای گذشته انتظار میرفت برنامهای به بهانهی تقدیر از دانشجویان نمونه برگزار شود، گویا تنها مسئلهای که به حاشیه میرود، اصل بزرگداشت و تقدیر از این مجاهدان علمی و فرهنگی دانشگاه است.
حاشیهای که فردای آن، با حذف اسامی قرائت شده در حین مراسم، به هنگام دریافت تندیسها توسط دانشجویان، عجیبتر میشود و در این بین اسامی فعالین مشخص دانشگاه در عرصه فرهنگی و علمی نظیر نشریه برگزیده شوادون به چشم میخورد.
اتفاقی که هیچگاه مسئولین مربوطه پاسخ درستی به چرایی آن ندادند، اما متن مراسم هم تناسبی با این روحیه جمعی دانشجویان ندارد و برنامه در حالی اجرا میشود که معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان، بدون احراز چهرهای علمی و یا فرهنگی، اقدام به سخنرانی با تأکید بر وجه سیاسی در این کوران علمی و فرهنگی دانشگاه میکند.
سوال پنجم آنکه مسئولان مربوطه، در مورد خطر سیاست زدگی این خیل عظیم دانشجویان در انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی که حال با برگزاری انتخابات جدید، تعداد آنها به ۲۰ عدد رسیده است چه تدبیری دارند؟؟؟ خطری که با نگاهی گذرا به سابقه دانشگاه، مختصات آن را میتوان در مقام پیشگیری شناسایی کرد.
تغییر در مدیریت ناظر بر کمیته نظارت نشریات
چندی بعد مجدداً تغییری در این معاونت، گویا قصد بهبود اوضاع را دارد.
فرد جدیدی به عنوان مدیر فرهنگی دانشگاه منصوب میشود، گویا روال کاری مدقّانهتر پیگیری میشود و کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه، اینک جای خود را در این بروکراسی اداری پیدا میکند و نشریات دانشگاهی مورد توجه مسئولان امر قرار میگیرند.
تشکیل این کمیته اگر چه به سختی مصوبهای را موجب میشود اما برگزاری کارگاه نشریات دانشجویی در اسفندماه پس از گذشت دو سال، یک اقدام لازم هر چند ناکافی برای عرصه نشر دانشجویی است که با استقبال دانشجویان مواجه میشود، علی رغم این، کمیتههای نظارت بر انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی همچنان معطل ماندهاند.
مدیریت فرهنگی از پشت میزهای غیرفرهنگی
جلسات شورای عالی فرهنگی دانشگاه نیز که با توجه به نبود ثبات در این معاونت مهم، با بی توجهی ؛ دیر از وقت معمول برگزار میشد نیز، حال روال مناسبتری را به خود میبیند.
اگر چه براساس خواست ریاست دانشگاه، طرح موضوعات این جلسه نیازمند نگاه دقیقتر و مسئولانهتری است ؛ نشان میدهد رصد مدیریت فرهنگی دانشگاه صرفاً از پشت میزها و جلسات امکان پذیر نیست، گویا معاونت فرهنگی، نداشتن تجربه در اجرای اقدامی فرهنگی را با برون سپاری به انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی از روی دوش خود برداشته است و به برگزاری تنها چند مراسم بزرگداشت ائمه اطهار (ع) اکتفا کرده است.
سوال ششم، آیا برگزاری مراسمات مذهبی در حد اجرای تئاتر و ایجادی محیطی شاد برای دانشجویان و یا اقدام به نصب شعایر دینی در دانشگاه، ترمز این هجوم فرهنگی را خواهد کشید؟
اگر بخواهیم این سوال را دقیقتر مطرح کنیم، باید به سوابق و تجربه اعضای هیئت علمی فعال در معاونت فرهنگی دانشجویی نگاهی موشکافانه بیاندازیم، شهید چمران در این خصوص میگوید: "میگویند تقوا از تخصص لازمتر است ؛ آن را میپذیرم، اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست".
سوال هفتم، به راستی آیا معاونت آموزشی دانشگاه حاضر میشود مشاور فرهنگی دانشگاه را که هیچ گونه تخصصی مثلاً در گروه عمران ندارد به عنوان مدیرگروه این رشته انتخاب کند؟
پس چگونه فرهنگ اینگونه رجیم میشود تا از پشت میزهای غیرفرهنگی مدیریت شود؟
ان شاء الله سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
در خردادماه امسال، امّا باز خبری خوش از مقام آوری دانشجویان در انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی میرسد، انجمن علمی مهندسی عمران، علی رغم مشکلات فراوان سرانجام پس از دو سال تلاش مجاهدانه، مقام دوم مسابقات ملی پل فولادی را کسب میکند، مقامی که با کسب پنج مدال در رشتههای مختلف از جمله دو مدال طلا در حوزه مهندسی، شعار "ما میتوانیم" را خصوصاً به نسل جدید دانشجویان یادآور میشود، کسب مقام اول در مسابقات منطقهای قرائت قرآن کریم نیز، فضای معنوی دانشگاه را پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان تحت تأثیر قرار میدهد.
گذر به سال همدلی و همزبانی ...
اینک اما معاونت محترم فرهنگی، فرصتی را پیش روی خود میبیند تا با نگاه مکتبی و متعهدانه نسبت به یک سال گذشته، تدوین سیاستهایی را در خصوص وضعیت فرهنگی دانشگاه در دستور کار قرار دهد که شاید ایجاد این معاونت مهم در بلندترین ساختمان دانشگاه، وظیفهای جز نگاهی چون دیدبان به سیر فرهنگی و علمی دانشجویان به ذهن ها متبادر نمیسازد ؛ دیدبانی که گرچه چندی از کارشناسان و مسئولان قبلی آن هنوز در آن حضور دارند، اما مدیریت کلی آن تغییر زیادی را متوجه خود میبیند.