گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بعد از 800 روز مسئولیت در قوه مجریه بالاخره روحانی پذیرفت که پاسخ گوی دانشجویان باشد و در جلسه 16 آذر 94 سوالات دانشجویان را شنید و نکاتی را هم بیان کرد. این جلسه را از چند بعد می توان مورد بررسی قرار داد؛ اینکه آیا روحانی پاسخ مطالبات دانشجویان را در حوزه های اقتصادی، بین المللی و فرهنگی داد یا از کنار آنها آهسته گذشت؟ اینکه دانشجویان از پاسخ هایی که از روحانی شنیدند قانع شدند یا آنها نیز بی جواب جلسه را ترک کردند؟ اساسا مهمترین مطالبات دانشجویان در این جلسه چه بود؟ همه اینها نکاتی است که می توان به آنها پرداخت اما من نیز سعی می کنم از کنار اینها عبور کنم تا نکته ای فرامتن از جلسه روحانی را بیان نمایم.
روحانی در این جلسه با نقد سالهای گذشته که فضا را بسته بود گفت: «من می پرسم آیا شما سال ۹۰، ۹۱ و ۹۲ به این راحتی می توانستید برای ۱۶ آذر اجتماع داشته باشید؟ زمانی بود که کسی جرات نمی کرد بگوید جنبش دانشجویی و همه از این کلمه می ترسیدند.»
این بدان معنا است که روحانی معتقد است دوران ریاست جمهوری او باعث شده جنبش دانشجویی زنده تر از گذشته شود و تحرکات و صدهایش بیشتر شود. می توان این ادعا را از روحانی پذیرفت اما در مورد دلایل آن اختلاف نظر جدی با وی وجود دارد. روحانی معتقد است که فضای آزادی و امنی که دولت وی ایجاد کرده باعث شده جنبش دانشجویی به تحرک برسد حال آنکه شواهد موجود نشان می دهد اتفاقا برای جریان دانشجویی اصیل محدودیت هایی بسیاری طی دو سال گذشته ایجاد شده و تشکل های دولت ساخته و یکبار مصرف که مجیزگوی دولت باشند زیاد شده اند.
اما باز می روم سراغ همان گزاره اصلی؛ "چرا جنبش دانشجویی طی دو سال گذشته پویا تر شده است؟" پاسخ به این سوال را بیشتر از آنچه که روحانی می گوید باید در عملکرد دولت در همان حوزه هایی جست که اتفاقا پاسخ دقیق و قانع کننده ای هم برای دانشجویان در آن حوزه ها نداشت. اولین حرکات پویا و پر کشش جریان دانشجویی بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به راهپیمایی روز 13 آبان سال 92 بر می گردد؛ راهپیمایی با قدمتی به اندازه تاریخ انقلاب اسلامی که در سال 92 پر جمعیت تر از همیشه و پر شور تر از همه سالها برگزار شد؛ چنانچه همه رسانه های داخلی و بین المللی هم در این حضور گسترده متحیر بودند. اتفاقی که در سال 93 و سال 94 هم تکرار شد.
در حقیقت مسیر کج دولت در اداره کشور منتقدین سیاست های دولت را نیز پر تحرک تر از گذشته کرده است. روحانی برای اداره کشور از همان روز اول «سیاست تعامل با غرب» را انتخاب کرد و وعده حل مشکلات اقتصادی، افزایش عزت ملی و... را از همین مسیر داد اما این مسیر کج نه تنها به حل مشکلات اقتصادی و سیاست خارجه نیجامید بلکه چالشهای «استقلال توسعه»؛ «عدالت توسعه» و «توده نخبه» را نیز برای دولت ایجاد کرد.
نتایج تعامل و همگرایی با غرب برای دولت در حوزه اقتصادی خود را در نامه چهار وزیر اقتصادی دولت مبنی بر عدم خروج از رکود و رفتن در مرز بحران اقتصادی، افزایش واردات در حوزه های مختلف به ویژه محصولات مصرفی، کم شدن درآمد ملی از حوزه نفتی تا حد نصف؛ در اثر توطئه نفتی دو کشور آمریکا و عربستان- که تلاش دولت طی دو سال اخیر همگرایی با آنها بوده است-؛ افزایش شکاف طبقاتی و بالا رفتن ضریب جینی جامعه و در حوزه سیاست خارجی: اخراج دانشجویان ایرانی مشغول تحصیل در اروپا؛ عدم صدور روادید برای سفیر ایران در سازمان ملل؛ تهدید کشور 800 هزار نفری جیبوتی به جنگ علیه ایران؛ تجاوز به نوجوانان در فرودگاه جده؛ جلوگیری از شکایت شهرزاد میرقلی خان که سالها بی دلیل توسط آمریکایی ها زندانی بود؛ توهین عربستان و ویزا ندادن به نمایندگان ایران؛ زانو زدن وزیر امور خارجه جلوی پای امیر کویت و اتفاقات دیپلماتیک پیرامون فاجعه منا و مثالهای بسیار دیگر بوده است.
اگر جریان دانشجویی را بنا به تحلیل شهید بهشتی که موذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود بپذیریم و اگر با تحلیل رهبر انقلاب آن را موتور پیش برنده جامعه بدانیم و با تحلیل هانتیگتون دانشجویان منسجم ترین، کارآمدترین و پرتحرک ترین انقلابیان درمیان جامعه بدانیم که هر تغییر و تحول و انقلابی را باید از آنها انتظار داشت؛ پر بیراه نیست که امروز این دغدغه خدشه استقلال جریان دانشجویی را پر تحرک تر از گذشته کرده باشد.
روحانی با عملکرد منفی خود به پر تلاش تر شدن جریان دانشجویی کمک کرد تا آگاهی بخشی عمومی توسط این قشر نخبه که می تواند تحولات اجتماعی را رقم بزند بیشتر شود. آنچه از جلسه تشکل های دانشجویی با روحانی هم نشان داد این بود که تیغ تیز انتقادات از همه گروههای دانشجویی حتی طرفداران دولت بر سیاست های غلط روحانی کشیده شد.
قطعا اگر مسیر دولت صحیح بود و ناکارآمدی های دولت بعد از دو سال اینگونه خودنمایی نمی کرد؛ تحرک منتقدان جوان دولت یازدهم هم تا به این حد نمی شد و جریان دانشجویی را اینگونه در برابر دولت یازدهم قرار نمی داد. روحانی درست گفت که جریان دانشجویی پر تلاش تر شده است اما این تلاش ها در مسیر نقد عملکردهای غلط دولت فعال شده است و همین نکته می تواند پاشنه آشیلی برای روحانی و دولتش شود.