به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانشجویان دختر آموزشکده فنی دختران یاسوج، مدت هاست که در محاصره قرار گرفته اند و با وجود پی گیری های صورت گرفته، و ورود دادستان محترم به قضیه، همچنان در محاصره به سر می برند.
سال گذشته با بسته شدن خیابان کمال الدین، توسط ساکنین معترض این خیابان، دادستان یاسوج و شهردار این شهر در بین مردم حاضر شده و به بررسی علل ماجرا پرداختند.
موضوع اعتراض ساکنان مجتمع مسکونی رضوان با ۱۰۰ واحد مسکونی واقع در پشت جمعه بازار، و همچنین نگرانی و اعتراض دانشجویان دختر آموزشکده فنی دختران یاسوج، مزاحمت هایی بود که حضور میوه و تره بار فروشان برای آنها ایجاد می کرد.
یکی از ساکنین منطقه سر و صدای زیاد داد و فریاد فروشندگان در ساعات مختلف شبانه روز و همه ایام هفته را آزار دهنده دانست و گفت: این بازار به مجتمع مسکونی ما چسبیده و دیوار به دیوارماست، اگر بخواهیم استراحت کنیم، مریضی در خانه داشته باشیم و یا میهمانی به منزلمان بیاید، نمی توانیم در آسایش و آرامش سر بکنیم؛ چرا که هر از چند گاهی صدای داد و فریاد فروشندگان بلند می شود و آسایشمان را به هم می ریزد.
این شخص به آلوده بودن منطقه به میوه های گندیده در پایان شب اشاره کرد و گفت: شب پس از پایان فروش روزانه، میوه های مانده و گندیده میوه فروشان یا در میدان و یا در پشت سرشان که دقیقا دیوار مجتمع است، ریخته می شود که موجب ایجاد بیماری، تجمع حشرات موزی و مگس شده و بویی آزار دهنده را در پی خواهد داشت.
یکی دیگر از ساکنین این مجتمع از بسته شدن مسیر ورود به مجتمع در روز های شلوغ خبر داد و گفت: بعضی از روزها اینجا چنان ازدهامی می شود که برای ورود به مجتمع و یا عبور از ترافیک با مشکل مواجه می شویم.
گرد و غبار ناشی از خیابان پر ترددی که هنوز خاکی است، مثنوی هفتاد من دیگری بود که همه از آن ناله می کردند؛ هم ساکنین این مجتمع، هم دانشجویان دانشگاه، هم فروشندگان و هم مشتریان.
دانشجویان آموزشکده فنی خواهران که آموزشگاه و خوابگاهشان هر دو در یک محوطه و درست در نقطه روبروی میوه فروشان قرار دارد، نیز به این وضعیت معترض بودند.
بیشتر اعتراض دانشجویان دختر این مرکز، به نبود بهداشت درست و حسابی، میوه های مانده در محل فروش میوه و حشراتی که به این واسطه به خوابگاه و کلاس‌های دانشجویان دختر حمله ور می شوند.
صدای بلندگوهایی که گوجه و خیار را تبلیغ می کنند، امان برخی از این دانشجویان را بریده بود و می گفتند: در لحظه استراحت یا تمرکز بر روی درس و امتحان با صدای بلندگویی همه آسایشمان به هم می ریزد.
نگهبان دانشگاه از از شلوغی بیش از حد خودروهای مشتریان جلوی درب ورودی دانشگاه گلایه داشت و گفت: باید بیرون از ساختمان دانشکده نگهبانی بدهیم تا ماشین ها جلو ورود و خروج مرکز را نگیرند.
وی افزود: چندی پیش به علت ناراحتی قلبی یکی از دانشجویان با ۱۱۵ تماس گرفتیم که همین مسیر کوتاه را مجبور شد با ۱۵ تأخیر طی کند تا به مرکز برسد.
یکی از دانشجویان از پرتاب گوجه به داخل محوطه دانشگاه در ماه های قبل خبر داد که با پیگیری های صورت گرفته دیگر این اقدام تکرار نشد.
تجمع جلو محیط علمی و پژوهشی و خوابگاه دانشجویان دختر، امنیت روانی این دانشجویان را تهدید می کند و اگر به واسطه این تجمع بیش از حد و در تیررس بودن عبور و مرور دانشجویان دختر در مسیر حضور مردان فروشنده، امنیت دختری مورد تهدید قرار گیرد، چه کسی پاسخگو است؟
فروشنده ها خود نیز از این وضعیت دل خوشی نداشتند و در گفت و گو با خبرنگار سایت مردم استان خواستار پی گیری برای جابجایی آنها از این منطقه بودند.
آنها هم از خاکی و گلی شدن محوطه در روزهای بارانی و گرد و خاک بلند شدن در روزهای آفتابی گلایه می کردند.
نبود سرویس های بهداشتی، جایگاه نامناسب و دور از مشتری بودن، از جمله نگرانی های فروشندگان این بازار کساد در روز تعطیل جمعه بود.
دادستان مرکز استان، چندی پیش و در پی اعتراض ساکنان مجتمع مسکونی رضوان، به همراه شهردار در بین معترضین حضور پیدا کرد و پیگیر موضوع شد که شهردار یاسوج در حضور وی به موقتی بودن این بازار اشاره کرد و گفت: به زودی این بازار موقتی تغییر مکان می دهد.
حضور دادستان و قول شهردار به مردم و دادستان شهر، پس از گذشت چند ماه، هنوز هم هیچ تغییری حاصل نکرد.
فصل گرم سال از راه می رسد، دانشجویان دختر، زنان، کودکان، سالخوردگان و جانبازان شیمیایی که در مجتمع مسکونی رضوان ساکن اند، و بیش از ۲۰۰ واحد مسکن مهر که تا چند مدت دیگر ساکنانش را به خود می بیند، در معرض گرد و غبار ناشی از خیابان خاکی، بیماری های ناشی از حضور حشرات موذی بر روی پس ماند میوه ها، بوی بد محله به دلیل تجمع زباله میوه و سبزیجات و آلودگی صوتی بازار میوه فروشان خواهند بود.
امیدواریم شهردار به همه این موارد، علاوه بر وعده ای که داده توجه ویژه داشته باشد.
تعداد نظرات: ۱
سلام
۰۲:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
پاسخ
خدا وکیل نمیدونم شهر شما چطوریه ولی تو یاسوج دنبال کار مسولین نرین بهتره.اینجا هیچ چیز سر جاش نیست.حتی مسایل ساده و پیش پا افتاده.مثلا چاله ای که توی شلوغ ترین خیابون شهر هست و با یه بیل اسفالت پر میشه حدود سه ده سال باید بمونه تا پر برشه.اصن وضعیت طوریه که شما فکر میکنین که اصن شهردار یاسوج توی خود یاسوج زندگی میکنه اصن یا نه.یادمه قبل عید برنامه استانی در مورد امادگی برای میزبانی مسافران بود.اخرش مسول گردشگری میگفت وقت نمیدین کارایی که کردیمو بگم.همون فرداش رفتیم پارک.باید میدین سرویس ها چجوری بودن.اینجوریه یاسوج.
ارسال نظرات