اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یکی از دانشجویان بورسیه به نمایندگی از ۱۹۴۱ نفر از دانشجویان درگیر پرونده بورسیه منهای یک نفر، طی نامه ای به بیان شرح حال این دانشجویان و ایوب آقایی پرداخت.
متن نامه بدین شرح است:
همان كسانى كه چون مصيبتى بر آنها وارد شود گويند: همانا ما از آن خداييم و همانا به سوى او باز خواهيم گشت.سوره بقره آيه ۱۵۶
اینجانب از طرف شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه به نمایندگی از۱۹۴۱ نفر (منهای یک نفر) از گروه مجازی خادمین نظام اسلامی، ضمن ابزار همدردی صمیمانه با خانواده داغدار برادر عزیزمان مرحوم آقای ایوب آقایی، دانشجوی بورسیه دکتری دانشگاه کاشان و از چهره های علمی و نخبه استان ایلام، ضایعه بزرگ و مصیبت جانکاه درگذشت برادری مهربان و رنجدیده و دانشجوی متعهد و ممتاز را به خانواده این عزیز، جامعه دانشگاهی و خانواده مظلوم دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه، که در این سالهای سخت همراه و همدرد مرحوم آقایی بودند، تسلیت و تعزیت گفته و برای آن مرحوم غفران و رحمت الهی و برای خانواده آن مرحوم صبر و اجر جزیل از درگاه ایزدمنان مسألت می نماید.
مرحوم آقایی در دامن خانواده ای مومن و رنج کشیده زندگی کرده و با تلاش علمی و سوابق خوب خود توانست بورس دولت جمهوری اسلامی ایران را جهت خدمت هرچه بیشتر به نظام اسلامی بویژه به مردم زادگاه خویش استان ایلام کسب نموده و پس از شرکت در مصاحبه علمی در دانشگاه کاشان در مقطع دکتری رشته شیمی پذیرفته شده و بیش از چهار سال با وجود مشکلات فراوان بخوبی تحصیل کند.
جهت روشن شدن ابعاد دیدگاه ها و زوایای زندگی این بورسیه های مظلوم، به برخی از یادداشت های مرحوم آقایی که در تالار گفتگو گروه مجازی خادمین نظام اسلامی ثبت است اشاره می شود:
«بسمه تعالی. بنده کاربرگ رو فرستادم ولی فراموش کردم قید کنم که برترین رتبه کنکور ارشد را در بین هم ورودی های رشته خودم در دانشگاه کسب کردم که موجب شد در ۱۰ دانشگاه برتر ایران قبول بشم.»[۱]
متاسفانه توبه فرمایان در اقدامی ناجوانمردانه در سال ۹۳ بورس تحصیلی ایشان را لغو می نمایند و ایشان طی یادداشتی بر اساس قوانین موجود، به کار خلاف قانونی که طبق یکی از بندهای بیانیه وزارت علوم که توسط آقای نجفی، سرپرست وقت وزارت علوم صادر شد، اشاره می کند:
«بسمه تعالی. ۱-۱. تعداد ۵۰۸ نفر از این گروه فاقد یک یا چند شرط از معدل کارشناسی، کارشناسی ارشد یا سن بوده اند، لذا رأی صادره در مورد آنها: لغو بورس، ادامه تحصیل با هزینه شخصی و بازگرداندن هزینه های پرداختی وزارت است.
به علت نداشتن شرط معدل، بورسم لغو شده و ادامه تحصیلم با هزینه شخصی است. تو این حکم دو مورد عجیب بود؛ اول اینکه من شرط معدل را داشتم و دوم اینکه حتی اگر شرط معدل نمیداشتم، طبق بند ۱-۱ باید هزینه های وزارت علوم را نیز پرداخت کنم، در صورتیکه در حکم من نیازی به بازپرداخت هزینه وزارت نبود!
کلا حکم من با هیچکدام از احکام موجود در بیانیه وزارت علوم همخوانی ندارد!» [۲]
اعلام لغو بورس توسط دانشگاه محل تحصیل به صورت شفاهی برای عده ای زیادی از دانشجویان مظلوم بورسیه صورت گرفت و با برخی از خانواده های بورسیه نیز تلفنی تماس گرفتند و این قضیه را اعلام می کردند.
«کتبا به من نشان دادند اما هیچ نامه ای دستم نیست. یک نامه ای بود که لیست افرادی که طبق نظر آنها شرط معدل نداشتند، قید شده بود، به عبارتی نامه برای هیچ فردی اختصاصی ارسال نشده. »[۳]
هنگامی که دانشجویان بورسیه در اوج فعالیت های علمی و تدوین رساله های خود بودند، فتنه گران وزارت علوم در اقدام ناجوانمردانه و به دور از هرگونه اخلاق و انسانیت دانشجویان مظلوم را دچار حاشیه ها نمودند و به جای اینکه آرامش محیط علمی دوران گذشته را حفظ نمایند، بورسیه ها را دچار اضطراب و حاشیه نمودند، مرحوم آقایی جهت اطلاع سایر دوستانش در آذرماه۹۳ می نویسد:
«با سلام مجدد. به هر طریقی که شد دوباره متن حکم رو دیدم. داخل حکم زده که برای نحوه بازگرداندن هزینه های پرداختی وزارت علوم از تاریخ یکم آذر تا پایان ترم به اداره بورس مراجعه کنم. شماره نامه رو هم حفظ کردم. البته دیروز به ریاست دانشگاه نامه اعتراض را نوشتم که ایشون جهت اقدام مقتضی به معاونت آموزشی ارجاع داده و به نظر میرسه آنها هم به وزارت ارجاع دهند. مسئول تحصیلات تکمیلی میگفت قاعدتا نباید بورست لغو میشد. آیا به نظرتان برم اداره بورس یا فعلا تا پایان ترم صبر کنم؟ »[۴]
و بالاخره مسندنشینان وزارت علوم حکم لغو مرحوم آقایی را اعلام می نمایند:
«سلام من خودم ورودی ۹۰ هستم و طبق فرمول، حائز شرایط هستم، اما حکم لغوم آمده.»[۵]
در این شرایط سخت و با توجه مشکلات ایجاد شده برای بورسیه های مظلوم، فشار روحی و مادی و شوک شدیدی که به آنها وارد شد، مرحوم آقایی تلاش می کند تا دوستان خود را به توکل به خدا، دعا، صبر، تلاش و جدیت در تحصیل توصیه نماید:
«یک خبر بسیار عالی!!!
دوستان عزیز خبر بسیار خوش برایتان دارم
قرآن میفرماید:
و نزد خدا است خزینه های غیب، و نمی داند آنها را مگر خودش، و می داند هر چه را که در بیابان و دریا است، و نمی افتد برگی از درختان، مگر اینکه او از افتادنش با خبر است، و نیست دانه ای در تاریکی های زمین و نیست هیچ تری و خشکی، مگر اینکه در کتاب مبین خدا است.
پس نگران چی هستید؟! تلاش خودمان را می کنیم و اصلا از نتیجه اش نمی ترسیم. ترس از آینده، ترس از ازدواج، ترس از بچه دار شدن، ترس از روزی، ترس از آینده فرزندان و مهمتر از همه ناامیدی همگی شرک به خداست.»[۶]
«البته باید مراقب بود و بدانیم که خداوند طرفدار کسی است که همیشه از او برترین ها را بخواهد و هرگز کم نخواهد اما رضای او برایش مهمتر باشد. تکلیف ما فقط دعا کردن همراه با پشتکار و عمل است و نتیجه هرگز بر عهده ما نیست به عهده خداست.»[۷]
طبیعتا بسیاری معنای فشار و شوک وارده را نمی فهمند، زیرا در آن جایگاه نیستند. هنگامی که بورسیه های مظلوم فریاد می زنند که به کدامین گناه با ما این چنین برخورد می شود و دادستان ما کیست؟ بی تفاوت گذر میکنند! مرحوم آقایی در یکی از مکاتباتش به فشار وارده و اثری ناامیدی ایجاد شده بر بورسیه ها اشاره می کند:
«با سلام. جدا عده ای از دوستان مراعات کنند. بنده حدود دو هفته است ثبت نام کرده ام، ولی طی این دو هفته به اندازه دو سال استرس بر من وارد شد. به خودم مداوم یادآوری می کردم که ترس از آینده، شرک به خداست. عارفی را می شناسم که استاد دانشگاه هم هست، یکی از مهمترین توصیه هاش اینه همیشه بیخیال باشید.»[۸]
«هدف دیگرشان اینه که پرونده بورسیه هایی که هم اکنون لغو بورس شده اند، بدون سروصدای بیشتر مختومه کنند؛ این یعنی اعتراضات عملا (از نظر آنها) بی نتیجه بماند.»[۹]
«با سلام بنده هم بعد از تشکیک در سواد علمیمان از سوی عده ای معلوم الحال به چند نفر از دوستان پیشنهاد دادم که تمام فکر و ذهنم را در مورد کارهای پژوهشی صرف کنیم. تا میتوانیم بهترین کارهای پژوهشی گروه تحصیلی خودمان را اجرا کنیم. خودم هم اقدام کردم. اگر خدا بخواهد به زودی روی ما سفید خواهد شد و طبق نتایج اولیه از این جهت خیلی امیدوارم. یکی از دوستانم هم همین روند را در پیش گرفته.»[۱۰]
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم، این سخن تفسیری و توضیحی نمیخواهد آنچنان واضح و در عین حال خطرناک و کوبنده بیان شده است که موی بر تن هر ذی شعوری که قطرهای شعور در وجودش چکانده شده باشد را سیخ میکند، حال تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل؛ مرحوم ادامه می دهد:
«با سلام اتفاقا من این جریانات را به فال نیک می گیرم آش که بیش از حد شور شد صدای آشپز هم درمیاد. با دست خودشون به زودی همه با ما همراه خواهند شد ان شاءالله.»[۱۱]
«دوست عزیز من هم شیمی تجزیه هستم. دانشگاه های موجود در لیست اعلامی وزارت هیچ نیازی به شیمی نداره! بچسب به پایان نامه ات و مشکلات حل میشند.»[۱۲]
با داشتن روحیه ای سرشار از مهربانی و تواضع و با وجود صدمه دیدن از رفتارهای غیراخلاقی وزارت علوم دولت یازدهم، مرحوم ایوب آقایی دوستان خود را توصیه به رعایت اخلاق اسلامی در برخورد با مدیران و کارکنان وزارت علوم مینماید:
«با سلام. بارها با خانمهای م.آ. و ن.ا. در اداره کل بورس برخورد داشته ام. انصافا اشخاص متدین و متشخصی هستند و در طی این مدت حتی یک برخورد بد از آنها ندیدم. در حال حاضر شاید معاون باشند، اما در مقابل رئیس و وزیر هیچ کاری از دستشون برنمیاد. با اینکه خودم بورسم لغو شده، اما هنوز از آنها راضیم.»[۱۳]
رئیس محترم دولت در سخنانی در خصوص بورسیه ها، نظرات دریافتی معاونانش را این گونه به جامعه بازگو میکند: " ۱۵ مهر ۱۳۹۳: فرجی دانا را آوردیم و وی شروع به کار کرد ولی؛ بورسیه! و ما ادراک ما البورسیه؟! و در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۳: مبادا که منکر را تنها به یك مساله خلاصه کنیم و دروغ و تهمت، رشوهخواری و بورسیه تقلبی را منکر نپنداریم." و در مجلسی دیگر معاون اول رییس جمهور نیز در تاریخ ۲شهریور۹۳ در خصوص بورسیه ها می گوید: "حتما این دولت موضوع بورسیه های غیرقانونی را پیگیری می کند حتی اگر ۱۰ وزیر علوم تغییر کند." ولی دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه در راستای همدلی با دولت و عدم همراهی با رسانه های فارسی زبان معاند همواره سایرین را توصیه به رعایت قانون و اخلاق می نمایند که در این خصوص هم مرحوم آقایی می نویسد:
« با سلام فراموش نکنیم آقای روحانی رئیس جمهور ماست و نباید وارد مسائل خصوصی او شد؛ گرچه که شخصا نسبت مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انتقاد زیاد نسبت به ایشان دارم.»[۱۴]
با توجه به ظلمی که در حق بورسیه ها انجام شد، تنها راه قانونی مراجعه به دیوان عدالت و دادستانی بود؛ که مرحوم آقایی همانند دیگر دوستانش با تحمل رنج سفر و تهیه هزینه های متعدد سفر به تهران شروع به اقدامات قضائی می کنند:
«با سلام به همه دوستان؛ امروز دادخواست را در تهران تحویل دیوان دادم، اما نه تمبر و نه کارت ملی و نه کپیش از من نخواستند و گفتند نیازی نیست. هنگام ثبت هم ۱۰ هزار تومان از عابر بانک برداشتند. جالب اینکه قبل از دیدن مدارک گفت مدرکی که نشان دهد در آزمون ورودی شرکت کرده اید، هم همراه آورده اید؟! گفتم خود وزارت به آزمون ما اعتراض نکرده و دلیل لغو بورس ما آزمون نیست و لذا نیازی به ارائه آن نیست.»[۱۵]
و همچنین در خصوص اطاله دادرسی در دیوان عدالت اداری به نکته ای اشاره می کند:
«با سلام بنده شکایت را هفته پیش تحویل دیوان در تهران دادم. همان روز شماره پرونده از طریق اس ام اس به دستم رسید. حالا برای پیگیری پرونده شماره پرونده را وارد میکنم، میگوید چنین پرونده ای ثبت نشده است. دوستان شما نیز امتحان کنید، ببینید داستان چیه؟»[۱۶]
«به نظر میرسه نیت ایشان از سر خیرخواهی و دلسوزی و صد البته قانون بوده؛ امیدوارم آقای قربانی نهایتا مسئولیت بررسی پرونده ها را بر عهده بگیرند.»[۱۷]
پس از سخنان روشنگرایانه امام خامنه ای راجع به ظلم به بورسیه ها و اعتراض به وزارت علوم و ثبت شکایت نافرجام ایشان از وزارت علوم در دیوان عدالت اداری، سال گذشته دوباره ادامه تحصیل ایشان بلامانع اعلام می گردد. مرحوم آقایی در پاسخ به یکی از دوستانشان از طریق پست الکترونیکی می نویسد:
«سلام. مجاز به ادامه تحصیل تا زمان ارائه جایابی (علی رغم کسر معدل به علت اینکه دستور مستقیم از وزیر محترم وقت داشتم بورسم قانونی اعلام گردید). برای جایابی چند دانشگاه که وزارت اعلام نیاز کرده بود، پیگیری کردم؛ اما دانشگاهها اعلام کردند این نیازها تنها از طرف وزارت علومه و دانشگاه نه به شما و نه هیچ فرد دیگری نیازی ندارد و هیچ تصمیمی برای پذیرش هیچ کسی صورت نگرفته است. مثل دانشگاههای فنی و مهندسی گلپایگان، دانشگاه اسفراین و دانشگاه جیرفت.
ضمنا در تابستان سال ۱۳۹۲ دانشگاه آیت الله بروجردی (ره) به طور شفاهی بعد از مصاحبه عمومی و تخصصی قول جایابی دادند، اما با تغییر دولت همه چیز منتفی شد که متوجه دلیلش هم نشدم.»[۱۸]
متاسفانه به علت عدم جایابی و عدم صدور حکم برغم تلاش های فراوان برای اخذ جایابی توسط وی، وزارت علوم در مدت تحصیل مقرری به ایشان پرداخت نکرد و فقط مبلغ شهریه که حدودا ۴۰ میلیون تومان بوده را به دانشگاه کاشان محل تحصیل وی برای جبران هزینه های رساله و حق التدریس استادان پرداخت می کند. به این جهت ایشان با مشکلات مادی عدیده ای در شهری غریب گریبانگیر شد، اما همچنان با کیفیت عالی به تحصیل خود ادامه داد.
دانشجویان بورسیه همانند مرحوم ایوبی، اگرچه بورس بوده، اما مقرری به آنها داده نمی شد؛ لذا بایستی همانند دیگر دانشجویان دکتری از مزایای دیگر برخوردار می شدند؛ اما آنها از دریافت پژوهانه از معاونت علمی و فنآوری رئیس جمهوری نیز محروم بوده و در زمانی که یارانه ثروتمندان قطع نمی شود، بسیاری از دانشجویان مظلوم بورسیه از اندک حقوق حداقل گذران زندگی نیز بی نصیب ماندند. مرحوم آقایی در این خصوص اظهار می دارد:
«با سلام بنده میخواستم در طرح پژوهانه دکترا ثبت نام کنم که به بهانه اینکه بورسیه هستم، مجوز ندادند. هر قدر گفتم ما فقط شهریه تحصیلی مان پرداخت شده و هیچ حقوقی هم دریافت نکردیم و اصلا محل خدمتمان هم مشخص نشده، قبول نکردند. آیا واقعا کارشان قانونی بوده؟»[۱۹]
«به نکته مهمی اشاره نمودید ما اگر پول دار بودیم، که شما جرات و جسارت لغو بورس ما را نداشتید. اتفاقا مشکل ما در بی پولی ما است. البته خداوند یاور مظلومان است. نمونه آشکارش عدم جرات در قطع یارانه ثروتمندانه! »[۲۰]
به نظر می رسد دانشگاه کاشان، با وجود اینکه در نامه اداره کل بورس قید شده که ۴۰ درصد از شهریه پرداختی به دانشگاه باید صرف کار رساله دانشجو با نظر استاد راهنما شود، ولی متاسفانه از پرداخت آن به وی خودداری کرده است و لذا در پیامهای بعدی، مرحوم می نویسد:
«با سلام. من هم به دلیل رشته ام (شیمی) شدیدا به مواد شیمیایی نیاز دارم، همین مشکل رو دارم. خدا وکیلی ترم هفتم هستم و هنوز حتی یک ریال به من پرداخت نکردند.»[۲۱]
«مگر کسی از دوستان مقرری دریافت کرده؟! وزرات تنها شهریه را پرداخت کرده است. ترم هشتم هستم که ۴۰ میلیون تومان به حساب دانشگاه واریز کردند که به الله سوگند به بهانه های من درآوردی تا دیروز حتی یک ریال برای پایان نامه ام هزینه نکرده اند!»[۲۲]
«با سلام اتفاقا موضوع رساله من هم در مورد سرطان پستان بود که الان در تمام موسسات پژوهشی برتر جهان رو بورسه. با تحقیقات وسیعی که از اساتید علوم پزشکی تهران داشتم، همگی به اهمیت موضوع اذعان داشتند. بالاخره پروپوزالم با همین به تصویب گروه و دانشگاه رسید که بعدا به خاطر عدم پرداخت حتی یک ریال موضوع را عوض کردم تا بتوانم با همان ۵۰۰ هزار تومان پژوهانه رساله دکترایی که باید چهار سال تحقیق روش انجام بشه پیش ببرم. چهار سال تحقیق با ۵۰۰ هزار تومان!»[۲۳]
«بنده کارم با کامپیوتر انجام میشه. ۲۴ ساعته هم به اینترنت وصلم و دقیقه به دقیقه پیگیر کامنتهای دوستان سایت هستم. خدا نگذره از کسانی که ما را به این روز درآوردند. به هر حال دوستان مراقب درس و مشقمون باشیم.»[۲۴]
«تا جایابی نشویم و حکم بورس صادر نشه و اعلام نیاز نیز سر جاش باشه و اولین حقوقمان را نگیریم باید با دیده شک و تردید کارها را ادامه داد.»[۲۵]
و برخی از مکاتباتی که از ایشان در تالار گفتگو خادمین نظام اسلامی ثبت است، بورسیه ها را دعوت به صبر و ماندن در کشور و جلوگیری از مهاجرت شان میکند:
«فعلا زوده، مهاجرت آخرین راهه؛ یعنی فقط زمانی که جان به گلو رسید!» [۲۶]
حال با نگاه سطحی به مکاتبات فوق الذکر، می توان مقصرین از دست دادن این جوان متعهد، علمی و نخبه که می توانست یکی از سرمایه های ارزشمند برای کشور و بویژه استان ایلام باشد را به خوبی شناسائی کرده و به دست قانون سپرد.
ان شالله در فرصت مناسب جهت تنویر افکار عمومی بخشی از حقایق و اتفاقات تلخی که بر دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه پیش آمده و مورد ظلم قرار گرفته اند که شامل بیش از ۱۲هزار یادداشت مستند است، ارائه خواهد شد.
پرونده بورسیههای مظلوم علی رغم شفاف بودن مسایل آن به دلیل عدم رسیدگی به موقع مسئولان و سیاسی کاری وزارت علوم در هاله ای از ابهام مانده و در طول این مدت صدمات فراوانی به جامعه علمی کشور وارد شد و این روزها آخرین نفس های مظلومین به گوش شما دریافت کنندگان این کمک می رسد و شاید دیگر فرصتی برای حفظ جوانان متعهد انقلابی برای آینده این کشور اسلامی نمانده است. ظلم و خسارت ناشی از این بدعت فاسد نه تنها در ابعاد فردی بلکه در ابعاد اجتماعی هم قابل اغماض و تبرئه نیست.
حال چرا بعد از گذشت یکسال از اقامه ظلم صورت گرفته در خصوص دانشجویان بورسیه توسط امام خامنه ای، نه تنها ظلم بیّن و آشکار رسیدگی نشد بلکه بر نشترهای اجتماعی آن و سیاسیکاریهای اطرافش افزون گشته است؟ چرا تاکنون ظالمان و مسببان پرونده بورسیه ها مورد مؤاخذه قرار نگرفته و به جامعه معرفی نشده اند؟ سردرگمی و بلاتکلیفی دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه و به تبع آن مشکلات معیشتی بر این عزیزان تاکی باید استمرار و در سایه سکوت بماند؟! چه کسانی مسئول دلسردی جوانان نخبه کشور هستند؟!
والعاقبه للمتقین
بهزاد معین
۶ تیرماه ۱۳۹۵
دبیر شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه به نمایندگی از۱۹۴۱ نفر (منهای یک نفر) از گروه مجازی خادمین نظام اسلامی
[۱] یکشنبه ۹ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۰۳:۴۲
[۲] چهارشنبه ۵ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۵:۳۲
[۳] پنج شنبه ۶ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۰۲:۲۶:۴۵
[۴] یکشنبه ۹ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۸:۴۷
[۵] دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۷:۵۹
[۶] جمعه ۷ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۰۴:۳۹:۳۵
[۷] جمعه ۷ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۰۴:۵۶:۰۴
[۸] یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۳۵:۳۶
[۹] دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۴:۳۲
[۱۰] سه شنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۵۸:۰۰
[۱۱] یکشنبه ۵ بهمن ماه۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۲۲:۲۸
[۱۲] دوشنبه ۶ بهمن ماه ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۵۵:۵۰
[۱۳] دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۱۴:۲۰
[۱۴] پنجشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۰۵:۵۰
[۱۵] سه شنبه ۳۰ دی ماه ۱۳۹۳ ساعت ۲۰:۱۳:۴۲
[۱۶] دوشنبه ۶ بهمن ماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۰:۱۱
[۱۷] شنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۰۲:۵۷
[۱۸] دوشنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۹۴ ساعت ۰۴:۳۰
[۱۹] سه شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۴۸:۴۹
[۲۰] چهارشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۰:۴۰
[۲۱] دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۳۳:۵۳
[۲۲] شنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۰۲:۵۷
[۲۳] سه شنبه ۲۵ آذرماه ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۴۶:۰۷
[۲۴] یکشنبه ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۴ ساعت۲۲:۱۰:۲۱
[۲۵] جمعه ۱۰ مهرماه ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۰:۱۶
[۲۶] دوشنبه ۱۱ خردادماه ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۲۴:۳۹
قوه قضاییه در خواب به سر می برد تا نخبه های این مملکت فنا بشن