گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «تصمیم ترامپ درباره لغو اعطای ویزا به ایرانیان، نژادپرستانه است. چه این تصمیم شامل رویدادهای فرهنگی شود چه نه، من در مراسم اسکار۲۰۱۷۷ شرکت نخواهم کرد.» این، ترجمه توییت خانم بازیگر است که در واکنش به تصمیم تازهی پرزیدنت موطلایی ایالات متحده نگاشته شده. تصمیمی که پس از مدتها، صدای وطندوستی و میهنپرستی را از جانب جریان شبه روشنفکری به گوشمان رساند. تصمیم «شهرزاد» برای عدم شرکت در فستیوال ِ اسکار البته بعید است خللی جدی در روند این جشنواره ایجاد کند و این شوکها، احتمالاً تاثیری در جایزه نگرفتن ِ فروشندهی فرهادی نخواهد داشت. با این حال اما، اقدام علیدوستی را میتوان گامی تازه و البته مهم در تعدبل نگاه ِ غربدوست ِ بخش عمدهای از شبهروشنفکران ایرانی دانست. آنها که تا همین چندماه قبل، برای اوباما و دست دوستی و توافق ِ بزرگش سرودست میشکانند و او را رئیسجمهوری مصلح در سرزمین رویاها میپنداشتند، حالا در مقابل اقدامات ِ جانشین او هیچ حرفی ندارند و یا سکوت میکنند، یا اینکه آرام آرام خود را به جریان ملت ِ همیشه بدبین نسبت به امریکا میسپارند. رویای امریکایی، خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میکردند دارد فرو میریزد.
«تصویری که شما از ایران در فیلمهایتان میسازید، شایسته تحریم است.» پاسخ یاسر جبرائیلی به توییت خانم بازیگر هم به زبان انگلیسی نوشته شده و البته به نکتهای اشاره میکند که مدتها مورد توجه منتقدین سینما و مردم بوده است. سوال اینجاست که ایران ِ سیاه و خاکستری ِ «جدایی نادر از سیمین» و یا «فروشنده» اساساً چرا باید مورد توجه و لطف جامعه جهانی قرار گیرد؟ امریکا، و هر کشور دیگری حق دارد ایران ِ تنگ و تلخ فیلمهای فرهادی را تحریم کند.
ترانه علیدوستی، نخستین گام برای مواجهه با امریکای بدون رویای ترامپ را، با تحریم مراسم اسکار ۲۰۱۷ برداشت. آیا سایر دوستان و همفکرانش هم به او خواهند پیوست؟ آیا آنها، همراه مردم، امریکای ترامپ را نحریم میکنند؟
افرین به اقای جبراییلی حرف دلمون و زدن
البته شمام درست میگین
ایران ساخته فرهادی شایسته تحریمه
من کاری به ترانه ندارن اما به طور کلی بعضیا تو ایران مشکلی با آمریکا ندارن با ترامپ مشکل دارن