گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دکتر کاظم فروتن عضو هیأت علمی و رئیس کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد، در گفتگو با فرهیختگان نکات مهمی را پیرامون ازدواج و مسائل جنسی و انحرافات آموزشهای جنسی مجامع بینالمللی مطرح کرده که بخش سوم این صحبتها را از نظر میگذرانیم.
آموزش جنسی یا بهداشتی کردن انحراف؟!
افراد متأهل و افرادی که در شرف ازدواج هستند، باید آموزش جنسی را بهطور کامل بگذرانند. اما برای سنین پایینتر نباید آموزشهایی ارائه کنیم که به بلوغ زودرس بینجامد. شاید گفته شود که ماهواره، فضای مجازی و... وجود دارد، اما واضح است که ما نباید در وقوع بلوغ زودرس، سهیم بشویم.
متأسفانه برخی به بهانه مبارزه با ایدز، میخواهند خیلی از مسائل جنسی را به کودکان یا دانشآموزان ما آموزش دهند. اگر رفتارهای غلطی بین برخی دخترها و پسرها در جامعه وجود دارد ما نباید زمینه رواج بیشتر آنها را فراهم کنیم و بخواهیم با بهداشتی کردن روابط، چنین رفتارهایی را در جامعه عادی جلوه دهیم.
باید اصل رفتار اشتباه را حذف کرد نه اینکه بگوییم به همین شیوه رفتار بکنید ولی با فلان اقدام جلوی گسترش عفونت را بگیرید؟! متأسفانه در مورد برخی رفتارهای غلط جنسی در جامعه برخی افراد حتی در لباس متخصص سعی در عادی جلوه دادن آنها دارند. همه میدانیم دزدی کار زشت و بدی است و در بسیاری از مواقع ریشه در مشکلات اقتصادی دارد. اگر برای چنین افرادی دورههای آموزشی بگذاریم که چگونه در حین دزدی عمل کنید تا گرفتار مأموران نشوید یا بتوانید ایمنتر و بهتر به دزدی خود ادامه دهید آیا کار خوبی کردهایم؟ بدیهی است برای آنها دورههای ترک دزدی و برگشتن به دامن جامعه را در برنامه خود قرار میدهیم. به آنها از زشتی کار میگوییم و سعی میکنیم این کار را عملی قبیح و زشت جلوه دهیم. در مورد روابط جنسی نیز باید چنین شود.
شاید یکی از مهمترین تجاربی که بنده در طول این سالیان کسب کردهام این باشد که مشکلات جنسی، بیش از آنکه ریشه در مسائل جسمی داشته باشد، ریشه در مسائل روانی و رفتاری دارد. میتوان گفت در زنان زیر 50 سال، 95 درصد از مشکلات جنسی به دلیل مسائل روانی هستند و در مردان زیر 45سال نیز قریب به 80 تا 90 درصد این مشکلات علت روانی دارند، هرچند تظاهر بسیاری از آنها ممکن است، جسمانی باشد.
متخصص که صرفاً نباید دارو بنویسد!
درمانگر جنسی، درمانگری است که هم دید روانشناسی و هم دید پزشکی داشته باشد و بتواند در آنِ واحد، اختلافهای خانوادگی را هم مدنظر قرار بدهد. چون برای افراد مراجعه کننده، سخت است که بخواهند مشکلات مسائل زناشویی خود را برای افراد متعدد توضیح دهند. «نگرش جامع» به موضوع خانواده و سلامت جنسی، حلقه مفقودهای برای متخصصین و کارشناسانی است که در این حوزه فعالیت دارند.
علت اینکه ما نتوانستهایم در کشورمان برای مشکلات جنسی – عاطفی چارهای صحیح بیندیشیم، این بوده است که به طور جامع به این موضوع نگاه نکردهایم. موارد متعددی داشتهام که با تظاهر بیمیلی، سردمزاجی و ناتوانی جنسی به من مراجعه کردهاند، که با رفتار درمانی یا فقط حذف ماهواره از زندگیشان آنها را درمان کردهام. متخصص که صرفاً نباید دارو بنویسد.
اینجا ایران است نه غرب
از سوی دگر متأسفانه بسیاری از متخصصین ما مطالبی که در غرب گفته میشود را ترجمه کرده و بدون هیچ ملاحظهای پیاده میکنند. درحالیکه اسلام، دستورالعملهای فوقالعاده زیبا، کامل و جامعی دارد که به استحکام خانواده کمک میکند. این دستورالعملها براساس خلقت زن و مرد تنظیم شده است و ما درمانگرها باید با این آموزهها آشنا شویم و آنها را باور کنیم و در برنامههای مشاورهای و درمانی خود از آنها بهرهمند شویم.
متخصصان ایرانی به خود اعتماد کنند/ مرجع ما سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل نیست
بهعنوان یک متخصص میگویم هر چه از غرب میآید لزوماً درست نیست. متخصصان ما باید خود کمبینی را کنار بگذارند و خودشان بنشینند برای مسائل جنسی تعاریف صحیح و راهکارهای خوب ارائه دهند. مثلاً سلامت جنسی را براساس فرهنگ خودمان تعریف کنیم، نه اینکه منتظر باشیم تا سازمان جهانی بهداشت، تعریف و راهکاری ارائه بدهد و ما همان را پی بگیریم.
آنها براساس فرهنگ فاسد خودشان راه حل میدهند. تأکید میکنم یک سری از مسائل در حیطه موضوعات جنسی و اخلاقی، سیاسی است. آنها میخواهند اخلاق، خانواده و اعتقادات مذهبی را از جوامع اسلامی بگیرند و نگذارند این کشورها پیشرفت داشته باشند. ما باید آگاه باشیم، باید هویت خود را حفظ کنیم و خود و جوانان و کشورمان را با چند مصوبه سازمانهای جهانی دچار آسیب نکنیم.
ازدواج موقت باید به ارزش تبدیل شود
آنچه که اسلام مجاز شمرده و توصیه کرده اگر در جایگاه خودش قرار بگیرد، حتماً به حل معضلات فرد و اجتماع کمک خواهد کرد. متأسفانه برخی پدر و مادرها به فساد و فحشای فرزندشان رضایت میدهند، ولی به ازدواج موقت آنها تن نمیدهند. چه اشکالی دارد که یک جوان که امکان ازدواج دائم برایش فراهم نیست، برای پاسخ به نیاز طبیعی خود در یک چارچوب مشخص ازدواج موقت کند؟ آیا ازدواج با جوانی که در چارچوب مذهب و اخلاق، با انجام ازدواج موقت خود را حفظ کرده بهتر است یا جوانی که احیاناً روابط ناسالم متعدد داشته است و آن را مخفی میکند؟
برای مبارزه با ایدز و امثالهم باید باب ازدواج موقت باز شود، نه اینکه رفتارهای غیراخلاقی را بپذیریم و صرفاً آنها را بهداشتی کنیم. تفکر من این است که اصل را بر ازدواج دائم باید قرار دهیم اما در صورت ضرورت، ازدواج موقت باید بهعنوان یک فرهنگ صحیح و یک ارزش مورد توجه قرار گیرد.