گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- محمد شاهرودی؛ سه چهار سالی هست که فریدون جیرانی، مسیر فیلمسازیاش را تغییر داده. او از «خفهگی» سبک سینمای خاصی را دنبال میکند. سبکی مبتنی بر یک حال و هوای شخصی که چندان با آن چه در جامعه اتفاق میافتد، نسبتی ندارد. فیلمهای جیرانی «درونگرا» شدهاند و انگار بیش از آنکه برای مخاطب تولید شوند، برای دل فیلمساز ساخته میشوند. «آشفتهگی» درست در ادامه مسیری که جیرانی با «خفهگی» آغاز کرده قرار میگیرد. داستان «باربد زورق»، نویسندهی جوان تنهایی که زندگی کردن جای آدم دیگری را انتخاب میکند.
اولین و مهمترین مشخصهی «آشفتهگی» فیلمبرداری عجیب و غریب آن است. جیرانی بیشتر قابهایش را با 30 درجه زاویه بسته و عملاً با یک فیلم کج مواجهیم! آقای کارگردان احتمالا با این حربه میخواسته آشفتگیِ جهان فیلم را به مخاطب منتقل کند. این اتفاق اما حداکثر در 20 دقیقه ابتدایی میافتد و از جایی به بعد، قابهای کج اسباب سردرد تماشاگر را فراهم میکند. طراحی صحنه و لباس ِ «آشفتهگی» اما استاندارد و جذاب است. فضای ناکجاآبادیِ فیلم به خوبی حس میشود و اجزای صحنه در خدمت داستان قرار گرفتهاند. بازیها اما معمولی، و بلکه پایینتر از معمولی هستند. مهناز افشار فقط یک موی بلوند دارد که زحمت گریمور است و نه چیزی بیشتر. بهرام رادان هم چیزی به نقش اضافه نکرده و هرکسی میتوانست جای او از پسِ این نقش بر بیاید.
«آشفتهگی» داستان دارد و این، فیلم را از بسیاری از آثار حاضر در جشنواره جلو میاندازد. البته با داستانی ساده و از جایی به بعد قابل پیشبینی مواجهیم. اما همین تلاش جیرانی برای داستانگویی در دل فضای مخوف فیلم، ارزشمند است. جیرانی مقطع زمانی فیلمش را هم در سالهای پیش از انقلاب انتخاب کرده تا احتمالاً بتواند بدون نگرانی از مشروبنوشیهای شخصیت اول و زنبارگیِ بیحدومرز او بگوید. یکی-دو سکانس از «آشفتهگی» کاملاً جنبههای اروتیک دارند و تنه به تنهی برخی فیلمهای کثیف سینمای غرب میزنند. البته این هم بخشی از اقتضای جهان شخصی آقای کارگردان است. جهانی مملو از مشروب، پول، زنبارگی و موسیقی. جهانی که بیشتر از اینکه اینجایی باشد، امریکایی است.
جیرانی «آشفتهگی» را برای خودش ساخته. خودش و اندک مخاطبینی که با این اتمسفر و این نوع زندگی ارتباط برقرار میکنند. تحمل فیلم برای مخاطب عام سینما، به خاطر داستانگو بودن و البته طراحی صحنهی خوب، غیرقابل تحمل نیست. اما اتفاق غافلگیرکننده و جذابی هم انتظار تماشاگران آخرین فیلم جیرانی را نمیکشد. به نظر میرسد برای جیرانیِ جدید؛ تعریف و تمجیدهای چند منتقد و رسانههای سینماییِ نزدیک به خودش، از اقبال مخاطب عام سینما به آثارش، مهمتر شده است.