به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نام آلاسکا در ذهن هر شنوندهای با دشتهای پوشیده از درخت و سنگ گره خورده است. سرزمینی که زمانی به روسیه تعلق داشت و با فرصتطلبی آمریکاییها و ضعف مالی اروپا به یکی از سرزمینهای تحت کنترل واشنگتن تبدیل شد.
ایالات آلاسکا علی رغم آرامش ظاهری یکی از مناطق مهم در آرایش نظامی نیروهای مسلح آمریکا محسوب میشوند. نزدیکی به قطب شمال و تنگه برینگ به عنوان حد فاصل بین خاک روسیه و آمریکای شمالی سبب شده تا مهمترین پایگاههای رصد و رهگیری سپر دفاع موشکی آمریکا در این منطقه مستقر باشد. علاوه بر این خالی بودن بخش زیادی از مناطق آلاسکا این ایالت را به مکانی ایدهآل برای آزمایش بدون خطر موشکهای تهاجمی و پدافندی تبدیل کرده است.
شاید از همین رو بود که وزارت دفاع آمریکا این منطقه را به عنوان مکانی برای آزمایش سامانه پدافندی پیکان 3 یا بنا به نام عبری آن «ختس» برگزید.
سپر موشکی اسراییلی با پول و فناوری آمریکایی
در دهه 80 میلادی زمانی که «دونالد ریگان»، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا با برنامه سپر دفاع موشکی خود هیاهوی فراوانی را در دنیا برانگیخته بود، رژیم صهونیستی نیز با درک خطر دسترسی دشمنان خود به موشکهای بالستیک تلاش کرد تا برنامه نظامی مشابهی را به راه بیندازد.
البته رژیم صهیونیستی نه به منابع مالی وسیع دسترسی داشت و نه عمق راهبردی آن اجازه آزمایش چنین سلاحهایی را میداد. از این رو به لطف لابی رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا مشارکتی راهبردی بین پنتاگون و ارتش اسرائیل برای توسعه سلاحهای ضد موشکهای بالستیک شکل گرفت، به همین منظور و در سال ۱۹۸۶ تفاهمنامهای بین دو طرف منعقد و طرح کمپانی هوافضای رژیم صهیونیستی به عنوان پیمانکار اصلی توسعه این برنامه معین شد. در آمریکا نیز سازمان دفاع استراتژیک که نیای سازمان دفاع موشکی فعلی در وزارت آمریکا محسوب میشود به عنوان طرف دو روشن شد. کل برنامه «هما» نام گرفت و قرار شد تا طی سه فاز به بالاترین سطح آمادگی دست یابد.
در گام اول سازمان دفاع استراتژیک سفارش توسعه موشک پیکان یک یا ختس را به طرف اسراییلی داد و کمپانی ریتون به عنوان شرکت همکار موظف به ارائه هرگونه تکنولوژی لازم به طرف مقابل شد. اگرچه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سبب شد تا برنامه دفاع استراتژیک آمریکا به بایگانیها بپیوندد، اما تجربه اسراییلیها در حملات موشکی عراق به این در جنگ ۱۹۹۱ و همچنین موشکپرانیهای چریکی حزب الله با استفاده از موشکهای کوتاه برد سبب شد تا برنامههای این رژیم با سرعت بیشتری دنبال شود.
در کنار این ایران نیز به تدریج با توسعه موشکهای سوخت مایع و جامد خود به هدف قراردادن رژیم صهیونیستی نزدیک میشود و از میانه دهه ۹۰ میلادی موشکهای سوخت مایع شهاب ۳ قادر بود تا از غرب خاک خود شهرهای مهم رژیم صهونیستی را هدف قرار دهد.
رژیم صهیونیستی در قالب کمکهای جنگی توانست تعدادی سامانه پاتریوت را در زمان جنگ خلیج فارس دریافت کند، اما تفاوتهای تاکتیکی تهدیدهای موجود سبب شد تا اسراییل توسعه سامانههای بومی را با جدیت پیگری کند.
البته مانند همیشه آمریکا نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینه توسعه این سامانه را پرداخت کرده و آزمایشات اصلی این سامانهها نیز در خاک این کشور انجام میگیرد.
سامانه موشکی پیکان چیست؟
در فاز اول موشک «پیکان 1» به عنوان یک اثباتگر تکنولوژی برای آزمودن امکان ساخت چنین سامانه توسعهای یافت و در مرحله بعدی کار ساخت و توسعه موشک پیکان دو به عنوان یک سامانه عملیاتی آغاز شد.
سیستم «پیکان 1» شامل موشکهایی با سوخت جامد که نزدیک به 7.5 متر طول و 1200 میلیمتر قطر بودند. هدایت این موشک از طریق سیستم کنترل بردار رانش صورت میپذیرفت و از این رو سامانه فوق فاقد بالکهای هدایت شونده میشد. برد این موشک در حدود 50 کیلومتر بود که در ابتدا از طریق سامانه اینرسیایی و هدایت راداری هدایت میشد و از مرحله بعد یک جستجوگر فرو سرخ از طریق گرمای هدف ضربه نهایی را وارد میکرد.
بر پایه این سامانه سیستم رهگیر «پیکان 2» به عنوان یک سامانه عملیاتی ساخته شد. این سامانه از سیستم راداری کاج سبز برای رهگیری اهداف خود استفاده میکند. این رادار که بر اساس رادار رهگیر سیستم «ایجس» ساخته شده بردی نزدیک به 500 کیلومتر دارد و میتواند 30 هدف را به صورت همزمان رهگیری کند.
در سیستم «پیکان 3» نیز از سیستم تقویت شده که بردی برابر با 900 کیلومتر برای موشکهای بلند پرواز دارد، استفاده خواهد شد. فرماندهی و هماهنگی زیر سامانهها نیز بر عهده مرکز کنترل و ارتباطات گلدن سیترون است که در پناهگاههای مقاوم در مقابل حملات هستهای و شیمیایی مستقر بوده و توسط 7 تا 10 اپراتور اداره میشود.
موشکهای «پیکان 2» نیز توسط سامانه «براون هازلنات» حمل و پرتاب میشوند. این پرتابگرها میتوانند تا 300 کیلومتر از مرکز فرماندهی فاصله گرفته و با استفاده از شبکههای رادیویی با مرکز فرماندهی ارتباط برقرار کنند.هر آتش بار 4 تا 8 پرتابگر در اختیار قرار دارد و هر پرتابگر دارای 6 محفظه پرتاب است.
موشکهای «پیکان 2» نیز همانند «پیکان 1» دو مرحلهای بوده و از سوخت جامد بهره میبرند. برد این موشک نزدیک به 70 کیلومتر است و علاوه بر جستجوگر فروسرخ، از یک جستجوگر فعال راداری نیز بهره میبرد. این موشک میتواند با موشکهایی که در فاز نهایی به سرعت 13 ماخ در ساعت میرسند، درگیر شود.
چرا «پیکان 2» چشم صهیونیستها را نگرفت؟
«پیکان 2» علیرغم اینکه از سال 2000 میلادی به تدریج در خاک فلسطین اشغالی مستقر شد، با محدودیتهایی رو به رو بود که سبب شد تا رژیم صهیونیستی به دنبال ارتقای این موشک باشد.
البته صهیونیستها در جریان جنگ 33 روزه در سال 2006 و چندین نبرد سنگین با جنبش حماس متوجه شدند که موشکهای کوتاه برد و راکتها هم تهدیدات مخوفی علیه آنها هستند و از این رو به سراغ توسعه سامانه گنبد آهنین رفتند، اما دشمنان بزرگتر مشغول توسعه تواناییهای خود بودند.
پس از آن ایران به عنوان مهمترین دشمن منطقهای رژیم صهونیستی به توانمندی جدیدتری دست یافت که سامانههای قبلی برای مقابله با آنان کفایت نمیکرد، به عنوان مثال موشک «سجیل 2» در مرحله نهایی خود میتوانست تا 14 ماخ سرعت بگیرد که به صورت تئوری میتوانست از سامانه موشکی «پیکان 2» گذر کند.
از این رو رژیم صهیونیستی به فکر ارتقا این سامانه افتاد. موشک «پیکان 3»که چندی پیش در یکی از سایتهای ارتش آمریکا در آلاسکا آزمایش شد، پاسخی برای حل این مشکل بود.
موشک «پیکان 3» همانند نسخههای قبلی خود یک موشک سوخت جامد دومرحلهای است که نزدیک به 100 کیلومتر برد دارد. بنا به ادعای سازندگان خود این موشک میتواند با موشکهایی تا برد 2500 کیلومتر درگیر شود و آنان را خارج از فضای جو منهدم کند.
به این ترتیب در صورت وجود کلاهکهای شیمیایی و اتمی خطری متوجه هدف نخواهد شد. بر خلاف موشک قبلی این موشک از کلاهک انرژی جنبشی برای انهدام هدف استفاده خواهد و به این ترتیب ریسک عدم انهدام را به صفر میرساند.
اولین آزمایش موشک «پیکان 3» در سال 2015 در سواحل دریای مدیترانه و با استفاده از یک موشک بالستیک هواپرتاب انجام شد، اما به دلیل محدودیت سرزمینی در نهایت صهیونیستها مجبور شدند تا برای آزمایش نهایی هدف خود به آمریکاییها متوسل شوند.
15 موشک برای «اوت نامبرشدن» پیکان 3
با در نظر گرفتن این سابقه طولانی از این برنامه سئوال اصلی اینجاست که آیا رژیم صهیونیستی میتواند در مقابل ایران و موشکهای بالستیک یک مصونیت همه جانبه کسب کند. جواب به این سؤال تابع مسائل مختلفی است.
به طور حتم ایران در توسعه فناوری موشکی خود کوتاه نخواهد آمد و با توجه به برد مطلوب موشکهای خود تمام تمرکزش را بر افزایش کیفیت هدفگیری و عبور از سامانههای موشکی خواهد گذاشت.
تجربیات سایر کشورها نشان داده که موشکهای بالستیک با تدابیر گوناگونی میتوانند بر سامانههای دفاعی غلبه کنند که یکی از این روشها استفاده از کلاهکها و یا اهداف قلابی حین حرکت موشک در فاز میانی است. این اهداف قلابی سبب میشود تا سیستم ردگیری و هدایت در پیدا کردن موشک اصلی ناکام بماند.
در کنار این، استفاده از کلاهکهای هدایت پذیر، همان گونه که در سیستم موشکی عماد به نمایش در آمد میتواند سیستم رهگیری را دچار اشتباه کند. اساساً سامانههای رادارهای این چنینی بر اساس پیش بینی حرکت موشک نقاط برخورد را برای موشک تعیین میکند و در صورتی که کلاهک امکان تغییر مسیر خود را داشته باشد، امکان انهدام هدف بسیار مشکل میشود.
اما از همه اینها مهمتر پاسخ به این سئوال است که این سامانه در نهایت با چند موشک درگیر خواهد شد. به احتمال زیاد موشکهای «پیکان 3» در همان سایتهایی مستقر خواهد شد که موشکهای «پیکان 2» مستقر هستند.
هم اکنون سه آتشبار «پیکان 2» در نزدیکی شهر تل آویو در پایگاه هوایی پالماخیم، فرودگاه شهر حیفا و تاسیسات هوایی این رژیم در نزدیکی تل شهار فعال است. در صورتی که هر سه سایت فوق با موشکهای «پیکان 3» مجهز شوند، در هر لحظه میتوانند با 5 موشک بالستیک درگیر شوند.
از آنجا که شارژ مجدد آتشبارها نزدیک به یک ساعت خواهد انجامید، به راحتی امکان انهدام اهداف با موج دوم حمله موشکی وجود خواهد داشت. به این ترتیب سامانههای فوق به راحتی و با یک حمله همه جانبه اوت نامبر (فراتر از ظرفیت) میشوند. قیمت بالای این سامانه نیز به رژیم صهیونیستی اجازه نخواهد داد تا در هر شهرک صهیونیستنشین یک سامانه این چنینی را نصب کند.
همه چیز فناوری نیست
با در نظر گرفتن این موارد میتوان گفت اگرچه رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده با اتکا بر فناوری غربی و منابع مالی ایالات متحده آمریکا ضعف راهبردی خود را بپوشاند، اما باز هم عدم وجود عمق راهبردی این رژیم، اجازه بقا در یک جنگ همه جانبه را به او نخواهد داد.
سرمایه گذاری گسترده ایران در حوزه موشکی حجم و کیفیت زرادخانه موشکی توانسته کشورمان را در مقابل هرگونه ضربه ناگهانی بیمه کند. در کنار آن وسعت بالای سرزمینی ایران نیز اجازه هر گونه حمله پیشگیرانه را از دشمنان سلب میکند.
علاوه بر این رژیم صهونیستی باید با متحدان منطقهای ایران همچون حزب الله لبنان و یا حماس نیز درگیر شود؛ حماسی که همین چند ماه پیش توانسته سامانه موشکی گنبد آهنین را با راکتهای دست ساز اوت نامبر کند.