افراز دارای لیسانس زبان و ادبیات عرب از مدرسه عالی ترجمه، مبارز قبل از انقلاب در ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی و خیر مدرسه ساز بود و دو خواهر ایشان، شهید رفعت افراز و شهید دکتر محبوبه افراز، توسط منافقین ترور شدند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بهجت افراز زنی است که ۱۸ سال مدیریت اداره اسرا و مفقودین هلال احمر را بر عهده داشت و لقب «ام الاسراء» از سوی مرحوم ابوترابیفرد به اوی داده شد. او متولد ۱۳۱۲ بود و سرانجام ۲۳ دی ماه سال ۹۷ پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
افراز دارای لیسانس زبان و ادبیات عرب از مدرسه عالی ترجمه (دانشگاه علامه طباطبایی)، مبارز قبل از انقلاب در ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی و خیر مدرسه ساز بود و دو خواهر ایشان، شهید رفعت افراز و شهید دکتر محبوبه افراز، توسط منافقین ترور شدند.
* مراسم نکوداشت «امالاسرا» برگزار شد
ترجمه کتاب «جایگاه زن در اسلام» و تالیف کتابهای «چشم تر»، «ام الاسراء» و شرح وظایف اداره اسراء و مفقودین جمعیت هلال احمر از سوابق پژوهشی این بانوی مبارز و انقلابی محسوب میشود. افراز بازنشسته آموزش و پرورش بود و به عنوان کارآفرین نمونه نیز شناخته میشد.
کسب عنوان پیشکسوت نمونه از وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی، دریافت لوح تقدیر از سازمان اوقاف و امورخیریه، فروش منزل شخصی و وقف آن برای مدرسه، مدیریت مجتمع آموزشی حضرت زینب (س)، فعال فرهنگی، فعال در امور عمرانی و تعمیرات اساسی امامزادگان سیدعبدالطیف و سیدمحمد در شهرستان جهرم، از دیگر افتخارات وی به شمار میآید.
کمک به جبهه
با آغاز تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، بهجت افراز که در آن زمان مدیریت مجتمع حضرت زینب (س) را بر عهده داشت، به کار کمکرسانی به رزمندگان اسلام در جبههها پرداخت. او در این رابطه میگوید: «پس از شروع جنگ، خانوادهها کمک به جبهه را شروع کردند و اجناسی مانند قند و شکر و برنج و لباس و وسایل دیگر را برای جبهه میفرستادند. از آنجا که زمستان نزدیک بود، مقدار زیادی کاموا خریدیم و به منازل فرستادیم تا مادران دانشآموزان برای رزمندهها، لباس گرم مانند دستکش، جوراب، شال، بلوز، پلیور و ... ببافند. گونیگونی سیب و هویج و چیزهای دیگر رایگان به مدرسه فرستاد میشد و خانوادهها برای جبهه مربا درست میکردند. خلاصه، مدرسه یک ستاد کمکرسانی به جبهه شده بود. مادران دانشآموزان به مدرسه میآمدند و این کارها را انجام میدادند. علاوه بر کمکهای غیرنقدی، پول زیادی هم فرستاده میشد.»
مادر صبور آزادگان
خانم افراز که در سال ۱۳۶۲ در سفارت ایران در هندوستان مشغول به خدمت شده بود، پس از بازگشت از هند از سال ۶۳ در اداره امور اسرا و مفقودین به خدمت پرداخت و از این طریق بار دیگر در خدمت جبهه و جنگ قرار گرفت. او خاطرات فراوانی از مجاهدتها و صبوریهای خانواده شهدا، رزمندگان، اسرا و جانبازان دارد.
بگوییم آزادگان نه اسرا
او طی این سالها، خالصانه به خانواده اسرا و آزادگان خدمت میکرد و از زمانی که در این سمت به خدمت پرداخت، بیش از پیش رشادتها و دلیریهای رزمندگان اسلام را درک کرد: «از سالهای خدمت در اداره اسرا و مفقودین از لابهلای نامههای اسرا متوجه رشادت و شهادت این عزیزان در اردوگاههای رژیم بعث شدم و به ذهنم رسید که اینان اسیر نیستند و لقب اسیر شایسته این قهرمانان نیست؛ لذا کلمه آزاده دربند و آزادگان دربند را در مکاتبات به جای اسیر و اسرا به کار میبردم. بعداً که در سال ۶۹ بنا بود ستادی برای امور آنان تشکیل شود نام ستاد رسیدگی به امور آزادگان در کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودین را پیشنهاد دادم که مورد پذیرش قرار گرفت.»