گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یلدا آهنگری؛ امروزه نه تنها در فرانسه بلکه در تمام اروپا و کشورهای غربی با پدیدهای به نام اسلامستیزی مواجه هستیم، که پدیده جدیدی هم نیست. این پدیده طی سالهای طولانی توجه مسلمانان جهان و انجمنهای اسلامی را به خودش جلب کرده است یکی از مشکلاتی که در کشوری همچون فرانسه در رابطه با اسلامستیزی مطرح هست به شرح ذیل است:
در حالی که بیش از ۱۰ درصد جمعیت فرانسه را مسلمانان تشکیل میدهند، اما مقامات ملی و محلی این کشور هنوز هم پس از ۱۵ سال که از آغاز نبرد علیه حجاب گذشته، هر از چند گاهی قوانینی جنجالی علیه این نوع پوشش زنان صادر میکنند و آزادی مسلمانان با محدودیتهای چه بسا سنگین روبهرو است؛ به طور مثال مستندهای زیادی را ازقبیل نداشتن حق تحصیل برای زنان محجبه و مسلمان در کشور فرانسه مشاهده کردهایم و این در شرایطی است که اگرچه دادگاه عالی این کشور این احکام را رد کرده، اما سابقه سیاست مداران فرانسوی نشان داده که آنها با احکام دادگاهها متوقف نمیشوند و آن گونه که گذشته نیز نشان داده روی به قانون گذاری برای محدودیت حجاب میآورند.
از سال ۱۹۰۵ تاکنون، فرانسه قانونی دارد که جدایی کلیسا از دولت را جاری ساخته و دولت را از به رسمیت شناختن و یا تأمین مالی هر دینی برحذر میدارد. مدارسی که به صورت مستقیم توسط دولت ملی یا محلی اداره میشوند نباید هیچگونه اندیشه دینی (شامل هر یک از ادیان موجود یا آتئیسم یا هر نوع فلسفه دیگری) را پذیرفته و یا ترویج دهند. مدارسی که تماما یا تا قسمتی توسط دولت ملی یا محلی تأمین مالی میشوند اجازه ندارند دانشآموزان را مجبور به آموزش مذهبی کنند. مدارس باید موضعی کاملا برابر در برابر کودکانی که به هر یا هیچ دینی اعتقاد دارند یا ندارند، داشته باشند.
جنجال بر سر پوشش اسلامی (حجاب) در ۱۸ سپتامبر ۱۹۸۹ آغاز شد زمانی که سه دختر دانشآموز به خاطر اجتناب از کشف حجاب در کلاس مدرسه راهنمایی گابریل هاوز در سریل تعلیق شدند. در نوامبر ۱۹۸۹، شورای دولت اعلام کرد که نماد شبه مذهبی پوشش اسلامی با قوانین لائیک مدارس دولتی تناقضی ندارد. در دسامبر همان سال، لیونل جوزفین، وزیر آموزش و پرورش، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که نهادهای آموزشی خود مسئول پذیرش یا رد پوشش اسلامی در کلاسها هستند.
در سال ۱۹۸۹ با تعلیق سه دختر محجبه از مدرسهای سریل، مباحث درباره حجاب در مدارس فرانسه آغاز شد. در ژانویه ۱۹۹۰، سه دختر در مدرسه راهنمایی اوئیز پاستور در نویون، شهری در پیکاردی، تعلیق شدند. پدر یکی از دخترها که پیشتر نیز از مدرسه گابریل هاوز تعلیق شده بود، علیه مدیریت مدرسه شکایت کرد. پس از این رویدادها، معلمان یک مدرسه راهنمایی در نانتوآ در اعتراض به حجاب اسلامی در مدارس دست به اعتصاب زدند.
اما آیا واقعاً این اسلام ستیزی در فرانسه به خاطر مشکل با مسلمانان و دین اسلام است؟! اگر اشاعه فرهنگی دیگر یا نظام حکومتی و حزب دیگری میخواست غالب شود این گونه محدودیتها سر راهش نبود؟ جهان غرب که فرانسه هم عضو کوچکی از آن است در دورانهای مختلف تاریخی به نظریهپردازان اهمیت بسیاری داده است؛ به گونهای که بسیاری از جنگهای شکل گرفته یا انواع نظامهای اقتصادی به وجود آمده تحت تاثیر دیدگاه و نگرش نظریه پردازان بوده است.
«ساموئل هانتینگتون»، از صاحب نظران مشهور جهان غرب، در یکی از نظریههای معروفش به نام جنگ تمدنها قصد دارد که عملیات نظامی قدرتهای غربی را در مقابله با مقاومتهای کشورهای غیر غربی توجیه کند. وی در این نظریه از آخرین مرحله درگیریها در جهان معاصر با عنوان جنگ تمدنها نام میبرد. از نظر او در این مرحله رقابتها و درگیریها بین فرهنگها و تمدنهای بزرگ شکل میگیرد نه بین دولت-ملتها و در این میان فرهنگ اسلامی بزرگترین تهدید برای غرب است.
اگر بخواهیم از منظر دولت فرانسه به این ماجرا نگاه کنیم، نه تنها اسلام بلکه هر فرهنگ و دین دیگری که قابلیت برجسته شدن را داشته باشد و از اشاعه فرهنگی بالایی برخوردار باشد که بتواند نظام سلطه حاضر را براندازی کند و خودش حاکمیت را به دست بگیرد، قطعاً با آن مخالفت میشود؛ چه بسا اسلام باشد یا دین و فرهنگ دیگری.
هر حکومت و کشوری یک پدیده اجتماعی مخصوص را به عنوان تهدید خود قلمداد میکند. مسئله اسلامستیزی در فرانسه موافقان و مخالفان زیادی چه در داخل کشور چه در مرزهای اطراف و خارج آن به خود اختصاص داده است؛ به گونهای که افرادی با قصد دامن زدن به این مسئله که دین اسلام و پیروانش یک حزب سیاسی هستند، به تشدید این محدودیتها علیه مسلمانان میپردازند.
از تلاشگروههای مخالف دین اسلام در فرانسه و در جهان غرب، تعریف اسلام به عنوان یک حزب سیاسی است. اگر بخواهیم به دین اسلام از دید یک حزب سیاسی نگاه کنیم و آن را با تعریف حزب سیاسی در جهان غرب مطابقت دهیم به این نقطه میرسیم: به گمان «جیل کریس»، حزب سیاسی، گروه سازمان یافته از شهروندانی است که دارای نظریات سیاسی مشترک هستند؛ و با عمل به مثابه یک واحد سیاسی میکوشند بر حکومت تسلط یابند. هدف اصلی یک حزب این است که عقاید و سیاستهای خود را در سطح سیاسی یا فرهنگی رواج دهد.
از نظر لیکاک، حزب سیاسی گروه کم و بیش سازمان یافته از شهروندانی است که به عنوان یک واحد سیاسی با هم عمل میکنند، در مسائل عمومی عقاید مشترکی دارند و با استفاده از اختیارِ دادن رای در راستای هدفی مشترک، میکوشند که بر حکومت تسلط یابند.
همانطور که در تعاریف نظریهپرداز جهان غرب مشاهده کردیم، حزب سیاسی به دنبال براندازی حکومت و تسلط یافتن بر آن است، و مخالفان دین اسلام در فرانسه با تعریف سیاسیای که از آن ارائه میدهند باعث تشدید این محدودیتها و تهدیدانگاری بیشتر اسلام در فرانسه میشوند.
اگر بخواهیم در عرصه بین الملل به این مسئله نگاه کنیم هر کشوری که احساس خطر کند در اثر بُلد شدن قدرت رقبا؛ به دنبال ایجاد نظام موازنه قدرت میباشد؛ چون در روابط بین الملل تمامی کشورها تابع اراده و قدرت خود هستند، هر میزان قدرت بیشتر باشد برش شمشیر آنها بیشتر است. امروزه محدودیتها در فرانسه علیه مسلمانان در حال شدت گرفتن است به گونهای که عکسالعمل به این محدودیتها به شکل جنبشهای شعاردهنده ظهور میکند.
درگذشته بانوان محجبه ساکن یا شهروند فرانسه به محرومیت از تحصیل تهدید میشدند که در مواردی اجرایی میشد، لیکن در زمان حال، این محدودیتها تنها در حد تهدید باقی نمانده است؛ به طوری که بانوان محجبه از تحصیل در دانشگاهها یا کار کردن در ارگانهای اداری فرانسه محروم میباشند و حتی در مواردی حق شهروندی آنها در صورت پایبندی به دین خود باطل میشود.
در هفتههای اخیر تصمیم مقامات شهرهای کن، نیس و سپس چندین شهر دیگر در ممنوع اعلام کردن پوشش بورکینی (بورکینی عبارتی برگرفته از ترکیب بیکینی و برقه توسط یک طراح لباس استرالیایی و برای استفاده زنان مسلمان در سواحل طراحی گشت) در سواحل دریا، بار دیگر موضوع پوشش بانوان مسلمان در فرانسه را مطرح ساخت. امروزه فرانسه در برابر اسلامگرایی موضع شدیدتری گرفته است که به طبع آن هرچقدر این محدودیتها بیشتر میشود با جنبشهای بیشتری از مسلمانان فرانسه مواجه میشویم که به خیابانها میآیند و شعار حجاب حق ما است، را سر میدهند.
از قول امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، به دفعات نقل شده است که هفته گذشته به شورای دفاعی خودش گفته است که: «ترس، تغییر جهت خواهد داد.» دولت فرانسه در طی ماههای اخیر دستور تفتیش بیش از ۱۲۰ منزل، انحلال انجمنهایی که متهم به اشاعه شعارهای اسلامگرایانه هستند، برنامههایی برای هدف قرار دادن بودجه تروریستی، حمایت تازه از معلمان و تحت فشار تازه قرار دادن شرکتهای رسانههای اجتماعی را برای کنترل بیشتر محتویات رسانههای خود، داده است.
آقای مکرون به عنوان رئیس جمهور فرانسه همواره دقت زیادی کرده است تا بین تهدیدهای امنیتی و سکولاریسم تفاوت قائل شود. برای مدت طولانی او غالبا از جواب به مسائلی مانند روسری و بورکینی (مایوهای اسلامی) و غذاهای حلال مدارس طفره میرفت. در ماه سپتامبر، پس از آنکه کریستین لانژ، نماینده مجلس از حزب لیبرال جمهوری، در نزد آقای مکرون خواسته شد تا به شهادت یک زن مسلمان که روسری پوشیده بود، گوش کند، از مجلس خارج شد. او گفت: «من نمیتوانم قبول کنم که در داخل مجمع ملی که قلب دموکراسی است، ما باید کسی را که با حجاب وارد میشود، قبول کنیم.»
کارمندان دولت مانند معلمان و شهرداران ملزم هستند که هیچگونه نشانه آشکاری از اعتقادات مذهبیشان نداشته باشند، ولی به موجب قانون برای عامه مردم چنین محدودیتی حتی در داخل ساختمانهای دولتی وجود ندارد. اما این قانون باعث پایان دادن به مناقشه خشمآمیز در مورد این که آیا والدین محجبه میتوانند فرزندشان را در جریان سفرهای مدرسه همراهی کنند؟ یا اینکه آیا در سواحل، زنان میتوانند بورکینی بپوشند؟ نشده است. در این گونه جر و بحثها معمولا راستگراها دولت را متهم به مماشات و چپگراها متهم به اسلامهراسی میکنند.
متاسفانه در هفتههای اخیر کاریکاتورهایی از حضرت محمد (ص)، خاتم النبیین مسلمانان، با غرض توهین و تمسخر انتشار یافته و به گفته مکرون ادامه دار خواهد بود، که این مسئله با حجم زیادی از انتقادات و جنبشها همچون نخریدن کالاهای ساخت فرانسه مواجه شده است.
یلدا آهنگری - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.