به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه کرمی_ بیش از بیست سال از تدوین اولین آییننامه تشکیل قطبهای علمی در کشور میگذرد. آییننامهای که با هدف تبدیل دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی به پایگاههای اصلی علوم در حوزههای مختلف تدوین شد. بر این اساس هر گروه آموزشی یا پژوهشی به شرط داشتن یک هسته علمی قوی «اعضای هیئت علمی استاد و دانشیار با عملکرد آموزشی و پژوهشی برجسته در طول ۵ سال اخیر، برخورداری از تجهیزات پژوهشی و آزمایشگاهی ...» و ارائه یک برنامه پنج ساله برای تحقق هدفهای قطبهای علمی و نیازهای آتی کشور به عنوان قطب علمی مزین شد. عملکرد ضعیف قطبهای علمی در کشور موجب شد تا وزارت علوم در سال ۹۵ تصمیم به ادغام و حذف و در نهایت ساماندهی بیش از ۱۵۰ قطب علمی در کشور بگیرد. اما ساماندهی انجام شده نیز نتوانست تغییری در عملکرد قطبهای علمی ایجاد کند؛ به طوری که اکنون بسیاری از قطبهای علمی کشور عملا بدون فعالیت باقی ماندهاند و هیچ دستاوردی ندارند.
دانشگاه تهران، بزرگترین مرکز آموزش عالی در ایران است که با لقب دانشگاه مادر از آن یاد میشود. این دانشگاه دارای ۲۵ دانشکده، ۹ پردیس و ۱۶ مرکز پژوهشی و تحقیقاتی و بر اساس اعلام سایت این دانشگاه دارای ۱۹ قطب علمی است. بر این اساس با محمود رضا دلاور استاد تمام دانشکده مهندسی نقشه برداری دانشگاه تهران و مدیر قطب علمی مهندسی نقشه برداری در مقابله با سوانح طبیعی به گفتگو پرداختیم تا از راهکارهایی که میتواند موجب شود تا عملکرد قطبهای علمی بهبود یابد؛ آگاه شویم.
بیشتر بخوانید
احیای قطبهای علمی با ۸ راهکار عملیاتی پیشنهادی برای دولت سیزدهم
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
عملکرد ضعیف قطبهای علمی تحت تاثیر تصمیمات وزارت علوم
با نگاهی به سایت دانشگاه تهران و قطب علمی شما، شاهد عملکردی نبودهایم؛ دلیل آن چیست؟
ما در قطب علمی که در آن فعال هستیم، انتظار داشتیم که سازمانهای اجرایی مربوطه در مدیریت بحران بتوانند از خدمات این قطبها در حوزه آموزش، پژوهشهای کاربردی، پروژههای اجرایی و نظارتی و استفاده از فناوریهای نوین در مدیریت بحران کمک گیرند. اما متاسفانه این حمایتها به برگزاری یک سری همایشها محدود شد. ما جلساتی را با سازمانهای مختلف نیز برگزار کردیم، اما متاسفانه به طرحهای اجرایی منجر نشد.
تلاش ما این بوده است تا کنفرانسهای مختلفی را برگزار کنیم که موفق بوده ایم. همچنین تلاش کردیم با سازمان مدیریت بحران کشور، سازمان پیشگیری مدیریت بحران شهر تهران، پژوهشگاه سوانح طبیعی، حلال احمر و سازمانهای دیگر ارتباط برقرار کنیم که در نهایت به مشارکت در کنفرانسها و سیمینارها منتهی شد.
یک دوره کارشناسی ارشد سیستمهای اداری زمین را نیز طراحی کردهایم که فهرست آن را به دانشگاه تهران دادهایم که با تصویب دانشگاه به وزارت علوم رسید، امیدوار هستیم به زودی بتوانیم این دوره را در دانشگاه تهران راهاندازی کنیم. علاوه بر آن تعداد زیادی طرحهای پژوهشی در حوزه فناوری مدیریت بحران و مقالات با بودجه قطب ایجاد کردهایم.
قطبهای علمی با هدف مرجعیت علمی شدن ایجاد شدهاند؛ اما اکنون شاهد هستیم که بیش از پیش به سمت ارائه مقاله حرکت کرده اند، نظرتان در این باره چیست؟
دانشگاهها و مراکز علمی و به خصوص قطبهای علمی ماموریتهای مشخصی دارند یکی از این ماموریتها حرکت درمرزهای دانش و جذب دانش و فناوری به منظور بومی سازی آن است تا بتوانند در تراز بینالمللی به فعالیت پژوهشی از جمله ارائه مقاله، راهنمایی پایاننامههای پژوهشی، اکتشاف، توسعه تکنولوژی و ارائه پتنت بپردازند.
یکی دیگر از ماموریتها مربوط به شناخت و رفع مشکلات داخلی است، چشماندازی که بنده برای قطبهای علمی مشاهده میکنم این است که آنها بتوانند با رصد فعالیتهای علمی و فناوری در سطح ملی و بینالمللی از آخرین تحولات فناوری آگاه شوند و از آن استفاده کنند؛ بنابراین تغییری در رویکرد فعالیت قطبهای علمی نبوده و یک مقداری مربوط به کاهش حمایت مالی و یک مقدار دیگر مربوط به سختتر کردن آییننامه قطبهای علمی است.
بر اساس ایین نامه قطبهای علمی اعضای هیئت علمی برای عضویت در قطب علمی حداقل باید ۱۰۰ میلیون تومان قرارداد از پروژه پژوهشی داشته باشند. با توجه به محدودیتهای که کویید ۱۹ ایجاد کرد بسیاری از اعضای هیئت علمی نتوانستند این بند را محقق کنند.
یکی دیگر از مسائل این است که اعضای هیئت علمی که میخواهند در این قطبهای علمی فعالیت کنند باید بتوانند نتایج و تاثیر این قطبهای علمی در حل مشکلات کشور را مشاهده کنند. این موضوع سبب میشود تا انگیزه بیشتری برای فعالیت در قطب داشته باشند.
به نظر شما دانشگاه میتواند چه حمایتهایی را از قطبهای علمی داشته باشد تا عملکرد آنها بهبود یابد؟
بیشترین فعالیتهای قطب مربوط به فعالیت اعضا بوده است. دانشگاه کاری که انجام میدهد این است که حمایت معنوی انجام دهد و ما از بند دانشگاه و قطب علمی استفاده میکنیم. اما بیشتر سعی کرده ایم که بار مالی برای دانشگاه نداشته باشیم.
با توجه به بند ۶ راهکارهاى اجرایى قانون برنامه سوم توسعه، وزارت علوم باید قطبهای علمی را تحت حمایت قرار میداد؟ آیا این حمایتها اتفاق افتاد؟
قطب علمی مهندسی نقشه برداری در مقابله با سوانح طبیعی از سال ۱۳۸۴ با تایید وزارت علوم شروع به فعالیت کرده است و اکنون سه دوره از فعالیت آن میگذرد.
با تشکیل قطبهای علمی قرار بود حمایتهای مالی از سوی وزارت علوم انجام شود. این حمایتها از ابتدا ۷۵ میلیون تومان بود، اما برای دوره بعدی به ۳۵ میلیون تومان تقلیل یافت. در این خصوص باید بگویم بودجه تخصیص یافته بسیار کم است و نیازمند تصمیم جدی مسئولین است.
برای ایجاد ارتباط میان دستگاههای اجرایی، صنعت و سازمانهای مختلف با قطبهای علمی چه سازوکاری نیاز است؟
به این منظور دونوع ارتباط نیاز است یک ارتباط از بالا به پایین است که وزارت علوم معاونت پژوهشی میتوانند این قطبها را به سازمانهای مختلف معرفی کنند. این رسالتی است که میتواند از بالا به پایین انجام شود یک بخش دیگر قطبهای علمی هستند که باید با مخاطبین ارتباط قوی تری با برگزاری سمینارها و نشستها ایجاد کند. به طوری که مخاطبین را آگاه سازد که اگر از قطبهای علمی استفاده کنند کارهای خود را میتوانند به شکل بهتری انجام دهند.
نکته بسیار مهم این است که سازمانهای اجرایی در مسائلی که مرتبط با قطب علمی است با این هسته علمی هیچ مشورتی نمیکنند به عنوان مثال در موضوع مدیریت بحران که در مجلس به تصویب رسید هیچ یک از اساتید دانشگاهی و اعضای قطبهای علمی اطلاعی از آن نداشتند. با این حال ما اندیشکدهای تاسیس کردیم و به فعالیتهایی در آن زمینه پرداختیم.
در رابطه با آییننامه پیشنهاد بنده این است که قطبهای علمی هم موظف به ارتباط با دستگاههای اجرایی شوند و از طرفی دستگاههای اجرایی نیز موظف به ارتباط با قطبهای علمی شوند تا از خدمات آنها استفاده کنند برای این منظور نیز لازم است شورای عالی عتف که نماینده هماهنگی فعالیت پژوهشی دستگاههای مختلف با وزارت علوم است، این موضوع را قید کند که قطبهای علمی در اولویت همکاری با دستگاهها قرار گیرند.
همچنین لازم است برای سازمانهای مختلفی که با قطبهای علمی مرتبط هستند شورای هماهنگی ایجاد شود تا میان سازمانهای مختلف هماهنگی اجرایی، برنامهریزی استراتژیک داشته باشد و در قسمت تولید فکر از قطبهای علمی استفاده کند.
نظرتان درباره نحوه تشکیل قطب علمی در آییننامه قطبهای علمی چیست؟
تشکیل هر نهادی بر اساس ارائه یک پروپوزال انجام میشود. ارائه پروپوزال، بررسی و ارزیابی آن از نظر بنده مشکلی ندارد آنچه اهمیت دارد حمایت از آن نهاد و درخواست مشاوره از آنها در مسائل مختلف است.
در حقیقت ما باید از مقاله محوری دور شویم و به حل مشکلات کشور بپردازیم به عنوان مثال در جریان سیل ۹۸ ما پس از بررسیهایی که انجام دادیم دریافتیم که بخشی از این اتفاق مربوط به ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم رودخانهها و عدم رعایت استاندارد در ساختمان سازی و تغییر کاربری اراضی بوده است. تلفاتی که در این زمینه ایجاد شد به دلیل عدم آمادگی سازمانها و وجود زیر ساختها بوده است حال اگر ما به صورت علمی با این قضیه برخورد میکردیم و از نهادهای علمی برای تحلیل و مدلسازی استفاده میکردیم میتوانستیم با تلفات کمتری مواجه شویم.
با توجه به صحبتهای شده؛ به نظر شما در آییننامه قطبهای علمی چه تغییراتی باید ایجاد شود تا اعضای قطبهای علمی از مقاله محوری به سمت انجام فعالیتهای کاربردی حرکت کنند؟
به نظر بنده ضمن اینکه مقاله در امتیازات دانشگاهی و رتبهبندی جهانی مهم است. اما لازم است یک جهتگیری و امتیاز ویژه به حل مسائل کشور در آییننامه لحاظ شود. در حقیقت این موضوع که به چه میزان قطب علمی در مشکلات کشور تاثیر گذاشته است و به چه میزان توانسته است با سازمانهای مربوطه ارتباط برقرار کند، باید در آییننامه قطبهای علمی دیده شود.
انتظار ما این است که فعالیتهای کاربردی و حل مشکلات داخلی را از مبلغ پروژهها جدا کنند؛ یعنی ممکن است پروژههایی انجام شود که مبلغ زیادی نداشته باشند، اما حل مشکلات کاربردی سازمانها باشند.
یک موضوع دیگر بحث ارتباطات بینالمللی است که ما معمولا در آییننامههای تبدیل وضعیت، ارتقاء، ترفیع و قطبهای علمی کمتر به آن توجه کردهایم. تعاملات بینالمللی با دانشگاهها و مراکز پژوهشی خیلی مهم است، زیرا باعث میشود قابلیتهای کشور را بشناسانیم و همکاریهای بینالمللی در بحثهای کاربردی و فناوری ایجاد کنیم.
بحث دیگر مربوط به ارتباط با انجمنهای علمی و سازمانهای مردم نهاد علمی میشود که قطب علمی باید به عنوان وظیفه با آنها ارتباط برقرار کند. نظارت بر فعالیت سازمانهای اجرایی نیز میتواند به عنوان وظایف قطب علمی باشد.
در ارزیابیهای که وزارت علوم پس از گذشت مهلت پنج ساله و میان دوره به آن میپردازد، میزان مقاله و تعداد پایاننامهها و طرحهای پژوهشی است. به نظر بنده در آن ارزیابیها باید بیشتر به طرحهای پژوهشی که در راستای حل مشکلات جامعه بودهاند، امتیاز داده شود.
مهمتر از همه این است که ما در دانشگاه وظایفی را همچون هدایت پایاننامهها و انجام طرحهای پژوهشی و ارائه پتنت را همواره انجام میدهیم آنچه که از قطبهای علمی انتظار داریم در حقیقت ایجاد فضایی برای حل مشکلات کشور و ارتباط با سازمانها و تاثیر گذاری در قانون گذاری، سیاست و ارزیابی است، بنابراین در آیین نامه قطب علمی باید به این موارد اشاره شود.
آیا لازم است آییننامه قطبهای علمی نیز همچون آییننامه ارتقاء به جدول بندی امتیازات در بخشهای مختلف فعالیت اعضای قطبهای علمی بپردازد؟
بنده خیلی با امتیازبندی و کمی کردن آییننامه موافق نیستم، زیرا ما قطبهای علمی را به این دلیل ایجاد میکنیم که آنها میخواهند نشان دهند که منحصر به فرد هستند و میتوانند در تراز بینالمللی مشکلات کشور را حل کنند.
میزان تاثیر گذاری قطبهای علمی در کشور و موفقیت آنها نیازمند امتیازات کیفی است؛ که بسیار مهمتر از امتیازات کمی است. لازم است به فعالیت کاربردی و تاثیرگذاری آنها در جامعه و صنعت توجه شود. همچنین قطبهای علمی باید بر اساس خروجیهای عملی که داشتهاند و انتقال تجربه، اختراعات، ارائه خدمات فنی و مهندسی، انجام پروژههای بین المللی، برگزاری سمینارها و نشستها مورد ارزیابی قرار گیرند.
و سخن آخر؛
بهتر است وزارت علوم در پایان کار و پس از ارزیابیهایی که انجام میدهد گزارش عملکردی به قطبهای علمی ارائه کند تا آنها متوجه شوند چه عواملی سبب کاهش و یا افزایش امتیاز آنها شده است. همچنین یک قسمت از قانونگذاری، سیاست گذاری و ارزیابی را به عهده قطبهای علمی بگذارند.