به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، پس از تصویب طرح جنجالی برجهای دوقلوی 25 طبقه خیابان زند (خیابان اصلی و پرترافیک شهر شیراز) و به تبع آن، واکنشهای استادان دانشکدههای هنر، معماری و شهرسازی دانشگاههای شیراز، هیئت رئیسه گروه تخصصی شهرسازی سازمان نظام مهندسی و ساختمان استان فارس در کنار اعتراضات افکار عمومی و رسانههای استان، این بار نشریه مستقل دانشجویی «خروش» دانشگاه های شیراز نوشت:
از حدود 10 سال قبل که روند تجاری سازی شیراز، با ساخت مجتمعهای تجاری فراوان اوج گرفت هیچ یک از مدافعان ساخت چنین اجتماعاتی گمان نمیکردند که روزگاری همین مجتمعهای تجاری به یکی از مهمترین معضلات شهری شیراز تبدیل شوند. هر چند که بسیاری از دلسوزان شهر نسبت به عواقب ساخت بیرویه چنین مجتمعهایی هشدار داده بودند؛ اما گویا ارادهها جور دیگری شکل گرفته بود.
اراده تجاریسازی شیراز تا حدی بود که وقتی رهبر معظم انقلاب در 17/12/89 در انذار به شهرداریهای کشور آنان را از ساخت بیرویه مجتمعهای تجاری برحذر میدارند، شهردار شیراز تنها پنج روز بعد اعلام میدارد: «اگر قرار است شیراز مرکز مبادلات تجاری و ارزی منطقه خلیج فارس باشد باید برج تجاری ساخت» در چنین شرایطی شورای چهارم شهر شیراز، در آخرین جلسه کاری سال 92 در اقدامی مغایر با بدیهیترین اصول شهرسازی احداث برجهای دو قلوی 25 طبقه اداری- تجاری در خیابان زند شیراز را با دو فوریت به تصویب رساند.
برج های دو قلویی که پیشتر در شورای سوم هم به تصویب رسیده بود؛ اما به دلیل مغایرت با منافع شهر به تایید فرماندار وقت نرسید و کأن لم یکن تلقی شد. برجهایی که تبعات مخرب آن بر اقتصاد، فرهنگ، ترافیک و هویت شهر به مراتب بدتر از «مجتمع خلیج فارس» است. به عبارت بهتر در آخرین جلسه شورای شهر، به خلیج فارسی به مراتب بزرگتر مجوز داده شد؛ اما این بار نه در حاشیه، که در مرکز شهر!!
پیرامون احداث برجهای دوقلو در مرکز شهر نکاتی چند خدمتتان تقدیم می شود:
یک: ساخت برجهای بلند مرتبه در تاریخ معماری جهان ابتدا از سرزمین آمریکا آغاز شد. آمریکائیان بدلیل خلا هویت تاریخی و مظاهر تمدنی مجبور به ساخت جلوههای تمدنیای بودند که معرف آنان باشد؛ از این رو به ساخت برجهای بلند شیشهای روی آوردند. این رویکرد معرف صنعت و تکنولوژی در آمریکا بود. این پیشینه تاریخی از آن جهت مهم است که بدانیم چرا کشورهای متمدن اروپایی هیچگاه به دنبال برجسازیهای بلند نرفتند؟! دلیل واضح است. اروپائیان خود دارای پیشینه تاریخی و مظاهر تمدنی بودند و نیازی به ساخت مظاهر تمدنی نداشتند. آن هم مظاهر تمدنیای که منشا آن غیر اروپاست. به همین دلیل در هیچ کدام از شهرهای پاریس، مادرید، رم، برلین و غیره خبری از برجهای بلند نیست.(البته این یکی از دلایل است)
«دبیسازی» شیراز با این رویکرد رهبری نظام اسلامی سراسر در تناقض است
دو: هر شهری را هویتی است که با توجه به پیشینه تاریخی آن شهر و نیز مزیتهای نسبی آن شکل میگیرد. جایگاه منطقهای شیراز از سوی رهبری نظام اسلامی با توجه به پیشینه این شهر سومین حرم اهلبیت(ع) تعیین شده است. این سومین حرم اهلبیت هم شعار نیست که بالای درب ورودی اتاق مدیران نصب شود. این یک راهبرد کلان است. بدیهی است «دبیسازی» شیراز با این رویکرد رهبری نظام اسلامی سراسر در تناقض است. روند تجاریسازی شیراز چشمانداز دیگری غیر از «سومین حرم اهلبیت(ع)» است که این شهر را به بیراههای خطرناک سوق خواهد داد.
مجتمعهای تجاری-بارانداز کالاهای چینی-تعطیلی مراکز صنعتی-بیکاری جوانان
سه: عقلایی که مدام با بالا و پایین کردن دستان مبارک برای این شهر مجتمع تجاری مصوب میکنند آیا تا کنون از خود پرسیدهاند چرا با وجود اینکه اینکه از نظر درآمد سرانه، شیراز در انتهای لیست کلان شهرهاست، اما همواره پس از تهران، دومین شهر گران کشور است؟! علت آن است که شیراز بیش از ظرفیت خود فضای تجاری دارد.(بنا به گفته برخی مسئولان در سال 89، شیراز شش برابر ظرفیت مجاز واحد تجاری دارد.) از آنجا که جمعیت شهر، متناسب با این تعداد واحد تجاری نیست، این مغازهها برای پرداخت هزینهها و نیز اجاره سنگین واحد تجاری خود، مجبور به معامله با یکدیگر میشوند.
این امر با افزایش واسطهگری، منجر به افزایش قیمت کالاها میشود. به عبارت دیگر این شهروندان شیرازی هستند که هزینه ساخت و سرقفلی مجتمعهای تجاری را در قالب گرانتر خریدن کالاها میپردازند و نه صاحبان آن ها. علاوه بر این مراکز تجاری عمدتا به بارانداز رایگان و مرکز فروش کالاهای چینی و سایر چشم بادامیها تبدیل شده اند. در واقع این مراکز را باید نمایشگاه بزرگ محصولات شرق آسیا دانست. که فرصتهای اشتغال بسیاری را از جوانان کشور میگیرد.
سرمایه خوابیده در سرقفلی واحدهای تجاری مجتمع خلیج فارس برابر با 18 هزار نفر فرصت شغلی مولد بود
شروع به کار هر یک از این مجتمع ها معادل تعطیلی مراکز صنعتی است که بر شمار بیکاران کشور و استان میافزاید. ای کاش آنان که مدعی اشتغالزایی اینگونه مراکز هستند، اعلام میکردند که مطابق نرمهای جهانی، در برابر فروش هر کالای خارجی، چه ضریبی از اشتغال داخلی از بین می رود. ای کاش اعلام میکردند که با توجه به ضریب اشتغال در صنعت، اگر سرمایه به کار رفته در ساخت این برجها در صنعت هزینه میشد چقدر فرصت اشتغال جدید بوجود میآمد. (برای مثال محاسبات نشان میدهد اگر سرمایه خوابیده در سرقفلی واحدهای تجاری مجتمع خلیج فارس در صنعت به کار گرفته شده بود، 18 هزار نفر فرصت شغلی مولد بوجود میآمد؛ این در حالی است که اشتغالزایی مجتمع تجاری خلیج فارس بیش از 6 هزار نفر نیست.)
چهار: پیرامون پیامدهای ترافیکی ساخت برجهای دو قلوی 25 طبقه در خیابان زند سخن گفتن بیهوده است!!! خیابانی که مدتی قبل در آن طرح ترافیک اجرا شده بود اکنون میزبان دو برج 25 طبقه خواهد بود!!! به راستی هزینه آلودگیها و ترافیکها و تلف شدن وقت مردم را چه کسی خواهد داد؟ هزینه راکد شدن کاسبی کسبه خیابان زند و ملاصدرا را چه کسی خواهد داد؟!
پنج: رهبر معظم انقلاب در مراسم روز درختکاری 91 فرمودند: من گلایهاى که باید بکنم از مجموع مسئولانِ مسئله درخت و درختکارى و جنگل و این چیزها، این است که ما اینجا دانه دانه درخت میکاریم؛ اما صدها صدها و هزارها هزارها درخت در جاهایى که نباید قطع شود، بى جهت قطع میشود؛ این خیلى اشکال بزرگى است که وجود دارد ... این یک مصیبتى براى شهرهاست ... باید جداً از آن جلوگیرى شود. این، هم وظیفه دولت است، هم وظیفه مجلس است، هم وظیفه شهردارى هاست، هم وظیفه قوه قضائیه است؛ هر کدام به نحوى باید جلوى پیشرفت این حرکت غلطى را که امروز متاسفانه در کشور ما وجود دارد، بگیرند.
سرمایهگذار باید در خدمت شهر باشد نه شهر در خدمت سرمایه گذار
حال باید پرسید تخریب باغ فرزانه در مرکز شهر و در مرکز آلودگی شهر برای چه؟! گرفتن آرامش از نسل های آتی برای چه؟! تضییع حقوق مردم برای چه؟! اتلاف وقت شهروندان در ترافیک برای چه؟! برای منافع یک سرمایه دار؟!
آنان که بر کرسیهای طبقه فوقانی ساختمان خلدبرین تکیه زدهاند باید بدانند که سرمایهگذار باید در خدمت شهر باشد نه شهر در خدمت سرمایهگذار!!