به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، سعید طلوعیان پیرامون اظهارات هاشمی درباره «زنان و مناظر زیبارو»، نامهای سرگشاده خطاب به طلاب، روحانیون و دادگاه ویژه روحانیت صادر کرد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
گمان میکردم یک روحانی با اظهاراتی متعارض با آیات قرآن باید خلع لباس شود، از طلاب انتظار بیشتری داشتم، هیچ کس نباید در لباس مقدس روحانیت از مصونیت برخوردار باشد که چنانچه چنین شد قداست این لباس مورد تعرض قرار گرفته است. امیدوارم طلاب و روحانیون به سرنوشت «نهاد روحانیت» حساسیت بیشتری نشان دهند.
تاریخ روحانیت شیعه روایتگر عقلانیت، شور و دغدغه مقدس برای حفظ و گسترش دین بوده است. بر همگان واضح و مبرهن است چنانچه روحانیت و فقهای دردمند دینی نبودند، اسلام آنگونه که به دستمان رسیده است، مصون از آسیب نمیماند و غبار تحریف و انحراف بر آن مینشست.
در مکتب اصیل و الهی خود همواره بر این اعتقاد بودهایم که اسلام بدون روحانیت، اسلام انحراف و التقاط است و به رهنمود رهبر الهی خود، امام خمینی(ره) از عمق جان اعتقاد داریم و از اسلام منهای روحانیت بیزار هستیم.
لباس مقدس روحانیت در حافظه تاریخی و دینی ما یادآور اشتیاق پیامبر اکرم(ص) برای حفظ، گسترش و جهانی کردن دین اسلام بوده است. احترامی که بر این لباس میگذاریم و اعتمادی که به این لباس داریم از این اعتقاد قلبی سرچشمه میگیرد که این لباس، لباس تبلیغ و نشر اسلام و ضامن عدم انحراف آن است.
نگاهی هر چند سطحی، کوتاه و گذارا به تاریخ نشان میدهد که این روحانیت و نهاد روحانیت یعنی حوزههای علمیه بودهاند که اسلام را در کوران استبداد و دین ستیزی برخی حاکمان ظالم این سرزمین و هر روز به صلاح حال آن روز، به سلاح شمشیر یا تقیه و سکوت حفاظت کردهاند.
بیش از 10 روز از اظهارات جناب هاشمی رفسنجانی درباره مناظر زیبای ناموس مردم میگذرد. صحبتهایی که در کمال ناباوری از یک روحانی صادر شده است: « میدانم رهبری راضی نیستند از اینکه ایشان بگویند سال فرهنگ، ولی عناصری پیدا شوند که فقط دنبال این باشند که مثلاً چنانچه کسی خوب میخواند او را از میدان در کنند. چنانچه کسی که قیافه زیبایی دارد، خانمی، او را نگذارند پیدا شود و امثال اینجور چیزها، این حالت پیش میآید، مناظر خوب را از دست مردم بیرون کنند.»
هر روز انتشار این نامه به تاخیر افتاده است تا بلکه کسانی که ملبس به این لباس هستند خود از کیان آن دفاع کنند که تا بوده، چنین بوده است. چنانچه جسارتی روی داده است و در محضر روحانیت لب به سخن گشوده ایم به پای دانشجو بودنمان بنویسید.
اما دانشجو هم نبودیم نمیشد بیشتر از این سکوت کرد. استاد گرانقدر جناب آقای رحیم پور ازغدی سخت راست میگوید که «سکوت در برابر مسئولیت به مسئولیت در برابر سکوت خواهد انجامید». از این گزند گریختهام که دست به قلم بردهام.
طلاب و روحانیون محترم و عزیز میدانم که اساعه ادب است؛ اما لازم میدانم متذکر شوم که آیاتی از قرآن کریم و همچنین احادیث معتبر اسلامی که افتخار داشتهایم پای خطابه شما اساتید بزرگ آموزههای اسلامی فرا بگیریم مقابل، مخالف و ناقض این قبیل اظهارات است.
احساس نمیکنم لازم باشد این دیدگاه که مناظر زیبای زنان، دختران و ناموس مردم را از چشم نامحرمان به در نکنید مقابل نص صریح قرآن کریم و احادیث معتبر اسلامی است لازم به اثبات باشد. پس برای چه روزه سکوت گرفتهاید و زبان به اعتراض نمیگشایید؟
«به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرجهای خویش را نگهدارند این برای ایشان پاکیزهتر است که خدا از کارهایی که میکنید آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است، آشکار نسازند و باید که روپوشهایشان را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شدهاند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید.»(سوره نور، آیات 30 و 31)
هنگامی که این سخنان را شنیدم با خود گفتم اولین کسانی که در برابر این اظهارات، آن هم با این ادبیات، احرام اعتراض خواهند پوشید طلاب و روحانیون خواهند بود؛ چرا که گوینده این سخنان اشتباه و متعارض با آموزههای اسلامی یک روحانی است و لباس روحانیت به تن دارد و آنچه میگوید و انجام میدهد به حساب این لباس هم نوشته میشود و این لباس همواره در برابر این آفت که بخواهد از آن سوء استفاده شود به وسیله همین نظارت مصون بوده است.
آری بسی قابل تعجب است که شخصی در کسوت آیت اللهی و در جامه طلبگی علیه آیات و احادیث اسلامی حرفی بر زبان براند چرا که وظیفه این عناوین و این لباس دفاع از کیان دین و آیین است و در این جایگاه علیه دین سخن راندن، آن هم با این ادبیات سطح پایین و سخیف که مناظر زیبا را از چشم مردم به در نکنید پارادوکسیکالی بس شگفت است.
لابد شما طلاب و روحانیون معزز خود نیز ملتفت و متوجه هستید و نیک میدانید انتظاری که از این لباس در سطح جامعه دینی ما وجود دارد و اعتمادی که این لباس در بین مردم از آن برخوردار است در چه حدی است و همچنین میدانید که خود همین اعتماد و انتظار شمشیری دولبه است. کوچکترین اشتباه در کسوت و جایگاه رفیع روحانیت بزرگترین بیاعتمادی ها را از جانب مردم در پی خواهد داشت.
نیز بر اثر همین انتظار و اعتماد است که روحانیت اسلام ملجا و مرجع مردم ما بودهاند و آنان نقشه راه و رهنمون زندگی خویش را در پای منبرهای خطابه ایشان جستجو کردهاند.
قطعا خود نیز بر این نکته واقف هستید که این اعتماد و انتظار مسئولیت آور است. مسئولیتی که آگاهی بخشی، موضع گیری، تبیین دین، پاسخ به شبهات، حل سوالات ذهنی و مهمتر ازهمه پاسخ به چنین اظهاراتی از شقوق این مسئولیتاند. پس برای چه روزه سکوت گرفتهاید و زبان به اعتراض نمیگشایید؟
شوک بزرگی که این سخنان در وجود من به یادگار گذاشت این افکار را در ذهنم به وجود آورد که طلاب و روحانیون کشور در صدد آن خواهند بود که از این لباس و مسئولیت تاریخی آن در قبال حفظ حیات اسلام اعاده حیثیت کنند و به مسئولیت تاریخی خود در قبال عظمت این لباس عمل کنند.
به طلاب امیدی مضاعف داشتم چون خود نیز دانشجو هستم و بیپروا سخن گفتن و نوشتن، آگاهانه نوشتن، نقد کردن، به موقع سخن گفتن و دفاع از اصول اساسی دین و آیین خود را جزو ذاتیات این هویت بزرگ میدانم. این ذهنیت که همیشه از مفهوم روحانی و طلبه در سر داشتهام چنین انتظاری را برایم پدید آورد که قطعا روحانیون به سبب اینکه شخصی با لباس این نهاد مقدس، سخنانی چنین واضح و بیپروا در برابر دین اللهی عرضه کند تقاضای خلع لباس آقای هاشمی را از دادگاه ویژه روحانیت خواستار خواهند شد و من از شما سوال دارم که یک روحانی و یک فرد ملبس، دیگر باید چه بکند و چه بگوید که مجازاتش خلع این لباس مقدس باشد. آیا سخن راندن علیه هویت خود این لباس، برای چنین مجازاتی کافی نیست؟
در این میان نهاد دادگاه ویژه روحانیت نیز قصور کرده است و گمان میبرم که احتمالا این دادگاه نیز به مصلحتگرایی و رجزخوانیهای پوشالی قوه قضاییه دچار شده باشد. افکارعمومی سالهاست که منتظر تعیین و تکلیف کردن پروندههای جاری فرزندان همین شخص در قوه محترم هستند. فرزندانی که با پروندههای گوناگون درحوزههای مختلف، راست راست در مراسمات رسمی نظام راه میروند.
گمان میبرم که قوه قضاییه فرزندان این مملکت را به آقازاده و غیر آقازاده تقسیم کرده و به آقازادهها مصونیت قضایی داده است. زیرا نزدیک به 5 سال است که از شورش بزرگ اشرافیت بر جمهوریت میگذرد؛ اما تخم مرغ دزدهای این غائله که فرزندان غیرآقازاده این مملکتاند و برای چند روزی دروغ بزرگ تقلب در انتخابات نظام اسلامی را باور کرده بودند مجازات شدهاند و باید هم میشدند اما شتردزدهای این فتنه هنوز در پشت پولاد وثیقههای میلیاردی و مصونیت آقازادگی سنگر گرفته و به صحبتهای رییس محترم قوه محترم نیشخند میزنند.
من به عنوان یک دانشجو، یک مسلمان و یک شهروند ایران اسلامی از دادگاه ویژه روحانیت مطالبه دارم که به اظهارات متعارض با دین جناب آقای هاشمی رفسنجانی رسیدگی شود و هیچکس از مصونیت قضایی برخوردار نباشد.
به دادگاه ویژه روحانیت عرض میکنم که وظیفه این نهاد قانونی دفاع از حیثیث، آبرو و عظمت این لباس مقدس است و قصور و سهل انگاری شما در قبال این لباس آسیبها و آفتهای فراوانی در پی خواهد داشت.
از طلاب و روحانیون سرار کشور و به صورت ویژه از طلاب میخواهم در برابر این اقدامات و اظهارات سکوت نکنند و نسبت به تعرضاتی که به حریم این لباس میشود بی تفاوت نباشند که مسئولیت حفظ شان و منزلت این لباس در درجه اول با خود شماست. چنانچه شما نسبت به این مسائل بیتفاوت باشید انتظار از دیگران حتی دادگاه ویژه روحانیت، انتظاری بیهوده و عبث خواهد بود.