علی امینیان در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو» در قم، به تشریح ریشه اختلافات میان جریان موافق و جریان مخالف مذاکرات هسته ای با غرب پرداخت و بیان داشت: حدود 150 سال پیش که ایرانیان با تمدن مدرن و مظاهر آن آشنا شدند، مواجه و برخوردهای متعدد و گوناگونی را با مدرنیته صورت گرفت.
وی تصریح کرد: با وقوع انقلاب اسلامی هر یک از جریانات از ظن خود یار انقلاب شده و مطابق با طرز تلقی که از آن داشتند، جزو نیروهای انقلاب یا مسئولان جمهوری اسلامی شدند؛ اما با پیشرفت انقلاب و تفصیل یافتن تفکر امام خمینی(ره) به تناسب برای هر یک از این گروه ها اتفاقاتی رخ داد، نکته مهم و اساسی اینجاست که طرز تلقی هر یک از این جریانات از رسالت و ماموریت انقلاب اسلامی ناشی از نوع نگاه آن ها به دین اسلام و تمدن غرب است.
این فعال دانشجویی ادامه داد: جریان اول سکولارهای مسلمان بود، این جریان اسلام را یک دین حداقلی و تنها مربوط به ساماندهی حیات فردی انسان ها و زندگی شخصی و معنوی آن ها می داند، یعنی معتقد است دین اسلام وجه سیاسی و اجتماعی نداشته و نمی تواند مدعی سرپرستی حیات اجتماعی بشر و ساخت تمدنی نوین باشد.
امینیان افزود: این گروه تمدن مدرن را با همه مبانی و مظاهر آن به عنوان تنها راه توسعه ایران پذیرفتند؛ زیرا معتقد بودند تمدن سازی بشر ربطی به دینداری او ندارد، صاحبان این تفکر به ظاهر مسلمان هستند؛ اما حق دخالت در امور اجتماعی و سیاسی را به دین نمی دهند و اعتقاد دارند خداوند اداره این امور را به بشر و عقل خودبنیاد او واگذار کرده است.
جریان سکولار اول انقلاب از سوی امام خمینی(ره) طرد شد/اما هنوز به حیات فکری خود ادامه داده است
وی خاطرنشان کرد: تفکر سکولار به دلیل اینکه از نظر فکری فاصله زیادی با اندیشه های دینی و مذهبی توده های مردم و روحانیت به عنوان صاحبان انقلاب داشت، از همان ابتدای انقلاب توسط امام خمینی راحل مطرود شد.
این فعال سیاسی و فرهنگی ادامه داد: با قبول استعفای بازرگان و اعلام ارتداد جبهه ملی توسط امام خمینی راحل عملاً جریان سکولار از قدرت کناره گیری کرده و به حاشیه رانده شد، هر چند همچنان به حیات فکری خود ادامه داده است.
جریان مدرنیته اسلامی به دنبال ژاپن اسلامی
امینیان ادامه داد: جریان دوم مدرنیته اسلامی است، صاحبان این تفکر با وجود گروه اول، غرب را یکپارچه مثبت نمی بینند؛ بلکه معتقدند اخلاق غرب را باید از تکنولوژی و ارزش های مبتذل آن جدا کرد.
وی افزود: این جریان دوم می خواهند تکنولوژی و توسعه اقتصادی را از تمدن غرب گرفته و با معنویت و ارزش های اسلامی ترکیب کند، تا بدین ترتیب مدلی جدید و منحصر به فرد ایجاد کنند و به اصطلاح به دنبال ایجاد ژاپن اسلامی هستند.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: این جریان معتقد است اسلام یک دین جامع در حوزه فردی و اجتماعی است، با وجود گروه قبل، انقلاب اسلامی را انقلابی فراتر از یک انقلاب ملی می دانند و ماموریت های بزرگتری را برای آن قائل هستند.
مدرنیته اسلامی معتقد است امریکا دشمن ما نیست/آن ها اختلافات ایران و غرب را قابل حل می دانند
امینیان تصریح کرد: آن ها معتقدند انقلاب اسلامی می تواند در منطقه و حتی در جهان موازنه را به نفع اسلام بر هم زند؛ اما این تغییر موازنه باید از طریق تعامل و همکاری با غرب باشد نه در مبارزه با آن، غرب یا آمریکا اصولاً دشمن ما نیستند و اختلافات موجود از باب تعارض منافع یا برخی تندروی های داخلی است که می تواند با روش های دیپلماتیک حل و فصل شود.
وی ادامه داد: بسیاری از متفکرین و مدیران کشور در قبل و پس از انقلاب مانند دولت سازندگی یا جریان اصلاحات در جریان دوم (مدرنیته اسلامی) جای می گیرند و از آن حمایت می کنند.
دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم بیان داشت: جریان سوم هم طرفداران تمدن اسلامی هستند، این جریان، انقلاب اسلامی را تنها یک حرکت ضداستبدادی یا ضداستعماری نمی داند؛ بلکه آن را حرکت تاریخی شیعه می بیند که از اعماق جبهه حق جوشیده است.
امینیان خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) به عنوان سردمدار این تفکر در فروردین 68 فرمود که «انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است» این تفکر همچنین معتقد است حاکم اسلامی نه فقط یک فقیه عادل که نائب عام امام عصر(عج) است که البته توسط مردم انتخاب می شود.
جریان تمدن اسلامی تمدن اومانیسمی غرب را باطل می داند
وی ادامه داد: جریان سوم، تمدن غرب را در یک تحلیل کلان، جریان باطلی می داند که بر اساس اومانیسم (انسان محوری) و انکار ولایت خداوند بر همه شئون فردی و اجتماعی بشر تشکیل شده است.
دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم گفت: جریان طرفدار تمدن اسلامی اعتقاد دارد عناصر مثبتی هم در تمدن غرب وجود دارد؛ اما جهت کلی آن جهتی باطل بوده و مبتنی بر نفی خدا، قیامت و انحراف از خط انبیا است، حاصل آن هم همین ظلم و استکباری است که در برابر کبریایی خداوند قد علم کرده و با نفی جهان دیگر سعی دارد بهشت زمینی و لذت و رفاه بی نهایت را در همین دنیا تجربه کند.
خوی سلطه گری و استکباری غرب جزو ذات اوست/سیاستمداران غربی یک شبه تصمیم نمی گیرند توبه کنند
امینیان تاکید کرد: نگاه این جریان در مورد تعامل سیاسی با غرب به سردمداری آمریکا این است که اصل با مبارزه است نه تعامل؛ زیرا خوی سلطه گری و استکباری غرب جزو ذات اوست و این امری نیست که یک شبه سیاستمداران غربی تصمیم بگیرند و آن را به کنار بگذارند و توبه کنند.
وی بیان داشت: منافع و اهداف ذاتی جمهوری اسلامی با غرب در تعارض است، این تعارض ذاتی چیزی نیست که با دیپلماسی قابل حل و فصل باشد، اینجاست که در بیان امام و رهبری ادبیات مقاومت شکل می گیرد.
دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم ادامه داد: غرب هر کجا مجبور یا راضی به انصاف و برابری شد، می توان با آن ها تعامل کرد؛ در غیر این صورت رابطه ما با غرب و آمریکا رابطه گرگ و میش است که به فرموده امام خمینی (ره) «تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.»
اختلاف در انجام مذاکرات هسته ای ریشه تاریخی دارد
امینیان خاطرنشان کرد: اگر می بینیم که در جریان مذاکرات هسته ای اخیر عده ای از انقلابیون معتقد به مذاکره با غرب و عده ای دیگر به عدم مذاکره و مقاومت در مقابل زورگویی های غرب اعتقاد دارند، (که البته هر دو گروه را نیروهای انقلاب می دانیم) ریشه تاریخی دارد و ناشی از تفاوت نگاه میان جریان های دوم و سوم است که اکنون در عرصه سیاست خارجی خود را نشان داده است.
وی بیان داشت: اگر در عرصه فرهنگ و هنر عده ای جشنواره فیلم فجر را نماینده تفکر اصیل انقلاب اسلامی ندانسته و جشنواره فیلم عمار را راه اندازی می کنند نه یک اتفاق ساده یا سلیقه ای؛ بلکه که ناشی از همین تفاوت های ایدئولوژیک است که این بار در عرصه سینما ظاهر شده است.
این فعال دانشجویی افزود: در انتخابات 88 که کار بالا گرفت، نبرد و نزاع اصلی نه میان کاندیداها که میان دو تفکر و جریان مذکور بود؛ جریانی که با نگاه ناسیونالیستی در روز قدس فریاد می زد نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، نماینده گروه دوم و جریانی که با نگاه امت واحده اسلامی از حزب الله لبنان یا فلسطینیان حمایت می کند و حاضر است پول خرج آنان کند، نماینده تفکر گروه سوم بوده و هست.
امینیان تصریح کرد: تا یکی از این دو گروه با قدرت منطق و استدلال به صورت نسبی بر دیگری غلبه پیدا نکند، این نزاع های سیاسی و اجتماعی باقی خواهد ماند.