گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»- یادداشت دانشجویی*: « یک خبرنگار از مقامات ژاپنی پرسید: چرا شما با وجود ضربهای که از آمریکا در قضیه هیروشیمای خوردید علیه آنها شعار مرده باد سر نمیدهید و با آمریکا ارتباط دارید؟ میدانید چه پاسخ داد؟
گفت: وجود تلفن پاناسونیک بر روی دفتر رییسجمهور آمریکا یعنی مرگ بر آمریکا. ما نیازی به گفتن نداریم.»
چندین وقت پیش این جملات را در یکی از سایت ها خوانده بودم.
فارغ از صحت و سقم این جملات باید بگویم الحق و الانصاف جملات تأثیرگذاری است حتی اگر لطیفه باشد.
جالب است که در یکی از سایت ها مطلبی در راستای نادرست جلوه دادن این موضوع نوشته شده بود. باز هم همان عادت ما ایرانیها که همواره سعی در بیاهمیت جلوه دادن دستاوردهای ملل دیگر داریم. به طور کلی آمریکا سر همه را کلاه میگذارد جز ملت ایران که نیازی ندارد چون خودشان سر خودشان کلاه میگذارند!!!!
آری ما ایرانیها سر هم کلاه میگذاریم.
کود شیمیایی را با کیفیت کمتر و با قیمتی بالاتر میفروشند. کشاورز که گناهی ندارد پس یونجه را هم گرانتر میفروشد. گاوداریها شیر را گرانتر به کارخانههای لبنی میفروشند. کارخانهها محصولات را اگر کم تر بستهبندی نکنند، گرانتر میفروشند.. راننده تاکسی بیشتر کرایه میگیرد و این داستان ادامه دارد....
هنگامی که تحریمهای بیرحم بر ملت میتاختند، بزرگی علم اقتصاد مقاومتی را برافراشت و فرمود : «چشممان به دست دشمن نباشد که کی تحریم را برمیدارد. به درک!! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه کار میتوانیم انجام دهیم.» آری او راست میگوید باید ببینیم خودمان چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
بسیاری از توانمندیهای فرزندان این امت اسلامی را در حوزههای مختلف علمی و صنعتی میدانید که دیگر نیازی به تکرار نیست. اما آنچه جای سؤال دارد این است که با وجود این توانمندیها پس چرا افکار عالمان و صنعتگران، جامع عمل نمیپوشد؟
جواب این سؤال را باید در عملکرد مدیران و تصمیم سازان جست و جو کنیم.
اگر ما به درستی مفهوم اقتصاد مقاومتی را درک کرده باشیم، میدانیم که مفهوم آن اتکا به تولید و محصولات داخلی و همت گماردن به صادرات و نه به واردات به منظور افزایش ذخیره ارزی و اعتبار اقتصادی و همچنین ایجاد گردش مالی مناسب میان بنگاههای مالی و هدفمند کردن و کنترل نقدینگی میباشد که در نهایت رشد اقتصادی را به دنبال دارد. اما آنچه ما را سردرگم میکند پیدا کردن رابطه منطقی میان عملکرد اقتصادی دولت به اصطلاح اعتدال گرا و آنچه برای تحقق اقتصاد مقاومتی نیاز است، میباشد.
افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی، تخصیص ندادن یارانه انرژی برای کارگاهها و کارخانهها، هزینههای اضافی و اسراف در جشن روز زن در سعدآباد، واردات اقلام غیرضروری، تعطیلی مراکز پژوهشی، کاهش تعرفه واردات و اخیراً انعقاد ترکمن چای اقتصادی با کشور ترکیه همه و همه نمایانگر این مسئله است که دولت اراده لازم را برای اجرای سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی ندارد.
در حالتی که نیاز به حمایت دولت برای اوج گرفتن کسب و کارهای کوچک و مشاغل خانگی که هم به اقتصاد مردم و هم به هدایت نقدینگی و مهار تورم و از طرفی به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک میکند، عملکرد اقتصادی دولت، متولیان این حوزهها را غافلگیر کرده است.
ما سرهنگهای بیسواد این ادعای حقوقدان را تصدیق میکنیم که تحریمهای ظالمانه و سوء مدیریتهای داخلی، مردم را رنجانده است و بر کشور فشار وارد میکنند. اما آیا در مدتی که از عمر دولت میگذرد تمام تمرکز دولت صرف مذاکرات نشده است؟ پس مدیرت داخل چه؟ چه زود شعارها و وعدههای اقتصادی فراموش شده است. آیا وعدههای انتخاباتی واردات زین اسب و قلوهسنگ بود؟
آنهایی که دنبال به قول خودشان ارتقای وجه ایران در جهان بودند در این مدت جز «همه گزینه ها روی میز است»، «تحریم های فلج کننده»، «دروغگویی در دی ان ای ایرانی ها است» و امثال اینها نصیبشان شده است؟
روزگار غریبی است. معاویه زمان به جای کاخ سبز در کاخ سفید سکنی گزیده است. مردم درد دیده عدالت میخواهند. سپهسالاران سپاه علی با رشادتشان نفس سربازان معاویه زمان را بریدهاند. خرس خالههای اشعری به لبخند و صلح با معاویه زمان دل بستهاند و علی میگوید من دیپلمات نیستم.
علی حاج اسماعیلی-فعال دانشجویی استان البرز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.