گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛جهت بررسی سیاست های اقتصادی دولت باید به سال ۹۲ بازگردیم و شعارهایی که در جریانات انتخابات از سوی حسن روحانی مطرح شد را مورد نقد و واکاوی قرار دهیم و باید بدین پی برد که آیا روحانی در زمینه اقتصاد موفق عمل کرده یا خیر؟ تا چه حد توانسته شعارهای خود را عملی کند؟
« آمده ام تا اقتصاد را نجات دهم!» این ادعا و شعاری بود که حسن روحانی در سال۹۲ اعلام کرد، سخنی که شاید در قالب شعار و حرف خیلی مهم و البته قابل تقدیر باشد، ولی در عمل باید نتیجه این ادعا را در عمل حس کرد که آیا روحانی توانسته به قول خودش اقتصاد را از بحران خارج سازد؟
بحرانی که به ظن روحانی و هم پیمانانش نتیجه سیاست های غلط دولت احمدی نژاد بوده است، بر این اساس انتقادهایی را نیز بیان نمود.
وی معتقد بود که طرحهایی مانند مسکن مهر نقدینگی را افزایش داده و ثمره این نقدینگی چیزی جز تورم نبوده است، انتقاد دیگر میزان واردات در دولت احمدی نژاد بود که باعث شد تولید کشور را از کار بیاندازد، پرداخت یارانه نقدی اشکال دیگری بود که بر دولت قبل اظهار داشتند و نحوه توزیع یارانه ها را نا عادلانه، طوری که به قشر متوسط و نیازمند جامعه برسد نیست و...
بعضی از این انتقادها انصافاً وارد بود و دکتر روحانی به خوبی ضعف کار را فهمید و بدان پرداخت لذا که حائز اهمیت است، این است که کارشناسان بعضی از اشکالات روحانی را مورد قبول نمی دانند.
استدلال آنها این بود که احمدی نژاد در ابتدای دولت دولت خود با انبوهی از قروضی که میراث دولت های قبل بود، مواجه شد ولی با این حال زیر ساخت هایی را ایجاد کرد که در آینده بیشتر به اهمیت آنها پی خواهیم برد نکته دیگر این که خیلی از صاحب نظران همین فعالیت های زیرساختی وتولیدی بلند مدت را دلیل این می دانند که آمارها ایده آل نباشند.
از اینها گذشته! در ابتدا عرض شد که شعار هر قدر هم زیبا و آرمانی باشد،اگر در قالب عمل نگنجد تنها در حد یک شعار و آرمان باقی می ماند.
« آمده ام تا اقتصاد را نجات دهم! » نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد یعنی ما شاهد آن هستیم که فقط طرحهایی که در دولت قبل کلنگ زنی شده بودند و اغلب ۷۰الی ۸۰درصد پیشرفت فیزیکی داشتند، در این دولت به بهره برداری می رسند و تقریباً دولت هیچ طرح زیر ساختی و جدیدی در دستور کار خود ندارد.
در مورد واردات آمار رسمی نشان می دهد که میزان واردات در دولت قبل طی ۸سال، ۴۴هزار میلیارد دلار بوده است و در دولت فعلی طی این دو سال و اندی میزان واردات به بیش از ۲۲هزار میلیارد دلار رسیده که به عبارت دیگر یعنی نیمی از کل واردات دولت احمدی نژاد! این امر باعث شده است که تولید در کشور به خواب برود و از کار بیافتد.
از سوی دیگربا وجود اینکه مسکن مهر را تعطیل نموده است و در پرداخت یارانه ها دقت بیشتری خرج می کند با این حال نقدینگی که دولت ایجاد کرده است تقریباً ۲برابر مجموع ۸ سال دولت قبل بوده است.
اخیراً نامه ای از سوی۴ وزیر دولت (اقتصاد، صنعت، دفاع و رفاه اجتماعی) به آقای رییس جمهور منتشر شد که در این نامه وزرای مذکور هشدار داده اند که هر چه سریعتر به وضعیت اقتصادی کشور رسیدگی شود و در غیر این صورت با بحرانی تاریخی مواجه خواهیم شد.
ولی این نامه چند نکته به همراه داشت؛
۱-دولت فاقد برنامه جامع اقتصادی است.
۲- آمارهایی که دولت ارائه می دهد در واقع آمارهایی غیر واقع و یا سطحی می باشند
۳- نکته بعدی تناقضی که در دولت ایجاد شده را نباید نادیده انگاشت.
اقدام جالبی که که پس از انتشار این نامه از سوی رییس جمهور صورت گرفت این بود که آقای روحانی در برنامه زنده تلویزیونی بسته و طرح جدید اقتصادی دولت را ارائه کرد و به تشریح آن پرداخت.
از ویژگی های این بسته اقتصادی وام۲۵ میلیونی برای خرید خودرو است که باعث می شود نقدینگی افزایش پیدا کند و یا با این مبلغ میتوان کیفیت خودروها را افزایش داد و...!
اقتصاد دولت روحانی به سیاست خارجی متکی است، بطوری که آقایان معتقدند که با رفع تحریم ها موانع نیز برداشته خواهد شد و اقتصاد سرو سامان پیدا خواهد کرد.
حالا که توافق نامه (برجام) به نتیجه رسیده و مراحل تصویب و قانونی خود را طی کرده است، باید منتظر ماند ببینیم آیا دولت بهانه دیگری هم نخواهند داشت و آیا از این دولت تحرکی در زمینه اقتصاد خواهیم دید؟
تنها باید منتظر ماند و امیدوار به آینده بود.
* محمدرضا پاریاب، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.