به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که دیدم ماشین نیروهای امنیتی دم درب دانشگاه پارک کرده و سرهنگی از آن پیاده شد، با خودم گفتم خدایا قتلی، جنایتی، چیزی شده در دانشگاه ؟؟!!!! اتفاق افتاده است. دانشگاه ما رو چه به سرهنگ؟ چه به نیرو های یگان امداد….
بعدا متوجه شدم ….عجب … اینها همه به خاطر حضور خانم دکتر الهه کولایی در دانشگاه ما بود.
تازه از این جالب تر…چند نفر پلیس هم با لباس مبدل در دانشگاه ورود و خروج دانشجویان را کنترل می کردند.
یکی از دانشجویان، بنده خدا؛ بی خبر از همه جا…جلوی درب گفته بود….این همه ماشین پلیس چه می کند اینجا؟….که آقا پلیسا باهاش برخورد کردند و از او کارت شناسایی خواسته بودند…راست میگویند بندگان خدا… اصلا چه معنی داره دانشجو سوال کنه هان؟
خلاصه کنم دانشگاه نبود که پادگان نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود . می گفتن یکی از تشکلات انقلابی تهدید کرده ک مراسم را به هم می ریزم…..و ما هم کلی به این جوک زیبا خندیدیم……آخه تشکل انقلابی را چه به تهدید….سلاح انقلابیون منطق محکمشونه نه چماق!
بگذریم ….بالاخره مراسم با حدود نیم ساعت تاخیر شروع شد….
من فقط مدام تعجب می کردم ک اگر ورود غیر دانشجوهای دانشگاه ما ممنوع است پس این همه غریبه چه می کند در دانشگاه ما؟؟؟ بعداً فهمیدم ک بله…آقا امنیتیه لباس عوض کرده و اومده تو دانشگاه تا ما نشناسیمش!
فقط نمی دونم ما که تو آمفی تئاتر دانشگامون سه تا دوربین با کیفیت داریم….چه لزومی داشت اون آقا لباس شخصیه از چهره تک تک بچه ها فیلم و عکس بگیره !!!! اونم با دوربین به اون بزرگی…خلاصه تا اینجای کار که ما و دوستان کلی خندیدم….
با پخش کلیپ و صحبت های دبیر تشکل اسلامی رویش ، صحبت های خانم دکتر شروع شد….
اجازه بدید راستشو بگم…….در ابتدا من خیلی سعی کردم ربط صحبت های خانم دکتر را با پسا برجام بفهمم(آخه عنوان برنامه برجام بود)….ولی چیز زیادی عایدم نشد…فقط با چند تا واژه جدید مثل پسااصلاحات (یعنی زمان احمدی نژاد) و پسا احمدی تژاد(زمان روحانی) آشنا شدم…
در ادامه صحبت ها به چند دستاورد جالب در زمینه پسا برجام اشاره کردند ک باز ما خندیدم:
مثلا …اعتماد سازی ایران
مثلا رای آوردن لیست اصلاح طلبان در تهران( این نتیجه پسا برجام بود)…
مثلا گرفتن موشک s300 از روسیه
وچندتایی دیگر دستاور بزرگ
در پایان هم الهه خانم کاملا بدون غرض و از سر دلسوزی گفتن….از مردم تهران یاد بگیرید …و شما هم به آقای مقدسی رای بدهید…
نمی دانم دانشگاه را با کجا اشتباه گرفته بود…شاید سر در بزرگ دانشگاه را ندیده بود….نمی دانم ….بگذریم
نوبت به سئوال پرسیدن دانشجویان رسید….
یکی از دانشجویان که به ظاهر از تشکل انقلابی بود شروع به صحبت کردن کرد ….ناگهان دیدیم اون آقا لباس شخصیه دوربینو آورده جلوی دماغ این بنده خدا و داره کاملاً نامحسوس فیلم می گیره (عجب آدمای حرفه ای پیدا میشن….ایولا)
یکی از دانشجویان دیگر نیز صحبت کرد….به نظر طرفدار خانم دکتر بود….
اما خیلی اون آقا امنیتیه دوربینو نگرفت سمتش…فکر کنم از قیافش خوشش نیامده بود…یا شاید لزومی نداشته …..
دانشجویی یک سئوال پرسید و ما باز خندیدیم…گفت: به نظر شما در پسا برجام می توانیم امید به رفع حصر آقای کروبی داشته باشیم!!!!!
خانم دکتر هم در جواب گفتن در آینده با امید همه این مشکلات حل می شود.
دانشجویان زیادی می خواستند از خانم دکتر سئوال کنند …..و برایشان سئوالات زیادی به وجود آمده بود…اما بسی جای حسرت که خانم دکتر میتینگ سیاسی داشتند و باید جلسه را ترک می کردند…
مراسم ک تموم شد…. یکی از بچه ها رفت جلو که از خانم دکتر سئوالاتی بپرسه …ولی به شدت جلویش را گرفتند و اصلا نذاشتن نزدیک خانم دکتر شود….شاید فکر کردن دانشجو بنده خدا عامل انتحاریه….نمی دانم.
این بود خاطره امروز من از پادگان صنعتی اراک