اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* شرایط قابل پیش بینی برجام که قبل از این بار ها توسط دلسوزان تذکر داده شده بود و دلواپس خوانده شده بودند، رخ داد. امروز بی نصیبی های آفتاب برجام بر زندگی مردم تابیده؛ در حالی که هزینه های سنگینی چون ابر شتابان در قبل آن پرداخت شد.
اکنون در این بی نصیبی هایی که بر زندگی مردم تابیده و آنان از برجام هیچ چیزی قابل لمسی در زندگی خود نمی بینند، دولت آقای روحانی متحمل تجربه شرایط سختی از دوران چهار ساله خود است هرچند در ظاهر این پنهان می شود اما با در نظر گرفتن اوضاع کنونی این موضوع غیر قابل انکار است.
در این یادداشت نگاهی به شرایط دولت، پیش از رو شدن حقیقت برجام و برنامه دولت برای پس از آن مورد بررسی قرار داده شده است.
پیش از رو شدن حقیقت برجام
تا پیش از این موعده تحقق وعده ها فرا نرسیده بود و لذا مشکلات با وعده و وعید به آینده موکول می شد و حتی مشکلات نامرتبط نیز بدون منطق به برجام متصل میشد تا حدی که موضوع آب خوردن مردم هم به برجام گره می خورد و انگار دولت هم باور کرده بود که تمام مشکلات کشور از جای خالی توافقی به نام برجام است و بخش زیادی از تمرکز خود را روی این توافق گذاشته بود و صحبت های منطقی برخی منتقدان نیز با رفتاری نامناسب و به دور از شان مواجه می شد.
تا قبل از زمانی که انتظار می رفت وعده های اقتصادی دولت که عمده آن ها در ته چاهی بود که باید با طناب وعده های آمریکا به آن ها دست پیدا می کرد تحقق یابد بخش عمده انتظارات مردم به زمان عمل آمریکا به تعهداتش وعده داده می شد و بنابراین دولت با اینکه مردم تحول موثری را در زندگی خود حس نمی کردند؛ اما شرایط نسبتا آرامی را با بهانه قرار دادن زمان موعود پشت سر می گذاشت و تنها منتقدان مزاحم این آرامش کاذب دولت بودند و با عبارات تند رئیس جمهور و برخی مسئولین سعی میشد کنار زده شوند و آرامش حفظ شود و لذا دولت همیشه برای همه مشکلات، آینده ای رویایی ترسیم کرده بود و وعده آن را می داد، اما هنگامی که این آینده بی ثمر فرا رسید و مردم انتظارات شان تحقق نیافته یافتند، مسئولین مسیر پس رو شدن حقیقت برجام پی گرفتند.
پس از رو شدن حقیقت برجام
پس از رو شدن حقیقت برجام در اوضاع کنونی منافع دولت اینطور اقتضا می کند که به دلیل شرایط موجود نه میتواند برجام رد و نه میتواند آن را قبول کند.
رد برجام با توجه به زمان، هزینه، توجه و ... که توسط دولت صرف آن شد و حساسیت اذهان عمومی نسبت به آن، به معنای نابود شدن رویای ترسیمی دولت برای مردم خواهد بود و ضربه مهلکی به پیکره دولت خواهد زد و از طرفی با توجه به پی بردن مردم و آگاهی آنان از تهی بودن سود برجام در زندگی شان، پذیرفته اند که این رویا دست نیافتنی است. در نتیجه تقبل برجام و مفید دانستن آن با طرح عباراتی عجیب که پیش از این از سوی رئیس و مسئولین دولتی بیان می شد در شرایط کنونی دیگر قابل قبول نیست و دیگر این حنا رنگی برای مردم ندارد، لذا دولت در این شرایط که ظاهرا دو راه پذیرش و رد برجام پیش رو است قدم در مسیر دیگری مینهد و از منظری این مسیر خاکی که دولت در آن گام گذاشته در راستا منافع دولت راهی حساب شده و منطقی است اما غیرمنصفانه و لذا مسئولین دولتی نه برجام رد و نه قبول می کنند.
از معایب برجام سخن می گویند ولی آن را رد نمی کنند و آن را ناشی از بدعهدی ها می دانند و از مزایا برجام نیز می گویند ولی آن را قبول هم نمی کنند، البته برجام به ظاهر فواید جزئی ای داشت اما در اصل حاصل آن جز خسارت محض نبود. تحریم ها که برداشته نشد هیچ، محدودیت های جدیدی هم پی در پی اعمال شد و این به حدی بود که صدای خود حامیان برجام هم درآمد. البته یک سری مزایا هم بیان میشود اما این فواید بیش از بیان در مصاحبه تلوزیونی که ریاست محترم جمهور بیان کردند ودر حد همان آمار ماندن به کار نمی آید و برای مردم هم نان و آب نمی شود!
بنا براین دولت از آن جا که پذیرش و رد برجام آن هم در سال حساس پیش رو برایش سنگین تمام می شود، در مسیری که برای برجام پیش رو گرفته به دو نکته اشاره دارد و بدان تاکید می کند:
البته دو نکته فوق در حالت بیان کلی صحیح اند و برجام مزایا و معایبی دارد، اما آنچه که اهمیت پرداختن به این موضوع در جزئیات است.
برنامه ای که دولت در پرداختن به معایب پی گرفته تفکیک برجام از عملکرد آمریکایی ها است. بدین صورت عملکرد خود را قابل قبول جلوه می دهد و ناتوانی های خود را به بد عهدی های آمریکایی ها حواله می کند. لذا شاهد آن هستیم که آقای دکتر ظریف صریحا برجام به دو نیم می کند و به عملکرد تیم مذاکره کننده نمره قابل قبول و به عملکرد آمریکایی ها نمره غیرقابل قبول می گیرد!
تحلیل این موضوع بدین شکل که آقای دکتر ظریف می فرمایند به هیچ وجه قابل قبول نیست، اینکه بدی ها به آمریکایی ها نسبت داده شود تا ضعف های خود پوشانده شود و عملکرد خود را قابل قبول بدانیم صحیح نیست.
در اینجا باید اول این مسئله مورد بررسی قرار گیرد که آیا این دو ربطی به هم ندارند و قابل تفکیک اند؟ چه قابل تفکیک و چه غیر قابل تفکیک عملکرد مسئولین وزارت خارجه مورد قبول نیست.
الف) اگر این دو را غیر قابل تفکیک بدانیم: این سوال پیش می آید، حالا که مرتبط اند این دو موضوع کجا ارتباط پیدا می کنند؟ هرچند برجام در نظر مسئولین آمریکایی الزامی برای آن ها ندارد اما مسئولین ما آن را برای خود بسیار الزام آور پنداشتند به طوری که باعث تحیر طرف مقابل نیز بود و به برجام معتقد بودند، اگر برجام از عملکرد آمریکا منفک است، آیا مسئولین در برجام هیچ تضمینی به نحو صحیح برای اجرای دقیق تعهدات و جلوگیری از بدعهدی های آمریکا در نظر گرفته اند که حالا عملکردشان مورد قبول پنداشته می شود و به خود نمره قابل قبول می دهند؟ جواب واضح است که اینطور نبوده و این نشان از ناتوانی مسئولین در گنجاندن این ضمانت ها و یا سهل اندیشی و کوته نگری مسئولین و اطمینان آنها به دشمنان است که البته مقام معظم رهبری نیز بار ها به موضوع بدعهدی آمریکایی ها اشاره داشتند.
ب) اما اگر هم این دو موضوع رو قابل انفکاک بدانیم و حساب عملکرد تیم مذاکره کننده را از بدعهدی های آمریکایی ها جدا کنیم و برجام توافقی جدا و عملکرد طرف مقابل را جداگانه بدانیم، پس باید توافق و عملکرد جداگانه بررسی شود(هرچند اینگونه صحیح نیست) خب اگر بخواهیم توافق را مورد بررسی قرار دهیم طبعا یک بده بستانی بوده که قسمت بده آن از جانب ایران تحیر آور محقق شده و این ضعف بزرگی است. در یک بده بستان، باید توازن بین داده ها و ستانده شده ها و همچنین طرفین توافق مورد بررسی قرار گیرند (هرچند به اصل این بده بستان با آمریکا بدعهد اعتراض وارد است)
الف) توازن بین داده ها و ستانده شده ها
در مورد توازن توافق حقیقت این است که آنچه حق ماست باید از دست بدهیم و آنچه حق ماست باید بدست بیاوریم، یعنی چون طرف مقابل به اصطلاح زورش زیاد است، آنچه از ما میگیرد از خود ماست و آنچه را هم که به ما میدهد متعلق به خود ماست. این توافقی است که دوطرف منعقد کننده آن بر سر داشته های یک طرف توافق امضا میکنند این یعنی توافقی از موضع یک مظلوم با یک ظالم تمام عیار لذا مضحک است که آن را عزت آور می دانند! واقعیت برجام در داد و ستد آن، این است.
ب) طرفین توافق
ایران و 1+5 و در راس آن آمریکا، عملکرد ایران به عنوان یک طرف توافق همانند یک کشور ساده لوح بود که مسبب آن مسئولین امر هستند که باعث شدند هزینه های سنگینی یکطرفه به کشور تحمیل شود و در قبال این عملکرد ظریف ایران در انجام تعهداتش نسب به برجام عملکرد طرف مقابل باید بررسی شود(لذا اینجا مرتبط بودن برجام و عملکرد آمریکایی ها غیر قابل انکار است) نکته اینجاست که در بررسی عملکرد طرف مقابل، بدعهدی کردن به گواه تاریخ روشن است و بار ها هم تذکر داده شد.
حال سوال این است، آیا این منطقی است که با یک دولت بدعهد مذاکره کرد و برجام نوشت؟ اگر از بد عهدی آمریکایی ها خبر داشتید و مذاکره کردید که این خلاف عقل است و دردناک تر این است که اگر ملتفت نبودید و مذاکره کردید، مگر مقام معظم رهبری بار ها این موضوع را بیان نکردند؟ چرا بی توجهی کردید؟
این نکته بسیار دردناک است که در بیان مسئولین مشاهده می شود که امروز عملکرد طرف مقابل و آمریکا را مورد ارزیابی قرار می دهند و به آن نمره هم می دهند و دردناک تر اینکه نتیجه گیری هم می کنند! آقایان مسئول مگر عملکرد آمریکائیان و نتیجه عهد بستن با آنان را نمی دانستید مگر گوشتان به دهان مقام معظم رهبری نبود که امروز بعد از آزمون و خطا و زخم خوردن مملکت و پرداختن این همه هزینه های سنگین تازه به این نتیجه رسیده اید و عینا صحبت های ایشان را تکرار می کنید که آمریکا بد عهد است؟ و مشکل را از آن ها میدانید، نخیر اینطور نیست مشکل از بی توجهی و شاید خدا ناکرده چیز دیگری از جانب شما است. آن روزها مکررا رهبر فرزانه انقلاب این موضوع را بیان کردند اما "بعضیها سختشان بود قبول کنند" این خطای بزرگ به هیچ وجه قابل قبول نیست ...
در مورد تحریم ها و کارشکنی ها و بدعهدی ها و ... در نتیجه ضرر و زیان های ناشی آن صحبت زیاد شده است و لذا از تکرار آن در این یادداشت پرهیز می شود اما یکی از سنگین ترین ضربات و زیان های که به دولت وارد شد در حالی که قرار بود مایه ی رسیدن به اهداف و تحقق وعده ها شود و دقیقا برعکس شد همین برجام است. ریاست محترم جمهور بیان داشتند: "هیچ توافقی را امضا نخواهیم کرد مگر آنکه در اولین روز اجرا توافق تمامیِ تحریم های اقتصادی بالمره و همان روز لغو شود" ایشان همچنین در اولین سخنرانی پس از توافق وین اینطور تشریح کردند: " امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق در روز اجرای توافق تمامی تحریمها، حتی تحریم های تسلیحاتی و موشکی و اشاعه ای هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد.
تمام تحریمه ای مالی و بانکی و مربوط به بیمه و حمل و نقل و مربوط به پتروشیمی و فلزات گرانبها و تمام تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو و نه تعلیق خواهد شد. حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته می شود." همچنین در جلسه کمیسون ویژه بررسی برجام با تیم سابق هسته ای اینکه آقای دکتر جلیلی با توجه به حتی خود متن برجام و فارغ از بد عهدی های آمریکایی ها نسبت به این موضوع تذکر دادند که بسیاری از تحریم ها طبق متن برجام باقی خواهد ماند اما در پاسخ آقای دکتر ظریف بیان داشتند که: "قصد پاسخ به جناب آقای دکتر جلیلی را ندارم" و همچنین در کمیسیون برجام مجلس اینطور تشریح کردند: "کل تحریم های اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا از روز اجرا لغو میشود. کل تحریم های ایالات متحده در مورد تحریم هایی که ایالات متحده تحمیل می کند بر شخصیت های غیر آمریکایی از روز اجرا، اجرا آن متوفق میشود" خب توافق امضا و منعقد شد آیا تحریم های اقتصادی در همان روز لغو شد؟ آیا این تحریم ها که گفتید برداشته شد؟ البته مسئولین ما قابل اعتماد اند اما با توجه به نتیجه به دست آمده نشان از ناتوانی آنان در عمل به آنچه در این زمینه که از مهم ترین مواردی بود که دولت از همان روز اول بدان پرداخت دارد و لذا از معایب اصلی برجام برای دولت آقای روحانی کاستن شدید از اعتبار دولتی است که ریاست آن برعهده ایشان است.
در نتیجه برجام معایبی داشته و این به اذعان منتقدان و به اقرار موافقان و مسئولین به وضوح روشن است اما مردم باید بدانند و مسئولین باید بپذیرند که عملکرد آن ها ضعیف و غیر قابل قبول بوده و نه اینکه به دنبال روزنه ی توجیهی بگردند تا معایب را به سمت آن سوق دهند و خود را مبرا از اشتباه کنند.
در باب فواید برجام اگر فارغ از دیگر مسائل از یک زاویه و محدود به چند مورد خاص بدان بنگریم در بعضی از زمینهها مثل صادرات نفت و گاز، بیمه، کشتیرانی و نقل و انتقال پول بله قابل قبول هم بوده. اما این دیدی کوته بینانه و محدود با در نظر نگرفتن بسیاری از زوایای دیگر است.
در بخش بیان مزایا بیشتر به برداشته شدن سایه شوم تهدید، برداشته شدن تحریم ها، ایجاد زمینه بهتر برای اقتصاد مقاومتی و به ارمغان آوردن عزت اشاره میشود.
الف) رفع سایه شوم تهدید از بالا سر کشور
سایه شوم تهدید را جوانان مدافع حرم در بیرون مرز ها از ایران اسلامی دور نگه داشته اند، اینکه حاصل ریخته شدن خون این جوانان را به دست آورد های برجام گره بزنیم بی انصافی است. مگر دشمنان ما به این قطعنامه ها اهمیتی می دهند که حالا امنیت ایران از این کاغذبازی هایی شده که چوب اعتماد به اینکه خیال کردیم آمریکا به این متون پایبند هست را خوردیم، بدانیم؟
ب) برداشته شدن تحریم ها
یک جمله کلی به مردم گفته می شود که تحریم ها برداشته شده اما این به وضوح روشن است که این مطلب کلی مصادیق جزئی ای بیش ندارد که حتی به نسبت آنچه که وعده داده شده بود ارزش درج در این متن را نیز ندارد. اینکه تعداد کمی از تحریم هایی که قرار بود برداشته شده و جلوی اجرای بعضی نیز با سنگ اندازی های فراوان گرفته شود که آخرین نمونه اش هم همین نامه تهدید آمیز آمریکایی ها به شرکت های فرانسوی است، هرچند آن ها هم با نشر این نامه خیر ما را نمی خواهند بلکه بازار ایران را میخواهند، رواج بی بندباری و فساد اخلاقی و سود خود را می خواهند. حالا در برابر هزینه های سنگین و ضرر و زیان های وافر دم از برداشته شدن تحریم زدن با دیدی مثبت از سوی ما یک نگاه تک کوته بینانه است بعلاوه اینطور بیان می شود که پس از دوران تحریم فلان اتفاق افتاده یعنی قبلا تحریم بودیم و حالا برداشته شده و فلان امر محقق شده، آیا این صحیح است؟ آیا این حقیقت است؟ این منصفانه است؟
اینکه می گویند تحریم ها برداشته شده ای کاش فقط غیرمنصفانه بود این خلاف امر مقام معظم رهبری است لذا به اینکه بیان می کنند "تحریم ها برداشته شده" حداقل از این دو جهت نقد جدی وارد است. مصداق و البته سند این موضوع هم برای مثال سخنرانی ریاست جمهور در کرمانشاه وهمچنین همین مصاحبه اخیر ایشان رد تلویزیون است.
ج) ایجاد زمینه بهتر برای اقتصاد مقاومتی
نکته دیگری که حائز اهمیت است بیان این موضوع است که دولت آنقدر درگیر برجام بوده که آنگونه که شایسته بود به اقتصاد مقاومتی پرداخته نشده و به منظور پوشاندن کم کاری ها همین دست نیاورد موجود و در واقع همین چیزی که استفاده های بی منطق از در موارد مختلف عادت شده یعنی برجام را به اقتصاد مقاومتی گره میزنند و اینگونه بیان می شود که برجام زمینه بهتری را برای اقتصاد مقاومتی آماده میکند آن هم به دلیل رفع تحریم ها و ارتباط با بانک ها. در باب رفع تحریم ها مطالبی که لازم بود ذکر شد و در مورد ارتباط بانک ها هم رئیس جمهور محترم در مصاحبه اخیرشان بیان کردند که هرچند ارتباطاتی وجود دارد اما در مورد عدم حضور و فعالیت بانک های بزرگ در رابطه با ایران هنوز کم و بیش مشکلاتی وجود دارد. لذا این مورد که برجام بستری برای برای اقتصاد مقاومتی باشد صحیح نیست و همانطور که رئیس جمهور بیان کردند، شاید در گوشه هایی بتواند اندک کمکی به اقتصاد مقاومتی بکند اما در کل سنگ اندازی ها و بدعهدی ها به شکلی بوده که بیشتر از آنچه انتظار می رفت مانع اقتصاد مقاومتی باشد تا بستری برای تحقق آن.
د) به ارمغان آوردن عزت
یکی از عجیب ترین اظهارات آقای رئیس جمهور این است که برجام برای ما عزت آورده است! که به آن اشاره ای هم شد.
عجیب بودن این اظهارات روشن است اما قطعا بعدها و با گذشت زمان وقتی خارج از شرایط کنونی و با دیدی کلی به این موضوع پرداخته شود قطعا با وضوح بیشتری به این موضوع پی خواهیم برد.
اگر با منطق خود ریاست محترم جمهور هم به عزت آور بودن برجام بنگریم شاهد آن خواهیم بود که ایشان برجام را به معنای آزادی در برابر سایر کشور ها میخوانند و آن را با تعبیر براشته شدن زور و تحریم و آزاد کردن اراده ملت معنا می کنند! آیا این اصطلاحات زیبا که آقای روحانی آن ها خواست ملت از ابتدای انقلاب می داند همگی با برجام تحقق یافته که در خلال آن دم از عزت آفرینی برجام می زنند؟ به نادرستی این بحث اشاره شد اما آنقدر اختلاف برجام با این تعابیر زیاد است که تبیین آن در کلمات این متن نمی گنجد!
و در پایان یکی از مهم ترین دست آورد های دردناک برجام حداقل برای برخی مسئولین این است که: "نباید سخت شان بیاید حرف رهبری را قبول کنند"
محمد سعید – دبیر جامعه اسلامی دانشگاه ولی عصر(عج)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.