به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استهبان در خصوص نقض برجام بیانیه ای صادر کرد.
در این بیانیه آمده است:
هر دو ایرانی اند و هر دو در جمهوری اسلامی، مسئول. یکی در خانواده معمولی متولد شده و پدرش یک معلم بوده و دیگری در خانواده ای ثروتمند، یکی دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) است و دیگری دانش آموخته آمریکا، یکی سالهای جوانی اش را در جبهه سپری کرد و پایش را از دست داد و دیگری جوانی و حتی سربازی خود را در آمریکا گذراند و خدمتش به جنگ از طریق تلاش برای قطعنامه 598 بود!.
یکی دشمن را به خوبی می شناسد و راهکار مقابله با او را میداند و درستی مسیرش به تجربه ثابت شده و دیگری می گوید «تلاش می کنم هیچ گاه از واژه دشمن استفاده نکنم». یکی تیم متخصص و متعهد همراه دارد و دیگری تیمی که همچون خودش دانش آموختگان مراکز غربی اند و لبخندشان به دشمن حتی برای دوستان خود قابل تحمل نیست. یکی دوستانی از جنس انقلاب دارد و دیگری دوستانی از جنس هشتاد و هشتی ها.
این مقایسه را تا چندین صفحه دیگر می توان ادامه داد اما همین مقدار کافی است تا بفهمیم بین دو مسئول در جمهوری اسلامی چرا 180 درجه تفاوت دیدگاه وجود دارد تا حدی که یک روزنامه زنجیره ای در دوران پر سر و صدای برجام که تمامی کسانی که خود را نخبه می دانند برای برجام دیوار دفاعی درست کرده بودند تیتر می زند و می نویسد: «ظریف: می شود/ جلیلی: نمی شود».
امروز کار سختی نیست تا بفهمیم آنچه که ظریف گفته بود «می شود» و جلیلی گفته بود «نمی شود»، شد یا نشد؟ این خود بهترین راهنماست برای آنکه در سالهای آتی مسئولینی داشته باشیم همچون جلیلی، که زندگی و تربیت و تحصیل و اطرافیان و دشمن شناسی شان به داد ملت برسد و نخبه واقعی باشند، نه آنکه با هزار هندوانه زیر بغل به مسئولیت برسند و در نهایت، داشته ها را به باد دهند و در مقابل دشمن باز هم بخندند و خوشحال باشند که دشمن با ما نقض پیمان کرده اما این نقض، فاحش نیست و ما چقدر خوبیم!
بی شک جریان غربگرای داخلی و برخی نمایندگان مجلس و تصویب کنندگان 20 دقیقه ای برجام و بسیاری از کسانی که با فریب یا ترساندن مردم موفق شدند برجام و منطق اش را به خورد این ملت بدهند، حتما تقصیرشان کمتر و کمتر و کمتر از صدا و سیما است. صدا و سیمایی که پس از بارها نقض فاحش و غیرفاحش! برجام از سوی آمریکا هنوز توان و مدیریت ایجاد یک گفتگوی دو طرفه به منظور روشن شدن ماجرا برای بسیاری از مردم را ندارد، اصلا نمی تواند به عنوان یک دانشگاه عمومی عمل کند.
تا زمانی که فردی مثل عراقچی می آید و هرگونه که میخواهد موضوعات را تفسیر میکند و شخص مطلع و متخصصی در برابرش سخنی نمی تواند بگوید، نمی شود انتظار داشت که ظرفیت فکری مردم رشد پیدا کند. ممکن است بگویند در برنامه هایی که منتقدان برجام حضور دارند، موافقان آن حضور پیدا نمی کنند و به نوعی فرار می کنند.
این بهانه، خود عذر بدتر از گناه است و نشان از آن دارد که چقدر صدا و سیما بر اثر عملکرد ناقص اش، بی مایه و تهی مغز شده که کسی دعوتش را به معنی فراخوان از سوی میلیونها ایرانی به حساب نمی آورد و به همین راحتی می تواند بگوید من نمی آیم!
اگر می خواهیم مدل فکری جامعه درست شود نمی توانیم از ابتدا یقه عراقچی و ظریف و بانیان برجام را بگیریم؛ باید رسانه ها را که مردم «برجام خواه» و «برجام فریب» را پرورش داده اند بازخواست و عیب یابی کنیم. صدا و سیمایی که از صبح تا شب و از شب تا صبح ماحصل کارش «آمادگی برجامی فکر مردم» و «تقلید از مدل های غربی» است نمی تواند در یک برنامه یکی دو ساعته حتی با حضور منتقدان، رشد ذهنی و ایدئولوژیک ایجاد کند و در برابر مدلهای غربی چون برجام ایستادگی ایجاد کند.