برعکس اوایل مهرِ هر سال، کتاب فروشیها شلوغ نبودند. برخی تا قیمت کتاب مورد نظرشان را میشنیدند با ناراحتی میگفتند: «نمی خریم» و منصرف میشدند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سارا سلیمی؛ «میگویند کتاب خوب خواندن استرس را کاهش میدهد؛ البته قیمت فعلی کتابها- مستقل از محتوایشان- استرس را افزایش میدهد. میگویند قشر دانشجو و دانش آموز باید استرسشان کمتر باشد، حالا استرس این اقشار با کتابهای کاهندهی استرس به مراتب افزایش مییابد. خطوط کتابها نه از طلاست نه از ابریشم؛ همان خط قبلی، همان جنس قبلی!» راست میگفت؛ دانشجو بود و از دست قیمتها عصبانی. کتاب همان است. خط و جلد و جنسش هم همان است، اما اقتصاد دیگر اقتصاد قبلی نیست.
بازار سوت و کور کتاب میدان انقلاب مثل همیشه زنده بود و پر از تکاپو. اما اینبار تکاپوی مردمی که از قیمتها و تورم ناراضی بودند. میدان انقلاب اسلامی تهران ناخوداگاه به ذهن هر کس که میخواهد کتاب بخرد خطور میکند؛ میدانی که صنف کتابفروشان آنجا فعال هستند.
برعکس اوایل مهرِ هر سال، کتاب فروشیها شلوغ نبودند. عکس العمل افراد هنگام خرید کتاب بوی خوشحالی و رضایت از کتابخوانی نمیداد؛ برخی تا قیمت کتاب مورد نظرشان را میشنیدند با ناراحتی میگفتند: «نمی خریم» و منصرف میشدند، برخی دیگر هم به قیمتها اعتراض میکردند و فروشندهها در جواب به اعتراض آنها، دلیل قیمت بالای کتاب را تورم و افزایش قیمت ارز و گرانی کاغذ بیان میکردند. عدهی کمی هم کتاب مورد نظرشان را میخریدند، اما آنچنان راضی از کتاب فروشیها خارج نمیشدند و حتی میشد تغییرات چهرهها را دید و غرغر هارا شنید.
قصه تلخ ورشکستگی میگفت:: «اینجا هر روز دو یا سه کتاب فروشی ورشکست میشوند! سالهای قبل در مهرماه روزی دوازده یا سیزده میلیون تومان درآمد حاصل از فروش کتابها داشتیم، اما الان شاید به زور دو یا سه میلیون تومان بشود.» اینها بخشی از صحبتهای یکی از فروشندگان کتاب در میدان انقلاب بود.
فروشنده دیگری میگفت: «یکی از مشکلات ما فروشندهها این است که انتشارات به مدارس و دانشگاهها کتابها را میفرستد تا مستقیما بفروشند.»
فروشندگانی که صحبت میکردند میگفتند کشور، کارخانه کاغذ ندارد که بخواهد کاغذ تولید کند. در حالی که با یک جستجوی کوچک در اینترنت میتوان چندین کارخانه کاغذ در ایران را پیدا کرد. میگفتند از طرفی کاغذ کاهی، که تولید داخل است را کسی نمیخرد. حتی اگر کاغذ کاهی هم باشد قیمت باز هم همان است.
فروشندهی دیگری در مورد کتابهایی که در مغازه اش داشت گفت: «همهی کتابها در حال حاضر، به خاطر اوضاع بازار، تا حدودی گران شده اند، اما یکی از انتشاراتیها کتاب پر فروشش را که، چون پرفروش است! بیشتر گران کرده و بقیه کتابها راهم مانند بقیهی انتشاراتیها گران کرده.» قیمت کتابهای پزشکی که به زبان اصلی هستند تا ۴ میلیون تومان هم رسیده است. قیمت کتاب جانورشناسی هیکمن که سال قبل همین روزها ۵۴ هزار تومان بود، حالا به جلدی ۹۰ هزار تومان هم رسیده است. قیمت بعضی از کتابها ۱۵ یا ۲۰ هزار تومان گرانتر شده و بعضی دیگر هم دوبرابر.
فروشنده دیگری در بین گلایه هایش گفت: «مثلا یک کتاب یکسال ۲۰ هزارتومان بوده و ماه قبل ۲۵ هزار تومان شده و طی هفته قبل ۵۵ هزار تومان شده است!» او هم چنین ادامه داد که: «ناشر باید یک یارانه خاص بگیرد، اما متاسفانه این یارانه بین ناشران و انتشاراتیها به طور عادلانه تقسیم نمیشود. مسئلهی دیگر، اینکه مثلا یک مدت برای ما کتاب میآمد که نوشته بود داخلش چاپ چهارم نودوهفت. هفتهی بعد دوباره کتاب میآمد چاپ پنجم نودوهشت! وفردای آن روز دوباره کتاب میآمد چاپ ششم نودونه؟! با این کار خیلی جلوتر تورم را در ذهن محاسبه و به قیمتها تزریق میکردند؛ البته این براساس تجربهی آنها بود و صدالبته که قیمتهایشان به شکل الان نبود، اما الان بیش از اندازه کتابها گران شده است؛ الان همه روی قیمتهای قبل بارکد، لیبل ویا لیزر میزنند وحتی برچسبهای بیهوده میچسبانند.»
کتاب و دلار بیشتر دانشجویان با گران شدن کتابها از خرید کتابهای مورد نیازشان منصرف شده و از دانشجویان سال بالاتر رشتههای خود همان کتابها را امانت میگیرند، از روی کتاب مرجع کپی میکنندویا از کتابخانهها قرض گرفته و خلاصه هر تلاشی میکنند تا به دام قیمت بالای کتابها نیفتند.
یکی از دانشجویان میگفت: «چرخهی دلار آنچنان روی قیمت کتب درسی و مرجع دانشگاهی تاثیر گذاشته که چرخهی خرید و فروش کتاب هم، چون اکثر چیزهای دیگر بسیار آهسته شده، اما چرخهی کتاب، چرخهی مهمی است؛ رواست آمار خرید کتاب، که همینطوری خودش پایین است، را با صحبتهایی مثل کاغذ تولید نمیشود و... پایینتر آورد پویش کتاب نخریدن هم که نمیشود راه انداخت! بگوییم دانشجو کتاب نخوان؟ قید درس خود را برای مدت معلومی بزن؟! خب اینطوری که قید آیندهی خود کشور را هم باید بزنیم.»
گویا کتابها با قیمت هایشان، حالا حالاها قصد نقره داغ کردن قشر «کتابجو» را دارد.