به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ دومین نشست اقتصادی «نرخ ارز» به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی دوشنبه ۲۸ ام آبان ماه در تالار ناصر خسرو- دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی با سخنرانی «حسین صمصامی»، استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی، سرپرست اسبق وزارت اقتصاد و رییس کمیسیون اقتصاد دولت نهم با تاکید به روی بحثهایی چون: تغییرات نرخ ارز و افزایش قیمت کالاها، سیاستهای اتخاذ شده بانک مرکزی، تحریمهای ۱۳ آبان، پولشویی و افزایش تولید داخلی و... برگزار شد. بخش اول و دوم مشروح این نشست را روزهای قبل منتشر کردیم و بخش سوم آن در ادامه تقدیم میشود.
صمصامی در ادامه بحث پول، نقدینگی و شرایط ارزی کشور به موضوع Cft و fatf پرداخت و بیان کرد که: در واقع یکی از رسالتهایی که در سال 1986 و 1987 باعث تشکیل این مجموعه شد، کارگروهی است که زیر مجموعه cft است اما فعالیت خودش را بعد از بحران برجهای دوقلو در آمریکا از آن زمان به خاطر بحثهای تروریست بیشتر کرده است. اما ما باید در آن چارچوب ردیابی کنیم منابعی که میآید از کجا میآید و لازم است که ببنیم در سیستم بانکی امور معاملات چگونه است؟ لازمه این چیست؟ ما باید تمام گردش حسابی را که آنها تعریف میکنند در اختیارشان بگذاریم. و به تمام مواردی که آنها تحریممان میکنند توجه کنیم مانند زمانی که سپاه را تحریم کردند،که در ابتدا 300 مورد و بعدا 700 مورد شد و علیرغم حقیقی یا حقوقی بودن افراد اعلام کردند که هیچ نوع خدمتی نباید از سیستم بانکی بگیرند و تمام موسساتی که به نحوی با سپاه در ارتباط هستند مثل: مسائل تسلیحاتی، موشکها و بانکها درگیر شدند چون سپاه به کلی تحریم است و این موضوع تمام افرادی که مستقیم یا غیر مستقیم با افراد و شرکتهای زیر مجموعه سپاه در ارتباط هستند را درگیر میکند چون: گردش حسابهای شرکتهای زیرمجموعه داده میشود و مشخص میشود که تمام این مراودات مالی که انجام میشود در داخل کشور ما بین چه کسانی است کی به کجا وام میدهد؟ وام میگیرد؟ پول دارد؟ و...
مصامی در ادامه بحث پولشویی بیان کرد که: باید با مواردی که آمریکا تحریم کرده قطع ارتباط شود و در داخل خود کشور بانک کشاورزی اطلاعیه میدهد فلان شرکت به خاطر اینکه ما به CFT و FATF ملحق شدیم از فردا از کلیه خدمات بانکی معاف است و به او خدمات تعلق نمیگیرد و 2-3 مورد در سال گذشته در بانک ملت و کشاورزی دیده شده که نتوانستهاند به این دلایل از خدمات بانکی استفاده کنند.وقتی شما گردشها را به آنها میدهید و میبینید که چه کسی چقدر پول میدهد و میگیرد، اینکه خدمات سیستم بانکی ما چگونه است، این موضوع شفاف سازی در راستای اهداف و خواستههای آنها است.
صمصامی در ادامه سخنرانی خود مجددا به کتاب آقای «نفیو» بازگشت و گفت: ایشان در تئوریهای خود معتقد است که «اگر ما بخواهیم که تحریمهایمان موثر واقع شود باید دشمن را بهتر از خودش بشناسیم» و تحریمها باید مثل این ورزشکار رزمی طوری انجام شود که دقیقا به جایی ضربه بزنی که فرد ضربه فنی و ناکار شود و برای انجام این مهم نیاز به اطلاعات داریم، در مذاکراتی که انجام دادیم در فرآیند بحث برجام بحث CFT و FATF تمام اینها اطلاعات لازم را به حریف مقابل ما میدهد و آنها تشنهی اطلاعات ما هستند شاید در بعضی از بخش ها اطلاعاتشان از ما بیشتر هم باشد. به عنوان مدیر اجرایی مملکت متاسفانه ضربه را خودش میزند و بعدا میفهمد که اگر بتواند تحریم شود میتواند چنین اثری بگذارد. و به واسطه این اتفاقات خیلی از بانکها تحریم شدند و برای مثال: بانک ملت در گشایش اعتبار و اسنادی که کار میکردند در واردات و صادرات خود ضمانتنامه صادر میکرد و تمام ارتباطات با شعبههایی مثل بانک ملت با شعبه x خارج چون تحریم شد همه این کانالها بسته شده و آنها از این اطلاعات استفاده میکنند که این حلقه محاصره را کوچک کنند. و خیلی طبیعی است این روند را به اسم پولشویی مطرح میکنند و بعد میگویند 30 هزار میلیارد پولشویی در کشور انجام میشود از کجا فهمیدید؟ ما قانون پولشویی داریم، وزارت اقتصاد در سال 85-84 دفتر پولشویی ایجاد کرد و ما در حال ایجاد یک بانک اطلاعاتی بودیم که این شفافیت را برای مدیران اقتصادی کشور که در حال اداره دولت هستند ایجاد کنیم. و حالا چطور میشود که این شفافیت را در اختیار خارجیها قرار میدهیم؟ شما می خواهید جلوی پولشویی را بگیرید؟ در داخل بگیرید، چه لزومی دارد که اطلاعات را به آقای x و z بدهید؟ که بعد برعلیه خودتان استفاده کنند.
صمصامی تصریح کرد که بحران ارزی بارها در کشور ما اتفاق افتاده، یکبار در سال 74- 90 و 96 و حال در سال 97، همانطور که در سال 74 هم تدبیر شد که بلافاصله کمیته ضربتی تشکیل شد و 4 نفر اقتصاددان را در کارگروه گذاشتند، آقای هاشمی رفسنجانی اصل نظام را در خطر دید که اگر بیخیال شود نظام زیر سوال میرود و مشکل ایجاد میشود، اگر چه ما امروز به ایشان نقد داریم(خدا رحمتشان کند)، اما تدبیرکردند و در آن برهه زمانی تصمیم درستی اتخاذ کردند و بلافاصله همین آقایانی که الان در تیم آقای روحانی هستند راکنار گذاشتند و 4 فرد منطقی، باسواد و متعهد را بدون توجه به منافع شخصی را آوردند، تصمیم گرفتند و اجرا کردند و سال 74 نرخ دلار در اردیبهشت، در بازار آزاد 700 تومان شد، در حالی دلار دولتی 175 تومان بود. و در عرض چند ماه تورمی که در سال 74، 9/49 درصد شده بود به سمت منفی شدن رفت و نرخ تورم در سال 75، 24 درصد شد و رشد اقتصادی مثبتی را تجربه کردیم.
وی با اشاره به تغییرات ارزی در دوره روسای جمهوری مختلف بیان کرد: این سیاست درست در سال 90 اتفاق افتاد و وقتی یک فرد بیتدبیر رییس جمهور شود نتیجه اش همین می شود، 4 فرد ضعیف را اطراف خودش جمع میکند ونتیجهاش همین میشود که نتوانستند نرخ ارز را جمع کنند و سیاست درستی اعمال کنند و جلویش را بگیرند و خود ایشان هم در سالهای آخر تقریبا اقتصاد را رها کرده بودند و رفتند در خانه نشستند.
صمصامی اضافه کرد که: در اواخر دوره هم که آقای روحانی آمد با بحث برجام یک اثر روانی مثبت در ذهن افراد گذاشت که در ابتدا آرامش نسبی در بازار ایجاد کرد، اما رفته رفته این آرامش با بحث هایی که مطرح شد به واقعیت نپیوست و آرامش از بین رفت و نرخ دلار که کمتر از 3 هزار تومان شده بود روند افزایشی پیدا کرد و در دوره اول سال 92 تا 3700 تومان آمد، اما تا مرداد سال گذشته دچار جهش افزایشی فزایندهای شد.
در دوره اول مهار تورم بود، آقای روحانی حرفش را میزد اما در عمل کاری نمیکرد چون اگر واقعا مهار تورم بود باید این بحث باشد که چه سیاست مشخصی برای مهار تورم ایجاد کردند؟ همیشه می گویند که ایشان در دوره اول تورم را مهار کرد. نه ایشان اصلا تورم را مهار نکردند. هیچ سیاستی انجام ندادند. یکی از عوامل موثر بر تورم نقدینگی است چیکار کردند که نقدینگی کنترل شود غیر از اینکه رشد نقدینگی 20 درصد 24 درصد بوده، به جز این که سیستم بانکی اصلاح نشد و فرآیند خودش را داشت چه سیاست مشخصی انجام شده؟ چند بسته ارائه کردند و رکود را افزایش دادند و سپس بسته خروج از رکود دادید، کدام را اجرا کردید، هیچکدام را اجرا نکردید. باید سیاستِ نقدینگی دو برابر میشد و نرخ ارز جهش پیدا میکرد.؟ اگر شما بر شرایط مسلط باشید میتوانید افسار اسب را به هر جایی که میخواهید هدایت کنید، مثل وضعیت اقتصاد امروز ما این مثل اسبی نیست که در اختیار دولت باشد و دولت بتواند سیاستگذاری کند چون نسبت به وضعیت اقتصادی اشراف ندارد و اقتصاد یله و رها است، سیستم بانکی با این نحو دراد قلع پول میکند و نرخ ارز اتفاق میافتد، بانک مرکزی هم سیاستهای متناقض اجرا میکند و هیچ کدام به هدف نمیرسد. و در ادامه این شرایط شاهد افزایش تورم و بیکاری نرخ ارز هستیم.
صمصامی درباره اهمیت علم اقتصاد افزود: این علم در واقع توانایی اندیشیدن را به ما میدهد که در واقع بتوانیم سوار اسب شده، و افسار اسب را بگیریم، و به هر سمتی که می خواهیم هدایش کنیم. و دولت همان دولت دوره اول است و هنوز هم که هنوز است همین وضعیت را دارد.
صمصامی درباره تاثیر افزایش قیمت نرخ ارز بروی قیمت مواد اولیه و واردات هم گفت: اگر افزایش نرخ ارز باعث کاهش واردات شود که قیمت مواد اولیه افزایش پیدا کند و تکنولوژی لازم را داشته باشیم که برای تولید این مواد اولیه و کالاهای واسطهای در داخل کشور میتوانیم به خوبی عمل کنیم، فرآیندی مثبت است چون نشان دهنده این است که: ساختار اقتصاد ما نسبت به نرخ ارز واکنش نشان میدهد به جای اینکه قیمت بالا برود و تکنولوژی تولید تغییر پیدا میکند و از کالایی که هزینهاش بالا است در داخل با قیمت نصف تولید میشود و افزایش نرخ ارز دیگر اثر خودش رو روی افزایش قیمت نمی گذارد، یعنی وقتی نرخ ارز بالا میرود، مواد اولیه وارداتی ما و کالاهای سرمایهای ما کم شود و این به معنی خوابیدن تولید نیست به خاطر اینکه: یک خط تولید جدید ایجاد میکنید و مواد اولیهای که از خارج وارد میکنید به صرفهتَر است که در حال حاضر در داخل تولید شود و در چرخه فرآیند تولید داخلی قرار گیرد. اما مشکل این است که: اقتصاد ما این ساختار و توان، تنوع و انعطاف تکنولوژیکی را ندارد که وقتی قیمتها مانند زمانی که قیمت بنزین در سال 1970 در آمریکا بالا رفت خودروهای آمریکایی 6 و 8 سلیندر و بزرگ بودند و مصرف بنزین زیادی داشتند و همیشه رقابت خودروی آمریکایی و ژاپنی بالا بود و در دنیا هنوز هم مطرح است، آمریکاییها نگاه کردند و دیدند با افزایش نرخ بنزین تقاضا برای خودروی آمریکایی کم شد و در مقابل ژاپن ماشینهای جمع و جور 3 سلیندر و 4 سلیندر فوق العاده کم مصرف استفاده میکند، چون آمریکا خودش نفت و بنزین دارد و ژاپن ندارد و مجبور است که صرفه جویی کند و تکنولوژیای که استفاده میکند کم مصرف باشه. و ژاپن از این موقعیت استفاده کرد و ماشینی تولید کرد که برای مشتریان آمریکایی محبوب است، و آمریکاییها دیدند که دارند از مسابقه عقب میمانند و چیزی نمانده که کل ساختار خودروسازی َاش از بین برود، پس وارد سیاست تجاری شد و به ژاپن گفت: من آمریکا هستم و تو ژاپن، من 2 تا بمب اتم بهت زدم حواست باشه تا 4-3 سال از تعداد معینی ماشین به مرزهای من صادر نکنی و ژاپن هم محدودیت اختبار صادرات را پذیرفت. و پس از 4 تا 5 سال این محدودیت برداشته شد و آمریکا بلافاصله تکنولوژی تولید خودرو را اصلاح کرد و خودروهای کم مصرف و کوچکتر با استفاده از تکنولوژی آینودینامیک درست کرد. و این تفاوت را در خودروهای مدل جدید که شبیه هم هستند میبینیم و تویوتا جدید ژاپنی با تویوتای 1970 قابل قیاس نیست کادیلاک آمریکایی با تویوتای ژاپنی تقریبا ظاهرشان یکی است.
پیشنهاد آقای صمصامی در وضعیتی که نرخ ارز بالا میرود این بود که وجود چنین ساختار تکنولوژیکی جایگزین در تولید کالاها اثرگذار است و باعث میشود قیمت به این سرعت بالا نرود و جابجاییها روی تکنولوژی انجام شود. که نرخ ارز بالا برود و همچین تکنولوژی ایجاد شود و جایگزین شود.
این استاد اقتصاد در پایان سخنان خود و در پاسخ به سوالات دانشجویان درباره ادعای وزیر امور خارج کشورمان درباره اینکه اگر برجام نبود، دلار 2 سال قبل به قیمت 20 هزار تومان میرسید گفت: آقای وزیر محترم شما بر چه مبنایی این صحبت را کردید؟ اگر درست است که برجام اثر داشته، اگر نه چه راهی وجود داشته؟ اما من میگویم آمریکا چرا از برجام خارج شد، برجام به نفع ما بود که آمریکا خارج شد! این نشان میدهد که چقدر ما نفع بردیم که آمریکایی ها زودتر خارج شدند. در بحث برجام اثر روانی آرامش بخشی در مقطع زمانی کوتاه مدت بوجود آمد اما عاقلانه نبود که هزینههای سنگینی چون: خوابیدن چرخه تولید داخلی، منتظر سرمایه گذار خارجی ماندن و سرمایه گذاری نکردن آنها چون منتظر بودند که ببینند سرنوشت برجام چه میشودو سرمایه گذار ایرانی هم وقت میدید با افزایش قیمت دلار ضرر میکند حاضر به سرمایه گذاری نشد و سرمایه گذاری ما منفی شد، و اثر مثبتِ آرامش اولیه را از دست داد و ما با پذیرش شروط برجام دیدیم که فوردو آکنده از فلز شده و دوربینها هم همچنان چشم در چشم ما دوختهاند. حتی در موقعی که آمریکا از برجام خارج نشده بود هم فقط تعداد محدودی از بانکها در زمان فروش نفت برای ما باز شدند و باید بگویم تیم تحریم ایران در آمریکا گروه خیلی زیرکی بودند که با شناسایی دقیق روش های مبارزه با دشمن آمدند برجام را به ما تحمیل کردند و سانیفیوژها را از بین بردند و تولیدات هستهای را متوقف کردند. و الان بهترین راهی که می توانند انجام دهند، این است که ایران در برجام بماند، دوربینها بالای سَرش باشد و فعالیتش را شروع نکند اما خود آمریکا خارج شود، همان تحریمهای قبلی را با شدت بیشتری برگرداند. و برای ماندن ایران در برجام و سرگرم کردناش چه گزینهای بهتر از اروپا.
صمصامی در پایان این نشست افزود: بحث تولید داخلی در چرخه اقتصادی ما بسیار اهمیت دارد همانطور که از سالها پیش رهبر معظم بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند یعنی درتاریخ 16/6/1382 و اگر این موضوع به خوبی و با دقت انجام میشد ما اینقدر دچار مسائل خارجی نبودیم. باورتان میشود بهترین کشوری که اقتصاد مقاومتی را اجرا کرده است همین آمریکایی است که بدنبال بازار آزاد است اما از پیمان نفتا خارج میشود و جنگ تجاری به راه میاندازد چون آقای ترامپ معتقد بود در این موقعیت تجارت خارجی به ضررش است و بعد روی کالاهای اروپایی تعرفه می گذارد و در نمایشگاه کاخ سفید کالاهای ساخت آمریکا را به نمایش میگذارد و در سخنرانیاش میگوید: کارگر آمریکایی و مصرف کننده کالای آمریکایی فقط کالای خودش را مصرف کند، و دست مکزیکیها را در تجارت بینالملل با کشیدن دیوار بین مرزهایش قطع میکند و این یعنی همان بحثهای اقتصاد مقاومتی که نگاهمان فقط به بیرون نباشد. و برای راهحل برون رفت از این مشکلات لازم است که: سیستم بانکی را اصلاح کنیم مثل فردی که دستش شکسته است و باید درمان شکستگی را در الویت بگذارد ما هم باید با تعیین تکلیف سیاست ارزی و نظارت بیشتر بانک مرکزی، اخذ مالیات از افرادی که مثلا 2 تن سکه میخریدند و سودهای کلانی به جیب میزدند، جلوگیری از نوساناتی که سفتهبازها و دلالان در بازار به راه میاندازند، اجرای مستمر قانون نظارت بخش، تزریق پول به کارخانهها، افزایش تولید داخلی و افزایش نرخ استغال به دستِ شکسته آتیل درمان بخشی ببندیم تا کامل درمان شود و دولت در این راه اهتمام کامل بورزد تا شرایط اقتصادی به حالتی حداقل نیمه متعادل برسد.