*گوشه و کنار نشریات، پریان مرادی: تاریخ سیاسی ایران، جریانهای گوناگونی را به خود دیده است، جریانهایی که هـر کدام چند سالی جو جامعه را در اختیار اهـداف خـود گرفته و به رقابت بر سرتصاحب حکومت می پرداختند؛ به علت نداشتن مدیریت و ایدئولوژی درست، از صحنه سیاسی ایران پاک شدند. در این میان جریان اسلامگرا، با عمیق ترین تاثیرات بر وجود آحاد ملت ایران، حکومت را در اختیار گرفت.
تفکرات اسلامگرها از همان ابتدا ریشه در اسلام ناب محمـدی(ص) داشت و با هـدف حفـظ، ترویـج و حاکمیت اسـلام بـه ویژه در ایران فعالیت خود را آغاز کـرد. اعتقـاد آنهـا بـه مبانـی دینی، پیونـد دیـن و سیاسـت، اسلام و روحانیـت، اعتقاد به مرجعیـت و ولایـت فقیـه و اتحاد و انسجام جهان اسلام از اصـول آنهـا بـود.
اسلامگراها با توجه به تراز علمـی و فعالیتشـان بـه دو سـطح تقسـیم شـدند:
1)مراجع، آیات و علمای دینی که دخالت روز افـزون در سیاست داشتند و در پی احیـای ارزشهای اسـلامی در جامعه بودند.
2)گروههای متشکل سیاسی، مذهبی و هیئتها
این جریان که اسلام را سرلوحه و آرمان مبارزه خود تعریـف کـرده بـود، برنامـه مبارزاتی خـود را ایـن چنیـن تعریف کـرد:
1)مبارزه با بهایئت
2)مبارزه با بی حجابی
3)مقابله با مارکسیسم
4)مبارزه با تفکر ضد اسلامی
5)دفاع از فلسطین و مخالفت با اسرائیل
6)تشکیل حکومت اسلامی
روحانیون وعلما کـه جمعیـت عظیمی از ایـن جریان را تشکیل می دادنـد نسـبت بـه سیاسـت دیدگاههای متفاوتـی داشـتند:
1)روحانیونـی کـه از ورود بـه سیاسـت پرهیـز داشـته و تنهـا در مواضـع خـاص حاضـر بـه پادرمیانـی بودنـد، کـه آیت الله سـید احمد خوانساری بـه عنـوان نمـاد ایـن تفکـر شـناخته می شـود.
2)روحانیـون میانه رو، که در عین مخالفـت بـا رژیم شاه و مظاهـر فساد، موافق مبارزه قهرآمیز و تند نبودند، که به عنوان مثال آیت الله سید محمدرضا گلپایگانـی و سید شهاب الدیـن مرعشـی نجفـی در ایـن گروه قـرار داشتند.
3)روحانیون وابسته به دستگاه حکومت پهلوی؛ که هیچگونه مخالفتی با رژیم شاه نداشته و نه تنها با جریان انقلابی به رهبری امام (ره) همراه نبودند، بلکه با آنان مخالفت می کردند. سید کاظم شریعتمداری سر دسته این گروه معرفی شده بود.
4)جریان اصیـل اسلامی؛ که گفتمان آن حضور جدی روحانیـت در سیاسـت و تغییـر رژیـم پهلـوی و برقـراری حکومت اسلامی بود. که امام خمینـی(ره) بـا مبارزات خود، با اصلاحات ارضی (ســال ۱۳۳۹) انجمنهای ایالتی و ویالتی )سال ۱۳۴۱) کاپیتولاسیون (۲۱ ,مهر , ۱۳۴۲ ) و ... پرچمدار این جریان بود. فعالیت آن از 15 خرداد 1342 به بعد به اوج رسید. در نهایت این جریان با رهبری امام خمینی در سـال 1357 به پیروزی رسید. در این میان، مردم و روحانیون که به عنوان عنصر اصلی این پیروزی شناخته می شدند، به دو گــروه عملگرایان و نیروهای فکری تقسیم شدند. نیروهای فکـری مانند شهید مطهری در مسـئله پاسخگویی به شبهات پیرامون جمهـوری اسلامی نقـش به سـزایی ایفا کردند.
قبل از پیروزی انقلاب گروههای سه گانه اسلام گرا در زمانها و مکانهای گوناگون مبارزه مسلحانه را کلید زده بودند.
گروه اول به عنوان فدائیان اسـلام، با شعار «اسلام باید حکومت کنـد» به رهبری مجتبـی میرلوحی معـروف بـه نواب صفوی، نقشـه اصلاح جامعـه از طریـق اجـرای احکام اسلامی را در سـر می پروراندنـد. نقـش سیاسـی نواب صفوی و فدائیان اسـلام در نهضـت ملّـی شـدن نفـت در همراهـی آیـت الله کاشـانی کم نظیـر بـود.
ترور احمـد کسـروی (نویسـنده و روزنامه نـگار)، ترور سـپهبد حسـینعلی رزم آرا (نخسـت وزیـر) و ترور نافرجام حسین عـاء )نخسـت وزیـر جایگزین شـده جای رزم آرا) موجـب دسـتگیری نواب صفوی بـه همراه چنـد تن از یارانش شـد. اجـرای حکـم اعـدام آنهـا پایـان فعالیتهـای ایـن گـروه را بـه همـراه داشـت.
گـروه دوم کـه هـدف خـود را سـرنگونی نظـام سـلطنتی و ایجاد دولـت اسلامی اعلام کـرده بودنـد، نـام حـزب ملل اسلامی را برای خـود برگزیدنـد. در برنامـه ۶۵ مـاده ای ایـن حـزب، ایجاد دو مجلـس، مجلـس مـردم و دیگـری مجلـس بـزرگان، از مهمتریـن اقدامـات بـود. طریقـه عملکـرد این مجلسها بـه گونه ای بود که نخسـت لوایـح در مجلس مـردم مطرح و برای تعیین حـدود شرعی بـه مجلـس بـزرگان (که از فقهای عادل تشکیل می شود) ارجاع داده می شد تا تصویـب شود. نشریه ایــن حـزب بـه نـام «خلـق» در اول بهمـن ۴۳ منتشـر شـد
تاسـیس ایـن حـزب در آسـتانه دهـه چهـل بـود و از سـال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۴ به عضوگیری پرداختند. افـراد ایــن حـزب که به دنبال مبارزه مسـلحانه بودند و بـه دلیـل کمـی تجربـه و جوانـی اعضا (حدودا ۲۰ سـاله بودنـد) ۹ مـاه بعـد از تشـکیل، لو رفتند و همـه دسـتگیر شدند.
گروه سوم که برگرفته از هیئتهای مساجد بود و از آغاز نهضت امام (ره)، نشر اعلامیه، سـر و سـامان دادن به تظاهـرات و هدایت کلی مسائل جنبش در تهران را دنبال می کردند، تحت عنوان هیئت موتلفه اسلامی فعالیتها را سازماندهی می کردند. فعالیت های این گروه زیر نظر شهید بهشتی، شهید مطهری، محی الدین انواری و احمد مولایی اجرا می شد.
اعضای این حزب که برای روحانیت ارزش والایی قائل بودند، پس از در گذشت آیت الله کاشانی به سمت امام خمینی جذب شدند.
اولین و آخرین اقدام مسلحانه این گروه، ترور حسینعلی منصور (نخست وزیر وقت) در بهمــن ۱۳۴۳ بود. بعد از این اقدام، تعدادی از سران موتلفه به اعدام و جمعی به زندانهای طویل المدت محکوم شدند.
اعضا و هـوادارن آنها در طول دوران مبارزه، نقش موثری در چاپ و توزیع اعلامیه ها، نوارهای سخنرانی امام (ره) و سازماندهی اعتراضات بازاریان و اصناف داشته و در ماه های پایانی رژیم شـاه سهم به سزایی در تدارک راهپیمایی و اعتصابات را داشتند.
در این شماره به بیان دیدگاه جریان اسلام گرا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پرداختیـم، در شـماره بعدی به بخشـی سرنوشت حکومـت ایران با تفکـرات اسلام گرایی خواهیـم پرداخـت.
**
مسئله ی بشریت
امروزه، باتوجه به پیشـرفت همه جوامع، خصوصا جوامع به اصطلاح متمدن در همه علوم، مشکل اصلی بشریت مسئله زن است. سـتم به زن، شرق وغـرب، فقیـر و غنـی، دیـروز و امـروز نمی شناســد. چرا که شخصیت زن همیشــه مــورد بی توجهــی بــوده کــه منشــا آن، جهــل بشــر اســت.
از همیــن رو، عمدتــا زنــان دارای دو مشــکل اساســی می باشــند؛ اولیـن آن، نـگاه غلـط و بـد فهمیـدن جایـگاه و ارزش زن و دیگـری، عملکــرد نادرســت در مســائل خانوادگــی اســت.
اگـر در جایـی بـه زنـان ظلـم نمی شـود، بـه دلیـل پایبنـدی مـردان بــه اصــول اخلاقــی و یــا توانمنــدی ویــژه زنــان اســت. در طــول تاریــخ حقارتهایــی علیــه زنــان بــه صــورت خصومــت و دوســتی شــکل گرفتــه اســت؛ کــه گاهــی ایــن خصومتهــا بــا ســلب حــق حیـات، اظهـار نظـر، فعالیـت زندگـی در صحنه هـای اجتمـاع و ایـن دوسـتیها، بـا آوردن زن بـر صحنـه و او را وسـیله عشـرت قـرار دادن اسـت.
بلـه! کامـا درسـت فهمیدیـد. مـا بـه دنبـال کمبودهایـی از جنـس معرفـت، پیشـرفت و شـکوفایی اسـتعدادها هسـتیم و نـه، کمبودهایی بــه اســم آزادی امــا از جنــس بــی بنــد و بــاری. البتــه آنچــه مــورد نیــاز زنــان اســت، آن چیــزی نیســت کــه امــروز بعضــی از قلــم بــه دسـتان و منادیـان تفکـرات ضـد اسـامی و غربـی بـه زبـان جـاری مـی کننـد.
بـه همیـن منظـور بـرای رفـع ظلـم در جامعـه دو راه حل شناسـاندن وظایـف مشـترک و اختصاصـی زن و مـرد و رجـوع بـه جایـگاه حقـوق زن در اسلام پیشـنهاد شـده است.
گاهــی هــدف خانمهــا از احقــاق حــق، رســیدن بــه حــق انســانی و حقیقـی و شـکوفایی اسـتعدادهای آنهاسـت، کـه بـه تکامـل انسـانی نائـل می شـود و گاهـی هـدف از احقـاق حـق، نوعـی جدائـی و رقابـت خصمانـه بیـن زن و مـرد اسـت، کـه نگاهـی کوتـه بینانـه اسـت.
خانمهــا در ایــن عرصــه میتواننــد بــه بهتریــن وجــه جبران کننــده باشـند، چـرا کـه زن بـا ابـزار سـواد و قانـون، اقتـدار خـود را حفـظ می کنـد. اگـر فرهنـگ دفـاع از حـق را آمـوزش ندهیـم، حقوقشـان را از دسـت می دهنـد و یـا از آن سوءاسـتفاده می کننـد، چـرا کـه از حقـوق خـود هیـچ شـناختی ندارنـد. اگـر زن در سـنگر اصلی خـود (خانواده) بتواند مشکلات خــودش را کم کنــد، یقینــا در عرصه اجتماع هـم خواهـد توانسـت؛ چرا کـه اسـتعداد زن ایرانـی و مـرد ایرانـی برتـر اسـت یعنی از متوسـط جهانی بیشـتر اسـت.
نشریه دانشجویی صریح، شماره هفتم ، بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تهران شمال