گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس مهراجی؛ یک سال از شوک خطرآفرینی که کرونا بر جسم نیمه جان نشر وارد کرد میگذرد اگرچه اهالی ادبیات و نشر در روزهای قبل از کرونا هم روزگار خوشی را سپری نمیکردند، اما به لطف حضور این مهمان ناخوانده نفسهایشان بیش از گذشته به شماره افتاد؛ بسیاری از کتابفروشیها کرکرههایشان را پایین کشیدند و برخی ناشرها هم دور چاپ کتابها را تا مدتی خط کشیدند؛ کرونا برای بازار ادبیات و نشر ایران آغازگر چالشها نبود بلکه تشدید کننده معضلاتی و محرومیتهایی بود که ناشرین و کتابفروشها از گذشته با آنها دست و پنجه نرم میکردند.
البته این ویروس ۵ گرمی با وجود تمامی آسیبها و مشکلات جهانی که با خودش به همراه داشت در بخشی از برنامهها و فعالیتهای فرهنگی موجب تحولات چشمگیر و تاثیرگذار شد. در روزها و هفتههای ابتدایی پاندمی کرونا بسیاری از مشاغل از جمله ناشران و کتابفروشیها این شرایط تهدیدآمیز را به فرصتی برای تقویت فروش اینترنتی محصولات خود تبدیل کردند تا بیش از این شاهد خاک خوردن کتابها در انبارها و قفسههایشان نباشند. بازار فروش آنلاین کتاب داغتر از گذشته شد و تخفیفهای صفحات و سایتهای ناشران و کتابفروشیها در فضای مجازی بسیاری از مخاطبان ادبیات را پای خرید اینترنتی کشاند تا دوران قرنطینه را در پناه کتابها کمی آسانتر بگذرانند.
با تعدادی از کتابخوانهای حرفهای که این مدت هیچ چیز مانع خرید کتابشان نشده از طریق فضای مجازی به گفتگو پرداختیم؛ برخی از آنها از تخفیفهای خوب سایتهای کتابفروشی در این مدت میگفتند و حتی معتقد بودند این شرایط و به دنبال آن عدم برگزاری حضوری نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشت ماه، به نفع جیب بسیاری از کتابخوانها تمام شده است چرا که تابحال چنین شرایطی پیش نیامده بود که بتوانند کتابهای مورد نیاز خود را با این حجم از تخفیف به همراه هزینه ارسالی اندک تهیه کنند. البته ناشران و کتابفروشها میگویند فروش اینترنتی کتاب به سطح تبلیغات گستردهتری نیاز دارد تا کتابها در فضای مجازی مطرح شوند در همین راستا در روزگار کرونازده برگزاری پویشهای کتابخوانی و جشن امضاهای اینترنتی تنورش حسابی داغ بود هرچند این موضوع هزینه بسیاری را برای آنها در این مدت به همراه داشته است، اما هر چه باشد بهتر از بیمخاطبی است.
با گذشت یک سال و اندی از دوران همه گیری کرونا، یکی از تغییراتی که بسیاری از افراد را نشانه گرفت، کتابخوانی و مطالعه است. آمارها و مطالعات مختلف حاکی از این امر است که مردم سراسر دنیا در دوران قرنطینه و خانه نشینی زمان بیشتری را برای کتابخوانی اختصاص داده اند. اکنون این پرسش در ذهن ما شکل میگیرد که آیا ایرانیها در این مدت کتابخوانتر شدند؟
متأسفانه هیچوقت آمار دقیق و رسمی از سوی «مرکز آمار ایران» در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشر نشده است. طی سالهای اخیر اعداد ارقام متفاوتی از سوی نهادهای مرتبط مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و کتابخانه ملی در خصوص میزان مطالعه در ایران اراده شده است. آمارهای ضدونقیضی که در آنها سرانه مطالعه هر ایرانی بین ۲ الی ۷۰ دقیقه در روز متغیر است.
گزارش پیمایش ملی «مصرف کالاهای فرهنگی» از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات هم که اوایل دی امسال منتشر شد حاکی از آن است که ۴۶.۷ درصد مردم ایران کتابخوان و اهل مطالعه هستند. نظرسنجی مذکور از افراد غیراهل کتاب اخذ شده و همین مورد نتایج نظرسنجی را عجیبتر میکند.
باید توجه داشت به دلیل نداشتن آمار رسمی و دقیقی از سرانه مطالعه مردم در کشور که دلیل محکمی بر کتابخوانتر شدن مردم یا افزایش فروش کتاب در دوران کرونا باشد، تردید مهمی در این جمعبندی حاکم است. چرا که تحلیل درباره میزان مطالعه کتاب، علاوه بر افزایش فروش اینترنتی و غیرحضوری، به میزان فروش حضوری کتاب و حتی میزان مطالعه کتابهای موجود در کتابخانههای عمومی یا منازل هم بستگی دارد.
در سالی که گذشت خبری از پرسه زدن در راهروهای نمایشگاه کتاب تهران نبود. کرونا این رویداد فرهنگی مهم را هم به تعویق انداخت و موجب شد در سال ۹۹ با شکل و شیوهای متفاوت از سالهای گذشته برگزار شود. نمایشگاه از آن جهت که هر ساله نقدینگی قابل توجهی برای ناشران به همراه دارد اتفاقی حیاتی به شمار میآید و از اوایل سال ۹۹ گمانه زنیهایی درباره برگزاری مجازی این رویداد شنیده میشد تا برخی از خسارات ناشران جبران شود و رونق را به صنعت نشر برگرداند. هر چند این شیوه از برگزاری نمایشگاه قابلیت پوشش تمام برنامههای جنبی یک نمایشگاه را ندارد، اما در شرایط مهآلود روزگار نشر بهبود وضعیت اقتصادی ناشران از هر مسئلهای مهمتر بود و بالاخره در اوایل بهمن ماه به مرحله اجرا رسید و با مجموع فروش یک میلیون و ۲۵۴ هزار نسخه کتاب معادل ارزشی حدود ۶۴ میلیارد تومان به سرانجام رسید.
نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران اگرچه سرآغاز فروش آنلاین یکپارچه در حوزه ادبیات و نشر به شمار میآید، اما با مشکلات فنی و زیرساختی فراوانی همراه بود که باعث شد ناشران در رابطه با این رویداد نظرات متفاوتی را ارائه بدهند.
به طور کلی فرصت نمایشگاه مجازی کتاب تهران برای آن دسته از ناشرانی که در فضای آنلاین و دیجیتال حضور دارند و فعالیت میکند و مخاطب از این طریق آنها را دنبال میکند مغتنم و مطلوب است، اما برای دیگر ناشران که به لحاظ دیدگاههای سنتی و مشکلات زیرساختی با فعالیتها و تبلیغات مجازی بیگانهاند طبیعتاً نمایشگاه مجازی کتاب تهران گردش مالی خاصی را برایشان به دنبال نداشته. این رویداد برای تمام ناشران یک فرصت ارزیابی را فراهم کرد تا دریابند به چه میزان در فضای مجازی شناخته شده هستند و مخاطب از دریچه فضای مجازی چقدر آنها را میشناسند.
نخستین تجربهها همیشه با مشکلات متعددی همراه بوده است نمایشگاه مجازی کتاب تهران نیز در این قاعده مستثنی نبوده و چه بسا فراتر هم رفته است مشکلاتی که تعجب ناشران و خریداران را در چند روز برگزاری نمایشگاه برانگیخت و به گمان برخیها تجربه نمایشگاه مجازی جنوب کرمان به عنوان نسخه آزمایشی نمایشگاه کتاب تهران چندان کارآمد و موثر نبوده و توجه مسئولان را به نکات جزئیتر و جدیتر جلب نکرده است.
در کل میتوان گفت نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران نمونه موفقی نبوده است و میزان فروش حاصل از این رویداد تقریباً ۳۰ درصد از کل فروش نمایشگاه کتاب حضوری بوده و این یعنی تا جبران خسارتها و آسیبهای حوزه نشر فاصله زیادی باقی مانده است. با توجه به گفته ناشران به نظر میرسد اگر نمایشگاه مجازی کتاب تهران با این مشکلات استمرار داشته باشد بسیاری از آنها از حضور در این رویداد صرف نظر خواهند کرد. خانه کتاب به عنوان مجری اصلی این رویداد نیازمند مشورت و تعامل بیشتری با ناشران است تا با آگاهی از نواقص برنامه ریزیهای دقیق تری انجام دهد.
طرح فصلی خانه کتاب طرحی است که از سوی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب با هدف حمایت از کتابفروشان کشور و ترویج فرهنگ کتابخوانی پایهریزی شدهاست. درسال ۹۹ این طرح در چهار دوره برگزار شد و داستان از آن قرار بود که کتاب فروشیهای عضو طرح در سراسر ایران با تخفیفی معادل ۲۰ تا ۲۵ درصد کتابهای خود را عرضه میکردند.
طرحهای فصلی کتاب فرصتی را فراهمکرد تا با بسیاری از کتابفروشان همکلام شویم و به همراه آمار و ارقامی که از فروش این طرح منتشر میشد نظرات کتابفروشان و کتابخوانها را هم درمورد این طرح بشنویم و بدانیم این طرح تاچه اندازه پاسخگوی نیاز متقاضیان کتاب و نقدینگی موردنیاز کتابفروشیها بودهاست.
گفتهها و شنیدهها حاکی از آن است که رد پای مشکلات همیشگی نشر در اینرویداد هم دیده میشود؛ بسیاری از کتابفروشها معتقدند اگر چه در زمان طرحهای تخفیف میزان فروش نسبت به زمانهای دیگر بیشتر است، ولی با بررسی کلیتر اجرای این طرحهای تخفیفی تاثیر بسزایی در تقویت میزان فروش ندارد، زیرا طی برگزاری دورههای متمادی این طرحهای تخفیف خریداران کتاب زمان خرید خود را تغییر داده و غالباً فقط در زمان طرحهای تخفیف خرید کتاب انجام دهم به صورت کلی در فروش سالانه ما تاثیری ندارد بلکه فروش تجمیع و در یک زمان کوتاه انجام میگیرد.
کتاب فروشها میگویند این طرحها باعث وابستگی کامل کتابفروشیها به فروشهای با تخفیف شده و از آنجایی که کتاب حاشیه سود کمی دارد عملا حیاط کتابفروشی بدون وجود این طرحها غیر ممکن شده است. آنها معتقدند با تخفیف دادن مشکل قیمت بالای کتاب حل نمیشود، به علاوه گرفتن کدملی و گذاشتن سقف خرید اصلا جلوه خوبی ندارد و فروشگاههای کتاب بزرگ و جامع در طرح نیستند، این موضوع هم اتفاق خوبی نیست.
طرحهای فصلی کاری برای ترویج نکرده است، مخاطب را بدعادت میکند و عملا هم برای فروشگاه و مخاطب سودمند نیست. علاوه بر این با توجه به آمارها و گزارشات اعلام شده اکثر فروشگاههای کتاب در شهرستانها درگیر طرح نیستند به گونهای که در استان فارس ۹۵ درصد فروشگاههای کتاب عضو طرحهای فصلی خانه کتاب نیستند.
طرح فصلی یارانه کتاب دارای مشکلات زیرساختی فراوانی است که در دورههای قبلی نیز وجود داشته و مسئله تازهای نیست و بسیاری از اهالی ادبیات و نشر با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ از طرفی دیگر ضعف در زمینه اطلاعرسانی و یارانهای که در مقایسه با قیمت کتابها ناچیز است از مهمترین موضوعاتی است که کتابفروشان و خریداران کتاب در صحبتهایشان به آنها اشاره کردند.
شرایط اقتصادی جامعه موجب شده خرید کالاهای فرهنگی به ویژه کتاب برای مردم در اولویتهای پایینتر قرار بگیرد و حتی در بسیاری از خانوادهها فاقد اولویت باشد. طرحهای فصلی در صورت رفع مشکلات زیر ساختی بهبود شرایط اقتصادی را برای ناشران و کتابفروشیها به همراه خواهد داشت. به همین منظور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و «خانهکتاب» برای کمک به چرخه اقتصاد ادبیات نشر باید تمهیدات اصولی تری را بیندیشد.
میتوانگفت در کنار همه این مشکلات و معضلاتی که برای حوزه نشر رقم خورد غایب بودن پررنگ وزارت ارشاد به شدت به چشم میآمد؛ و مثل همیشه خبری از طرحهای جدی حمایتی نبود. مسئولین خانه کتاب به عنوان متولی مستقیم حوزه نشر اوایل سال ۹۹ وعدههای مختلفی برای حمایت از کتاب فروشان و ناشران دادند. وام، طرحهای فصلی و سهمیه کاغذ و پلتفرم الکترونیکی جزو برنامههای حمایتی بودند. با این وجود، اما جز طرحهای فصلی و نمایشگاه مجازی کتاب که در عمل کمک چندانی به اوضاع نابسامان نشر نکرد، عملی نشدند.
همچنین با وجود وعدههای تقریبا عملی نشده آمارها و گزارشهای به روز و رسمیای هم مبنی بر کیفیت و کمیت این طرحهای اجرایی به چشم نمیخورد. تبعات و مشکلات ناشی از کرونا همچنان گریبان حوزه نشر را گرفته و انتظار میرود برنامهها و طرحهای جامعی برای آینده در نظر گرفته شود.