از آنجا که برخی از این جنبشها ادعای اسلامی بودن دارند و البته در کشورهای اسلامی به وقوع پیوستهاند، لازم است بررسی كنیم و ببینیم آیا مبانی اسلامی از منظر کتاب و سنت وجود دارد تا بتوان با این مبانی جنبشها را مورد بررسی قرار داد؟
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»- ریحانه سادات رئیس الساداتی؛ در ماه هاي اخير شاهد وقوع حركت هايي موسوم به جنبش های اجتماعی در نقاط مختلف جهان هستیم كه گستره آن از میدان التحریر قاهره تا وال استریت نيويورك را در بر مي گيرد، اينها همگی جنبش های ظهور یافته ای هستند که با انگیزه های متفاوت و با اهداف گوناگون برپا شده اند؛ پدیده هایی اجتماعی که باید مورد بررسی قرار بگیرند و تحلیل و ارزیابی شوند تا مدلی درست از آنها استنتاج شود.
برای بررسی این پدیده اجتماعی در ابتدا لازم است تعریف جنبش را از منظر جامعه شناسی فهم و نظریات مرتبط با آن را بررسی كرده و سازگاری این جنبش ها را با مبانی نظری مطرح شده، ارزیابی كنیم.
از آنجا که برخی از این جنبش ها ادعای اسلامی بودن دارند و البته در کشورهای اسلامی به وقوع پیوسته اند، لازم است بررسی كنیم و ببینیم آیا مبانی اسلامی از منظر کتاب و سنت وجود دارد تا بتوان با این مبانی جنبش ها را مورد بررسی قرار داد؟ در این را ستا لازم است در سلسله مباحث تحليلي جامعه شناختي بر مسئله جنبش هاي اجتماعي، ابتدا تعریف جنبش در علوم اجتماعی را در این بخش بررسی كرده و ببینیم به چه پدیده ای و با چه ابعادی جنبش مي گویند؟
در دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، جنبش اجتماعی گروهبندی بزرگی از افرادی است که در صدد ایجاد یک فرآیند دگرگونی اجتماعی یا ممانعت از آن هستند، در اين ديدگاه، جنبش های اجتماعی معمولا با نظام موجود در رابطه ستیزه قرار داشته و اغلب با هدفها و شیوه نگرش آنها مخالفت می کنند.
البته در این میان دو دسته جنبش اجتماعی از هم قابل تفکیک می باشد؛ دسته اول جنبش های انقلابی است كه صورت بنیادی و نهادی حرکت است و دسته دوم جنبش های اصلاحی مي باشد كه حرکت معتدل، آرام و متداوم را نشان می دهد؛ زیرا بر خلاف حرکت انقلابی صورتی ناگهانی ندارد و به امحاي مطلق عناصر پیشین نمی انجامد و در آن به جای فرو ریزی یا گسستن ساخت ها، پیوند عناصر و پیدایی ترکیبی ناشی از پدیده های نو و قدیمی دیده می شود.
به نظر می رسد با تعاریف آمده از جنبش به این نتیجه می رسیم که حداقل در ظاهر امر، جنبش های بیداری اسلامی گونه اي از جنبش هاي انقلابی محسوب می شوند که خواستار تغییر بنیادی در سازمان اجتماعی و سیاسی موجود بوده و مهمترین خواست آنان برپایی نظامی كاملا متفاوت از نظام پيشين است.
این وضع در مورد وال استریت و جنبش های مرتبط با آن در دیگر کشورهای اروپایی نیز صدق می کند. گرچه حرکت های موجود را می توان چیزی بین جنبش اجتماعی و جنبش توده ای که در آن مردم در صفوف متفاوت و در مکان های مختلف جغرافیایی بدون سازمان و تا حدود زیادی بدون نقشه و قصد قبلی به اعتراض می پردازند، دانست؛ چرا که در عین بی سازمانی اولیه این حرکت ها شاهدیم هر چه زمان به پیش می رود، این جنبش ها دارای نظم و سازمان می شوند و به گونه ای نظام مند و هماهنگ تر عمل می کنند.
در یادداشت های بعدی به گونه ای تفصیلی تر به مباحث مطرح شده، خواهيم پرداخت و علاوه بر آن چهار نظريه اصلي در باب جنبش های اجتماعی را بررسي كرده و آن ها را مورد ارزیابی قرار خواهيم داد.
منابع:
1- ساروخاني، باقر؛ دايرة المعارف علوم اجتماعي، تهران: كيهان، 1375
2- شایان مهر، علیرضا و دژاکام، تقی؛ دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران: کیهان، 1377 *کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث و دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه الزهرا