گروه دین واندیشه «خبرگزاری دانشجو»، سیده حنانه حسینی؛ حدود صد سال پیش متفکران یهود گفتند:«قوم ما اینهمه سال در انتظار مسیحا خواریها را بر خود هموار کرده است، ولی از وی خبری نیامد، دیگر انتظارمان بهسرآمد و کاسه صبرمان لبریز شد، جا دارد که خود برای پایان دادن به این وضع برخیزیم.»
آنان مکتب صهیونیسم را تآسیس کردند و گفتند که باید خودمان فلسطین را بگیریم ولی عموم یهودیان میگفتند که این کار درست نیست، زیرا طبق باورهای دینی تنها حضرت مسیح(ع) میتواند به چنین کاری دست بزند؛صهیونیسمها گفتند ما برای قیام حضرن مسیح پایگاهی در فلسطین درست میکنیم.
گفتنی است«صهیون» نام کوه بزرگی در اورشلیم و «ایسم» به معنای اعتقاد و مکتب در زبان یهودیت است.
قانع نمودن قومی که قرنها در خیالات واهی به سر برده بودند،کاری بس مشکل بود ولی آنان با صبر و حوصله فراوان، برای این کار تبلیغ فراوانی کردند و مهاجرانی را به فلسطین بردند و بیش از 60 سال پیش دولت غاصب اسرائیل را در اراضی اشغالی بنیان نهادند.
البته هنوز هم اقلیتی ناچیز از یهودیان بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان های مسیحایی میدانند و پیوسته با آنان مخالفت کرده و میگویند بایدبه سنت انتظار ادامه داد.
سرانجام، سواد اعظم یهودیت، صهیونیسم را ازجان و دل پذیرفتند و آنان را رهگشای عصرمسیحا دانستند.از اینرو صهیونیستهای غاصب فلسطین علاوه بر دعاهای مسیحایی مرسوم، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری این رژیم (پنجم ماه ایار عبری) پس از دمیدن در شیپور عبادت اینگونه دعا میکنند:«اراده خداوند ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیدهدم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا، گوش ما را نوازش دهد.»
انجیل و بشارت موعود
بر اساس بشارات فراوانی که در کتاب انجیل آمده حضرت مسیح به دنبال قیام حضرت قائم(عج) در فلسطین آشکار خواهند شد و به یاری آن حضرت خواهند شتافت و پشت سرحضرتش نماز خواهد گذارد تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وی تکلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامی حضرت مهدی(ع)شوند.
از این رو حضرت عیسی مسیح(ع) در آخرین روزهای زندگی به یاران و شاگردان خود توصیهها و سفارشهای بسیاری درباره بازگشت خود به زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیداری و آمادگی فرموده است.
برای نمونه، متن برخی از آن بشارات را که درانجیل آمده است میآوریم:
انجیل متی؛
«عیسی در جواب ایشان گفت: زنهارکسی شما را گمراه نکند ز آن رو که بسی به نام من آمده و خواهندگفت: من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهد کرد و جنگهاو اخبار جنگها را خواهید شنید، زنهار مضطرب نشوید زیرا که وقوع این همه لازم است لیکن هنوز انتها نیست، زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی تفاوت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید...و فورآ پس از مصیبت آن ایام آفتاب تاریک گردد و ماه نورخود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوتهای افلاک متزلزل گردد، آنگاه علامت پسر انسان درآسمان پدید گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینهزنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم آید...»
انجیل مرقس؛
«از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده و دعا کنید زیرا نمیدانیدکه آن وقت کی میشود.مثل کسی که عازم سفر شده خانه خود را واگذار و خادمان خود را قدرت داده هریکی را یه شغلی خاص مقرر نماید و دربان را امر فرماید که بیدار بماند،پس بیدار باشید زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحب خانه بازمیگردد. در شام یا نصفشام یا بانگ خروس یا صبح...مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد، اما آنچه به شما گویم به همه میگویم،بیدار باشید...»
انجیل لوقا؛
«کمرهای خود را بسته،چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت به خانه مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بیدرنگ برای او باز کند، پس شما نیز مستعد باشید، زیرا درساعتی که گمان نمیبرید پسر انسان میآید.»
انجیل یوحنا؛
«و به او قدرت بخشیده است که داوری هم بکند زیرا که پسر انسان است و از این تعجب نکنید زیرا ساعتی میآید که در آن جمیع کسانیکه درقبور میباشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهندآمد،هرکه اعمال نیکو کرد برای قیامت حیات ، و هرکه اعمال بد کرد به جهت قیامت داوری.»
مکاشفه یوحنا؛
«و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد، زنی که آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از 12ستاره است و آبستن بوده، از درد و عزاب زاییدن فریاد بر میآورد وعلامت دیگر در آسمان پدیدآمد که اینک اژدهای بزرگ آتشگون که او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر؛ و دمش ثلث ستارگان آسمان راکشیده و آنها را بر زمین میریزد و اژدها پیش آن زن بایستد، تاچون بزاید فرزند او را ببلعد، پس پسر نرینه را زایید که همه امتهای زمین را یه عصای آهنین حکمرانی خواهدکرد و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد...»
با اندکی تآمل درآیات مذکور این نتیجه به دست میآید که شخص مورد بشارت درمکاشفه یاد شده بزرگترین مولود جهان انسانیت حضرت مهدی(ع)است، که در زمان نامعلومی از پشت پرده غیبت با شمشیر ظاهرشده و بر بشریت حکومت خواهد کرد.
انتظار و بهداشت روان؛
در قله هرم اعتقاد شیعه، عقیده به مهدویت و انتظار برای ظهور و در نهایت حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است. بنابراین رابطه انتظار و بهداشت روان، در حقیقت مبتنی بر رابطه دین و باورهای دینی با بهداشت روان است.
باورهای دینی از طریق تغذیه روحی،معنابخشی به زندگی، اتصال به منابع قدرت،تخلیه هیجانی و ... زمینههای آرامش و بهداشت روان را فراهم میکند.
«انتظار» علاوه بر اینکه از ابتلا به بیماریهای روانی جلوگیری میکند، بلکه زمینه رشد و ارتقاء توانمندیهای فرد را در ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی فراهم میسازد.
وقتی حالت انتظار در فردی پدید میآید، میشود«امید،آمادگی و اشتیاق» را در خود تجربه کرد. انتظار نور، عدالت و امید را در دل انسان زنده میکند، آمادگی برای انتظار نیز به این معناست که توانایی بردباری بر تآخیرها و شکیبایی ناشی از مشکلات غیبت را داشته باشیم و گواه صادق بر انتظار، شور و اشتیاق است که از یکسو درغم فراغ و از سوی دیگردر شوق وصال است.
منابع:
1-نشریه موعود،شماره11
2-کتاب مقدس،انجیل متی،ص 41،باب 24
3-انجیل لوقا،ص 116،باب 12
4-مرقس،ص 77،باب13
5-انجیل یوحنا،ص 152،باب 5
6-مکاشفه یوحنا،ص 408، باب 12
7-بشارت عهدین،265
8-فرهنگ الفبایی مهدویت،مجتبی تونهای