گروه بینالملل «خبرگزاری دانشجو» - محمد محسن فایضی؛ تقریباً در آستانه سالگرد جنگ 22 روزه در سال 2006، شاهد حملات موشکی و جنگنده های ارتش اسرائیل به نوار غزه به بهانه حفظ امنیت شهرک نشینان اسرائیلی از موشک های حماس هستیم.
در این مقاله سعی می کنیم ابتدا با بررسی گزینه های احتمالی از اهداف رژیم اشغالگر قدس، دلایلی مبنی بر اشتباهات استراتژیک و تبعات این جنگ برای اسرائیل را در این برهه از زمان بررسی کنیم:
اهداف و دلایل اسرائیل از حمله به غزه
1. سرپوش گذاشتن بر شکست در سوریه و معرفی مصر به عنوان تصمیم ساز مقاومت و فلسطین به جای سوریه:
با گذشت 18 ماه از ناآرامی های سوریه و دخالت آشکار مخالفان محور مقاومت و اسرائیل در این درگیری ها و عدم موفقیت در سرنگونی بشار اسد و جدا کردن سوریه از محور مقاومت به دنبال جبران این شکست هستند لذا با حمله به سودان و غزه سعی در سرپوش گذاشتن بر شکست در سوریه هستند.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما یکی از سناریوهای احتمالی نجات دادن دولت مرسی از فشارهای داخلی به دلیل فرستادن سفیر به همران هامه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ویژه محمد مرسی به اسرائیل است؛ ورود نخست وزیر مصر و پیام تند و قاطع مرسی به اسرائیل و تلاش برای آتش بس بخشی از این سناریوست.
مطرح شدن مصر جدید به عنوان اولین حامی مقاومت (مخصوصاً در شرایطی که حماسی ها بنا به دلایلی از دمشق رفته اند و درگیری های داخلی سوریه اجازه حضور سوریه در جنگ همانند مقاومت 22 و 33 روزه را نمی دهد) کمک بزرگی به روند سازش و صلح می کند؛ زیرا محمد مرسی طی این مدت اثبات کرده است همانند بشار اسد اعتقادی به مقاومت در هر شرایطی و بازگشت آوارگان و عدم به رسمیت شناختن اسرائیل تا نابودی این رژیم ندارد.
2. سرپوش گذاشتن بر چالش های سیاسی و اقتصادی درونی اسرائیل:
نزدیک شدن اسرائیل به انتخابات زودهنگام پارلمانی در شرایط خاص اقتصادی که منجر به تظاهرات گسترده در مناطق اشغالی شده، فضای ویژه ای را برای حزب شیمون پرز ایجاد کرده است، لذا سعی دارند با حمله به غزه و ترور شخصیت های مقاومت توجه افکار عمومی را به دشمن خارجی جلب کرده و اعتماد افکار عمومی را بدست بیاورند.
3. حذف شخصیت های مقاومت برای کمک به سناریوی صلح و سازش در منطقه:
در نخستین روز از حملات، شاهد ترور ابراهیم الجعبری، معاون فرمانده کل گردان های قسام (شاخه نظامی حماس) که یکی از شخصیت های شاخص مقاومت فلسطین در جنگ 22 روزه و مقاومت حماس در سال های گذشته می باشد، بودیم.
همچنین ترورهای ناکام اسماعیل هنیه، نخست وزیر مردمی حماس و محمود الزهار، عضو ارشد حماس دلایل محکمی بر این سناریو به عنوان آخرین راهکار برای به سازش بردن محور مقاومت است.
در سومین روز از حملات وزیر راه و ترابری رژیم اشغالگر قدس اعتراف کرد که هدف از حمله به غزه، ترور هنیه و الزهار است.
اما دلایلی بر اشتباه استراتژیکی اسرائیل و غرب
1. بازگشت نگاه های منطقه به فلسطین:
بزرگترین اشتباه رژیم اشغالگر قدس برای تصمیم حمله به غزه بازگشت کانون اخبار منطقه از مصر و سوریه به فلسطین، مخصوصاً پس از وقوع اتفاقات بیداری اسلامی و ناآرامی های سوریه طی دو سال گذشته است.
ظاهراً مخالفان محور مقاومت از حساسیت مردم عرب و منطقه بر مسئله فلسطین و کشتار رژیم اشغالگر قدس در تصمیم گیری هایشان غافل مانده اند.
بازگشت نگاه ها به فلسطین بار دیگر روحیه مقاومت و استکبارستیزی را زنده می کند و این بزرگترین پیروزی برای محور مقاومت در برهه ای است که غرب به دنبال به انحراف کشیدن بیداری اسلامی است.
2.ناامنی بیشتر منطقه، زمینه ساز سقوط عربستان، بحرین و اردن به عنوان مخالفان محور مقاومت:
محکومیت اردن و امارات و پیشنهاد خویشتنداری و آتش بس توسط اتحادیه عرب و سکوت همراه با ترس عربستان، نشان از نگرانی کشورهای عربی از کشیده شدن ناآرامی ها و روحیه مقاومت به دلیل حمله به غزه، به مردم کشورهای خودشان دارد سقوط حامیان غرب و روند منطقه به سوی مقاومت به جای سازش را سرعت می بخشد.
نتیجه
این حمله هر چند برای اسرائیل امتیازاتی از جمله ترور شخصیت های مقاومت و جایگزین شدن مصر (به واسطه میانجیگری صوری) به جای سوریه و کاهش چالش های داخلی داشته باشد، اما شکستی بزرگ و تاریخی برایش به دنبال خواهد داشت؛ زنده ماندن روحیه مقاومت به جای سازش ملت های منطقه که رمز عبور از پیچ تاریخی است.