به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، از زمانی که جعفر توفیقی در مرداد سال گذشته و پس از رای عدم اعتماد مجلس به میلی منفرد، سکاندار سرپرستی دانشگاههای کشور شد، تعداد زیادی از روسای این دانشگاهها از کار برکنار شدند. درست از همان موقع یعنی مرداد ۹۲ تا امروز که حدود ۱۸ ماه گذشته است؛ هنوز بیش از ۲۰ دانشگاه بزرگ کشور از جمله دانشگاه تهران و اصفهان با سرپرست اداره میشوند.
پس از اتفاقات پر فرازونشیب دوران کوتاه وزارت فرجی دانا و حضور فرهادی در مسند ریاست وزارت علوم، گمانه زنیها برای روشن شدن وضعیت دانشگاههای کشور آغاز شد.
در همین راستا، اوایل دی ماه سال جاری، منصور کبگانیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، از تذکر این شورا برای انتخاب سریعتر ریاست دانشگاهها به وزیر علوم خبرداد و تاکید کرد که وی نیز قول داده تا سریعتر دانشگاهها را از این بنبست خارج کند؛ زیرا برخی از سرپرستهای دانشگاهها مدت زیادی به عنوان سرپرست بودهاند و برخی از سرپرستها نیز براساس هماهنگی با شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار بود تغییر کنند.
پس از اعلام این موضوع در دهم دی ماه ۹۳ قرار بود صلاحیت هفت رئیس دانشگاه در جلسه روز سهشنبه ۱۶ دیماه شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی شود، که به دلیل عدم هماهنگی با زمان جلسه روسای قوا کنسل شد و مجددا بنابر بررسی این موضوع در جلسه روز سهشنبه ۳۰ دی قرار گرفت.
قهر و دعوا، عدم برگزاری و موضوعات غیر اورژانسی همه حاشیه های جلسات شورای انقلاب فرهنگی
اما انگار این قصه سر دراز داشت و نه تنها در جلسه بعدی شورای عالی انقلاب فرهنگی یعنی هفتم بهمن ماه بررسی نشد؛ بلکه، موضوع بلاتکلیفی روسای دانشگاهها در جلسه تشکیل نشده ۱۴ بهمن ماه به دلیل حضور روحانی در اصفهان و نیز جلسات ۲۱ و ۲۸ به دلیل بررسی سایر موضوعات در دستور کار قرار نگرفت.
با وجود اینکه تا کنون نزدیک به دو ماه است که از قول وزیر علوم برای سر و سامان دادن به وضع دانشگاههای کشور میگذرد، شاید تشکیل نشدن جلسات منظم شورا یا پرداختن به موضوعات غیرضروری و حتی ماجرای قهر حسن روحانی بدلیل ناراحتی از مباحث مطرح شده در یکی از جلسات این شورا، پیام های خاصی را به مخاطب القا کند.
شاید با وجود جدیت شورا در بررسی وضعیت دانشگاههای کشور و قول مساعد وزیر علوم خیلی عادی به نظر نرسد که درست در همین زمان تعدادی از جلسات شورا تشکیل نشده یا به حاشیه کشیده شده و یا به موضوعاتی بپردازد که نیاز اورژانسی کشور تلقی نمی شوند. و این اتفاق درست در زمانی رخ میدهد که از ابتدای شکل گیری دولت یازدهم، تقریبا در پایان همه جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی لیستی از اسامی روسای تائید شده شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی مخبر دزفولی اعلام میشد.
دانشگاههای بیرئیس، رؤسای کم حوصله و طعم شیرین کلید اعتدال
اما به یکباره با تذکر زمانی و گزینهای شورا به وزیر علوم، مسیر جلسات تغییر کرده، تعطیل میشود یا با اختلاف نظرات منجر به قهر و ترک جلسه از سوی اعضا و یا حتی رئیس شورا عالی انقلاب فرهنگی میشود و دیگر خبری از روسای تائید شده دانشگاهی نیست.
به هر حال باید پذیرفت که بلاتکلیفی در دانشگاههای بزرگ کشور موج میزند، نه کارمندان و مدیران میانی دانشگاهی تکلیف خود را میدانند نه دانشجویان و تشکلهای دانشجویی با وضعیت روشنی برای فعالیتهای پژوهشی، علمی و فرهنگی خود همراه هستند. البته هم روسای جدید دانشگاهی و هم سرپرستان کمحوصله، به خوبی طعم کلید اعتدال را به مسئولان سابق دانشگاه محل فعالیتشان چشاندهاند و سیلی از تغییرات حتی در دانشگاههای بلاتکلیف، رخ داده و فضای بی ثباتی این دانشگاه ها را دو چندان کرده است.
از طرفی علاوه بر لزوم همکاری همه مسئولان با مدیران قوه مجریه کشور، مسئولان بخشهای اجرایی نیز باید توجه داشته باشند، رای مردم برای فعالیت با نظارت بخشها و دستگاههای نظارتی و قضایی همراه است و همانطور که از اعتماد ملت خرسند هستیم، نظارت و رصد فعالیتها از سوی نمایندگان مردم در بخشهای مختلف نیز نباید موجبات آزردگی خاطر مدیران و مسئولان اجرایی کشور شود.
چراکه نظارت و مشورت جزئی از راهکارهای تصمیم گیری درست و صحیح است و تنها در این شرایط است که منافع ملی محقق می شود، نه اینکه با اخم و قهر و عصبانیت و برداشتهای غلط از انجام وظیفه سایر مسئولین، موجبات عقب افتادن کارهای کشور و به بن بست رسیدن جلسات شود.
قرار نیست که در کوران فعالیتها و اظهارنظرهای مختلف کسی از تفاوت آرا و اندیشههای دیگران با نظراتش گلایه مند شود، آن هم در دورانی که نظرات مختلف و شنیدن آن یک ژست پر مخاطب و یک کلاس اجتماعی است. و البته چنین رخدادهایی نشان می دهد که حفظ این کلاس اجتماعی و به کاربردن لغاط پرطمطراق با عمل به اصل آزادی بیان و احترام به اندیشههای مخالف از زمین تا آسمان فاصله دارد و البته بسی سخت و طاقت فرساست.