گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»- یادداشت دانشجویی*؛ آن زماني که گمانه ي حضور روحاني در انتخابات ۹۲ به واقعيت مبدل شد، هنوز خيلي از کارشناسان و صاحبان فکر (باتوجه به سوابق و نوع نگرش خاص ايشان درحوزه اقتصاد و اهتمام جدي به منش اشرافي گري و...) حتي کمترين احتمال در خصوص پيروزي وی در انتخابات را کاملا غير کارشناسي و غيرمنطقي قلمداد ميکردند.
اما اين احتمال به وقوع پيوست! منتها نه بخاطر افتخار ايشان به تدابير هسته اي سال ۸۳-۸۲ (بخوانيد عقب نشيني هاي کرنش مآبانه) و نه به خاطر اعتقاد ايشان به اقتصاد نئوکينزي ( که حتي در خود آمريکا و اروپا نيز ناکارآمدي و چالش آفريني آن در اقتصاد کشور به اثبات رسيده است) و نه بخاطر اهتمام ويژه ايشان و اطرافيانشان به طبقه اشراف و نه بخاطر خيلي از شاخصه هاي ديگري که هر کدامشان براي سلب مقبوليت مردمي يک شخصيت سياسي مقبول کافيست؛ بلکه بخاطر شعارهاي زيبا و ادعاهاي انتخاباتي اي بود که شخص روحاني با توجه به آگاهي کامل نسبت به نياز جامعه درحوزه معيشت و اقتصاد مطرح کرده بود.
آقاي روحاني به خوبي مي دانست که اگر قرار باشد تا حافظه تاريخي مردم در خصوص عملکرد ضعيف ايشان در حوزه هسته اي و تفکرات گفتماني غيرمردمي شان در حوزه اقتصاد سرمايه داري کمرنگ شود، بايد متوسل به شعارهاي زيبا و ادعاهاي بزرگ شد، ولو با علم به ناتواني خود در اثبات به ادعاها و شعارهاي مطروحه!
و الآن دوسال است که از تشکيل دولت يازدهم سپري شده و چشمان اميدوار ملت ايران همچنان منتظر عملي شدن ابتدايي ترين وعده هاي انتخاباتي اين شيخ تدبير و اميد!
اما، دولت يازدهم شايد نتوانسته باشد که از ملت شريف و قانع و مجلس محترم و مقام معظم رهبري و خيل عظيمي از کارشناسان سياسي و اقتصادي و فرهنگي و علمي (حتي در بسياري موارد کارشناسان همسوي با خود) کارنامه قبولي بگيرد، اما توانسته اين کابينه را در جهتي که مطلوب رسيدن به يک توافق نامطلوب هسته اي ست، بکار ببندد و براي هر کدامشان (از وزير علوم و اقتصاد و صنعت گرفته تا معاونت محيط زيست و زنان و خانواده!) در پازل منويات سياسي خويش کار ويژه اي تعريف کند.
به طوري که حتي نمره منفي عملکرد اين بدنه ناکارآمد را در افکار عمومي به مقوله تحريم گره زده و با چرخشي ۱۸۰ درجه اي نسبت به اظهارات خود در سال۹۱، تمام مشکلات و معضلات اقتصادي و سياسي و فرهنگي کشور را متاثر از تحريم ها بداند!
بله متاسفانه سابقه دوساله دولت محترم بيانگر اين است که اين کابينه، قبل از اينکه به فکر برآورده کردن مطالبات به حق و خدمت به مردم و رفع کاستي هاي کشور باشد، به فکر اثبات ادعاي کارآمدي گفتمان تعامل با استکبارست. متاسفانه غير از وزارت پرکار بهداشت، رويه غالب وزراتخانه ها و معاونت هاي دولت تدبير و اميد اينگونه بوده است.
از جمله اين وزارتخانه ها، وزارتخانه علوم مي باشد که در دو سال گذشته يکي از پرماجراترين و پرحاشيه ترين کارنامه ها را به خود اختصاص داده. البته تغيير وزراي علوم ( آنهم با واکنش بجا و خيرخواهانه مجلس محترم) شايد در تغيير رفتار غيرهمسومنشانه راس وزارتخانه اثراتي داشته است، ولي جهت گيري ها و سياست هاي اين وزارتخانه همچنان کما في السابق اعمال مي شود.
اما چرا ؟! چرا دولت ناگزير از سياسي کاري و حاشيه پردازي درفضاي دانشگاه هاست؟
دولت ناگزير از سياست بازي هاست، به اين خاطر که از ابتداي شروع به کار خود از تيرماه سال ۹۲ دغدغه تداوم دولت خود در چهار سال دوم را در ذهن مي پروراند و سوداي اين پيروزي مجدد در نظر دولت اتکال زيادي دارد به ايجاد پايگاه هاي اجتماعي، ولو به قيمت ترويج موسيقي زنده غيرارزشي، ولو به قيمت اهمال و تسامح در ذبح کردن ارزش هاي ديني و حتي هنجارهاي محيط دانشگاهي و حتي به قيمت انحراف قطار دانشگاه از ريل پيشرفت علمي و در نتيجه کاهش شتاب علمي.
دولت ناگزير به اين حاشيه پردازي ست، چرا که در يک اشتباه محاسباتی فاحش، تداوم مقبوليت خود را تا حدي مقروض همراهي جريان اصلاحات و ساير اپوزيسيون هاي راديکال سياسي مي داند و ناچار (و البته شايد هم با رضايت قلبي) با بذل و بخشش برخي از وزارتخانه ها ازجمله وزارتخانه علوم سعي در استمرار همراهي اين قشر قليل و غيرمقبول از خود دارد.
و درنهايت دولت ناگزير از حاشيه سازي و سياست بازي در دانشگاه هاست، چراکه براي يک دولت کهنسال و ناکارآمد درحوزه سياست و اقتصاد و فرهنگ و... بدترين چيز، وجود افکار و اذهان بابصيرت و تيزبين و مطالبه گر دانشجويان است. بنابراين دولت انتقادناپذير، براي انحراف اين افکار و اذهان، ناچار و ناگزير به حاشيه پردازي و سياست بازي در دانشگاه هاست.
*امیر سادات کرمی، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد بابل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.