گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی* امام خمینی (ره) که قبل از سفر به ایران درنوفل لوشاتو بسر می برد(این منطقه کوچک ازجغرافیای کشور فرانسه را به پایتخت جهان تبدیل کرده بود)، عظمتی بود که در قلب اندیشه های لیبرالی و متضاد با آموزه های اسلامی فرصت و اراده هر کاری را از دشمنان خود گرفته بود، سیاستمداری که درس سیاست در مکتب نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه" علیهم السلام" را فرا گرفته بود؛
خدا ترسی، که از هیاهو وعّده و عُده دشمنان انقلاب هیچ ابایی به خود راه نمی داد و سعادت خود و پیروانش را در تکلیف به ادای دین میدانست، مجاهدی نستوه! که بعد از پانزده سال نفی بلد، بهترین هدیه را برای مردمان مسلمان آورده بود و قطره ای ازدریای نهضت محمدی (ص) بود و بسان جدش فریاد برآورد " الیوم یوم الرحمت " براستی چه اتفاقی افتاده بود؟ که تمام تحلیگران خرد و کلان از درک آن عاجز ماندند. دم مسیحایی بود ؟ که برای دمیدن روح درکالبد مردگان؟ یا ابراهیمی که برای شکستن بت ها به بتکده آمده بود؟
مردمانی که کمر همت بسته بودند، تا انقلابی نستوه را یاری نمایند و خاک پای او را توتیای چشمان خود سازند، و بیعت نمو دند تا بسان نهضت صدراسلام دربدر، احد و خندق همراه وهم افزا با رهبر خود، درهمه صحنه ها حاضر باشند و سیزده کیلومتر آمدنش را با حضور خود فرش نمودند، تا جهانیان بفهمند، ملت ایران آستین همت را بالا زده است، تا درفضای تاریک افول آموزه های دین " خدا " حکومت اسلامی را تثبیت و آن را عینیت بخشد و طعم شیرین نظام اسلامی را بچشد.
دوازدهم بهمن ماه 1357سالروز ورود رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، زلزله ای اتفاق افتاد، که شالوده اساسی نظام های لیبرالی و سوسیالی و کمونیستی و مسیحیان صهیونیست را لرزاند و آنان را گیج و مبهوت کرد، همه کسانی که آن صحنه انقلابی را دیده اند و با تاریخ اسلام آشنایی دارند، قطع و یقین نظام پادشاهی و سازمان مخوف و جاسوسی ساواک را بسان ابوسفیانی تجسم کرده اند که درغزوه فتح مکه بی ارداده لشکریان محمد (ص) را به نظاره نشسته بود و از انجام هرعملی عاجز و ناتوان بودند براستی اینان را چه شده بود، که در مقابل سیل خروشان ملت مسلمان ایران و مقتدای مقتدرش تسلیم شدند؟
همه افراد از مرد و زن، پیر و جوان خیابانهای تهران را از وجود خویش فرش نمودند، تا بیعت خود را با نائب امام عصر خویش ببندند و حقا که به این لحاظ صادق و وفا دارمانند و اگر او ابراهیم وار از خون اسماعیلش برای ترویج دین "خدا" مایه گذاشت، ملت وفادارش در همه مراحل با او و میراث گرانبهایش ماندند و ازهیچ چیز، حتی شهادت فرزندانش دراین راستا دریغ نکردند.
آفرین برآنان که کارنامه مقبولی ازاین جهت دارند، واقعیت این است، این مردمان با رهبر وانقلاب خود ماندند، و در بحران خرد و کلان از کودتا گرفته تا دفاع مقدس و خیانت خواص از این مسیر جدا نشدند وهمه می دانیم که در دی ماه سال 88 از میراث ارزشمند امام و مقتدای خویش فتنه زدایی کردند و با او میثاق بستند و بسان دوازدهم بهمن ماه با رهبر معظم انقلاب اسلامی بیعت مجدد به عمل آوردند که پاسدار میراث گرانبهای ولایت فقیه باشند.
پیشوای بزرگی آمده بود که بعد ازعنایت الهی محوراصلی فرمایشاتش مردم واتحاد بود و در بدو ورودش فرمود: من از عواطف طبقات مختلف مردم تشکر می کنم و بار مردم بر دوش من گرانی می کند، که نمی توانم جبران کنم ما باید ازهمه طبقات ملت تشکر کنیم پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه مسلمین بوده است، وحدت کلمه اقلیت های مذهبی با مسلمین و وحدت طبقه روحانی و سیاسی همه باید این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است آن را از دست ندهیم و خدای ناخواسته شیاطین بین صفوف شما تفرقه بیاندازند.
این فرمایشات،همانند موجی خروشان براندیشه ها و نظریه های مادی گرایانه غرب و شرق فرود آمد و بعد از فرار محمدرضا شاه از ایران و بازگشت امام خمینی (ره) به کشورهمه مجبورشدند این واقعیت را درساختار نظام بین الملل بپذیرند.اکنون سی و هشت سال از آن تاریخ می گذرد و ملت ایران سرافراز از پیروزی انقلاب خود در مسیر رسیدن به اهداف خود قرار گرفته و ملت های مسلمان منطقه در تلاشند مولفه های الگوساز انقلاب اسلامی در جغرافیای خود کپی برداری نمایند .
بار خدایا از مسافر دوازدهم بهمن ماه، امام و مقتدای خویش یاد گرفته ایم که کسی را لعن و نفرین نکنینم، پس از درگاه
کبریاییت خواهانیم دشمنان این انقلاب را به راه راست همان که سعادت و کمال بشردراندیشه امام خمینی(ره ) است هدایت
فرما.
فاطمه امیری - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.