دروس معارف از مهم ترين و تاثير گذار ترين دروسي هستند كه دانشجويان در دوران تحصيل خود آنها را فرا مي گيرند اما دانشجويان معتقدند ...
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛ به مناسبت هفته آموزش و اهمیت درس معارف در دانشگاه و مشکلات پیش روی این درس، نشست صمیمانه ای با دانشجویان دانشگاه های مختلف برگزار شد که در این نشست مسائل مرتبط با درس معارف مورد بررسی قرار گرفت.
این نشست دانشجویی با محوریت بررسی مشکلات و معضلات در معارف اسلامی با حضور زهرا یاور احمدی، دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی؛ حميد بالایی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق دانشگاه امام صادق؛ كاظم منظورالاجداد، دانشجوی کارشناسی فیزیک دانشگاه تهران؛ عقيله شهرستانی، دانشجوی كارشناسي ارشد مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ مرضيه هاشم نژاد، دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه تهران و علي خواجه، دانشجوی كارشناسي ارشد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت مدرس در این خبرگزاری برگزار شد.
-«خبرگزاري دانشجو» ارزیابی شما از وضعیت حال حاضر دروس معارف در دانشگاه ها چیست؟
دروس معارف اسلامی جامع و مانع نیست
بالایی: چيزي كه ابتدا بايد به آن توجه كرد، اين است كه هدف از گذاشتن درس معارف به عنوان دروس عمومي در دانشگاه هاي كشور چيست؟ شايد هدف شوراي عالي انقلاب فرهنگی از گنجاندن اين درس اين بوده كه اين درس باعث تربيت صحيح دانشجويان در محيط دانشگاه شود.
معارف اسلامي در دانشگاه های کشور در مباحث و موضوعاتي ارائه شده و در مباحث و موضوعاتي ارائه نشده است که بر این اساس، درس معارف در بحث مرتبط با امام شناسي كه از اركان اصلي مكتب شيعه است، به صورت چشم گیری وارد نشده و این موضع خلع جدی در این درس است.
دروس معارفی که در دانشگاه ها ارائه مي شود، توان رفتار سازي ندارد، بلكه رفتار سوز هم است
دروس معارف اسلامي كه در دانشگاه ها وجود دارد، جامع و مانع نيست و تنها به بخشي از مسائل مي پردازد که این امر بايد در بازنگري ها مدنظر قرار گرفته شود. دروس معارفی که در دانشگاه ها ارائه مي شود، توان رفتار سازي ندارد، بلكه رفتار سوز هم است.
از اينجا است كه آفت درس معارف در دانشگاه ها آغاز مي شود. شايد در مرحله پذيرش دروس بتوانند به نوعي مباني را تبيین كنند، اما در مرحله التزام دروس كارايي چنداني ندارند.
در مرحله التزام آنچه مهم است، جبر و فضاي فرهنگي حاكم است و این سوال به ذهن می رسد که آیا فضاي فرهنگي دانشگاه متاثر از فضاي انديشه اي است؟ اينكه فضاي حاكم انديشه اي را تبيين كند در توجه به فضاي فرهنگي دانشگاه بسيار مهم است.
آسيب ديگري كه در دروس معارف و نحوه ارائه آنها در دانشگاه ها وجود دارد، همين مشكلات آموزشي است و به نوعي پیش بردن افراد به سمت سکولاریته است؛ چرا كه در تربيت اسلامي اعتقاد بر اين است كه پيوند مسائل ديني با تمام عرصه هاي زندگي و شخصي است، ولي متاسفانه در نظام آموزش عالي ما به اين امر توجه نشده و هميشه فضاي دروس معارف از دروس تخصصي جدا شده است.
بر این اساس شكست محتوايي ايجاد شده و خود به خود ما را به سمت سكولاريته پيش برده كه اين امر يك آفت جدي است كه بايد مدنظر قرار گيرد.
وقتي استادي نداريم كه ملتزم به معارف اسلامي در حد مطلوب باشند خيلي نبايد توقع داشت كه اين استاد التزام در افراد داشته باشد.
يك آفت جدي ديگر اساتيد هستند كه نه تنها الزامي را براي دانشجو به ارمغان نمی آوردند، بلكه باعث فرار دانشجویان از این درس نيز مي شوند. وقتي استاد معارفي داريم كه خودش به رفتار ملتزم نيست اين مشكل به وجود مي آورد. وقتي استادي نداريم كه ملتزم به معارف اسلامي در حد مطلوب باشند خيلي نبايد توقع داشت كه اين استاد التزام در افراد داشته باشد.ما نتوانستيم ظرف 30 سال گذشته به تربيت نسل هاي خوبي از اساتيد اين درس برسيم و اين مشكل بايد از طريق وزارت علوم به صورت مقتضي پرداخته شود و اين در حالي است كه تربيت اين نيروها بسيار سخت است.
دروس معارف در نسبتی با رشتههای تخصصی مورد توجه قرار گیرند
دروس معارف اسلامي در نسبتي با رشته هاي تخصصي نیز بايد مورد توجه قرار گيرد و در آن نسبت بايد بخشی از حجم این دروس دارای نوسان و تغيير باشد. فضاي علوم انساني بشدت متفاوت از فضاي فني و مهندسي و علوم پزشكي است كه معارف اسلامي متناسب با آنها در يك سطح مشترك و در سطوح بالاتر متفاوت است.
شايد يكي از موضوعاتي كه معارف اسلامي در دانشگاه هاي ما جواب نمي دهد، اين است كه ما براي همه يك نسخه واحد پيچيدم و فكر مي كنيم همه با اين نسخه واحد تبديل به اشرف مخلوقات مي شوند. در فضاي تخصصي علوم پزشكي چيزي كه از آن رنج مي بريم، عدم انطباق قشر متخصصين و فضاي علوم پزشكي به احكام ابتدايي اسلام است و اين يك آفت است.
معارف اسلامي كه براي اين قشر قرار است ارائه شود بايد نسبت وسيعي با مشكلات روزمره اجتماعي اين افراد نيز داشته باشد. فضاي فني و مهندسي يك فضاي كاركرد گرايي صرف است كه اگر كسي به دنبال فضاي كاركرد گرايي نباشد، سئوال مي كند بايد نسبت معارف اسلامي با فني و مهندسي جوري باشد كه اين فضاي كاركردگرايي را پر كند.
معارف اسلامي در نسبت با علوم انساني دنبال مباني ساختن علوم انساني متصور است و در رشته هاي فني و مهندسي و پزشكي به عنوان التزامات ديني صرف نگاه مي شود، در علوم انساني به يك نگاه علمي ويژه هم نگاه مي شود.
محتوای دروس معارف کیفی نبوده و متعارف با نیاز جامعه تدوین نشده است
یاور احمدی: تعداد واحدهای درس معارف مناسب است، اما از لحاظ کیفیت مطالب کاربردی نیست و مطابي نيست كه مورد نیاز روز جامعه، بخصوص در گروه علوم پزشکی باشد.
درس های معارفی که دانشجویان می خوانند بی ارتباط است و دانشجوها هم بر این اساس بی انگیزه سر کلاس ها حاضر می شوند و با وجود حضور برخي اساتيد به نام در اين حوزه ها، در القا این انگیزه کاری را از پیش نبرده اند، بنابراين لازم است بخشی از دروس معارف دانشگاه ها برای هر گروه متناسب با حوزه آموزشی تدریس شود. درس تفسير قرآن، تفسير نهج البلاغه هم است. تفكيك كردن قرآن از نهج البلاغه درست نيست. بايد اين درس طوري باشد كه قرآن و نهج البلاغه با هم عنوان مي شود.
نكته ديگر اينكه از طرف دانشگاه ما درسي برگزار شد با نام حكمت عملي و باليني، كه استدلال آن اين بود كه پزشكان در قديم حكيم بودند و بايد تلاش كنيم در حال حاضر هم اين اتفاق بيفتد. به نظرم اگر اين درس در گروه معارف پيگيري مي شد عاقبت بهتري پيدا مي كرد.
جو كلاس معارف در دانشگاه علوم پزشکی با دبیرستان فرقی نمیکند
هاشم نژاد: جو كلاس در دانشگاه علوم پزشکی با دبیرستان فرقی نمی کند. ما درس معارف یک و دو را داریم که کمیت آن باید درباره اصول و فروع دین باید باشد و این موضوع را تبیین کند، اما جوی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران ايجا شده با دبیرستان هیچ فرقی نمی کند.
استاد جزوه ای به دانشجویان ارائه می کند و بر این اساس دانشجویان باید این جزوه را مطالعه کنند که این جزوه بار علمی زيادي ندارد که نهایت این موضوع انجام امتحان تستی است و فردی که این جزوه را بیشتر حفظ کرده باشد بالاترین نمره را از استاد دریافت می کند.
با وجود تعداد زياد واحدهاي دروس معارف، همچنان کارگاه های تخصصی مرتبط با موضوعات اين دروس در دانشگاه ها ایجاد مي شود.استاد معارف ما رشته اش حقوق بود و با هدف درس همخوانی نداشت، بنابراين با توجه به واحدهایی که برای درس معارف به دانشجویان ارائه می شود، همچنان نیازمند یکسری کارگاه ها با موضوعات ولایت فقیه و انقلاب هستیم که در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام می شود.
این در صورتی است که اگر استادان این کارگاه ها در گروه معارف دانشگاه ها وارد شوند این همه وقت و انرژی صرف نخواهد شد.
همچنین سئوالات امتحانی درس معارف باید طوری طراحی شود که دانشجویان حس کنند در خصوص عقایدشان از آنها سئوال می شود. درس متون اسلامی باید در مورد قرآن و نهج البلاغه باشد که متاسفانه استاد این درس صرف و نحوه عربی به دانشجویان آموزش می داد.
آن چیزی که باید از این درس دریافت می شد به دانشجویان ارائه نشد. باید در این درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه ارائه شود.
روش آموزش معارف باید متناسب با رشته دانشجویان باشد؛ مثلا دانشجويان رشته هاي فني با استدلال يك موضوع را مي پذيرد، اما دانشجوي پزشكي بر اساس دروس فيزيولوژيك و بيولوژي بهتر مطالب را دريافت مي كند.
به طور مثال استاد بيو شيمي ما كه مي خواست در خصوص نظم توليد پروتئين در سلول درس دهد، آنچنان زيبا اين درس را بيان مي كرد كه توحيد به راحتي از آن دريافت مي شد. مطالبي كه در رابطه با توحيد در اين كلاس درك مي شد بسيار بيشتر از مطالبي بود كه در كلاس معارف به دانشجويان ارائه شد.
هيچ يك از اساتيد پزشكي از مجراي اخلاق اسلامي چيزي به ما آموزش نمي دهند
نكته ديگر اينكه در دوره تحصيل ما در خصوص احكام پزشكي حرف زده نمي شود. واحدي داريم به نام «اخلاق پزشكي» كه در آن درس هايي در خصوص قواعد اخلاق پزشكي غربي صحبت مي شود و دانشجويان نمي دانند كه آيا اين درس از مجراي اسلامي گذشته است كه به دانشجويان تدريس مي شود. هيچ يك از اساتيد ما از مجراي اخلاق اسلامي چيزي به ما آموزش نمي دهند.
جدایی کلاس های درس، نکات مثبت درس معارف در دانشگاه علوم پزشکی تهران
يكي از نكات مثبت گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی تهران اين است كه كلاس دختران از پسران جدا است.
درس معارف ما در خصوص روابط دختر و پسر هيچ چيزي ارائه نمی کند در صورتي كه همايش ها و كلاس هاي مختلفي در اين موضوع در دانشگاه برگزار می شود و این در حالی است که بايد اینگونه مطالب در درس معارف گنجانده شود.
بهتر است يك واحداختياري معارف براي كساني كه دغدغه مندي بيشتري دارند، در دانشگاه ها گذاشته شود كه در آن واحد درسی از مسائل روز اسلامي صحبت شود تا بر این اساس قدرت تحليل و دفاع دانشجویان در جامعه بيشتر شود.
در نهايت اينكه متاسفانه هيچ بحثي در رابطه با ظهور و مهدويت در دروس معارف دانشگاه ما ارائه نمي شود.
اساتيدي نداريم كه پاسخگوي سوالهاي دانشجويان در مورد اسلام و انقلاب باشند
خواجه: يك سوال يا مساله اين است كه آيا دروس معارف بايد الزامي باشد؟ در سند ملي آموزش و پرورش در بخش برنامه ريزي درسي(كه احتمالا قابل تعميم به آموزش عالي هم با مختصاتي هست) دروس را به سه دسته تقسيم كرده اند: دروس تجويزي يا الزامي، دروس نيمه تجويزي يا انتخابي و دروس غيرتجويزي يا اختياري.
دروس معارف از كدام دسته بايد باشد؟ اين، اولا مخالف رويه تربيتي اسلام است كه كسي را مجبور كند به فراگرفتن اعتقادات يا ملزم شدن به اعتقادات.
ممكن است كسي بگويد كه ما براي دانشگاهي كه در حكومت اسلامي است برنامه ريزي مي كنيم و الزاماتي را مي گذاريم؛ اين درست است اما به نظر بنده نبايد اين امر خودش را در صراحت نشان بدهد. بلكه بايد در متن دروس و در كليت امر اينگونه باشد كه وقتي دانشجو وارد دانشگاه شد بگويد همه چيز اين دانشگاه اسلامي است. بنابراين به نظر من اگر دروس معارف انتخابي باشند دانشجويان توفيق بيش تري به آن خواهند داشت.
نكته ديگر اينكه به نظر من محوريت در كلاس با استاد است نه متن و دانشجو. اساتيد برخي از دروس معارف دانشگاه بسيار خوب است و مورد رجوع قرار مي گيرند و اين در حالي است كه تمام اساتيد اين درس بايد خوب باشند.
دانشجو به بهانه درس معارف از اعتقادات و شبهات ديني از استاد سئوال مي پرسد كه به این سئوال ها باید در کلاس درس جواب داده شود. دانشجویان آنچه سئوال از اسلام و انقلاب دارند از استاد درس معارف جواب می خواهند كه توقع درستي است اين درحالي است كه اساتيدي نداريم كه اين گونه پاسخ گوي دانشجويان باشد.
اگر دانشجو حس كرد كه پاسخ سئوالاتش توسط استادي جواب داده مي شود دانشجو دوباره به استاد رجوع مي كند.
گروه معارف دانشگاه ها فضای دافعه دارند
منظورالاجداد: گروه معارف و فضایی که این گروه در دانشگاه ایجاد می کند ضریب نفوذش کمتر از یک درصد است و یک فضای دافعه دارد.
ما خیلی عقب تر از این بحث ها مشکل داریم. دوره دکتری تربیت مدرس در رشته معارف نهایتا چهار سال است که راه اندازی شده است.
سال 60 در دانشگاه ها انقلاب فرهنگی شده و از آن زمان 27 سال می گذرد، اما تنها 4 سال است که دوره دکتری تربیت مدرس در رشته معارف در کشور راه اندازی شده است. تایید سرفصل ها درحوزه معارف بسیار سخت است و کار به صورت بروکراسی اداری انجام می شود و به نظر می رسد عزمی برای حل شدن مسائل درس معارف وجود ندارد.
دروس معارف سطح بندی ندارد
شهرستانی: مشکل اصلی این است که درس معارف به نیازهای دانشجویان جواب نمی دهد. دروس معارف سطح بندی ندارد. یک فرد مذهبی که وارد دانشگاه می شود و یک فردی که با این مسائل نیز آشنا نیست یک موضوع را می خواند و در این راستا بیشتر بچه های مذهبی متضرر می شوند. در دانشگاه امیرکبیر اساتید خیلی خوبی برای درس معارف وجود دارد .
اما برخی از اساتید تفکرات سکولار دارند که از این اساتید نمی شود خیلی انتظار داشت. اساتیدی هم که خیلی خوب هستند به دلیل ضعف در دروس معارف مجبورند در چارچوب فعالی حرکت کنند. استادی هم داشتیم که از اول ترم تا آخر ترم در مورد مسائل مبتلا به دانشجویان صحبت می کرد که کلاس این استاد خیلی شلوغ بود.
یکی از قوت های اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر در درس معارف این است که همه رشته های فنی اين درس را گذرانده اند و به همین دلیل دانشجویان خیلی به آنها اعتماد می کنند؛ زیرا دانشجویان فنی طلب استدلال می کنند که این نوع اساتید می توانند به راحتی به دانشجویان پاسخ دهند.
درس هایی که انتخاب شده اصلا دغدغه های دانشجویان نیست و از دل نیازهای دانشجو بلند نمی شود و ادامه دهنده دروس معارف در دبیرستان است.
-«خبرگزاري دانشجو»،بهنظر شما در برنامه بازنگري وزارت علوم اولويت با استاد است يا متون دروس معارف؟
اساتيد دروس معارف بايد با اخلاق باشند
خواجه: با توجه به اينكه اقتضائات در دانشجويان مختلف است به نظر من استاد نقش مهم تري دارد، در واقع اين سوال به ذهن مي رسد كه عنصري كه مي تواند خود را لحظه به لحظه با اين اقتضائات وفق دهد، چيست؟ كه قطعا جواب اين سوال كتاب نيست؛ زيرا كتاب عنصر ساكني است و استاد مي تواند خودش را با تمام اقتضائات وفق دهد.
مسائل مختلف مطرح شده از سوي دانشجويان با حضور استاد است كه مي تواند پوشش داده شود كه براين اساس استاد بايد تجهيزاتي داشته باشد كه خودش را با شرايط وفق دهد.
بر همين مبنا من معتقد هستم كه اساتيد گروه معارف بايد داراي ويژگي هايي باشند؛ استاد دروس معارف بايد داراي هوش باشد كه دانشجويان در كلاس درس نتوانند استاد را سردرگم كنند اين درحالي است كه برخي از كلاس هاي درس معارف با اين مشكل روبرو است.
همچنين اگر استادي قصد دارد دروس معارف را با رشته هاي تخصصي دانشجويان تطبيق دهد لازمه اين امر تخصص خود استاد در حوزه تخصصي رشته هاي دانشگاهي است و اگر استاد داراي تخصص در ديگر رشته ها نيست نبايد براي دانشجويان مثال هاي تخصصي مطرح كند.
همزمان با اينها استاد بايد داراي اخلاق باشد و اگر موضوعي را نمي داند با جواب هاي بيگانه دانشجويان را سردرگم نكند اين درحالي است كه دارا بودن صفت اخلاق براي استاد موجب مي شود تا اگر دانشجويي سوالي را مطرح كرد به خاطر مطرح شدن سوالش از كلاس اخراج نشود و ما در برخي از كلاس هاي درس معارف اين گونه رفتار را مشاهده مي كنيم، اگر اساتيد دروس معارف وقار و اخلاق لازم را نداشته باشند در كلاس با مشكل روبرو مي شوند.
از ديگر ويژگي هاي اساتيد معارف معلم بودن است كه اگر استاد معارف معلم باشد در حوزه هاي مشاوره اي كه مبتلابه دانشجويان است حاضر مي شود، دروس معارف داراي ويژگي است كه مشكلات دانشجويان در آن ها مطرح مي شود و دانشجويان براي پاسخ به مشكلات خود سراغ اساتيدي مي روند كه حرفي براي گفتن دارند.
دروس معارف بايد استاد محور باشند
هاشم نژاد: اكثريت موافق اين هستيم كه استاد بايد اول اصلاح شود، با اينكه متون خاصي براي درس معارف و انقلاب اسلامي باشد مخالفم، بلكه استاد براساس اطلاعات و نيازهاي كلاس بايد بتواند مطالب را ارائه دهد در واقع كلاس دروس معارف بايد استاد محور باشد.
اينكه دروس معارف اختياري يا اجباري باشند بايد يك امر بين الامرين باشد، اين واحد را بگذاريم كه همه انتخاب كنند اما وقتي يك متون خاص نباشد كه دانشجو مجبور به حفظ كردنشان باشد يك امر اختياري پيدا مي كند.
دانشجو وارد كلاس مي شود، موضوعات را مي شنود، شبهات را مي شنود اين امر يك حالت بين اختيار و اجبار ايجاد مي كند.
همچنين كلاس هاي دروس معارف بايد مانند كارگاه هاي علمي برگزار شود كه اين امر به دروس معارف جذابيت مي بخشد.
متون دروس معارف بايد شناور باشد و الزامي نباشد استاد تنها كتاب را تدريس كند
ياوراحمدي: استاد مهم ترين عنصر در دروس معارف است و بايد محور قرار گيرد، البته نبايد توجه به كتاب را فراموش كرد و كتاب بايد طوري طراحي شده باشد كه استاد بتواند در موضوعات مختلف صحبت كند و متون دروس معارف بايد شناور باشد و الزامي نباشد استاد تنها كتاب را تدريس كند.
دروس معارف لازم است تخصصي و مرتبط با رشته اصلي باشند؛ زيرا اين امر موجب جذب دانشجو در كلاس درس معارف مي شود.
اولويت بازنگري دروس معارف، متون است
شهرستاني: من مشكل را دروس معارف مي دانم اساتيد دانشگاه صنعتي اميركبير براساس كتاب، دروس معارف را تدريس نمي كردند؛ زيرا درحال حاضر رويكرد دروس معارف در دانشگاه هاي كشور روايت، حديث و قرآن نيست بلكه استدلال هاي خشك كلاسيك است و دروس معارف بايد از اين قالب خارج شوند.
كتبي كه به عنوان كتب پيشنهادي براي دروس معارف در دانشگاه ها وجود دارد كتبي نيست كه استاد بتواند مانور دهد و سطح بالاتري را نگاه كند.
دروس معارف در حوزه علوم انساني جنبه تخصصي دارد
بالايي: بايد تفكيك قائل شد و يك نسخه واحد براي همه گرايش ها و رشته ها نداشته باشيم، يك موقع نگاه ما بر معارف اسلامي اين است كه بر اين محتواي معارفي كه در دانشگاه تدريس مي كنيم مراحل التزام عملي ايجاد شود و يك نگاه جنس فرهنگي دارد و دانشجويي كه به دانشگاه ورود پيدا مي كند تبديل به يك دانشجوي مومن شود. براي اين نگاه قطعا مدل هايي لازم است محور قرار گيرد كه استاد محور و تربيتي محور باشد و در مجموع استاد با دانشجو زندگي كند.
در اين مدل ها جنسيت مهم مي شود يعني يك استاد خانم با دانشجويان خانم ارتباط بهتري برقرار كند يا يك استاد آقا رابطه بهتري با دانشجويان پسر برقرار كند، در اين مدل بايد استاد يك مشاور خوب باشد و براين اساس فضاي عمومي كلاس ها به سمت مسئله محوري سوق داده مي شود.
اين مربوط به مدل هايي است كه ما دروس معارف را با نگاه فرهنگي و تربيتي نگاه مي كنيم و مربوط به رشته هاي غير علوم انساني و فضاي عمومي دانشگاه ها است كه حوزه تخصصي آنها نسبت با گزاره هاي معارف اسلامي تربيتي است.
در حوزه علوم انساني فرق مي كند، يك سطح نگاه فرهنگي و تربيتي داشت و يك سطح فراتر است و در اين حوزه وضعيت مطلوب علوم انساني اسلامي دنبال مي شود، در اين حوزه كسي كه علوم انساني اسلامي را قبول ندارد يعني اسلام را به عنوان يك ايدئولوژي قبول ندارد اين فرد نمي تواند مسلمان باشد.
دروس معارف در حوزه علوم انساني استاد محوري محض نيست
در حوزه علوم انساني موضوع فرق مي كند؛ زيرا جنس معارف اسلامي از جنس علوم انساني متفاوت است يعني اگر معارف اسلامي براي رشته هاي فني و مهندسي و علوم پزشكي جنبه تربيتي و فرهنگي دارد در حوزه علوم انساني جنبه تخصصي دارد.
در اين مدل براي علوم انساني نمي توان استاد محوري محض، مسئله محوري و كلاس هاي كارگاهي را تجويز كرد، در اينجا مباني مهم مي شود كه آنها تدريس رسمي و كتاب خوب است.
50 درصد اساتيد معارف در دانشگاه ها ايده آل هستند
منظورالاجداد: قابل پيش بيني بود كه همه افراد بر اهميت استاد تاكيد داشته باشند، انتظار اينكه ما بخواهيم در يك پروسه كوتاه مدت استاد تربيت شود خيلي دور است.
ما تعدادي استاد خوب داريم اما به نسبت ميزان نياز ما در دانشگاه ها تعداد آن ها خيلي كم است، اساتيدي كه در گروه معارف مجموعه هاي دانشگاه هستند در بهترين حالت 50 درصد ايده آل هستند، ما بايد بقيه را تامين كنيم و اين پروسه زمان بر است، ما يك راه حل ساده تر داريم اينكه ما داده هاي خودمان را از فضاي گروه معارف دانشگاه ها دقيق تر كنيم چه استادهاي خوبي داريم؟
گروه معارف دانشگاه ها اجازه نقد را بدهند
در اين حوزه ها با توجه به فاصله جدي، كار جدي نيز نشده است، سيستم گروه معارف اجازه دهد نقد شود ولي اين فضا بسته است، اولين گام اين است كه بتوانيم گروه معارف را نقد كنيم و فضا ايجاد شود.
در بعضي از گروه هاي معارف جايي براي نقد نيست و اين حداقل كاري است كه مي توان انجام داد، گروه معارف دانشگاه ها اجازه دهند كه نقدها از سوي دانشجويان به آنها برسد.
بحث هاي دروس معارف كارگاه محور باشد
ايده آل اين است كه بحث هاي معارف به صورت كارگاهي باشد و كتاب ها مسئله محور باشند، بايد دروس معارف را دسته بندي كنيم.
مسائل و مباحثي كه در كتاب ها وجود دارد چيزي است كه دانشجويان دنبالشان نيستند، سوال ها و نحوه پاسخي كه داده مي شود قديمي است و شبهه هايي كه در دروس معارف مطرح مي شود قديمي است.
-«خبرگزاري دانشجو»، در سئوال پاياني اين مصاحبه دانشجويان حاضر در نشست جمع بندي خود را از وضعيت دروس معارف در دانشگاه هاي كشور اعلام كردند.
کاری که می تواند دروس معارف انجام دهد، این است که تدوین کند، اما در حال حاضر وضعیت تدوین مناسب نیست
بالایی: با توجه به فضای تربیتی دانشگاه ها نباید انتظار زیادی داشت، قرار نیست فردی که در یک نظامی زندگی می کند طی چهار سال که وارد دانشگاه می شود به یکباره نظام تربیتی اش تغییر کند و این امر محل تامل است.
اگر بر اساس سیاست کلان نگاه کنیم، خیلی جاها باید درست شود تا اثراتش در دانشگاه بروز کند؛ اگر نظام تربيتی از خردسالی درست شود، نظام تربیتی دانشگاه نیز مورد خدشه قرار نمی گیرد.
کاری که می تواند دروس معارف انجام دهد، این است که تدوین کند، اما در حال حاضر وضعیت تدوین مناسب نیست؛ این تدوینی که براي دروس معارف وجود دارد، جامع و مانع نيست و نیازهای دانشجویان را پاسخ نمي دهد.
در مجموع، جامعیت و مانعیت بايد با متون خوب پوشش داده شده و مسئله محوری با تاکید استادان مطرح شود؛ همچنين بايد نگرش های فعال نسبت به حوزه را ایجاد کنیم تا خودشان را در برابر دانشگاه هاي كشور مسئول و وظیفه مند بدانند.
ورود بسيج دانشجويي به دروس معارف چشمانداز مناسبي در اين حوزه ايجاد ميكند
اگر بسیج دانشجویی بخشی از فعالیت های خود را برای گروه معارف دانشگاه ها بگذارد، چشم اندازهای بهتری در حوزه معارف ایجاد می شود.
پيوند حوزه و دانشگاه در خصوص دروس معارف مدنظر قرار گيرد
بحث پیوند حوزه و دانشگاه و نسبتش با دانشگاه نیز در خصوص دروس معارف دانشگاه ها بايد مدنظر قرار گيرد؛ تا زمانی که حوزه نتواند ارتباطش با دانشگاه را فعال و پویا برقرار کند، مشکلات تربیت استاد در دروس معارف حل نمی شود؛ البته نباید توقع داشته باشیم كه در این راستا بسرعت استاد تربیت شود.
در بعضی موارد ما دیدم که یک طلبه خوب وارد یکی از دانشگاه های شهرستان شده و این دانشگاه به دلیل حضور این فرد به طور کلی متحول شده است. نقش حوزه جدی است و متاسفانه طی 30 سال گذشته که ما مشکلات جدی فرهنگی در دانشگاه ها داشتیم این افراد پررنگ وارد نشدند.
حضور یک حوزوی خوب که نماز جماعت را به خوبی در دانشگاه برگزار کند، لازم است تا زمینه را آماده کند و ما بتوانیم دروس معارف مناسب داشته باشیم.
دانشجويان دين را مرجع پاسخگويي به سوالات خود نميدانند
شهرستانی: دانشجویان، حتی قشر مذهبی اصلاً دین را به عنوان مرجع پاسخگویی به سوالاتشان به رسمیت نمی شناسند؛ یعنی فکر می کنم یا جوابی برای سوالاتشان وجود ندارد، یا کسی نیست که پاسخگوی سوالاتشان باشد یا اصلاً سوالاتشان عمقی ندارد.
دانشجویانی که در دانشگاه به لحاظ مذهبی متحول می شوند، می گویند ما فردی را که بسیار قوی است، پیدا کردیم و از طریق این فرد متوجه شدیم که سوال هایمان جواب دارد و بر این اساس اعتماد به نفس لازم را کسب کردیم و به سراغ سوال هایمان رفتیم.
استادان دانشگاهی در حوزه معارف تک بعدی هستند و بدرستی نمی توانند سوالات دانشجویان را پاسخ دهند. دانشجویان به این موضوع نرسیده اند که سوالات خود را از اسلام بپرسند؛ نمی توان گفت که این افراد دغدغه ندارند، بلکه به سوالاتشان درست جواب داده نشده است.
فکر نمی کنند که جایی برای جواب دادن وجود نداشته باشد؛ به همین دلیل است که ورود یک استاد قوی مانند استاد پناهیان در دانشگاه ها موجب می شود این فرد در بین دانشجویان چهره شود؛ زیرا استادي مثل پناهيان اثبات می کند که سوالات دانشجویان دارای جواب است و این امر موجب می شود دانشجویان با دین پیوند بخورند.
بايد عزم جدي در گروه معارف دانشگاهها ايجاد شود
در راستای پیوند حوزه و دانشگاه طرح ولایت را طرح موفقی می دانم و یکی از پررنگ ترین شاخص های این موضوع پیوند استادان حوزوی با دانشجویان است.
اجراي اين طرح اولین اقدام ارتباطي بود که دانشجویان با حوزوی ها برقرار کردند و این افراد را پذیرفتند؛ طرح ولايت مهم ترین اتفاقي بود که منجر شد دانشجويان، اسلام را در پاسخگویی به سوالات خود به رسمیت بشناسند.
باید عزم جدی در گروه معارف پدید آید، دست اندركاران در بالادست های گروه معارف فکر کنند و در این گروه ها تغییری ایجاد شود؛ البته در دنیای مدرنیته ما و علم زدگی دانشگاه ها، ممکن است این اتفاق خیلی دیر بیفتد.
نمايندگان نهاد رهبري پاسخگوي دانشجويان در تمامي عرصهها باشند
هاشم نژاد: نقش دفاتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبری که در دانشگاه ها مستقر هستند، به برگزاری نماز جماعت محدود شده است، اما اگر این افراد وارد کلاس شوند و کنار دانشجویان باشند، بستری را فراهم می کنند که ارتباط دانشگاه و حوزه پررنگ تر شود.
نمایندگان نهاد نمايندگي مقام معظم رهبری در دانشگاه ها باید افرادی باشند که بتوانند پاسخگوی دانشجویان در تمامی زمینه ها باشند.
این مصاحبه شروع خوبی بود برای مطالبه گری دانشجویان و اينكه گروه های معارف های دانشگاه ها به خودشان بیایند.
هر گونه ايده حداقلي ميتواند گروه معارف را يك گام به جلو ببرد
منظورالاجداد: الان گروه معارف در وضعیتی است که هر گونه ایده حداقلي می تواند اين گروه دانشگاهي را یک گام به جلو ببرد و خیلی ایده های خارق العاده نیاز نیست تا تحول حداقلی ایجاد شود.
هر کس در حدی می تواند به سیستم گروه معارف کمک کند؛ مانند دانشجو در حوزه نقد، رسانه در فضای مطالبه گری و حتی گروه معارف در حوزه فکر کردن؛ هر کدام از اين گروه ها می توانند به سیستم كمك کنند.
حداقل يك استاد سطح بالا در دانشگاهها وجود داشته باشد/بايد استاد معارف در مکانی که کار می کند ثبات داشته باشد
خواجه: باید براي تربیت استاد معارف و یا حداقل یک استاد سطح بالا در هر دانشگاه و دانشکده تدبیر شود تا دانشجویان ارجاعاتی به آنها داشته باشند؛ همچنين بايد استاد معارف در مکانی که کار می کند ثبات داشته باشد، زیرا رفت و آمد استادان موجب می شود که نتوانند نقش تربیتی را به خوبی ایفا کنند.
منابع دروس معارف دانشگاه ها قابل تغییر باشند
بهتر است موضوعاتی که قرار است در دروس معارف مطرح شود، به انتخاب استادان این درس باشد؛ در اين راستا بايد نظر استاد با توجه به شرایط و انتخاب موضوع و منبع حجت باشد و در نتیجه تقسیم کاری بین استاد و منبع ايجاد شود.
مباحث متنی، عقلی و اعتقادی به عهده متون باشد و مباحث تربیتی بر عهده استادان گذاشته شود و این موضوع را مربوط به متن ندانیم؛ همچنين بهتر است استاد ضعیف و گروه ضعیف معارف از دانشگاه ها بروند.