گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»،حسین بهمنش، دانشجوی دکترای مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا دانشگاه تهران؛ از زمانی که بعد از قرارداد وستفالی در 1648 م بعد از جنگهای مذهبی 30ساله در اروپا واحدهایی به نام دولت – ملت به رسمیت شناخته شد، نوع روابط میان این بازیگران مورد تامل و ارزیابی دانشمندان قرار گرفت که به طور کلی نظریه های اصلی روابط بین الملل را به وجود آورد و هنوز هم به عنوان یکی از بحث های اصلی میان نظریه پردازان لیبرال و رئالیست مطرح می باشد.
واقع گرایان معتقدند که دولت ها به عنوان بازیگران اصلی در نظام بین الملل همواره در رقابت و تنش با یکدیگر هستند و عنصر بنیادین قضاوت، میان این کشورها، قدرت می باشد به صورتی که در مواجهه با یکدیگر و رایزنی ها برای کسب منافع، این قاعده حاصل جمع صفر است که دستاوردها را رقم می زند و این تعامل و تقسیم منافع به صورت نسبی است؛ به عبارتی دیگر، برد یک بازیگر در قبال باخت دیگری است.
لیبرال ها و آرمان گرایان به طور کلی این نظر را زیر سوال برده و معتقدند تنها دولت ها بازیگران اصلی در نظام بین الملل نیستند بلکه، در مذاکرات میان این کنشگران سود حاصله برای طرفین مطلق می باشد و قاعده حاصل جمع مثبت است که نتایج را مشخص می کند؛ به عبارتی دیگر طرفین مذاکره به میزانی از برد خواهد رسید.
دستگاه سیاست خارجی دولت یازدهم تحت رهیافت اخیر پا به مذاکره با 1+5 گذاشت و معتقد بود که می توان به نتیجه برد- برد دست یابد، اما با گذشت دو هفته از توافقات هسته ای ژنو کشورهای مدعی لیبرالیسم در این گروه با اجرای تحریم های جدید، قاعده برد- برد لیبرال ها را زیر سوال برده و در مسیر برد – باخت واقع گرایان حرکت می کند.
از طرفی دیگر، اینگونه به نظر می رسد که کشورهای لیبرال غربی با کشورهای غیر لیبرال به نوعی برخورد از بالا به پایین و خارج از قاعده وابستگی متقابل دولت – ملت ها به یکدیگر تلقی می کنند و قائل به تقسیم سود با این کشورها نیستند و این مسئله در آینده می تواند در تعامل کشورهای غیر متعهد با غربی ها مورد توجه قرار گرفته و به ضرر کشورهای غربی تمام شود.