یکی از دانشجویان معترض بورسیه که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، درباره وضعیت بورسیه خود گفت: سال 90 من ثبت نام کنکور دکتری را انجام دادم و هم زمان با زمان برگزاری آزمون به ما اطلاع دادند که محل آزمون شهرستان تعیین شده است ما به سازمان سنجش اعتراض کردیم و پس از پیگیری های فراوان توانستیم در یکی از دانشگاه های تهران آزمون خود را بدهیم باید در ابتدا بگویم که انگیزه من برای بورسیه شدن از آنجایی شکل گرفت که یکی از اساتید من و برادرم که او هم جزو رتبه های برتر رشته خود بود توصیه کرد که برای ادامه تحصیل به لندن برویم و در آنجا امکانات شغلی مناسبی فراهم خواهد شد.
وی افزود: حتی این استاد که جزو جناح اصلاح طلبان نیز بود به برادرم و من توصیه کرد به خاطر استعداد زیاد به وزارت علوم برویم و برای بورسیه شدن اقدام کنیم اما وزارت علوم در آن زمان به برادرم گفت که ثبت نام تنها و تنها از طریق سامانه صورت می گیرد.
این دانشجو دکتری در ادامه بیان داشت: من با شنیدن این اطلاعیه که باید در سامانه ثبت نام شویم این کار را انجام دادم پس از گذشت 5 الی 6 ماه خبری از وزارت علوم نشد و من پروسه آزمون دکتری داخلی را دنبال می کردم دقیقا زمانی که برای مصاحبه دکتری دعوت شده بودم به من گفته شد که برای بورس قبول شدم.
وی در خصوص مواد مصاحبه برای بورس گفت: در این مصاحبه راجع به مسائل مختلفی از جمله سیاست های خارجی و بحث های علمی تخصصی از من سوال شد و درباره مقالات من که در خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس بود صحبت شد و به گرایشات سیاسی هیچ اشاره ای نشد.
این دانشجو با اشاره به اسلامی شدن دانشگاه ها ادامه داد: در آن سال ها اسلامی کردن دانشگاه ها مطرح بود و قاعدتا باید غربال هایی که در مصاحبه انجام می شد بر همین اساس و بر مبنای بیانات مقام معظم رهبری باشد که افرادی که برای بورس پذیرفته می شوند مشکلات اخلاقی نداشته باشند.
این دانشجوی معترض در ادامه تصریح کرد: پس از گذشت سه ماه از وزارت علوم تماس گرفتند و هشدار دادند که اگر می خواهید پروسه بورسیه را ادامه دهید معلوم نیست که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام شوید یا نه ولی در همین حد هم که پیگیری می کنید باید انصراف خود را از دانشگاه های داخل اعلام کنید و نباید در این دانشگاه ها پذیرش شوید ولی ما هم به شما امیدی نمی دهیم که برای بورس به خارج از کشور پذیرفته می شوید یا نه اما نمی توانید هم از طریق سازمان سنجش هم از این طریق بورس بگیرید.
وی با تاکید بر اینکه ما بدون هیچ پشتوانه و روابطی به دنبال بورسیه بودیم گفت: دانشگاه محل تحصیل خودم یعنی دانشگاه تهران هم رفتم تا پذیرش را تبدیل به بورس کنم ولی آنها گفتند که ما پذیرش بورس نداریم و حتی اساتید من که من را با استعداد و رتبه علمی می شناختند گفتند الان که پذیرش بورس داده ای ما حتی می توانیم پذیرش کتبی شما را لغو کنیم و این برای من که رتبه تک رقمی دانشگاه تهران بودم بسیار ناراحت کننده بود.
وی در ادامه جریان بورسیه خود را چنین تشریح کرد: بعد از گذشت زمان زیادی من که فکر تحصیل و بورس در دانشگاه داخل نبودم متوجه شدم که بورسیه به خارج از کشور بسیار مشکل است ولی من دوست داشتم از مزایای بورس خارج از کشور استفاده کنم و پیگیری های لازم را از طریق وزارت علوم داشتم بعد از دو ماه دوباره از وزارت علوم تماس گرفتند که یکسری نامه آماده شده و شما باید یک دانشگاه از تهران یا یک دانشگاه از شهرستان انتخاب کنید تا به مصاحبه دعوت شوید جزو مباحثی که مطرح شد این بود که شما باید یکی از دانشگاه های داخل را انتخاب کنید چون شاید بورسیه برای خارج از کشور برای متقاضیان اعمال نشود ولی برای اینکه ضرر نکرده باشید یک دانشگاه را در داخل کشور انتخاب کنید تا در صورت عدم اعزام به خارج از کشور بتوانید در ایران ادامه تحصیل بدهید من از این قضیه بسیار ناراحت شدم چرا که دانشگاه تهران به عنوان دانشگاهی که در آن تحصیل کرده بودم ابدا بحث بورسیه را برای رشته من نپذیرفت و من تنها گزینه دانشگاه های شهرستان را پیش روی داشتم که این دانشگاه ها جزو دانشگاه های درجه دو و سه محسوب می شوند.
وی با ابراز ناراحتی از اتفاقات پیش آمده گفت: تصور کنید یک سال این پروسه طول کشید و هزینه های زیادی انجام دادم و در آخر مجبور بودم در دانشگاهی که از نظر علمی رتبه مناسبی ندارد ادامه تحصیل بدهم و برای کسی که در دانشگاه تهران تحصیل کرده ادامه تحصیل در دانشگاه های درجه پایین تر بسیار سخت تر بود. من تمام شرایط مناسب را از دست دادم و در شرایط بحرانی روحی قرار داشتم.
این دانشجوی دکتری افزود: از طرف وزارت علوم به من گفته شد که در یکی از دانشگاه های شهرستان پذیرش شوم و مصاحبه انجام دهم که اگر بورسیه درست نشد بتوانم از آن استفاده کنم من حتی یک درصد هم فکر این را نمی کردم که در دانشگاهی که به من معرفی شده ادامه تحصیل بدهم اما دست آخر مجبور شدم در یکی از استان های نزدیک تهران دانشگاهی را انتخاب کنم تا به تهران نزدیک باشم و بتوانم کارهای علمی خودم را دنبال کنم و از نظرات اساتید بهره مند شوم.
وی گفت: پس از مدتی از طرف وزارت علوم به ما اطلاع داده شد که بورس خارج از کشور نداریم و شما باید با همین بورس داخل کشور تحصیل کنید و من مجبور شدم برای مصاحبه به دانشگاه انتخابی بروم حتی اساتید دانشگاه انتخابی تعجب کرده بودند که من با این رزومه علمی چه طور این دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری انتخاب کردم اما در مصاحبه پذیرش شدم و از طرف وزارت علوم گفته شد یا در همین دانشگاه تحصیل می کنی یا می توانی سال دیگر دوباره در کنکور شرکت کنی.
وی با ابراز تاسف گفت: یک سال عمر من تلف شد و هزینه های سنگینی را دادم و دانشگاهی هم که من را پذیرفته بودند زیر بار بورس نمی رفتند در صورتی که وزارت علوم تعیین کرده بود که ما برای جایابی هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
این دانشجوی معترض افزود: 12 بار تعهد محضری دادم تا وزارت علوم مرا به عنوان بورسیه بپذیرد اما نمی دانستم که اعطای بورسیه فقط برای آقازاده ها بود و تنها تفاوتی که در آن سال ها وجود داشت این بود که فرآیند بورسیه شدن عمومی تر شد و وزارت علوم اگر به خودش اجازه داد با ما هر مدلی برخورد کند به خاطر این بود که آقازاده نبودیم و من مجبور شدم در یک دانشگاه درجه سه مشغول به تحصیل شوم و حتی از مزایای یک دانشجوی عادی هم محروم شوم.
وی از مشکلات خود در حین تحصیل گفت: دانشجویان عادی می توانستند از وام های مختلف بهره مند شوند ولی ما به خاطر تعهد به وزارت علوم این حق را نداشتیم و حتی حق استفاده از خوابگاه های دانشگاه را نیز نداشتیم باید بگویم وقتی دروغ از وزارت علوم می شنویم دیگر باید به کجا پناه ببریم مشکلات زیادی از قبیل انجام انتخاب واحد داشتیم مثلا به ما گفته می شد که شما به علت بدهی اجازه انتخاب واحد ندارید و هر بار برای انتخاب واحد باید به وزارت علوم می رفتیم که سامانه را برای دو روز برای ما قابل دسترس کند برای دانشجوی دکتری هزینه کرایه و خوابگاه پرداخت نمی شد و استدلال دانشگاه این بود که شما ماهانه حقوق دارید و باید از خوابگاه خصوصی استفاده کنید در حالی که ما هیچ حقوقی دریافت نمی کردیم.
او با اشاره به اینکه هر روز ما در حین تحصیل با زجر می گذشت ادامه داد: وزارت علوم به ما دروغ گفت و حتی اگر از ما شناختی نداشتند و تلاش ما را می دیدند به ما می گفتند که وزارت علوم نمی خواهد شما را بورس کند برای چه خودتان را به دردسر می اندازید.
وی در توضیح سختی های دوران تحصیل گفت : من و خانواده ام زجرهای زیادی کشیدیم شب هایی پیش می آمد که من شب جایی برای اسکان نداشتم و در اماکن زیارتی می خوابیدم و اجحاف هایی در حق من و خانواده ام شد من حتی برای آزمون جامع هم ثبت نام کردم و یک سال تمام زحمت کشیدم اما شب قبل از برگزاری آزمون به من اطلاع داده شد که اجازه شرکت در آزمون را ندارم چرا که بدهی دارم و وزارت علوم این قضیه را پیگیری نکرده بود.
این دانشجوی معترض در پایان خاطر نشان کرد: قبل از اینکه ما بخواهیم آبروی دولت و وزارت علوم را ببریم دولت زرنگی کرد و دست پیش گرفت تنش های روحی زیادی را تحمل کردم و حتی من بعضی افراد را می شناختم که می خواستند خودکشی کنند اگر دردنامه هایم را در کتاب بنویسم یکی از پرفروش ترین کتاب های کشور می شود. گاهی آن قدر درگیر مسائل روحی و کارهای اداری و فشارهای این چنینی می شدم که فراموش می کردم که در حال تحصیل در دوره دکتری هستم.
صرف نظر از اینکه خلاف کار چه کسی هست و به چه گروه سیاسی وابسته!
ولی حیف در کشور ما همه چیز سیاسی کاری می شود حتی برخورد با فساد.
برای این دانشجوی معترض هم کسی دعوت نامه نداده بود که بورس شود! به خواست خودش شرکت کرده است
هر کاری سختی های خود را دارد
هیچ کاری اسان نیست
از این مظلوم نمایی ها بدم می اید
خوب وقتی دیدی شرایط دارد بد می شود ادامه نمی دادی
خودت ادامه داده ای و وزارت علوم که شما را مجبور نکرد!
در همان مراحل اولیه انصراف می دادی
به قول خودت دانشجوی ممتاز بودی و دانشگاه تهران تو را انتخاب می کرد!
مصاحبه کاملا گنگ و نامفهوم بود... اون کسی که سوال پرسیده خودش هم نمیدونسته دنبال چیه... برادر من بالاخره بورسیه ها غیرقانونی بوده یا نه؟! بورسیه ها برای افراد خاص و آقازاده ها بوده یا نه؟! خب اینطور که توی حرفای این بنده خدا گفته شده، روزنامه های اصلاح طلب درست میگفتن که بورسیه های غیرقانونی صورت گرفته... این بنده خدا هم با حرفاش تایید کرده...
وجای سوال جدی تری پیش میاد به شخصه با دانشجوهایی مرتبط بودم که خانواده هاشون باداشتن شرایط اقتصادی سخت به سختی هزینه های دانشگاه دولتی اونهارم فراهم میکردن وتمام امید این دانشجوها که واقعا سخت کوش و از رتبه های برته دانشگاه بودن موفقیت زندگی از راه تحصیل وبعدداشتن کار خوب به واسته اون بود با وجود چنین شرایط و تبعیضهاچه کرد؟
بیخیال بابا مظلوم نمایی نکن...گرچه حقت خورده شد ولی عقلت رو ب کار مبنداختی
واس چیزی که حتی 50%50 هم نبود جلو نمیرفتی