اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، «مذاکرات هسته ای ، موفق یا شکست خورده» عنوان یک مناظرهای است که روز سه شنبه ۱۸ آبان ۹۵ با حضور دکتر ناصر هادیان (اصلاح طلب) استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو اتاق فکر مذاکرات برجام و محمود عباس زاده مشکینی (اصولگرا) مدیرکل اسبق سیاسی وزارت کشور و استاندار سابق ایلام در سالن جابر بن حیان دانشگاه صنعتی شریف تهران برگزار شد.
در این مناظره که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد هادیانی گفت: با وجود اینکه برجام ممکن است نقطه ضعفهایی داشته باشد و من تمام نقطه قوتها و ضعف ها را در کتابی که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد ذکر کردهام لیکن باید بگویم برجام یک دستاوردی مهمی است که پنج اثر و نتیجه اساسی و حیاتی در کشور داشت که لازمه امنیت ملی است.اولین اثر شکستن بن بست استراتژیک کشور بود. ما را به جایی رسانده بودند که یک طرفش جنگ بود و یک طرفش صلح ! این مسیر مذاکره و برجام بود که ما را از گزینه جنگ دور و به سمت مسیر صلح سوق داد. چون ما کشور آسیب پذیری هستیم و مشکلات زیادی در حالت عادی هم داریم حتی احتمال ۵ در صد جنگ هم برای ما زیاد است و باید جلو آن به هر قیمتی گرفته میشد.دومین اثر و نتیجه برجام این است که تصویر کشور ما را که به شدت ضدامنیتی ترسیم شده بود که ایران خطری برای صلح جهانی و منطقه است را عوض کرد.
وی ادامه داد: سومین نتیجه و دستاورد برجام تغییر تصویر و چهره آنرمال و غیرمنطقی کشور بود که بعد از آن روابط عادی با کشورها در فضای بین المللی آغاز شد،چهارمین نتیجه برجام این است که ما پس از دفع یک خطر ملی و خطر جنگ ، امکان پیدا کردیم که به منطق و اطرافمان و کشور برسیم وپنجمین و مهمترین نتیجه برجام برداشته شدن تحریم ها بود که کمر اقتصاد ما را شکسته بود ، رشد اقتصادی کشور به منفی یک رسیده بود در حالی که الان به مثبت ۵ رسیده است .
در ادامه این مناظره محمود عباس زاده مشکینی سخن خود را با قرائت فرازی از زیارت عاشورا آغاز کرد و گفت : اگر واقعا برجام واجد این آثار بود ما امروز باید در کنار دکتر هادیانی در تشریح و تحلیل این آثار مثبت کمک میکردیم و یا به جای برگذاری جلسه مناظره جلسه تقدیر از دولت و تیم مذاکره کننده ترتیب میدادیم چون موفقیت دولت موفقت ملت است. بنده هم جزو این ملت و خدمتگذار کوچک همین ملت هستم، در حالی که به نظر ما و خیلی از صاحب نظران و دلسوزان کشور موضوع اینگونه و به این سادگی نیست که میگویند.
مشاور رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفت : من میخواهم از یک منظر واقع بینانه دیگر به برجام نگاه کنم به طوری که نه بزرگنمایی و نه کوچک نمایی شود، به نظرم بزرگترین دستاورد برجام میتواند این باشد که به عنوان یک تجربه آن را خوب و دقیق تحلیل کنیم و اشتباهاتمان را چه در ساحت اصول و مبانی و استراتژی و چه در بعد تاکتیک و متد و شیوه مذاکره و متن توافق و در مسیر اجرا اصلاح کنیم البته معنی درست اصلاح طلبی هم همین است و صد البته نقاط قوت را هم باید تایید و تقویت کنیم .
عباس زاده مشکینی تاکید کرد: اولا مذاکره هستهای ما با آمریکا بی سر و صدا و بدور از هیاهوی تبلیغاتی و رسانهای دو سال قبل از روی کار آمدن دولت روحانی شروع شده بود و اتفاقا به یک جای خوبی هم رسیده بود؛ یعنی در شرایطی که ما عملا تکنولوژی و خط غنی سازی در حد بیست درصد را داشتیم آمریکا قبول کرده بود حق غنی سازی کشور ما را به رسمیت بشناسد و این واقعتی نیست که بنده به عنوان منتقد برجام فقط ادعا کرده باشم این حقیقتی است که صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت خود حسن روحانی طی مصاحبه رسمی در اسفند ماه ۹۴ افشا کرد و گفت که مقام رسمی از طرف دولت عمان به عنوان واسطه این مذاکره که ظاهرا ناظر مذاکره هم بوده طی نامه کتبی و رسمی موضوع پذیرش حق غنی سازی ایران توسط آمریکائیها را به مقامات بلند پایه ایرانی اعلام کرد ، البته همین اظهارات صالحی محرمانه نیست و در رسانههای وابسته به دولت روحانی از جمله ایستا نیز منعکس شد.
استاندار سابق ایلام افزود : به ضرس قاطع اعتقاد دارم روند مذاکره هستهای که به نفع جمهوری اسلامی ایران و با رعایت کامل منافع ملی و خطوط قرمز تعیین شده توسط مقام معظم رهبری پیش میرفت در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ دچار انحراف شد،چندین بار فریاد زدم و یک واقعیت عبرت انگیز تاریخی را یاد آور شدم و گفتم ، ولی چون جایگاه سیاسی و تریبون پرقدرت نداشتم این حرفم چندان گوش شنوایی پیدا نکرد و نتوانستم جا بیندازم و الان هم این حقیقت را در دانشگاه شریف مجددا فریاد میزنم و امیدوارم تحت تاثیر خبر نتیجه انتخابات امریکا قرار نگیرد و آن وقعیت تلخ این است که «ما در مذاکرات هسته ای و برجام از ۵+۱ داخلی ضربه خوردیم نه از ۵+۱ خارجی !! " یعنی ما که در انتخابات یک معمم محترم و پنج کاندیدای کت و شلواری داشتیم در رقابت و گفتگو و مناظره بین اینها کد و اطلاعاتی به حریف دادیم که مبنای محاسبه دشمن عوض شد! یعنی در شرایطی که کری و معاون رئیس جمهور آمریکا می رفتند و به گنگره گزارش میدانند که دیگر تحریم ها کارساز نیست و همراه کردن اروپا و چین و روسیه و دیگران در همراهی تحریم سخت و هزینه بردار شده است ، ۵+۱ ما در تب رقابت برای قدرت غالبا به حریف این پیام را دادند که اقتصاد کشور به دلیل فشار تحریمها به مرحله استیصال و فروپاشی و بحران رسیده است و ما چاره ای جز کنارآمدن با کدخدا و معامله بزرگ که منتهی به لغو تحریم ها و رونق اقتصادی در ایران می شود راه دیگری نداریم و متاسفانه با همین شعار نیز راهی پاستور شدند.
وی اضافه کرد: بنابراین عزیزان من ! نکته اینجاست که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ مذاکرات منتهی به برجام، برای حریف ما یک «انتخاب» شد ولی برای ما یک «تحمیل» ! در حالی که قبل از آن در عمان پیشنهاد از طرف رقیب بود ولی «انتخاب » از طرف ما ! و صد البته در مذاکرات بین المللی وقتی مذاکره برای یک طرف میز «تحمیل» باشد و برای طرف دیگر «انتخاب« باشد نتیجه اش کاملا قابل پیش بینی است و آن اینکه اهداف طرف «انتخاب » بیشتر بر طرف مقابل یعنی ما تحمیل خواهد شد !
عباس زاده مشکینی در ادامه بحث خود تاکید کرد : من به زحمات تیم مذاکره کننده احترام قائل هستم کما اینکه مقام معظم رهبری اینها را غالبا بچههای انقلاب و دلسوز کشور معرفی فرمودند، موضوع این است که آن مبانی پایه که تیم مذاکره کننده ما بر اساس آن به مذاکره رفتند لق و غیرمنطقی بود و این مبانی انتخاب تیم نبود انتخاب دولت محترم بود و ما بر این مبانی نقد جدی داریم .
استاندار سابق ایلام در تشریح مبانی ضعیف برجام گفت : اولین پایه مذاکره تیم ما این بود که «هم سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ تولید و کارخانه ها و اقتصاد ما«، خطای استراتژیک دوستان ما مفروضاتشان بود مفروض اولشان این بود که چرخ اقتصاد کشور متوقف است و دلیل آن چرخش سانتریفیوژهاست ! " در حالی که اصلای مبنای فرض شان خطا و متاثر از جو رقابت انتخاباتی بود چون تحریم، تنگناها و مشکلاتی را ایجاد کرده بود اما این گونه هم نبود که چرخ اقتصاد ما نچرخد حالا برجام تصویب شده و چند ماه از تاریخ اجرای آن هم طی شده است ، نتیجه این شده است که نه سانتریفیوژها میچرخد و نه چرخ اقتصاد کشور! و این همان چیزی است که آمریکا می خواست اصلا آمریکا میخواست اول سانتریفیوژها را از چرخش بیندازد تا بدنبال آن چرخش اقتصاد کشور را مختل و فشل و به استیصال برساند . آمریکا میخواهد جمهوری اسلامی ایران را با استیصال اقتصادی منجربه نارضایتی مردمی، کشور را ساقط کند و البته این استراتژی براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران با پارادیم سیاسی استکبار کاملا هم منطقی است و تعجبی ندارد.
مشکینی در ادامه افزود: دومین مبنای لق مذاکرات توهم و شعار «برد –برد» بود که اصلا در این قضیه مصداق پیدا نمیکند تئوری برد-برد زمانی است که طرفین یک جا منافع مشترک دارند و روی میزان استفاده از منبع مشترک اختلاف نظر دارند مثل منافع کشورهای حاشیه دریای خزر در منابع و ظرفیتهای خزر یا مثل یک میدان نفتی مشترک در قلمرو دو کشور و ....در این شرایط طرفین مذاکره میکنند و چانه زنی میکنند، انتظارات را کم و زیاد میکنند و یک جایی با هم توافق کرده و سهمی از منبع مشترک میبرند این میشود «برد –برد»
در مورد ما و آمریکا اینگونه نیست طرف میگوید از یک حق و ظرفیتت که برایت مزیت امنیتی و اقتصادی و توسعهای و حیاتی به نام تکنولوژی و صنعت هستهای حق ندارید استفاد کنید چون من میگویم ! این ظرفیت استراتژیک باید صرفا در اختیار ما و اقمار ما باشد اگر تخطی کنید راه تنفس تان را هم میبندیم و ...! خوب شما چگونه در این فضا میخواهید بازی برد –برد بازی انجام دهید ؟ چه میدهید و چه میستانید ؟ شما دارید با خرس داخل یک گونی میروید نمی شود داخل گونی با خرس بازی برد-برد انجام داد !
وی اظهار داشت: سومین مبنای خطا «توافق به هر قیمت» است آمریکائیها در کنگره میگویند «توافق نکردن بهتر از توافق بد کردن است» دوستان ما در دولت روحانی میگفتند توافق حتما باید حاصل شود حتی ضرب العجل هم تعیین میکردند و شوربختانه زلف توافق را به زلف رقابت و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری گره میزنند ، وزیر خارجه ما در یک موضع گیری کاملا غیر دیپلماتیک علنا به حریف میگوید که اگر این توافق به انجام نرسد تیم ما در انتخابات داخلی میبازد. وقتی شما با این منطق به میدان مذاکره بروید طرف تمام خواستههایش را تحمیل میکند و البته یک آب نبات چوبی هم به دستت میدهد.
درادامه مناظره هادیانی در انتقاد به بخشی از مواضع مطرح شده گفت: آمریکائیها هیچ وقت به این نتیجه نرسیده بودند که تحریمها قابل تداوم نیست بلکه آنها چیز خطرناکتری میگفتند. آنها در اواخر دولت دهم به این نتیجه رسیده بودند که تحریمها برای جلوگیری از سیاستهای هستهای ایران دیگر کارکرد نداشته و بازدارنده نیست و هدفشان جایگزینی گزینه جنگ بود بنابراین مهمترین نتیجه برجام کمرنگ کردن سایه جنگ بود، از طرف دیگر مذاکرات و برجام یک پروژه ملی است و مستقیما زیر نظر رهبری نظام شکل گرفته لذا درست نیست با این حرفها یک دستاورد ملی مرتبط با منافع ملی را جناحی کنیم .
مشاور ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در پاسخ به این قسمت از نقد هادیانی گفت: اولا گزارش کری به کنگره مبنی بر اینکه تحریمها دیگر کارآمد نیستند و هزینه دارند مستندا موجود و در دسترس است. ما دیگر نباید مفسر مواضع حریف به نفع حریفمان باشیم ، اما حرف شما را در مورد اینکه پرونده هستهای را نباید از سطح ملی پایین بکشیم و بهانه مناقشه و دعوای جناحی قراربدهیم ، را نه تنها قبول داریم بلکه مدعی هستیم و میگوییم مذاکره هستهای با دولت آمریکا پس از وساطت عمان و تعیین چهار شرط مقتدرانه و هوشمندانه توسط مقام معظم رهبری که اوباما نیز مجبور به پذیرش آن شروط شده بود در سطح ملی ادامه داشت .
وی افزود: البته برخیها با اشاره به اینکه مذاکرات و برجام با نظارت و هدایت رهبر معظم انقلاب شکل گرفت میخواهند غیرمستقیم از زیر بار مسئولیت خسارتهای برجام شانه خالی کنند این ادعا و گذاره آن وقت قابل پذیرش است که خطوط قرمز تعیین شده توسط رهبری دقیقا در توافق گنجانده شود که در عمل این اتفاق نیفتاد . اما نکته اینجاست که روند مثبت و منطبق با منافع ملی مذاکره از روزی عوض شد و آمریکائیها دبه درآوردند که از داخل ایران پیامهایی به آن طرف مرز ارسال شد که مفهوم روشن آن این بود، «سردمداران محترم کاخ سفید! دست نگه دارید انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک است و به احتمال قوی جریانی سازشکار زمام دولت را به عهده خواهد گرفت صبر کنید تا خودمان بیاییم با هم راحت تر کنار میآییم و به تعبیر دیگر مشکلی در واگذاری امتیاز و عقب نشینی از مواضع استراتژیک نظام سیاسی نداریم»، از این مرحله ریل مذاکره عوض شد و صد البته همین جریان با استفاده از فضای باز انتخابات ریاست جمهوری و هیجانات موجود علایم نادرست انبوهی به آمریکا و جهان ارسال کرد که ترجمه آن در محاسبات دشمن استیصال و فروپاشی اقتصادی کشور و اثربخشی تحریم بود، بطور مثال صندوق ذخیره ارزی بیش از ۵۰ میلیارد دلار موجودی داشت اما اعلام کردند که خزانه خالی تحویل گرفتیم. انبارهای غله و ارزاق عمومی خالی است البته هیچ وقت به این سئوال پاسخ ندادند اگر خزانه خالی بود حقوق ۵ میلیون کارمند دولت در همان ماهی که از نیمه به بعد آن دولت را تحویل گرفته بودند از کجا تامین شد؟ و یا اگر انبارها خالی بود ماههای اول مدیریت دولت آرد نانواییها از کجا تامین شد ؟ چون اگر آقایان فردای تحویل گرفتن دولت برای خرید و واردات و تخلیه و انبار یک کالای استراتژیک مثل گندم اقدام میکردند تحقق عملی این امر حداقل شش ماه طول میکشید.ضمنا این خود دولت بود که یک موضوع مرتبط با امنیت ملی به نام صنعت و تکنولوژی هستهای را دستمایه رقابت انتخاباتی خود کرد و به قول دکتر هادیانی جناحیاش کرد.
مشکینی در پاسخ به این نکته که برجام سایه جنگ را از سر کشور کوتاه کرد، گفت: من اعتقاد دارم در این زمینه کارکرد برجام دقیقا عکس آن چیزی است که دولتیها ادعا میکنند، مهمترین خسارت برجام این است که با برخی از اقداماتی که به واسطه برجام زیر بارش رفتیم داشتهها و ظرفیتهای ما در حوزه هستهای حداقل ده سال عقب گرد داشت، چون ما در این عرصه به جایی رسیده بودیم که خود آمریکائیها هم میدانستند مهمترین عنصر بازدارندگی امنیتی و بازدارندگی روانی است و این ظرفیت و توانمندی و قدرت و امکانات و ابزار است که سایه جنگ و تهدید را دور میکند نه ضعف و زبونی! این از بعد نظری.اما شرایط میدانی و صحنه عمل نیز واقعیتی غیر از آنچه شما ادعا میکنید نشان میدهد آیا از زمان تصویب و اجرای برجام برخوردها و شرایط و ارتباطات و چالشها در منطقه زیاد شده است یا کم؟ آیا روابط ما با همسایگان بهتر شده است یا بدتر ؟ خوب قطعا بدتر شده است البته خیلی جالب است وقتی ما اینگونه واقعیتها را روشن میکنیم دوستان آقای دکتر هادیانی وضعیت موجود را (که بی ارتباط با برجام و ناکارآمدی دولت محترم نیست) با یک وضعیت افتضاح و جنگ تمام عیار منطقهای و بحرانهای داخلی فرضی مقایسه میکنند تا اثبات کنند که برجام آفتاب تابان است، باغ میوه است سفره خیرات است و تنها منفذ تنفس مردم و ...
عباس زاده مشکینی نیز در پاسخ به همین سئوال مجری برنامه گفت: آمریکائیها چند هدف استراتژیک را از برجام انتظار داشتند اول از بین بردن توان هستهای ما بود، دوم مجبورکردن ایران برای کوتاه امدن از مواضع خود در بحث محور مقاومت و سومی استصال و به فروپاشی کشیدن اقتصاد ایران، تا از همین مسیر مردم را در مقابل نظام قرار داده و براندازی و حتی تجزیه ایران را دنبال کنند به همین دلیل وقتی برخی از سیاستمداران ما خواسته یا ناخواسته این تحلیل و پیام و کد را به حریف دادند که بله تحریمها موثر است طبیعتا آنها چه ترامپ بیاید چه کلینتون تحریم ها را بیشتر و جدی تر خواهند کرد چون در طول این چند ماه اجرای برجام نیز عملا نشان دادند که نمیخواهند ساختار تحریم خدشه بردارد و الا هیچ وقت آن دلارهای قطره چکان از اموال خود ما را با هواپیما و چمدان نمی آوردند.البته شاید اوباما هم قلبا دوست دارد شخصی مثل ترامپ زیرآب برجام را بزند چون خواسته های خود را در برجام به ایران تحمیل کرده و محقق کرده اند و حالا نوبت انجام تعهدات آنهاست بعید نیست به یک بهانه واهی زیرش بزنند.