گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو: خبر کوتاه است و هولناک. دوباره فرد دیگری مورد حمله یک اسیدپاش قرار گرفته. خبری که هر از چند اهی در رسانه ها می پیچد. خبر اسیدپاشی یعنی یک نفر دیگر بینایی و زیبایی اش را از دست داده. اغلب قربانیان اسیدپاشی زنان هستند. مانند «آمنه بهرامی نوا» که سال 83 از طرف خواستگارش مورد اسید پاشی قرار گرفت. سال 90 هم زیبایی و بینایی «سمیه» و فرزندش توسط پدری سنگدل نابود شد. دو سال بعد هم «سیما» دختر دهدشتی در آتش سوءظن یک زن سوخت. و دهها مورد دیگر که اغلب رسانهای شدند و خراش دیگری بر افکار عمومی جامعه وارد کردند.
آخرین حملهی اسیدی
آخرین خبر اسیدپاشی مربوط به مرد چهل سالهای بود که با اسید 16 نفر از اهالی یک خانواده را مجروح کرده بود. این اتفاق چون بلافاصله بعد از حادثه تروریستی مجلس افتاد، گمانه زنیها را در مورد تروریستی بودن حادثه افزایش داد اما به سرعت تکذیب شد.
جنجالی ترین حادثه اسیدپاشی
جنجالی ترین حادثه اسیدپاشی هم مربوط به پاییز 93 بود که به فاصله کمی چهار زن در اصفهان مورد اسیدپاشی قرار گرفتند. جنجال قضیه هم در سیاسی شدن آن بود که موضوع را به طرز عجیبی به صحبتهای امام جمعه اصفهان در مورد حجاب ربط دادند! در حالی که تعدادی از قربانیان حمله اصفهان محجبه بودند.
نقش رسانهها در بازتاب خشونت
مریم موسوی نیک دکترای روانشناسی بالینی، دربارهی نقش رسانهها در پرداختن به حوادث و خشونتها میگوید:«رسانههای جمعی مانند خبرگزاریها و روزنامهها هر چند وقت یکبار از انحرافات اجتماعی مانند اسیدپاشی، قتل و مواردی از این دست پرده بر میدارند. در واقع کارکرد مهم رسانهها شناساندن قانون و کیفر آن به کنشگران اجتماعی جهت کاهش میزان جرم و خشونت است.» از نگاه این روانشناس«رسانهها به صورت نامحسوس با درج و انعکاس خشونت و عواقب آن برای فرد خاطی اقدام به کنترل و پیشگیری از خشونتها میکنند. به عبارتی رسانهها با اقناع پذیری بهتر میتوانند در کنترل اجتماعی نقش موثری داشته باشند.»
موسوی نیک در ادامه درباره تفاوت نقش فرهنگ سازی و قانون میگوید:«صرف وجود قانون نظم اجتماعی به وجود نمیآورد و اتتقال فرهنگِ قانون گرایی به عاملان اجتماعی میتواند آنها را در مواجهه با جرم و زمینهی ارتکاب آن مصون نگه دارد.»
پروانه سلحشوری،نماینده مجلس و رئیس فراکسیون زنان مجلس هم معتقد است:«بازدارندگی چنین خشونتهایی فقط از طریق قانون اتفاق نمیافتد و به زمینه سازی فرهنگی نیاز دارد. باید خشونتی مانند اسیدپاشی مورد واکاوی قرار گیرد و آموزش کنترل خشم در جامعه را جدی بگیریم.»
موضوع اسیدپاشی در مجلس به کجا انجامید؟
پروانه سلحشوری درباره اسیدپاشی میگوید:«این موضوع دغدغهی نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگان زن هست. در همین راستا نمایندگان به دنبال ارائه طرحی بودند اما از ما خواسته شد که دست نگه داریم چراکه دولت قرار است لایحهای با عنوان امنیت را به مجلس بفرستد که موضوع اسیدپاشی هم در آن گنجانده شده. در حال حاضر لایحه از معاونت زنان عبور کرده اما هنوز در دست دولت است و مجلس منتظر تقدیم این لایحه است. از زمان ارسال آن اطلاع دقیقی در دست نیست اما قاعدتا این لایحه تا پایان دولت یازدهم به دست ما نمیرسد و به دولت دوازدهم موکول میشود. لازم است دولت یک توجه ویژه به این موضوع داشته باشد و سریعتر آن را ارسال کند.»
چرا اسیدپاشی؟
موسوی نیک به عنوان روانشناس اجتماعی معتقد است :«این نوع خشونت بیشتر بخاطر مسائل ناموسی، عشقهای مثلثی و گاهی سرخوردگی عاطفی رخ میدهد. بنابراین انگیزهی عاطفی دلیل رایج این خشونت است. هدف اصلی اسیدپاشان انتقام است. عصبانیت و خشم غیر قابل کنترل علت اصلی است که فرد را مجبور میکند به خود یا دیگران آسیب برساند. فقر فرهنگی، اجتماعی و مالی مهمترین دلیل بروز چنین خشونتهایی شناخته شده.»
موسوی نیک در ادامه برای پیشگیری از چنین فجایعی میگوید:«رفع چنین خشونتهایی نیازمند همکاری همهی دستگاههاست. باید نگاههای احساسی را به رویکرد عقلانی تبدیل کنیم.»
رضا فرهمند، روانشناس حوزه سلامت نیز علت اسیدپاشی را چنین تحلیل میکند:«اسیدپاشی ممکن است توسط افرادی با اختلالهای شخصیت از جمله اختلال شخصیت مرزی، ضد اجتماعی، افراد شکاک و میان مصرف کنندههای مواد بیشتر اتفاق بیافتد. بنابراین پیشگیری، تشخیص و درمان بیماران از طرفی؛ آموزش کنترل هیجانی به خانوادهها و شیوه صحیح فرزند پروری و کمک از متخصصین در شرایط بحرانی از طرفی دیگر؛ میتواند در کاهش چنین خشونتهایی در جامعه موثر باشد. البته که نقش رسانهها برای آموزش کنترل هیجانات در خانوادهها را نباید نادیده گرفت.»
مجازات اسیدپاشی؟
مریم موسوی نیک در باره قصاص اسیدپاشی نیز میگوید:«اگر اعلام شود که از این پس ، هر کس اسید بپاشد ، خود نیز به همین سرنوشت دچار می شود ، حتما کاهش قابل ملاحظه ای درجامعه شاهد خواهیم بود زیرا هیچ کس دوست ندارد با سر و وصورت سوخته با اسید زندگی کند. خداوند متعال در قرآن کريم نيز پس از سفارش به عفو، مي فرمايند «و لکم في القصاص حياة»، يعني در خود قصاص نيز حيات جامعه نهفته است و گاهي با انجام يک قصاص، جان ديگر افراد جامعه حفظ ميشود.»
در اکثر موارد طولاني شدن روند دادگاه و کم رنگ شدن اهميت موضوع، به
همراه تلاش خانوادهي جاني براي گرفتن رضايت یا تهدید عواملي هستند که موجب راضی
شدن فرد آسیب دیده به عدم قصاص جاني ميگردد. براي حل اين مساله اول بايد اين
عوامل شناسايي شود. سپس درباره قصاص بايد فرهنگ سازي صورت بگيرد و مردم مطلع شوند
که عفو و گذشت به جاي خود بسيار نيکوست اما در برخي جرائم قصاص جاني حتي مزيتي
براي اجتماع و عبرتي براي ديگر افراد به شمار میآید.»
سلحشوری نیز درباره ابعاد حقوقی اسیدپاشی معتقد است:«از
آن جایی که قانون جدیدی در این باره تصویب نشده، قوانین مربوط به مجازات اسیدپاش
همان موارد قبلی است تا زمانی که با آمدن لایحه
امنیت از طرف دولت درباره آن تصمیم گیری شود.»