مسالهای که رهبر انقلاب هم چندروز قبل درمورد آن هشدار دادند که ضدانقلاب به دنبال کشاندن کارگران معترض از رکود سنگین به رویارویی با نظام اسلامی است، اما در عوض کارگران پای نظام و انقلاب ایستاده و از خارجنشینان زهر چشم گرفتند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سیدمهدی حاجیآبادی؛ کافی است تنها سری به تیترهای درشت صفحات اجتماعی و شبکههای خارجیزبان بزنید. سناریویی زیبا و عامهپسند پیچیده در حریر دلسوزی برای به خیابان کشاندن کارگران معترض ایرانی علیه کشور. مسالهای که رهبر انقلاب هم چندروز قبل درمورد آن هشدار دادند که ضدانقلاب به دنبال کشاندن کارگران معترض از رکود سنگین به رویارویی با نظام اسلامی است، اما در عوض کارگران پای نظام و انقلاب ایستاده و از خارجنشینان زهر چشم گرفتند.
اما حقیقتا صحنهگردان اصلی این نمایش کیست؟ خارجنشینانی که به تعداد افراد ایرانی از مردم سیلی خوردهاند یا دوستان مصلحاندیش راحتطلب و بعضا با نیت خیر داخلی؟ اما این یک نمایش است. نمایشی به گستره ایران، تماشاگرانی به تعداد جمعیت کشور و بازیگرانی که در قامت قربانی یا شکلدهنده وضع موجود از میان همان تماشاگران، تئاتر بزرگ تباهی کارگر ایرانی را اجرا میکنند. طنز تلخ این است که گاهی برخی، ریشه و علل وقایع را رها کرده و دنبال باغ سبز بر در خانه حاجی واشنگتن میگردند. چنان گرفتار تناقضهای عجیب و قریب شدهایم که واقعیتهای جامعه را نادیده میگیریم!
نه اینکه مقامات ارشد دولت درباره رکود و بیکاری هشدار و دستور نداده باشند؛ نه! اتفاقا دستورات و ابراز نگرانیها زیاد و پر تکرار بوده است، اما گویا گوشها کر و چشمها کور شده است. مجری و قانونگذار در دور باطل قرار گرفتهاند. هر چقدر نیز نیت بهبود اوضاع و بهبود شرایط زندگی را داشته باشند، ناکارآمدند.
هر چند که مسئولان دولتی از اشتغالزایی ۷۰۰ هزار نفری در سالی که گذشت، سخن گفتند، اما آخرین آمار از تعداد بیکاران در سال ۹۵ نشان داد که سه میلیون و ۲۰۳ هزار نفر از جمعیت فعال کشور، شغلی نداشتند. از آنجایی که ورودی به بازار کار سالانه بیش از یک میلیون نفر خواهد بود، بنابراین هر ساله دوباره بر تعداد بیکاران افزوده میشود؛ چراکه مطابق با آمار سال ۹۴، تعداد بیکاران بر پایه دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بودهاست. واقعیت مهمتر اینکه در شرایطی که سن کشور بهطور میانگین افزایش و سهم جمعیت جوان از کل جمعیت کاهش یافته، نرخ بیکاری در جوانان رو به رشد است!
کاربران توییتر، اما در این روزهای منتهی به پایان سال، در غیبت مکرر مسئولین، با دعوت مردم به خرید تولید ایرانی جور مسئولین غایب از نظر و در سفر را کشیدند! راضیه فیروزی به تعطیلی یکی از مشهورترین کارخانجات لوازم خانگی اشاره کرد و نوشت: یادش بخیر ارج چقدر محصولاتش خوب بود، کارگراش بیکار شدن وکارخونش تعطیل، چون ما رفتیم سراغ خرید جنس خارجی!
محمدمهدی روحاللهی همراه اعتراض به مسئولین، خطاب به مردم نوشت: منِ مصرف کننده باید از کالای ایرانی حمایت کنم. تولیدکننده باید کیفیت رو بالا ببره و قیمت رو کم کنه. دولت و مجلس و... هم هم. اگر هرکدوممون تو انجام وظیفهمون کوتاهی کنیم، به خودمون و کشورمون جفا کردیم.
علی الفتپور نیز خطاب به کسانی که مدعای وطنپرستی هستند، اما غرق در برندهای خارجیاند گفت: قابل توجه وطن پرستها کارگر ایرانی، تولید ایرانی، کارخانه ایرانی و خانواده ایران در بحران است آن هم به خاطر بی توجهی و بی مسئولیتی ما اونهایی که هشتک میزدن و گریبان برای چیزهای مختلف چاک میدن به خدا اینها هم ایرانی هستن بیاین تو میدان تا اون حرفاتونم باور کنیم!
امین اسدی آماری از اشتغال صنعت پوشاک و کفش ایران داد و نوشت: هم اکنون ۵۰۰ هزار نفر در صنعت کیف و کفش کشورمشغول به کار هستند. اگر واردات و قاچاق کفش متوقف شود و همه کفش ایرانی بخرند تقریبا ۱۷۰ هزار ایرانی دیگر مشغول به کار خواهند شد.
عوامل نابسامانی را بشناسید عوامل این نابسامانی را در پاستور، بهارستان و مراکز دیگر باید جستوجو کرد. آنجایی که مدیران اجرایی و قانونگذاران کشور گردهم آمدهاند، یا سیاستهای خطا را اجرا میکنند یا اینکه در اجرا و نظارت سیاستهای درست تعلل و کاستی به خرج میدهند. در هر صورت آنچه پیداست، ناکارآمدی محصول مجموعهای از تصمیمها و سیاستهاست. تصمیمهایی که نخبگان علمی را فراری داده، زبان رسانهها را بسته، نفس دانشگاهها و مراکز علمی را گرفته، تولید کننده داخلی را زمینگیر کرده و دست تازه به دوران رسیدهها را برای جولان باز نگه داشته است و سایر مولفه ها، مجموعهای به هم پیوسته است که نتیجه آن جز ناکارآمدی نیست. ناکارآمدی که نمونه کوچک آن را در فلج شدن تهران در برف دیدیم.
معادله ساده است. با وجود رشد سنگین و بیش از سه برابر شدن میزان نقدینگی در دوران روحانی، هرروز در کشور شاهد تعطیلی یکی از بنگاههای اقتصادی هستیم. رکود سنگینی که ماحصل تلاشهای خستنگیناپذیر و بیوقفه دولت در افزایش واردات حتی از نوع کود انسانی، به جان کار و کارگر ایرانی نشسته است و مسندنشینان کارگران را به خورد شدن دهانشان در حضور رییسجمهور تهدید میکنند! روزی نیست در گوشهای از کشور شاهد تجمع کارگران در اعتراض به تعطیلی کارخانجات یا تعویق چندماهه و بعضا چندساله حقوقشان نباشیم. با یاد آریم سر شکسته کارگران اراکی را که به جای احقاق حقشان باتوم از دولتمردان نوش جان کردند! اینجا نه والاستریت است و نه معترضین به سفر ترامپ در انگلیس. اینجا مهدِ انقلابِ پابرهنگان است که به دست سرمایهداری، آرام و مؤدبانه، با هزاران ترفندِ ظاهرالصلاح و تزویرِ پیچیده در مجلدات شومیزی و به مدد صدها به اصلاح روشنفکر و ورق گلاسهی لیبرال-ناسیونال سرقت میشود. صاحبان سرمایه، به هزار کلکِ نجیب و خوش خط و خال، مهمترین ارکان را تصاحب و تمشیت میکنند و صاحبان انقلاب، مأیوس از لیبرالها به مردم و نظام اسلامی پناه آوردهاند.
این پناهگاه برای کارگران ایرانی چه باید بکند؟ محسن آهنگری با یادآوری فرهنگ مردم اروپا در خرید از تولیدات ملی خودشان نوشت: درصد قابل توجهی از مردم اروپا ترجیه میدن کالای ساخت کشور خودشون رو بخرن حتی اگر در مقابل مشابه خارجی از کیفیت پایین تری برخوردار باشه. بله، اروپا غیر از هالویین و ولنتاین فرهنگهای بهتری هم برای تقلید داره هموطن گرامی!
فاطمه سادات امیرخانی به دوگانه ناکارآمدانی که بهانهجویان نوکیسه که همه مشکلات را به پای اسلام و انقلاب میاندازند پرداخت و گفت: هر روز با واژههای کارتنخواب و کودککار و گلفروش و.. ترحم جمع میکنند و نظام را ناکارامد نشان میدهند، ولی زمان خرید حاضر نیستند شهوت خارجیپسندشان را کنترل کنند و #کالای_ایرانی بخرند، چون حرفهایشان شعاری بیش نیست!
سیدرضی از تجربه خرید جنس ایرانی هنگام خرید جهیزیه همسرش نوشت و گفت: همه اقلام جهیزیه همسرم ایرانیه، از دیروز هم اومدیم تهران تا اقلام درشت موردنیاز زندگیمونو #ایرانى_بخریم، از اجاق گاز گرفته تا یخچال فریزر و لباسشویی و ظرفشویی و تلویزیون، با افتخار همه رو از تولیدات باکیفیت داخلی برداشتیم. ما اینجوری #پای_کار_ایرانیم!
یکی از کاربران نیز به شهیدی از حزبالله لبنان که تمامی خریدهایش را از جنس ایرانی انتخاب میکرد نوشت و گفت: وقتی شهید حزباللهلبنان تمام جهیزیه همسرش را از ایران میخرد آیا ما توجیهی برای خرید کالای خارجی خواهیم داشت؟
ارج یه کارخونه آشغال بود که هر سال همون محصول بدردنخور قبلیش رو بدون کوچکترین توسعه ای عرضه می کرد.
کسی که توی کارش توسعه و خلاقیت نداشته باشه محکومه به حذف شدن.
من کالای مرغوب می خرم فرقم نمی کنه آمریکایی باشه یا ایرانی، فقط کیفیت و قیمت مهمه.
اینا که درست . خارج نشین خر کی باشه در کشور اغتشاش درست کنه. اما، اما من این رو قبول ندارم که گفتید: «هر چقدر نیز نیت بهبود اوضاع و بهبود شرایط زندگی را داشته باشند، ناکارآمدند.»
خارج نشین که تکلیف اش روشنه. ولی مردم به اونا چیکار دارن. شما چی؟ شما کارت درسته؟ اگر میگی اراده ی لازم هست، پس این اراده چرا 39 ساله نتونسته کاری کنه که بجای بهتر شدن اوضاع، اوضاع این باشه که بعضیا دیگه بجای ریاکاری و ظاهرسازی، علنا میگن ما برتریم و ذخیره ایم باید بیشتر برداریم؟ پس اراده، نیست!
این نهایت خودخواهی و فرد گرایی است که می گوید من باید کالای مرغوب بخرم حتی اگر خارجی باشد و منافع مردم برایم مهم نیست. برای چنین شخصی فقط خودش مهم است. حال آنکه ژاپنیها در حالی بعد از جنگ دوم کالاهای خارجی را تحریم کردند که کارخانه های خودشان ویران شده بود و با بدترین کیفیت در حال تولید بود. این است فرق روحیه جامعه گرایانه ژاپنی و روحیه فردگرای ایرانی.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
کسی که توی کارش توسعه و خلاقیت نداشته باشه محکومه به حذف شدن.
من کالای مرغوب می خرم فرقم نمی کنه آمریکایی باشه یا ایرانی، فقط کیفیت و قیمت مهمه.
خارج نشین که تکلیف اش روشنه. ولی مردم به اونا چیکار دارن. شما چی؟ شما کارت درسته؟ اگر میگی اراده ی لازم هست، پس این اراده چرا 39 ساله نتونسته کاری کنه که بجای بهتر شدن اوضاع، اوضاع این باشه که بعضیا دیگه بجای ریاکاری و ظاهرسازی، علنا میگن ما برتریم و ذخیره ایم باید بیشتر برداریم؟ پس اراده، نیست!