تمام جامعه نیازمند نقد شدن و تصحیح است؛ اما چه میشود که خیلی از نهادها را نمیشود نقد کرد یا اگر نقد کردید با برخورد و برچسب گذاری مواجه میشوید این مسئله را به وضوح در دولت کنونی شاهد هستیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-حدیث عباسی؛ * مطمئنا تا به حال کلمه انتقاد را شنیده اید یا کسی را نقد کرده اید شاید هم، گاهی مورد انتقاد قرارگرفته باشید، در کل آشنایی ضمنی با این کلمه مرموز داشته اید.
اما تا به حال در مورد خود «انتقاد» فکر کرده اید؟ برای درک بهتر هرچیزی باید ابتدا به سراغ چیستی و چرایی آن رفت تا بتوان از آن بهترین بهره را گرفت.
نقد و انتقاد در لغت به معنی ارزیابی، بررسی، شناسایی کردن، زیر و رو کردن، عیبها را نمایاندن و پنهانها را رو کردن است.
نقد، یافتن و نشان دادن است تا اگر کسی خواست، راهش را بیابد و اگر نخواست عذری نداشته باشد و در اصطلاح، وارسی و بررسی نوشتار، گفتار یا رفتاری برای شناسایی و شناساندن زیبایی و زشتی، بایستگی و نبایستگی، بودها و نبودها و درستی و نادرستی آنها است. هدف اصلی یک منتقد از نقد، همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال میکند.
با این تعاریف خود به خود خیلی از چیزهایی که ما به اسم نقد سراغ داشتیم از دایره این کلمه خارج میشود. گاها خیلی از گفتهها و نوشته به نام نقد در واقع انتقاد نیست بلکه عیب جویی، تخریب، تحلیل، نصیحت و... است. منتقد مانند یک دکتر به سلامت موضوع اهمیت میدهد و هدفش ترمیم بافت آسیب دیده است.
در آموزههای دینی، به مقوله نقد و نقدپذیری، اهمیت فراوان داده شده است. واژههای نصیحت، تذکر، موعظه، استماع قول، اتّباع احسن، تواصی به حق، دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر، هر یک به گونه ای، اهمیت و جایگاه نقد و نقدپذیری را بیان میکنند.
همچنین، آثار و پیامدهای سازنده و سودمند نقد، اهمیت و ضرورت انتقاد و انتقادپذیری را بیان میکنند و سبب میشوند که آدمی همواره خود را در دید نقد دیگران بگذارد و هیچ گاه کارکرد خویش را از آن بی نیاز نداند. جامعه بدون نقد، جامعه بدون پرسش جامعهای مرده و بی روح است که دچار یکنواختی گردیده و پیشرفت زیادی درآن حاصل نمِی گردد. جهت داشتن جامعهای سالم بانشاط و شـاداب، شهروندان آگاه و مسئول، دولتمردان متواضع و پاسخگو، بایستی فرهنگ نقد و نقادی را رواج داد. تلخی نخستین نقد و انتقاد، با دستاوردهای شیرین آن از بین میرود. اشتباه و گناه در گفتار و رفتار غیر معصوم راه پیدا میکند، بنابراین انتقادگری و انتقادپذیری از نیازهای یک مومن برای اصلاح گفتار و رفتار در راه تقرب به خدای متعال است. ارزش انتقاد سازنده و نصیحت مشفقانه به حدی است که امام علی (ع) آن را از جمله حقوق حاکم اسلامی بر مردم میداند.
نقد و انتقاد صحیح، از آن روی مورد تاکید است که اگر شاخصترین ویژگی انسان را «اندیشیدن» او بدانیم، بی گمان کار سازترین و تعیین کنندهترین عامل در تولید، شکوفایی و گسترش این ویژگی، ارزیابی و نقد و بررسی است.
امام سجاد (ع) در حدیثی زیان بی توجهی به انتقاد سازنده را این گونه گوشزد میکند: «چه بسا اشخاصی که از بس خوبی شان را گفتند و مدح شان نمودند، فریب خوردند و فاسد شدند و چه بسا افرادی که، چون از عیب شان چشم پوشی شد (و مورد انتقاد قرار نگرفتند)، مغرور شدند.»
امام صادق (ع) در مقام معرفی بهترین دوستان، چنین گفته است: «بهترین دوستان در نزد من کسانی اند که عیوب و نواقص من را به من هدیه دهند.»
هر چند امام (ع) از مقام عصمت برخوردار بوده و هرگز نقص و عیبی در وجود و گفتار و کردار او راه ندارد، اما بهترین دوستان خود را کسی معرفی میکند که اگر عیب و نقصی از آن حضرت به نظرش میرسد، بدون ملاحظه، آن را به او گوشزد کند، کمترین فایده این کار آن است که سوء تفاهم پیش آمده را میتوان در فضایی صمیمی و دوستانه رفع کرد.
از تمام این کلمات میشود اهمیت والای نقد صحیح را متوجه شد نقد هم دارای مراتب و مراحلی است که از نقد نفس خویشتن تا نقد مسائل اجتماعی پیش میرود در واقع تصمیم بی عیب تصمیمی است که مورد نقد گذاشته شود و به بهترین شکل آن برسد.
مهمترین چالش پیش روی هر انسانی جامعه سازی به شکل صحیح آن است حال میخواهیم برسی کنیم نقد در جامعه ما چه جایگاهی دارد و چه آثاری دارد
رهبر انقلاب سکاندار این کشتی بزرگ بارها در سخنان خود به مسئله نقد پرداخته اند ایشان هم منتقدین هم دستگاههای مورد نقد را بارها مورد تذکر قرار داده اند به عنوان مثال به منتقدین گوش زده کرده که نقد یک عمل دوستانه است نه خصمانه همچنین درکنار برسی نقاط ضعف از بیان خوبیها و پیشرفتها غافل نشوند وهم اینکه به دستگاههای حکومتی گوشزد کرده اند که در برابر نقد گارد نگیرند و از نقدهای سازنده برای پیشبرد اهدافشان استفاده کنند.
تمام جامعه نیازمند نقد شدن و تصحیح است، اما چه میشود که خیلی از نهادها را نمیشود نقد کرد یا اگر نقد کردید با برخورد و برچسب گذاری مواجه میشوید این مسئله را به وضوح در دولت کنونی شاهد هستیم که ابتدا با فریاد پناه میبرم به خدا از بستن دهان منتقدان به جمع آوری آرا مشغول شد و بعد منتقدان را بیسواد و دلواپس و جهنمی و ... و ذلک خطاب کرد.
اگر پا را فراتر بگذاریم راس یک جامعه اسلامی مراجع تقلید و زمامداران دینی آن است، اما تا به حال به ندرت پیش آمده که پذیرای نقد منتقدین باشند و این سندروم تقدس گرایی غلط در ذهن عدهای باعث شده منتقدین به دستگاه مرجعیت را جزو خوارج و منافقین بدانند و به آنها بتازند و این مسئله شامل دستگاه قضایی، مجلس شورای اسلامی، وزرا و مسئولین سمتهای مختلف نیز میشود. در جامعهای که مسیر صلح آمیزی برای بیان انتقادها و رسیدگی به آنها نباشد نارضایت عمومی موجب شکل گیری اعتراضات خیابانی میشود
عدهای در راس احزاب چپ و راست نشسته اند حزب خود را بالای تمام مسائل میدانند و غایت غایاتشان پیروزی فلان لیستشان در فلان انتخابات است و هر نقدی را با سرکوب جواب داده و آن را تضعیف کشور و بهم زدن مصلحتها میدانند.
اگر قلمها ننویسند، منبریها نگویند، دانشجویان فریاد نزنند پس چگونه میشود کشور را به قلههای موفقیت رساند. انقلاب اسلامی ما نیازمند چندین انقلاب درونی است برای پایه سازی آرمانهایی که برایشان جنگیدیم و مقاومت کرده ایم.
در دولت وقت شاهد هستیم که شخص رییس جمهور میتواند به راحتی عملکرد شورای نگهبان را برای رد صلاحیت هم حزبی هایش به دلیل فساد زیر سوال ببرد و به باد انتقاد و حمله بگیرد، اما دانشجویی که از نتایج و آثار برجامی که نافرجام ماند و ارائه چندین لایحه این چنین انتقاد میکند را بیسواد و ترسو بخواند و زندانها را پر کند از روزنامه نگاران و ژورنالیستها و صفحههای منتقد را ببند و برنامههای تلوزیونی منتقدین را تعطیل کند.
هرگاه جامعه از فرامین رهبر و ولی خود فاصله گرفته ضربه خورده این را تاریخ بارها ثابت کرده است. انتقاد صحیح و سازنده از خواستههای ایشان است و اگر اهل فهم و نخبگان این مسئله رانادیده بگیرند باید منتظر موج سواریهای رسانههای غربی باشند که به جای نقد شروع به تخریب اصلیت نظام و فاصله انداختن بین مردم و نظام خواهند کرد.
*حدیث عباسی-مسئول پایگاه شهید همت واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بروجرد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.