گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، میثاق شمسینی؛ به راستی که معلمی مفهومی است در برگیرنده تمامی صفات خوب و پسندیده؛ ایثار، فداکاری، دلسوزی، مهربانی، احساس مسئولیت، تعهد و... توصیفاتی محدود به قدر فهم اندک ما از معنای گسترده و بی انتهای معلمی هستند.
چه بسیار معلمانی که از سر دغدغهمندی عمر خود را وقف تعلیم و تربیت کردند. چه بسیار معلمانی که اندوخته علمی خود را بدون هیچ چشم داشتی در اختیار آینده سازان این کشور گذاشتند.
چه بسیار معلمانی که در هیچ شرایطی روند آموزشی را حتی برای لحظهای متوقف نکردند، که مصداق بارز این جدیت و ممارست در راستای وظیفه را در ایام کرونا مشاهده کردیم. این توصیفات لزوم تکریم معلمان و همچنین توجه به شان و منزلت ایشان را متناسب با جایگاه والایشان به خوبی مشخص میسازد. اگر در جامعهای معلم مرجع سوالات و در مرکز توجهات قرار گرفت میتوان انتظار سعادت و خوشبختی را برای آن جامعه داشت.
البته پیش از آن باید به این موضوع هم پرداخت که معلمی در ذهن ما چه تعریفی دارد و انتظار ما از یک معلم چیست؟ آیا ما معلمان را صرفاً محدود در حد تدریس میبینیم و تنها به عنوان یاری دهندگان پیشرفت روند آموزشی و درسی دانشآموزان به آنها نگاه میکنیم یا عنصری هویت ساز که علاوه بر واقعیتهای محسوس و ملموس، حقایق ورای فهم و درک تجربی (که بیشترین تطبیق را با فطرت انسان دارد مثل: عدالت، آزادگی و شرافت) را در دل و جان متربی خود زنده و تثبیت میکند.
رسیدن به این مرتبه از فهم، نسبت به رسالت و مفهوم معلمی نیازمند یک توجه همگانی و همینطور مستمر ونه مقطعی است. در ایجاد این فهم درست نسبت به رسالت حقیقی معلمان و همچنین تکریم مقام معلم چند گروه تاثیر گذارند که در صدر آنها خود معلمان قرار میگیرند. تا هنگامی که خواست و اراده مبنی بر بالا رفتن شان و منزلت معلمی از سوی خود معلمان وجود نداشته باشد، نمیتوان توقع توجه از جانب دیگر افراد را داشت.
علاوه بر خود معلمان، مسئولین هم وظایفی در قبال تکریم این قشر فرهنگساز دارند، اما متاسفانه تا به الآن این تکریم معلمان تنها در حد حرف و شعار باقی مانده و در عمل شاهد توجه درخور نبوده ایم. مراجع متولی آموزش و پرورش کشور و همچنین دیگر دستگاهها، تا هنگامی که مسئله آموزش و پرورش را در صدر اولویتهای خود قرار ندهند و همچنین جایگاه معلم را به معنای حقیقی اش درک نکنند نمیتوان از آنها انتظار خاصی داشت که به نظر میرسد عدم توجه به این موضوع تا به الآن نتیجه همین عدم فهم درست است.
وقتی نگاه پولی و سودمحوری تبدیل به نگاه قالب در آموزش و پرورش شد دیگر نمیتوان انتظار حرکت نظام آموزشی به سمت نظام مطلوب اسلامی که از مسیر تحول در آمورش و پرورش میگذرد را داشت. طرحهایی همچون خصوصی سازی و برون سپاری از همین نوع نگاه نشأت میگیرند. تا زمانی که در سیاست گذاریها و تصمیم گیریها نقش معلمینی که با اشکالات و نواقص نظام آمورشی آشنا هستند معین و مشخص نشود نباید انتظار توفیق چندانی داشت. در نگاه سیاست گذاران فعلی معلمان تنها برای بودن در کلاس درس آماده شده اند نه برای ورود به عرصههای مدیریتی، که این خود آسیبی بزرگ است.
در این بین نقش گروهی دیگر میتواند بسیار موثر باشد. اهالی رسانه و هنر هم توانایی تأثیرگذاری جدی بر بالا رفتن شأن و منزلت معلمین دارند. عدم توجه مناسب به این موضوع در حوزههای رسانهای و هنری جای تأسف دارد، چرا که اگر این ابزار بیش از گذشته در خدمت فرهنگ و تعلیم و تربیت کشور قرار گیرند شاهد نتایج بهتری خواهیم بود.
علاوه بر تمام اینها برای دستیابی به معلمان مدنظر باید فرآیندی را متناسب با انتظارات مذکور مهیا کرد. تربیت معلم امر مهمی است که متاسفانه تا به الان نه در حوزه نظر و در حوزه عمل به آن به طور جدی پرداخته نشده است. در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی اصلیترین و شاید بتوان گفت تنهاترین متولیان تربیت و پرورش معلمان هستند. هر اندازه توجه و برنامه ریزی دقیق در جهت پیشرفت، تجهیز و مناسبسازی کمی و کیفی این مکان مقدس صورت پذیرد، معلمان کارآمدتری را شاهد خواهیم بود.
در سالهای پیش رو توجه به بحث نیروی انسانی و تربیت معلم بیش از گذشته دارای اهمیت است، چرا که تا سال ۱۴۰۶ حدود ۶۰۰ هزار بازنشسته خواهیم داشت که باید برای تامین و تربیت نیروی جایگزین تدبیری جدی و راهگشا اتخاذ شود. نوع مواجهه با این موضوع میتواند از یکسو مارا با بحرانی جبران ناپذیر و یا از سوی دیگر با فرصتی طلایی جهت معماری نظام آموزشی مواجه سازد. این جابجایی حدود ۶۰۰ هزار نفری به این معناست که حدود دو سوم نیروی انسانی آمورش و پرورش دچار تغییر میشود.
حال با جایگرینی به تدریج نیرویهای کارآمد میتوان آموزش و پرورش را مملو از نیروهای با انگیره و تحول خواه کرد و یا صرفا با توجه به تامین و نه تربیت معلم نظام آمورشی را به سمت نابودی سوق داد. قطعا در این بین میتوان با محور قرار دادن دانشگاه فرهنگیان و همیاری همگانی از جانب متولیان امر، نهاد تربیت معلم را به پختگی و حداکثر کارآمدی نزدیکتر کرد.
معلم به عنوان محوریترین و کلیدیترین عنصر آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت از درجه اهمیتی برخوردار است که بر همه ما از معلم و مسئول واجب است تا در جهت تکریم مقام و منزلت تعلیم دهندگان فرهنگ و ارزش ها، گام برداریم. معلمی شغل انبیاست، یک شعار نیست بلکه یک حقیقت اسلامی است که باید تبلور آن را در تمامی فعالیتها و سیاستها دید تا معلم به جایگاه حقیقی خود نزدیک شود.
میثاق شمسینی - دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.