به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ ریحانه شمسالدینی: عبارتی که به تازگی دوباره سر زبانها افتاده، اما یادآور سالهای گذشته است، در ناخودآگاه ذهنی این عبارت در کنار واژهی «مذاکره» در ذهن تداعی میشود.
اصلا FATF چیست؟
چرا برخی اینقدر سنگ آن را به سینه میزنند؟
یا برعکس چرا برخی اینقدر با آن مخالفت میکنند؟
در توضیح جامع، گروه اقدام مالی یا FATF یک نهاد بینالمللی است که هدف ادعایی آن مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در سطح جهانی است.
این نهاد استانداردهایی را تعیین میکند که اعضا و کشورهایی که خواهان تعاملات مالی بینالمللی هستند باید آنها را رعایت کنند. یکی از این استانداردها الحاق به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) است.
سوال دوم!
این CFT چیه؟
CFT کنوانسیونی است که کشورهای عضو آن متعهد میشوند از هرگونه تأمین مالی گروههایی که به عنوان تروریستی شناخته میشوند، جلوگیری کنند.
خب ظاهرا تا اینجا هم مشکلی نداره، اگه واقعا هدف این نهاد اینه، چرا باهاش مخالفت میکنن؟
نکته دقیقا همینجاست!
گفتیم هدف این نهاد مبارزه با تروریسم هست، ولی تروریست از دید چه کسی؟
آمریکا و برخی متحدانش، گروههایی نظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق و حماس رو به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی کردن و از منظر حقوقی و سیاسی، اگر ایران به CFT بپیوندد، این امر میتواند به معنای پذیرش محدودیتهایی باشه که از سوی آمریکا و متحدانش در تعریف تروریسم و اعمال فشار بر ایران تحمیل میشود. در نتیجه، امکان حمایت مالی ایران از گروههای مقاومت در منطقه محدود خواهد شد و این مساله میتواند بر سیاستهای منطقهای تهران تأثیر بگذارد. به عبارتی تصویب CFT میتواند به معنای محدودیت در حمایت ایران از گروههای مقاومت تلقی شود و در صورتی که ایران ناچار به قطع یا کاهش حمایت مالی از گروههای مقاومت شود، روابط استراتژیک تهران با این گروهها دچار آسیب میشود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان، حماس و حشدالشعبی عراق، که از نظر آمریکا و متحدانش در لیست تروریستهای جهان قرار دارند نقش مهمی در منطقه ایفا میکنند. با این قید، تصمیم درباره بررسی CFT یکی از حساسترین موضوعاتی است که پیامدهای گستردهای برای ایران خواهد داشت.
عجب!
پس این حرفایی که میگن چیه؟ کشور به بن بست رسیده و مشکلات فقط از طریق FATA و مذاکره با آمریکا حل میشود؟
اون موقع که تحریم و FATF اندک اعتباری داشت؛ کشور چه کارهایی را خواسته انجام بدهد که نشده و حالا میخوان با مذاکره یا پذیرش یک سازوکار مالی منسوخ و از رده خارج، چه مشکلی رو حل کنن؟ همون موقع (تا قبل از دهه میلادی جاری) که این ابزارها، اندک اعتباری داشت؛ برخی مسئولان گفتن که FATF مشکلات را حل میکند و با همین بهانهتراشی، مسائل اساسی کشور را معطل کردند، در حالی که دولت سیزدهم بدون FATF هم واکسن وارد کرد، هم نفت فروخت و هم پولش را وصول کرد.
در حالی که حسن روحانی؛ رئیسجمهور وقت برای ربط دادن واردات واکسن به برجام و FATF گفته بود: «مگر واکسن سوهان قم است» و حتی حل آب خوردن را به برجام و مذاکره متصل کرد، اما دولت سیزدهم، اثبات کرد بدون آنها هم مشکلات قابل رفع است.
کشور در دولت قبل، بدون FATF و با وجود تحریمها، فروش نفت رو از ۶۰۰ هزار بشکه به یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه رساند. یکی از دلائل موفقیت دولت سیزدهم در فروش نفت و واردات واکسن، علاوهبر اراده جهادی و جوانی و جوان احوالی، متنوع شدن ابزارهای پرداخت در جهان امروز بود.
خب اینی که میگی یعنی چی؟
دوران FATF و تحریم با وجود ابزارهای مالی جدید تمام شده است. تحریم کالایی هم با وجود عرضهکنندگان و خریداران بسیار در جهان و شرکتهای تشکیل شده بر اساس نظامات جدید اقتصادی و مالی، سالهاست که پایان یافته، اما کشور ما گرفتار مدیران تاجرنمایی است که توان یک کارمند ساده را هم ندارند چه برسد به تاجران واقعی بخش خصوصی. مدیرانی که سواد الکترونیکی آنها از حد «کلیک» فراتر نمیرود، اما همچنان اصرار دارند بر مقدرات کشور، حکمرانی کنند. گرهگشایی از مشکلات اقتصادی کشور به برنامه و اراده اجرای آن نیاز دارد نه پذیرش FATF و اصرار بر مذاکره.
منطق دولتهای مدعی که اغلب ناکارآمد بودهاند بر این اساس است که: اگر FATF نیز کمکی به مسیر رفع تحریم و حل مسائل میان ایران و غرب نکرد، معاهده، توافق یا سازوکار بیتاثیر دیگر یا بحث انتقال پایتخت، فیلترینگ و... را پیدا میکنیم تا افکار عمومی را از ناکارآمدی و بیبرنامگی دولت منحرف کنیم.
ریحانه شمسالدینی؛ دانشجوی روانشناسی دانشگاه آزاد زرند کرمان
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است. *