به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ برنامه «صدای دانشجو» کاری مشترک از رادیو گفتوگو و خبرگزاری دانشجو است، این هفته به موضوع خدمات متقابل علم و انقلاب؛ دانشگاه چگونه پنجره پیشرفت و تمدن سازی ایران را باز کرد؟ پرداخت.
در دوازدهمین قسمت از این برنامه با حضور (مسعود شفیعی رئیس سابق دانشگاه ملی مهارت و دانشگاه علمی کاربردی) و رضاییان (معاون دانشجویی دانشگاه تهران)؛ سینا حسینی (دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت) و (زهره رستملو دانشجو ارشد مدیریت دولتی گرایش خط مشی گذاری عمومی دانشگاه تهران) برگزار شد.
در ابتدا این برنامه؛علی حسین معاون دانشجویی دانشگاه تهران در خصوص قتل امیرمحمد خالقی و اقدامات انجامشده پس از آن گفت: متأسفانه در بحث پیشبینی و پیشگیری، معمولاً ضعفهایی وجود دارد و این حادثه نیز نشان داد که امکان پیشگیری از آن وجود داشت. با این حال، پس از وقوع حادثه، اقدامات مختلفی برای بهبود امنیت صورت گرفته است.
وی با عرض تسلیت به خانواده مرحوم خالقی و جامعه دانشگاهی کشور، اعلام کرد که پس از این واقعه تلخ، جلسات متعددی به دستور ریاست دانشگاه تهران و وزیر علوم برگزار شد. در این جلسات، علاوه بر مسئولان دانشگاه، نمایندگانی از وزارت کشور، نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی نیز حضور داشتند تا راهکارهای لازم برای افزایش امنیت بررسی و اجرایی شود.
رضاییان درباره اقدامات انجامشده افزود: در کوتاهمدت دو کیوسک امنیتی در خیابانهای منتهی به خوابگاههای دانشجویی مستقر شدند. بهبود روشنایی معابر با همکاری فرمانداری تهران و اداره برق، روشنایی خیابانهای پرخطر تقویت شد. نصب دوربینهای نظارتیکه نقاط کور شناسایی شده و دوربینهای امنیتی در حال نصب هستند و راهکارهای پایدار دانشگاه تهران به دنبال ایجاد مسیرهای امنتر برای تردد دانشجویان، از جمله بازگشایی مسیر ارتباطی از آل احمد به دانشکده فنی است.
سخن دبیر: علم و انقلاب دو نیروی عظیم هستند که در طول تاریخ همواره مسیر ملتها را دگرگون کرده و زیربنای تمدنها را بنا نهادهاند. انقلاب اسلامی ایران از ابتدا با نگاهی راهبردی به علم و دانش، دانشگاهها را نه تنها بهعنوان نهادهای آموزشی، بلکه بهعنوان ارکان اصلی استقلال، توسعه و پیشرفت کشور مورد توجه قرار داد.
امروزه، دانشگاههای ایران نه تنها مرکزی برای تربیت دانشآموختگان، بلکه پیشران توسعه علمی، موتور محرک نوآوری و بسترساز تمدنسازی نوین ایران اسلامی به شمار میآیند. تحولات علمی و فناوری پس از انقلاب، نشاندهنده تعامل عمیق میان علم و انقلاب است. این تعامل در قالب افزایش تولید علم، شکلگیری مراکز پژوهشی پیشرفته، ورود به عرصههای راهبردی مانند نانوتکنولوژی، هوافضا، فناوری هستهای و بیوتکنولوژی، و همچنین پیوند علم و صنعت، خود را نمایان کرده است.
دانشگاهها با عبور از ساختارهای سنتی آموزشی، توانستهاند مسیر جدیدی برای خودکفایی کشور هموار کنند و علم را به ابزاری برای توانمندسازی و استقلال ملی تبدیل کنند. بیتردید، نقش دانشگاهها در تحول کشور تنها به تربیت نیروی انسانی متخصص محدود نمیشود؛ بلکه آنها بهعنوان مراکز تولید دانش با گسترش تحقیقات علمی و ارائه راهکارهای بومی، به یکی از عوامل کلیدی در استقلال کشور تبدیل شدهاند.
در سالهای اخیر، دانشگاههای ایران با حضور موثر در عرصههای علمی جهانی، انتشار مقالات پژوهشی معتبر و ورود به حوزههای راهبردی مانند انرژیهای تجدیدپذیر، علوم شناختی، هوش مصنوعی و پزشکی پیشرفته، جایگاه علمی کشور را در جهان ارتقا دادهاند. از سوی دیگر، با حمایت از شرکتهای دانشبنیان و توسعه اکوسیستم نوآوری، دانشگاهها به بستری برای تجاریسازی دانش و ایجاد اشتغال پایدار تبدیل شدهاند.
پیوند دانشگاه و صنعت، بهویژه در شرایط تحریمهای بینالمللی، نقش مهمی در کاهش وابستگی کشور به خارج و تقویت اقتصاد دانشبنیان ایفا کرده است. نمونههای موفق این تعامل را میتوان در حوزههایی مانند تولید واکسنهای داخلی، توسعه فناوریهای بومی در صنعت نفت و گاز، پیشرفتهای دفاعی و رشد استارتآپهای فناورانه مشاهده کرد.
با وجود تمام دستاوردهای علمی، دانشگاههای کشور همچنان با چالشهای متعددی روبهرو هستند. یکی از مهمترین چالشها، مهاجرت نخبگان و عدم بهرهگیری کامل از ظرفیتهای علمی داخلی است. همچنین، موانع اداری، کمبود حمایتهای مالی و ضعف در تجاریسازی پژوهشهای علمی از دیگر مشکلاتی هستند که روند توسعه علمی را با کندی مواجه کردهاند. در کنار این چالشها، نیاز به تحول در نظام آموزشی و پژوهشی کشور، گسترش همکاریهای بینالمللی و تقویت دیپلماسی علمی بیش از پیش احساس میشود.
با این حال، افق پیش روی دانشگاههای ایران روشن و امیدوارکننده است. استمرار روند پیشرفت علمی، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، حمایت از نخبگان و توسعه ساختارهای حمایتی برای پژوهشگران میتواند دانشگاهها را به بازیگران اصلی مسیر پیشرفت و تمدنسازی نوین ایرانی اسلامی تبدیل کند. با رویکردی تحلیلی، تلاش خواهیم کرد تا ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کرده و نقش دانشگاهها را در تحولات علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور بازخوانی نماییم.
امید است که این مسیر پرشتاب علمی همچنان ادامه یابد و دانشگاههای ایران بتوانند بهعنوان قلب تپنده تمدنسازی نوین، نقش خود را در پیشرفت و اعتلای کشور ایفا کنند.
در ادامه این برنامه؛ زهره رستملو، دانشجو ارشد مدیریت دولتی گرایش خط مشی گذاری عمومی دانشگاه تهران گفت: ابتدا لازم میدانم تسلیت خود را به خانواده مرحوم و جامعه دانشگاهی اعلام کنم. همچنین از این تریبون تقاضا دارم مسئولین محترم به مسائل دانشجویان توجه بیشتری داشته باشند، بهگونهای که در آینده انشاءالله شاهد حوادثی از این دست نباشیم. پیش از شروع صحبتهایم، لازم میدانم قیام تاریخی و سرنوشتساز مردم تبریز را گرامی بدارم و انشاءالله ما نیز همچون مردم غیور این خطه، وظیفهمان را در زمان مناسب بشناسیم و به آن عمل کنیم.
وی افزود: در واقع، انقلاب در معنای لغوی خود یک دگرگونی به همراه دارد. انقلاب اسلامی نیز انقلابی بود که دگرگونیهایی را به همراه داشت؛ برخلاف سایر انقلابها که بیشتر در عرصه حکومتی بودهاند، انقلاب اسلامی در تمام عرصهها دگرگونی ایجاد کرد. یکی از عرصههایی که میتوان در خصوص آن صحبت کرد، عرصه تحول در علم و دانشگاه است. ما شاهد تحول در ساحت دانشگاه بودیم. دانشگاه به عنوان مکانی که رسالت و وظیفهاش تولید علم و تربیت عالم است، در راستای نظامات بینشی و ارزشی کشور متحول شد.
رستملو خاطرنشان کرد: طبق آمار و ارقامی که موجود است، ما دیگر مصرفکننده علم نبودیم. نه تنها مصرفکننده علم، بلکه مصرفکننده عالم هم نبودیم. ما خود تولیدکننده علم و تربیتکننده عالم شدیم. آن چیزی که دانشگاه اسلامی و دانشگاه ایران را از سایر دانشگاهها متمایز میکند، جهتگیری علم و عالم در آن است. به تعبیر مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی جهتگیری دانشگاهها را کاملاً دگرگون کرد؛ خودباوری، ابتکار، استقلال و پایبندی به ارزشهای اسلامی، جهاد علمی و آزادی از اسارت و تبعیت، محور اصلی قرار گرفت.
وی در ادامه بیان کرد: با این نگاه، وقتی دانشگاه متحول میشود و جهتگیریاش تغییر میکند، علم تقدس پیدا میکند و دانشگاه به نهاد مقدسی تبدیل میشود که هدفش رساندن انسانها به اهداف عالیه اسلامی است؛ اهدافی که منطبق بر فطرت انسانی است.
رستملو گفت: از طرفی، انقلاب اسلامی تنها یک انقلاب در عرصه حکمرانی نبوده است. این انقلاب، هدف غایی خود را تحقق تمدن نوین اسلامی میداند. برای تحقق چنین تمدنی، نیاز به دو عنصر و ساختار داریم: یکی سختافزار آن تمدن و دیگری نرمافزار آن. دانشگاه، بهعنوان یکی از ارکان این ساختار، باید این دو عنصر را تحقق بخشد. وقتی از تمدن اسلامی صحبت میکنیم، یعنی علومی که در این تمدن به کار میروند و رشتههایی که به آن مرتبط است، باید متناسب و بومی این تمدن باشند. وقتی از دانشگاه در ساحت تمدن اسلامی صحبت میکنیم، باید علومی که ارائه میشود، بومی، خودمتکی و متناسب با نیازهای این تمدن باشد. پرسشی که در این راستا مطرح میشود این است که آیا دانشگاه ما توانسته علومی را عرضه کند که در ساحت تمدنسازی اسلامی قرار گیرد؟ آیا توانسته در بخش نرمافزاری به تحقق تمدن نوین اسلامی کمک کند یا خیر؟ این مقدمهای بود که نیاز بود به آن اشاره کنم.
سینا حسینی دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت در ادامه گفت: ابتدا تسلیت میگویم خدمت خانواده دانشجوی محترم و جامعه دانشجویی بابت اتفاقی که در کوی دانشگاه افتاد. امیدوارم دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد و چیزی که بیش از همه جامعه دانشجویی را آزرده کرد، حواشی این واقعه بود که در همان شب در داخل کوی دانشگاه اتفاق افتاد و مسئولین هیچ صحبتی در این زمینه نکردند. امیدوارم که این صحبتها شفافسازی شود وگرنه اصل ماجرا بالاجبار روشن خواهد شد.
وی افزود: باید این موضوع را ریشهایتر بررسی کرد. اولین دانشگاه در کشور ما در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد که همان دانشگاه تهران فعلی است و به نظرم دانشگاه ملی نیز در آن زمان تأسیس شد. در آن زمان، این دانشگاهها نمایندهای از کشور بودند. در مقابل، دانشگاه صنعتی آریامهر (که اکنون دانشگاه صنعتی شریف نام دارد) تأسیس شد که نمایندهای از دانشگاه امآیتی در ایران بود. دانشجویان در آن دوره یا به خارج از کشور برای تحصیل میرفتند، یا در خارج از کشور میماندند یا به عنوان مهرههای آن کشورها در داخل کشور خودمان به کار گرفته میشدند؛ نه به این معنا که خیانت کنند، بلکه طرز فکر آنها تحت تأثیر دیگر کشورهای پیشرفته بود.
دانشجوی کارشناسی گفت: اما بعد از انقلاب، خدمات متقابل بین این دو نوع دانشگاه چه بود؟ باید بگوییم که قبل از انقلاب، ما زیر ۵۰۰ هزار نفر دانشجو داشتیم. بر اساس آمارهایی که در دست دارم، این عدد حتی ۱۵۰ هزار نفر هم بوده است، ولی خوشبینانه میتوان گفت که زیر ۵۰۰ هزار نفر بوده است. اما اکنون، ظرفیت دانشجویی ما به ۴ میلیون نفر رسیده است که عدد بسیار بزرگی است. اگر همان ۵۰۰ هزار نفر را در نظر بگیریم، این تعداد حدود ۸ برابر شده است. علاوه بر این، تعداد دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی ما نیز افزایش یافته است. دانشگاهها با هدف خدمت به انقلاب اسلامی به وجود آمدهاند و با گسترش کمی و کیفی خود پیش رفتهاند.
وی در ادامه بیان کرد: اما خدمتی که دانشگاهها به انقلاب اسلامی کردند، این بود که دانشگاهها نقش جریانساز را ایفا کردند. به این معنا که یک طرز فکر تولید نمیشد و رها نمیشد تا در میان مردم باقی بماند. یک حلقه میانی میان نظریات نخبگان و مردم وجود داشت که جریان دانشجویی بود. این جریان، با استفاده از قشر روشنفکری آن زمان، باعث شد که انقلاب ۵۷ به وقوع بپیوندد. پس از انقلاب، جنگ شروع شد و در این فاصله، درگیریهایی در داخل دانشگاهها، از جمله درگیریهای مارکسیستی و دیگر مسائل، رخ داد.
حسینی گفت: اما وقتی از استقلال علمی صحبت میکنیم، این استقلال به وضوح در دوران بعد از انقلاب و جنگ نشان میدهد. اگر به کشورهای حاشیه خلیج فارس نگاه کنیم، برای مثال کشور امارات با وجود ثروت زیاد و داشتن دانشگاههای معتبر و صرف هزینههای کلان، نمیتوان گفت که از استقلال علمی برخوردار است. چرا که بیشتر ماهوارههای این کشور با همکاری شرکتهای خارجی مانند ژاپن ساخته میشود و صنایع بومی آن به اندازه کافی توسعه نیافته است. اما در ایران، شرایط متفاوت است. ما به دلیل تحریمها و مشکلات اقتصادی، مجبور شدیم خودکفا شویم. این خودکفایی، با وجود همه هزینهها و مشکلات، موجب پیشرفت در حوزههایی مانند صنعت دفاعی، هستهای، پزشکی و دارویی و حتی نانو تکنولوژی شد.
وی در ادامه بیان کرد: پس از انقلاب، دانشگاهها دیگر تنها به آموزش و تربیت دانشجو نپرداختند، بلکه نقش فعالتری در تولید علم و توسعه کشور ایفا کردند. نگرش تغییر کرد. در قبل از انقلاب، نگرش مصرفگرایانه حاکم بود، اما پس از انقلاب، نگرش «ما میتوانیم» در جامعه دانشگاهی و عمومی نهادینه شد. به همین دلیل، دانشگاهها دیگر به تربیت صرف نیروی انسانی نپرداختند، بلکه به تولید علم و فناوری و ارتقای سطح علمی کشور اهتمام ورزیدند. این تغییر نگرش به نوعی در حوزههای مختلف صنعتی و علمی کشور نیز تاثیر گذاشت.
حسینی گفت: در واقع، آن نگرش خودمتکی، باعث پیشرفتهای بزرگی در کشور شد. مثالهایی مانند صنعت موشکی، هستهای و فناوریهای دیگر، نشاندهنده این تغییر نگرش است. ایران از نقطه صفر شروع کرد و با اتکا به باورهای خود و تلاش مستمر، به پیشرفتهای چشمگیری دست یافت. این تغییرات به ویژه در حوزههای فنی و مهندسی بیشتر نمایان بود. در این حوزهها، ایران به استقلال علمی رسید و حتی در مقایسه با کشورهای ثروتمند منطقه، مانند امارات، توانست دستاوردهایی به دست آورد که نشاندهنده قدرت و توانمندی علمی کشور است. این دستاوردها، اگرچه از ابتدای انقلاب تا امروز در مراحل مختلف با چالشهایی روبهرو بودهاند، اما در نهایت، باعث شدند که ایران در بسیاری از زمینهها به خودکفایی برسد.
وی در پایان گفت: این تغییر نگرش و تحول در دانشگاهها، به رشد علمی کشور کمک کرد و باعث شد که در برابر مشکلات و چالشهای جهانی، ایران بتواند به طور مستقل عمل کند و به پیشرفتهای مهم علمی و صنعتی دست یابد.
حسین امامیراد، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: امسال، که سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز دوران حکومت اسلامی است، با ایام و اعیاد شعبانیه همزمان شده و چندی پیش نیز ایام مبارک دهه فجر را پشت سر گذاشتیم. ضمن تشکر از حضور گسترده، آگاهانه و مقتدرانه مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، که برگ زرینی بر صفحات تابناک انقلاب افزودند، خواستم نکاتی را در اینجا مطرح کنم.
وی افزود: یکی از دستاوردهای مهم و قابل دفاع انقلاب اسلامی، توجه ویژه به علم و علمآموزی و همچنین توسعه مراکز علمی و دانشگاهی بوده است. اگر قبل از انقلاب تعداد مراکز دانشگاهی ما به انگشتشمار محدود میشد و تنها در برخی از کلانشهرها مانند تهران، مشهد، اصفهان و تبریز وجود داشت، امروز، به برکت انقلاب، بیش از ۴۶ سال بعد، در شرایطی که با تحریمها، تهدیدها، آشوبها، فتنهها، اغتشاشات دشمنان و جنگ تحمیلی خسارتبار روبهرو بودیم، شاهد پیشرفتهای خوبی در این حوزه هستیم. البته باید به واقعیتها توجه کنیم و بپذیریم که هنوز کمبودها و نارساییهایی در کشور وجود دارد و راه زیادی باقی مانده است، اما مسیر پر افتخاری را طی کردهایم.
امامی راد خاطرنشان کرد: در حال حاضر، حداقل در هر شهر یک دانشگاه داریم که این خود یکی از برکات انقلاب است. به عنوان مثال، در یکی از شهرستانهای حوزه انتخابیهام در خراسان رضوی، در یک شهر کوچک که پنج دقیقه طول میکشد تا از ابتدا تا انتهای آن بروید، هشت واحد دانشگاهی وجود دارد. همچنین در روستای دهنو، که در نزدیکی مشهد قرار دارد، یک موسسه آموزش عالی داریم که در حال تبدیل به دانشگاه است. اینها نمونههایی از توسعه مراکز دانشگاهی در سایه انقلاب اسلامی است.
وی در ادامه افزود: آخرین نکتهای که میخواهم در مقدمه بیان کنم این است که انقلاب اسلامی ایران فقط جنبه سیاسی نداشت. این انقلاب یک انقلاب چندوجهی و چندبعدی بود: فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی. در زمینه علمی، انقلاب اسلامی ایران تأثیرات عمیقی داشته است. به عنوان مثال، یکی از جملات امام خمینی (ره) که روی دفترهای ابتدایی ما نوشته شده بود، این بود: «امیدواریم بشر به رشدی برسد که مسلسلها را به قلم تبدیل کند»، که نشاندهنده اهمیت توجه به علم است. همچنین، نهضت سوادآموزی که از یادگاران امام راحل است، مولود انقلاب اسلامی بود.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: در کنار دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی، به برکت انقلاب، مراکز دیگری مانند بنیاد ملی نخبگان، اندیشکدهها، پارکهای علم و فناوری و مراکز تحقیقاتی نیز در کشور ایجاد شدهاند که اینها همگی نشاندهنده توجه انقلاب به جنبه علمی و پژوهشی بوده است.
وی در ادامه گفت: در مجلس شورای اسلامی، در دوره گذشته و در کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری، دو اقدام مهم در زمینه حمایت از علم و دانشآموزی صورت گرفت. یکی از این اقدامات، تصویب قانون "جهش تولید دانشبنیان" بود که مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس، به نیکی از آن یاد کردند. این قانون، که در راستای حمایت از طرحهای پژوهشی و دانشبنیان تصویب شد، در برنامه هفتم توسعه هم برای آن منابع مالی تأمین شده است. همچنین، در قانون برنامه هفتم توسعه، در حوزه دانشبنیانها، منابع مالی برای صندوق نوآوری و شکوفایی تخصیص داده شده است تا از طرحهای پژوهشی و ابتکارات علمی حمایت شود.
امامی راد گفت: در زمینه توسعه مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، البته مشکلاتی هم وجود دارد که باید به آنها توجه شود. برخی از این مشکلات مربوط به موازیکاریها و توسعه غیرمنطقی ساختمانهاست که باید با دقت بیشتری به آنها پرداخته شود. در این زمینه، مهم است که از ظرفیتهای موجود به بهترین نحو استفاده کنیم و جلوی موازیکاریها را بگیریم. در نهایت، یکی از اقدامات مهم در راستای بهبود نظام آموزشی کشور، ارتقای مهارتهای دانشآموزان و دانشجویان است. طرح «هر دانشآموز یک مهارت»، که در کنار رشتههای نظری، به دانشآموزان آموزش مهارتهای عملی نیز میدهد، در حال اجراست. این طرح به ویژه در رشتههای علوم انسانی و دیگر رشتههای نظری میتواند به دانشآموزان و دانشجویان کمک کند تا مهارتهایی را که در بازار کار به آن نیاز دارند، کسب کنند.
وی در پایان گفت: بودجه دانشگاهها و طرحهای تحقیقاتی باید در اولویت قرار گیرد. در این زمینه، طبق برنامه هفتم توسعه، حداقل ۱۵ درصد از بودجه دانشگاهها باید به امور پژوهشی اختصاص یابد و پنج درصد آن نیز به امور فرهنگی تخصیص داده شود. این اقدامات میتوانند به رشد و توسعه علمی کشور کمک کنند.
حسینی در ادامه گفت: جهاد علمی، ولی واقعاً آنطور که باید و شاید، ما هم ناراضی هستیم که چرا ارتباطی که باید بین صنعت، دولت و جامعه دانشگاهی برقرار شود، محقق نمیشود. حالا شاید ارتباط صنعت با دانشگاه در این چند ساله رایج شده باشد و در گفتمانها مطرح شده باشد که بله، باید ارتباطی بین صنعت و دانشگاه وجود داشته باشد. متاسفانه این نگاه غالباً ناظر به رشتههای فنی و مهندسی است و ما کسانی که رشتههای علوم انسانی میخوانیم، همچنان دغدغه داریم که چه مقدار از این ارتباط در حوزه اندیشهورزی و مسائل اجتماعی تحقق یافته است. به نظر میرسد که خلأ عمدهای در این زمینه وجود دارد؛ در واقع دانشجویان و اساتید دانشگاهی ما این قابلیت را دارند که مسائل و چالشهای کشور را حل کنند، اما آنطور که باید، به این مسائل توجه نمیشود. اگر هم توجهی صورت میگیرد، از سوی استادانی است که خود این دغدغه را دارند و در واقع هستههای علمی را تشکیل دادهاند، اما اگر مسئولان دانشگاه یا خود دانشگاه این نگرش را نداشته باشند، متاسفانه شاهد این نوع توجه نیستیم.
وی افزود: شاید این نقد وارد باشد که متاسفانه بسیاری از مسئولان، به ویژه روسای دانشگاهها و وزارت علوم، از اساتید و جامعه علمی علوم انسانی و اجتماعی نیستند. این ممکن است باعث شود که دغدغههای دانشجویان این رشتهها درک نشود. در بحث اثرگذاری نخبگان، ممکن است نگاه به مسائل به صورت سختافزاری و صنعتی باشد، اما در واقع، نرمافزار حاکمیت و مدیریت کشور بهاندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد.
حسینی گفت: در مورد مهاجرت نخبگان، این مسئله چند سالی است که مطرح میشود. اما میتوان گفت که در دهه گذشته این بحث بیشتر به اوج خود رسید. من معتقدم که نخبگان احساس میکنند که فضایی برای خود در کشور پیدا نمیکنند. آنها به دلیل نبود هدفمندی و برنامهریزی دقیق در حوزه تحقیقات و تحصیلات عالی، به خارج از کشور مهاجرت میکنند. در بسیاری از دانشگاهها افراد زیادی تربیت میشوند، اما این افراد به دلیل نبود فضای مناسب در کشور، به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و در آنجا از آنها استفاده میشود. این مشکل ناشی از این است که در ابتدا اولویتهای توسعه کشور مشخص نیست. برای مثال، اگر ما قصد داریم در صنعت دفاعی پیشرفت کنیم، باید بدانیم که در چه زمینههایی باید تحقیق کنیم، نه اینکه هر فردی بهطور جداگانه تصمیم بگیرد که روی چه موضوعی تحقیق کند. به این ترتیب، کارهای انجامشده عملاً به نفع کشورهای دیگر خواهد بود.
وی درادامه بیان کرد: همچنین، بسیاری از تحقیقاتی که در کشور ما انجام میشود، مثل پژوهش روی باتری لیتیومی، در حالی که صنعت آن در کشور ما وجود ندارد، عملاً تولید علم برای کشورهای خارجی محسوب میشود و هیچ سودی برای کشور ما ندارد. در نتیجه، دانشجویان به جایی میرسند که هیچ زمینهای برای پیشرفت خود در کشور نمیبینند و این باعث مهاجرت آنها میشود. این روند بهویژه با رویکرد غربیها برای جذب دانشجویان ایرانی به کشورهای خود شدت گرفته است. این رویکرد ممکن است باعث ناامیدی در بین دانشجویان ایرانی شود. در بسیاری از موارد، بیشتر دانشجویانی که به کشورهای غربی جذب میشوند، در رشتههای فنی مهندسی و پزشکی هستند و کمتر توجهی به علوم انسانی دارند. در حالی که در نظم اجتماعی، کسانی که در علوم انسانی فعالیت میکنند، در واقع باید برای پیشرفت جامعه تلاش کنند.
مسعود شفیعی رئیس سابق دانشگاه ملی مهارت و دانشگاه علمی کاربردی گفت: وضعیت دانشگاهها و علم قبل از انقلاب اصلاً قابل مقایسه با بعد از انقلاب نیست. آن زمان که ما تحصیل میکردیم، بیشترین سطح تحصیل لیسانس بود و اصلاً فوقلیسانس و دکترا وجود نداشت. حالا ممکن است در برخی رشتهها دکترا داشته باشیم، ولی تعداد دانشگاهها و رشتهها خیلی کمتر بود. در دانشگاه امیرکبیر بعد از انقلاب، رشتههای جدید و حیاتی تأسیس کردیم، مثل رشتههای هوافضا، کشتیسازی، مهندسی پزشکی و مهندسی کامپیوتر. تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان سالانه خیلی زیاد شده و رشد زیادی کردهایم.
وی افزود: البته مهاجرت نخبگان به خارج از کشور را نباید منفی تلقی کنیم. این به نوعی گردش نخبگان است. بسیاری از دانشجویان ما به خارج از کشور میروند و این به نفع کشور است، چرا که ارتباطات خوبی برقرار میشود و دانشجویان دیگری را جذب میکنند. بسیاری از این دانشجویان نیز در کشور باقی میمانند. پیشرفتهای علمی که در صنایع موشکی و هستهای داشتیم، بیشتر به دلیل تلاش همین دانشجویان خودمان بوده است.
شفیعی ادامه داد: در حال حاضر وضعیت تحصیل در کشور خوب است و نخبگان زیادی داریم، اما متاسفانه انگیزه دانشجویان و اساتید کاهش یافته است. اساتید اگر حقوقشان را به دلار حساب کنیم، میبینیم که حقوقها پایین است و این موضوع برای جوانترها و دانشجویان الگوی مناسبی ایجاد نمیکند. در گذشته، ۷۰ درصد دانشآموزان به رشتههای ریاضی و مهندسی میآمدند، اما اکنون بیشتر دانشآموزان به دنبال رشتههای تجربی و پزشکی هستند، چون این رشتهها بیشتر پولساز هستند. جایگاه علم باید بالاتر از اینها باشد که جوانان به دنبال پول نباشند.
وی سپس به دانشجویان توصیه کرد: «اگر میخواهید در زندگی موفق شوید، همیشه توکل به خدا داشته باشید. من خودم زمانی میخواستم دانشجوی مهندسی برق در پلیتکنیک بشوم، اما به دلایلی نتواستم و بعداً به رشته ریاضی رفتم و بعد از مدتی به آمریکا رفتم. در نهایت، بعد از نه سال دکترای مهندسی برق کنترل گرفتم و استاد دانشگاه امیرکبیر شدم. زمانی از خدا گلایه داشتم که چرا نتواستم در پلیتکنیک قبول شوم، ولی بعدها فهمیدم که خداوند بهتر میدانسته که چه اتفاقی بیفتد.»
شفیعی گفت: «یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کنیم، هوش مصنوعی است. این فناوری در پزشکی، اقتصاد، مهندسی و بسیاری از حوزهها کاربرد دارد. ما باید مطالعات بیشتری در این زمینه داشته باشیم تا بتوانیم کشور را به سمت پیشرفت و توسعه هدایت کنیم.»
وی به مدلهای آموزشی آلمان و آمریکا اشاره کرد و گفت: در آلمان، دانشجویان یک سال در دانشگاه میخوانند و یک سال در صنعت کار میکنند. این روند بهطور متناوب ادامه مییابد. در آمریکا هم، دانشگاهها دروس تئوری اولیه را تدریس میکنند و سپس صنایع دانشجویان را جذب میکنند و به آنها کارآموزی میدهند تا برای صنعت آماده شوند. متاسفانه ما در دانشگاههای بزرگ خود این شیوهها را نداریم و صنعت میگوید دانشجویانی که فارغالتحصیل میشوند، بهدلیل نداشتن تجربه صنعتی، قابل استخدام نیستند. دانشگاهها هم میگویند که طبق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، وظیفه ما فقط تدریس دروس است و تربیت فارغالتحصیلان بر عهده صنعت است.
شفیعی در نهایت توصیه کرد: مدیران صنایع باید بدانند که اگر دانشگاهها کار نکرده بودند، آنها به اینجا نمیرسیدند. بنابراین باید از دانشگاهها حمایت کنند و خود دانشگاهیان نیز باید علم خود را بهروز کنند و کاربردهای علمی را در جامعه معرفی کنند تا کشور به جایگاه واقعی خود برسد.