وزیر علوم از استانداردهای آموزشی دانشگاه ها گلهمند است و از آنها تحت عنوان «غل و زنجیر» یاد می کند که دست دانشگاه ها را برای پذیرش دانشجویان بیشتر می بندد؛ البته که...
گروه علمي «خبرگزاري دانشجو»-الهه شعباني، دانشجوي مطالعات جوانان دانشگاه تهران؛ هفته دوم اردیبهشت ماه را هفته آموزش نام نهادهاند که خود نشان از اهمیت فزاینده آموزش نیروی انسانی برای مسئولان دارد. تحصیلات تکمیلی به عنوان دوره های آموزشی تخصصی تر، از کانون های توجه مسئولان برای تربیت سرمایه های انسانی کشور است و در همین راستا دو سه سالی است که خبرهای مسرتبخشی از طرف وزارت علوم مبنی بر افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و همین طور تکمیل ظرفیت دانشگاه ها منتشر می شود که این افزایش ظرفیت در مقاطع تحصیلات تکمیلی خیرهکننده است.
در طی آزمون دکتری سراسری سال گذشته، چهار هزار نفر بیش از سال 89 دانشجوی دکتری پذیرفته شد و در حالی که داوطلبان در آزمون سال 91 نسبت به سال 90، 35 درصد رشد داشته است و با تیتر مهیج «افزایش 480 درصدی ظرفیت آزمون دکتری 91» در خبرگزاریها روبرو شدیم! در همین راستا رئیس دانشگاه آزاد هم اخیرا آمادگی دانشگاه آزاد را برای افزایش ظرفیت دانشجو در مقاطع تکمیلی اعلام کرده است. چنانچه این آمارها را در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد هم در نظر بگیریم، این فکر به ذهن خطور مي كند که در صورتی که این روند به همین شکل ادامه پیدا کند، در سال های آینده با کمبود داوطلب مواجه خواهیم شد و چه بسا مجبور شویم برای اینکه به فرایند رو به رشد افزایش ظرفیت دانشگاه ها روی خوش نشان داده باشیم، دست به دامن داوطلبان خارجی شویم!!!
پیامدهای بذل و بخشش های غیر مسئولانه مسئولان
البته مسئولان نگاه متفاوتی نسبت به این قضیه دارند؛ همانطور که افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی دکتری را نوعی «حرکت رو به جلو در آموزش عالی کشور» تلقی کرده اند و نتیجه اش را روحیهبخشی به داوطلبان آزمون و جلوگیری از جذب داوطلبان به دانشگاههای خارج از کشور (فرار مغزها) می دانند. اما نکته ای که به نظر می رسد از طرف این بزرگواران مورد غفلت واقع شده، این است که یکی از مهمترین انگیزه های افراد از ورود به دانشگاه، به دست آوردن یک آینده شغلی مطلوب است.
نگاهی به آمارهای پراکنده دولتی و تخصصی ای که راجع به نرخ بیکاری در کشور وجود دارد، نشان می دهد که بزرگ ترین قشر بیکار جامعه ما به لحاظ تحصیلی، فارغالتحصیلان دانشگاه ها هستند (این آمار حداقل بین 30-25درصد برآورد شده است) و ابتدایی ها بیش از دیگران مشغول به کار هستند. بدون شک این قشر مغزهای پر و جیب های خالی در نتیجه این محبت ها و دلسوزی های بی حد و حصر مسئولان، بیش از پیش گسترش خواهد یافت.
از طرف دیگر مشخص نیست این «روند رو به جلو» دقیقا به چه چیزی دلالت دارد؟! آیا صرف افزایش کمّی تعداد دانشجویان یک کشور دلیل بر توسعه آموزشی و علمی آن کشور است و از این جهت، پدیده رضایتبخشی محسوب می شود؟! به راستی هزینه های این دانشجوپروری هیچ گاه از طرف مسئولان به طور جدی بررسی شده است؟ هزینه های اقتصادی که خانواده ها متحمل می شوند، هزینه ها و بودجه هایی که دولت کم یا زیاد متقبل می شود، اوضاع اسفناک بازار کار، کیفیت نه چندان رضایت بخش علمی دانشگاه ها و از همه مهم تر روزها و سال هایی که از عمر ارزشمندترین سرمایه های انسانی کشور صرف تحصیل می شود، به همین راحتی قابل اغماض است؟
راستی شکاف جنسیتی نگرانکنندهای که در حال حاضر به لحاظ تحصیلی به وجود آمده است و گاهی به نفع مردان و گاهی به نفع زنان پذیرش دانشجویان را دستکاری می کنند، تکلیفش چه می شود؟ تجرد قطعی دختران در اثر طولانی شدن دوره تحصیلات و عواقب شکاف تحصیلی ای که میان زوجین وجود دارد آن قدر حائز اهمیت هست که برخی بشدت نسبت به آسیب شناسی افزایش ورود دختران به دانشگاه احساس نیاز می کنند.
غل و زنجیرها و اختلافات علمی
از طرف دیگر، وزیر علوم از استانداردهای آموزشی دانشگاه ها گلهمند است و از آنها تحت عنوان «غل و زنجیر» یاد می کند که دست دانشگاه ها را برای پذیرش دانشجویان بیشتر می بندد. البته که مسئولان بر این باورند که این افزایش ظرفیت ها متناسب با امکانات آموزشی دانشگاه هاست؛ ادعایی که در مقابل آن تنها می توان اظهار امیدواری کرد که ان شاء الله همین گونه است که می فرمایند. هرچند که اگر شما دانشجوی بهترین دانشگاه های ایران هم باشید، با نواقصی که در کادر آموزشی دانشگاهتان برخورد می کنید، نسبت به این امیدواری بدبین می شوید.
یکی از این غل و زنجیرها محدودیت اساتید در هدایت رساله های دانشجویان تعبیر شده است. به این شکل که «چه بسا استادی این توانایی را داشته باشد که بیش از آنچه در قانون آمده است به راهنمایی رساله های دانشجویی اقدام کند» (یعنی بیش از چهار يا پنج رساله ارشد و پنج رساله دکتری)؛ البته که دانشجویان می توانند قضاوت بهتری راجع به این قضیه داشته باشند.
پروسه انتخاب استاد راهنما و مشاور برای دانشجویان به زعم برخی، از انجام خود پایاننامه هم مشقتبارتر است. چه بسیار دانشجویانی که به سختی در طول انجام پایان نامه های خود اساتید راهنمایشان را ملاقات می کنند. از طرف دیگر، گاهی اوقات پیدا کردن استاد راهنمایی که در حیطه موضوع رساله دانشجو تخصص داشته باشد، بسیار مشکل است. از این جهت، به نظر می رسد بالا بردن ظرفیت اساتید برای پذیرش دانشجو به منظور هدایت رساله ها نه تنها دردی را دوا نمی کند که خود موجب تشدید مشکلات قبلی می شود.
اما اختلافات و ناهماهنگی های موجود میان دانشگاه ها و وزارت علوم هم حکایت خودش را دارد. جدی ترین این ناهماهنگی ها را می توان در سرپیچی بعضی دانشگاه ها از قانون لغو امتحان کتبی دانشگاه ها پس از کنکور دکتری دید. همین طور برخی دانشگاه های مادر از افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو سر باز می زنند که این خود خشم مسئولان را بر می انگيزد. جدای از این، خود وزارت علوم و البته شورای عالی انقلاب فرهنگی که نقش مهمی در تصمیمگیری های آموزشی دارد هم کم نهادهای پیچیده ای نیستند. تصمیم گیری ها دائما از مسئولی به مسئول دیگر منتصب می شوند، اعلامیه ها اعلامیه های قبلی را نقض می کنند و هر روز تصمیم جدیدی اتخاذ می شود.
به کجا چنین شتابان؟!
واضح است که توسعه در معنای خود امری چند بعدی و پیچیده است که بیش از اینکه بر رشد کمی تاکید داشته باشد، کیفیت را لحاظ می کند. نظریه پردازان توسعه، شرط توسعه یافتگی را توجه به آن در همه حوزه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی روانی دانسته اند. از طرف دیگر، به نظر نمی رسد صرف تاکید بر دانشجوپروری در فرایند آموزش بتواند ثمربخش باشد. بدون شک این پژوهش است که می تواند نتایج حاصل از آموزش را به بار بنشاند؛ امری که نه تنها در نظام دانشگاهی ما مورد غفلت واقع شده بلکه در تقویم علمی کشورمان هم یکی را در اردیبهشت بزرگ داشته اند و دیگری را در آذر ماه.
در هر صورت باید نشست و نتیجه این همه دست و دلبازی در پذیرش دانشجو را دید. به نظر می رسد آیندگان ما می توانند بدون اینکه کسی را بشناسند با اطمینان خاطر او را دکتر خطاب کنند؛ چرا که نه تنها فرد به راحتی می تواند به دانشگاه راه پیدا کند، بلکه راه خروج از دانشگاه هم خواه ناخواه به روی او بسته می شود و دانشجو به راحتی می تواند در دانشگاه باقی بماند و به آخرین مدارج علمی نائل شود. باید نشست و دید آیا صرف افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی مسیر مناسبی برای رسیدن به مقصد اصلي است یا اینکه این رشد تک بعدی کار دستمان خواهد داد.