به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، در ادامه اعتراض به مخالفت مجلس با اصلاح سهمیه مناطق محروم آزمون ورودی دانشگاه ها در مقطع دستیاری، انجمن اسلامی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نامه ای سرگشاده به مسئولین کشور نوشت.
متن این نامه به شرح زیر است:
«شکایت کجا بریم؟»
بیش از یک ماه است که جمع کثیری از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته پزشکی دانشگاه های سراسر کشور، نسبت به بی عدالتی در نظام آموزش پزشکی ایران، زبان به اعتراض گشوده اند[1]؛ اما متاسفانه تلاش برای اصلاح بی عدالتی های اخیر چه از طریق وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و چه از طریق مجلس ارجمند شورای اسلامی، دیری است که بی نتیجه مانده است. مسئولان و نمایندگان علیرغم اذعان به حقانیت محتوای اعتراض ها، تا کنون به اقدامی فوری و عملی در این خصوص دست نزده اند.در این میان، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر خود وظیفه دانست، تا علاوه بر موضع گیری در جهت حمایت از این اعتراض ها، پاره ای مسائل و دغدغه ها را در این باب، بیان کند.
به باور ما راهبردهای آموزشی اخیری که وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مجلس شورای اسلامی، چه در سطح کنکور سراسری و چه در سطح آزمون دستیاری اتخاذ کرده اند، غیرعادلانه، خودمتناقض و خلاف منافع فرودستان جامعه اسلامی است. تناقض آشکار سیاست های آموزشی آن جا به چشم می آید که از یک سو با افزایش سهمیه مناطق محروم در آزمون دستیاری به صورت غیر مازاد، جمع قابل توجهی از پزشکان توانا از ادامه تحصیلات خود در مدارج تخصصی محروم شده اند، و از سوی دیگر با افزایش نسبی پذیرش پولی دانشجویان در دانشگاه های دولتی برای رشته های علوم پزشکی در کنکور سراسری 1393 و کاهش کل ظرفیت- چنان که در دفترچه های انتخاب رشته این سال مشهود است[2] - عملا دانش آموزان مستعد مستضعفی که توانایی پرداخت هزینه هایی چنین کلان ندارند، از تحصیلی که مستحق آنند محروم شده اند.
تبعات اقدام اول، نخست تضعیف بنیه علمی جامعه پزشکی ایران است که در حال حاضر یکی از پیشروترین کشورها در زمینه علم پزشکی است[3] و بنا به دورنمای مطروح در طرح تحول نظام سلامت دستیابی به مرجعیت علمی جهانی، آرمان آن است. متاسفانه سیاست گذاری های اخیر، مانعی خواهد بود بر تحقق هدف دیگر طرح تحول نظام سلامت که همانا تبدیل ایران به قطب پزشکی منطقه آسیای جنوب غربی وجهان اسلام است. نتیجه دیگر، مهاجرت بخش عظیمی از پزشکان نخبه و توانا است که به دلیل محرومیت از تحصیلات تخصصی جلای وطن خواهند کرد. دو دیگر این که این طرح سبب ارتقاء سطح بهداشت در مناطق محروم نخواهند شد؛ برای دستیابی به این مهم، لازم است که دستیارانی در مراکز بیمارستانی خارج از پایتخت و نزدیک به مناطق محروم مستقر شوند و این امر با افزایش پذیرش دستیاران در مراکز آموزشی دور از مرکز، تقویت هیئت علمی در مراکز آموزشی تخصصی حاشیه ای و ارائه تسهیلات بیشتر برای ایجاد اقبال خودانگیخته به ادامه تحصیل و خدمت در مناطق محروم حاصل خواهد شد. افزایش پذیرش دستیاران مناطق محروم، در بیمارستان های تهران و دیگر شهرهای بزرگ، آن هم به صورت غیر مازاد، کمکی به مشکلات عدیده بهداشتی ساکنان مناطق محروم نخواهد کرد.
اقدام دوم، که متاسفانه در سطح پذیرش دانشجویان در کنکور سراسری اتفاق افتاده است، واضحا سبب خواهد شد که به مرور تحصیل در رشته های پزشکی تنها برای قشر ثروتمند جامعه ممکن باشد. اخیرا شاهد آن بودیم که آن دست مراکز آموزشی که به نام پردیس های بین الملل فعالیت می کردند به پردیس های خودگردان دانشگاه ها تغییر نام داده اند و کسانی که با پرداخت مبالغ هنگفت، در دانشگاه های دولتی ثبت نام کرده اند تحصیل خود را در کنار نخبگان علمی کشور ادامه می دهند. ما پیشرفت این روند را تا این جا غیرعادلانه می دانیم و ادامه یافتن آن را برای آینده کشور چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ اجتماعی خطرناک ارزیابی می کنیم. چرا که فارغ از افت توان علمی دانشگاه های معتبر ایران، این کار شعله های امید را در سینه های خانواده های مستضعف، که فرزندان مستعد خود را از ادامه تحصیل عادلانه در دانشگاه های میهن اسلامی محروم می بینند، خواهد کشت. این نکته را نیز باید در یاد داشت که آن بخش از خانواده ها و دانش آموزانی که از این قانون متأثر می شوند، به دلیل عدم وجود نهاد یا تشکلی اجتماعی بالطبع بلندگویی برای بیان نارضایتی خویش در این باب، در اختیار ندارند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به عنوان یک تشکل دانشجویی، خود را در قبال انعکاس این نارضایتی خاموش نیز مسئول می داند.
چنان که از اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر می آید[4]، تحصیلات در نظام جمهوری اسلامی ایران از سنخ صنعت نیست، بلکه از سنخ خدمت است که دولت در قبال تحقق آن در پیشگاه مردم مسئول است. بنا بر نص قانون، دولت موظف است که تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور "به طور رایگان" گسترش دهد. این به آن معنا است که صندلی های دانشگاه های برتر کشور باید جایگاه نخبگان علمی این مرز و بوم باشند نه اسباب سوداگری در نهاد علم. ما گسترش تحصیلات عالی پولی را، تنها با هدف توقف خروج ارز از کشور مشروع می دانیم؛ اما تأکید می کنیم که لازم است دانشگاه های برتر کشور، به خصوص دانشگاه های پایتخت سراسر از پولی شدن مصون بمانند. توصیه ما این است که پردیس های خودگردان به دانشگاه های خارج از پایتخت و شهرهای بزرگ، منتقل شوند تا سرمایه ای که به این واسطه در کشور باقی می ماند در مناطق حاشیه ای توزیع شود. به علاوه سرمایه انسانی متمرکز در مناطق حاشیه ای نیز، چه در زمان تحصیل و چه در زمان طرح خدمت – که بنا بر قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان[5]، همه دانش آموختگان فارغ از تحصیل رایگان یا پولی مشمول آنند – می تواند گره گشای مسائل بهداشتی و درمانی مناطق محروم باشد. در نهایت به این طریق از تفاوت رتبه پذیرفته شدگان دولتی و پولی نیز، که تجسد عینی بی عدالتی است، تا حدی کاسته خواهد شد.
آن چه بیش از هر چیز نگران کننده است، روند رو به افزایش بی عدالتی ها، در نظام آموزش پزشکی است. نگرانی صریح ما گسترش سال به سال روندی است که می تواند با به کرسی نشاندن منطق خود، روزی منجر به پذیرش دستیاران تخصصی و فوق تخصصی به صورت پولی شود و تا آن زمان نظام سلامت ایران دچار آسیبی مزمن و غیرقابل ترمیم شده است. خاصه از آن جایی که تغییر رویه پذیرش دانشجویانی که به صورت پولی در دانشگاه های دولتی ثبت نام می کنند از امسال وارد مرحله جدیدی شده است امیدواریم مسئولان امر به واکنشی عاجل جهت اصلاح این روند مبادرت ورزند. به علاوه برای تضمین کفایت علمی دانش آموختگان پزشکی، که چندی به سهل گیری در ارزیابی علمی به هنگام پذیرش در مراکز پولی مواجه شده اند، ارزیابی دانش پزشکی در زمان فارغ التحصیلی در قالب آزمون پس کارورزی ضروری به نظر می رسد.
بادا تا بار دیگر، عدالت به نظام آموزش علوم پزشکی و امید به دل پزشکان توانای متقاضی آزمون دستیاری و خانواده های فرودست جامعه که خواستار تحصیل عادلانه فرزندان خود هستند، بازگردد.