به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، حامد بخشی شب گذشته در نشست نقد و بررسی فیلم «خط ویژه» که به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شده بود، با اشاره به اینکه در بررسی یک فیلم باید از دو منظر فیلم را مد نظر قرار داد، گفت: نکته نخست این است که فیلم به مثابه یک اثر هنری، برخواسته از شرایط اجتماعی خاص جامعه است و نکته دوم این که پیش فرض ما در یک فیلم این است که واقعیتهای اجتماعی را بازنمایی میکند و بخشی از جامعه را که ممکن است مورد توجه مردم و یا جامعه شناسان نبوده است را به تصویر میکشاند.
وی تاکید کرد: فیلم «خط ویژه» چندان واقعیتهای پنهان اجتماعی را به ما نشان نمیدهد به این معنا که، مسئلهای نبوده که در این فیلم برای نخستین بار به تماشاگر نشان داده شود.
این تحلیلگر با بیان اینکه چنانچه بخواهیم از منظر جامعه شناختی نیز به فیلم نظر بیاندازیم خواهیم دید که این فیلم بر گرفته از نظر «وسیله- هدف» مرتون است، خاطرنشان کرد: بر اساس این نظریه مردم برای رسیدن به اهداف خود نیازمند یک سری وسیله هستند. در این نظریه افرادی که ارزشها را میشناسند و برای رسیدن به اهداف مشروع از وسایل مشروع استفاده میکنند که این افراد بهنجار هستند.
بخشی ادامه داد: همچنین بر اساس این نظریه افراد ارزشها را میشناسند؛ اما برای رسیدن به آنان از روشهای نامشروع استفاده میکنند، در نگاه سوم افراد ارزش را ترک کرده و به وسیله مشروع چسبیدهاند و در نگاه چهارم هم هدف و هم وسیله رسیدن به آن نامشروع است.
وی با بیان اینکه در فیلم «خط ویژه»، افراد ارزشها را میشناسند؛ اما از وسیله نامشروع برای رسیدن آن بهره میبرند، خاطرنشان کرد: یکی از نکاتی که در این فیلم به آن پرداخته شده یافتن راه حلهای کوتاه مدت برای مشکلات بزرگ است به طوری که شخصیتهای داستان برای حل مشکلات مردم درصدد توزیع پول بین آنها برآمدند.
این تحلیلگر اجتماعی ادامه داد: چنین راه حلهایی را در بین سیاستمداران نیز میتوان مشاهده کرد به طور مثال در دولت سابق رئیس جمهور برای حل مشکلات مردم بین آنان پول توزیع میکرد.
بخشی تاکید کرد: در کشورهای در حال توسعه، دولت وامدار مردم نیست؛ بلکه وابسته به پول نفت خود است به همین دلیل زمانی که درآمدهای نفتی افزایش مییابد با توجه به اینکه آموزش ندیدهاند گرفتار فسادهای اقتصادی و سیاسی میشوند.
وی افزود: در کشور خودمان نیز طی دو مرحله این فسادها را مشاهده کردیم در دوره نخست دهه 40 و 50 بود که درآمدهای نفتی به شدت افزایش یافت و پس از آن نیز پس از سال 84 بود که افزایش درآمدهای نفتی منجر به ایجاد فسادهای بزرگ اقتصادی شد.
این تحلیلگر اجتماعی در ادامه ضمن اشاره به ایننکته که نابرابری دو حالت مشروع و نامشروع دارد، تصریح کرد: در ایالات متحده نابربری بسیار زیاد است؛ اما با توجه به اینکه این نابرابریها مشروع است مردم آن را احساس نمیکنند؛ زیرا هر فردی میداند که چنانچه تلاش کند میتواند به درجات بالا برسد مانند استیو جابز و بیلگتس.
بخشی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به اینکه راه حل کارگردان این فیلم برای حل مشکلات مردم یک راه حل پوپولیستی است، گفت: این راه حل همان فرمول احمدینژاد برای حل مشکلات مردم است، اینکه نظام توزیع ثروت مشکل دارد را نمیتوان با پخش کردن پول بین مردم اصلاح کرد؛ ادامه این روند یک راه حل خام است.