به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، حجت الاسلام فیرحی امروز در سمینار همگرایی و واگرایی در دنیای اسلام در دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه مثنوی وحدت ریشه در هند دارد، گفت: عقب ماندگی نشانه تفرقه است، برای همین چنانچه عقب ماندگی را بتوانیم برطرف کنیم تاحدودی توانستهایم تفرقه را برطرف کنیم.
وی ادامه داد: گزارشات تاریخی تا به امروز نشان میدهد تمام خشونت طلبان با تکیه بر وحدت کار خود را آغاز کردهاند زیرا زمانی که صحبت از وحدت میکنید این سوال مطرح میشود که وحدت حول چه محور و معیاری است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: برای این بحث تا کنون چند راه حل پیشنهاد شده که ناموفق بوده؛ یکی از این پیشنهادات علم گرایی به معنی بازگشت به علم و دانش است، زیرا معتقدند با توجه به اینکه عقلا عقل را میفهمند؛ بنابراین میتوانند به وحدت برسند که این مسئله نخستین بار در هند مطرح شد.
حجت الاسلام فیرحی افزود: این مسئله نتیجه بسیار بدی داشت؛ زیرا همه اختلاف مذهبی منجر به حذف مذهب میشد که همین امر یک ماتریالسیم علم گرایانه در هند به وجود آورد.
وی گفت: در اعتراض به نظریههای علم گرایانه، گروهی اندیشههای سلفی گرایانه را مطرح کردند و معتقد بودند برای حل اختلافات باید به صدر اسلام و اندیشههای صلح صالح برگردیم و بر همین مبنا اختلافات کلامی و فقهی را کنار بگذاریم مشکل عمده این امر تولید گذشته گرایی ضد علم در اسلام بود؛ به طوری که انسان مسلمان در این برهه قرار داشت؛ اما دلش در گرو گذشته بود که همین عامل منجر به کهنگی مسلمانان میشد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران سومین پیشنهاد را قرآن گرایی دانست و گفت این تئوری مشکلات زیادی به وجود آورد؛ زیرا برداشت از قرآن را سطحی میکرد و منجر به حذف مرجعیت و ایجاد رادیکالیسم خشن میشد؛ زیرا هر فردی از قرآن هر چیزی که میخواست برداشت میکرد.
حجت الاسلام فیرحی ادامه داد: این روش ارتجاعات سطحی به قرآن را افزایش می داد و از درون آن روشنفکری رادیکال را به وجود میآورد که محصول آن منافقین و داعش بودند.
وی بیان داشت: نظریه چهارم نظریه احیای خلافت و امامت بود که این امر دشواریهای زیادی را به وجود آورد زیرا این سوال مطرح میشد که خلافت و امامت بر چه مبنایی است؟
حجت الاسلام فیرحی ضمن اشاره به اینکه در دو دوره نظریه خلافت گرایی به ما آسیب بسیار زد، گفت: راه حل پنجم رهبری فرهنگی بود که این مسئله منجر به ایجاد مشکلات بسیاری شد، چون این سوال را مطرح میکرد که چه کسی رهبر باشد؟ اردوغان؟ عربستان؟ مصر یا ایران؟
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: برخی بزرگان به سمت ایده دیگری به نام کنفرانس سران اسلامی رفتند و بر روی مدل منطقه ای اتحادیه اروپا با حفظ دولتها تمرکز کردند این ایده، ایدهای بود که از قبل از دوره هاشمی به وجود آمد و مشکلاتی را به همراه داشت. زیرا دولتها درون خود دارای اختلافات ایدئولوژیک بودند که این اختلافات باعث میشد نتوانند در یک اتحاد بزرگتر حضور یابند.
وی نظریه تقریب مذاهب را یکی از راه حل های پیشنهادی در این رابطه دانست و گفت: براساس این نظریه افراد معتقد بودند که نه حکومت واحد و نه مرجعیت واحد داریم؛ بلکه معتقد بودند اجازه دهیم فقه های مختلف مشروع باشند و هر فردی با فقه خود فعالیت کند و در عین حال اختلافات سر جای خود بماند که این نظریه با بحرانهایی مواجه شد و می بینیم که از زمان بروجردی تا کنون در این زمینه تکانی نخوردیم و حتی هزینه های بسیاری برای ما داشته از جمله شهادت شهّاته در مصر.
حجت الاسلام فیرحی با بیان اینکه چرا این تئوری های چندگانه جواب ندادند؟ تصریح کرد احتمالا مشکلاتی در فهم نظریات اسلام وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: پدر شبیری زنجانی معتقد بود وحدت گرایان خطای بنیادی میکنند؛ زیرا چارت جامعه را رها کرده اند و نمیدانند کجای جامعه را باید اصلاح کنند و این مانند تشخیص غلط پزشک بود.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه فردی معتقد بود مذهب مانند باستان شناسی است، واقع محفوظ دارد، گفت: شیعه باورهایی دارد که معتقد است طرف مقابل نادرست است و اهل سنت باورهایی دارد که معتقد به نادرست بودن باورهای شیعه است که چنانچه هر کدام از آنها برای رسیدن به آشتی از مبانی خود کوتاه بیاییند قربانی خواهند شد؛ به طوری که آیت الله شبیری زنجانی معتقد است اگر تیر کمانی را شل کنیم این تیر به خودمان باز میگردد.
حجت الاسلام فیرحی ضمن بیان اینکه نظریه های همگرایی اصل وحدت را با بحران مواجه می کند؛ گفت: یکی از نظریههای مهم در این رابطه نظریه امام موسی صدر است که معتقد بود به جای اینکه بگوییم مذاهب کوتاه بیایند مذاهب را در یک مسابقه قرار دهیم و بگوییم چه مذهبی بیشترین خدمت را به انسان میکند در این نظریه چنانچه بتوانیم شیعه سالم و ثروتمند به وجود آوریم دیگر نیازی به رقابت نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: به نظر می آید آنچه ما وحدت می دانیم خود عامل تفرقه است؛ مگر اینکه تعریف اصلاح شده در رابطه با وحدت ارائه دهیم.