گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو -اهواز، دانشگاه مبدأ تحولات است جمله ی ناب و برجسته از امام خمینی (ر ه) که بیانگر عمق اعتقاد بنیان گزار کبیر انقلاب اسلامی به دانشجو و دانشگاه است. یکی از مهم ترین و ارکان موثر دانشگاه ها بویژه در کشورهای در حال توسعه جنبش های دانشجویی هستند. با شکل گیری نظام آموزش عالی جدید در غرب و بسط و گسترش آن به کشورهای آسیایی، افریقایی و آمریکای لاتین به تدریج پدیده ی تحت عنوان "جنبش دانشجویی " در دنیا ظهور پیدا کرد و به عنوان یکی از عوامل تأثیر گذار در تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها، مطرح می شود.
اگر بخواهیم تعریفی کلی از پدیده جنبش های دانشجویی مطرح کنیم، باید بگویم: حساسیت ها و دغدغه های دانشجویان نسبت به مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که به صورت فعالیت های جمعی در سطح دانشگاه و جامعه به منصه ظهور می رسد، به عنوان جنبش دانشجویی شناخته می شود. در حقیقت جنبش دانشجویی، نتیجه رفتار جمعی دانشجویانی است که علاوه بر وظیفه کسب علم و تحقیق، نسبت به مسایل اجتماعی از خود حساسیت نشان داده و این حساسیت و دغدغه؛ آنان را به عرصه چنین فعالیت هایی می کشاند.
جنبش های دانشجویی به دلیل ویژگی های که بعضی از آنها مختص خود آنها است، در تحولات اجتماعی کشورهای مختلف دنیا نقش موثر داشته اند. بعضی از این ویژگی ها عبارتند از:
الف) جوانی: انسان در سنین جوانی در اوج شور، هبجان، قدرت، انرژی و تحرک دوران زندگی خویش به سر می برد. وجود عنصر انرژی، نشاط و امید در هر مجموعه ای موجب افزایش تحرک آن مجموعه شده، در پیگیری خواسته ها و رسیدن به اهداف، نقش موثری را ایفا می کنند. جنبش های دانشجویی که اغلب از نیروهای جوان تشکیل شده اند ذاتاً از تکاپو و فعالیت بالایی برخوردارند و توانایی بالقوه ی زیادی برای پیگیری خواسته ها و رسیدن به اهداف مورد نظر دارند.
ب) آگاهی و نوآوری: دانشجویان از اقشار پیشقراولان و روشنفکر جامعه محسوب می شوند که علاوه بر جوان بودن، دارای ویژگی آگاهی، تفکر و نوآوری نیز هستند. وجه تمایز جنبش دانشجویی از سایر جنبش های اجتماعی نظیر جنبش کارگری، جنبش دهقانی، جنبش زنان و جنبش سیاهپوستان همین ویژگی دانش و دانشجویی بودن آن است.
ج) فضای باز و آزاد اندیشی: محیط دانشگاه در همه جای دنیا به عنوان محیط باز فکری شناخته می شود. تغذیه فکری جنبش های دانشجویی در چنین فضایی صورت می گیرد. خصوصیت دانشگاه، تبادل فکر و اندیشه و تبادل فرهنگ ها ست و برهمین اساس یکی از مطالبات جدی مقام معظم رهبری از فضای دانشگاه ها کرسی های آزادندیشی و تضارب آرا است . هر چند کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه ها به ماهو آزاد اندیشی به ثمر ننشته و بارو نشده ولی دانشگاه ها این توانایی و قابلیت را دارند که محلی برای آزاداندیشی باشند.
د) فراهم بودن زمینه ارتباط بیشتر نیروها: خوابگاه ها، کلاس های درس، محیط های دانشگاه، کتابخانه و سلف غذاخوری مکان های هستند که دانشجویان اوقاتی را در آنجا حضور دارند؛ همین امر موجب می شود دانشجویان ساعات زیادی را در طول شبانه روز با یکدیگر سپری کنند.
از سوی دیگر امروزه بواسطه توسعه فضای مجازی و رغبت و نفوذ این شبکه های اجتماعی در لایه های دانشجویان این زمینه ارتباط بیش از پیش فراهم شود.
به شکلی که امروز داشتن شبکه ها و گروه های مجزای همکلاس ها و هم خوابگاه ها جز ملزومات فضای دانشجویی شده است که این البته مثل هر نوع توسعه رسانه ای موجب آفت های در فضای دانشجویی شده است که پدیده های مثل صندلی های داغ ، دوست اجتماعی و ارتباطات مختلط نا مناسب را سبب شود.
در کنار این ویژگی های برتر، جنبش های دانشجویی به دلیل اینکه دانشجویان معمولاً به سبب شرایط سنی و تحصیلی وابستگی کمتری به امور زندگی دارند و همچنین به دلیل داشتن روحیه نقادی و آرمان خواهی؛ جنبش های دانشجویی یکی از جنبش فعال و موثر در جامعه های در حال توسعه می باشد.
جنبش های دانشجویی در ایران در طول بیش از نیم قرن گذشته که نهاد دانشگاه در ایران پایه ریزی شده است نقش مفید و موثری در تحولات اجتماعی داشته است.
این نقش دانشجو در 16 آذر 32 به شکل ویژه به ثمر می رسد و در فضای خفقان حاکم رژیم پهلوی جنبش دانشجویی مقابل استبداد داخلی و استکبار خارجی قد علم می کند و با دادن 3 قطره خون پایه های رژیم وابسته پهلوی را به لرزه در می آورد و این نقش تا فروپاشی رژیم پهلوی ادامه می یابد.
نقش جنبش دانشجویی با آغاز انقلاب تمامی نمی یابد بلکه سرفصل یک سلسله فعالیت های جدید می شود و جنبش دانشجویی در قامت مدافعان انقلاب ظاهر می شوند و نهادهای انقلابی از دل جنبش های دانشجویی متولد می شود. سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و.. خیلی از نهاد انقلابی دیگر ایجاد می شوند.
تسخیر لانه جاسوسی امریکا و تحقیر آمریکا کارویژه دیگر و بنیادین دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود که راه روشن دیگری در مسیر انقلاب در مقابله با استکبار پیش پای انقلاب اسلامی گذاشت.
این مسیر با همراهی انقلاب و دانشجویان تا شهریور 1359 ادامه داشت که با شروع جنگ تحمیلی دانشجویان با تشکیل اتاق های جنگ نقش مهمی در فرماندهی جنگ داشته و با تقدیم هزاران شهید و فرمانده شهید از جمله شهید علم الهدی، باکری و دین خود را به انقلاب در عرصه جنگ ادا می کند.
جنبش دانشجویی به دلیل سیالت حضور دانشجویان همواره حرکت سینوسی داشتند و این حرکت ها در مسیر زندگی جنبش های دانشجویی ادامه داشته که در دوره سازندگی به دلیل فضای تنگی که دولت ایجاد کرده بود به رکورد می خورد و دانشجویان و فضای دانشگاه ها اجازه عرض اندام پیدا نمی کنند.
در دوره اصلاحات جنبش دانشجویی مورد تاراج و سواستفاده دولت اصلاحات قرار می گیرد و دولت اصلاحات برای فشار از پایین به نظام دانشجو و جنبش دانشجویی را مورد بهره برداری قرار می دهد و به عنوان سرباز پیاده مفت و رایگان از جنبش دانشجویی بهره کشی می کند. جنبش دانشجویی با وجود ضربات سهمگینی که از دولت اصلاحات می خورد و دچار انشقاق های شدید می شود ولی همچنان زنده می ماند و احیاء برخی شعارها در دولت نهم مرهون همین استقامت و پافشاری جنبش دانشجویی است.
اما آنچه جنبش دانشجویی اکنون در شرایط فعلی مبتلا به آن است 3 آفت اساسی و کشنده است:
الف) دولت ساختگی: در شرایط امروز مهمترین مشکلی که جنبش دانشجویی را تهدید می کند رشد قارچ وار تشکل های بی بن و ریشه هستند که از دل دانشجویان و مطالبات دانشجویان جوانه نزده بلکه از دل خواست و اراده مسئولان تشکیل و هدایت می شوند.
مسعود باقری عضو فعال دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز در این باره می گوید: جنبش دانشجویی اصیل آرمان گرا است ولی از واقعیت های غافل نمی شود.
وی افزود: جنبش دانشجویی همان طور که از عنوان آن مشخص است دانشجویی است و باید صدای خواست و مطالبه دانشجویان باشد ولی می بینیم امروز تشکل های در حال تشکیل شدن هستند که هیچ صنمی با جنبش دانشجویی ندارند و این ها نور چشم مسئولان هستند و مسئولان همه امکانات را برای فعالیت های این تشکل ها مهیا می کنند.
این فعال دانشجویی درباره این نوع جنبش های دانشجویی گفت: نمی توان به این نوع حرکات جنبش های دانشجویی اطلاق کرد و بیشتر باید به اینها، تشکل های مدیریتی گفت که ویژگی اساسی این نوع جنبش های دولت ساخت این است که هیچ گاه کوچکترین انتقاد به وضع موجود ندارند و نخواهند داشت و همیشه تملق گوی مدیریت دانشگاه و دولت خواهند بود.
وی گفت: در دوره سازندگی بر اساس همین تئوری انجمن های اسلامی دانشجویی بوسیله امثال طبرزدی با حمایت هاشمی راه اندازی شد که بعد از پایان دولت هاشمی چون حامی نداشتند و در بین دانشجویان هم جایگاهی نداشتند برای همیشه از صحنه جنبش های دانشجویی محو و نابود و به انحراف کشیده شدند.
ب)آفت دوم جنبش های دانشجویی فقدان مطالعات نظام مند و تحلیلی است. امروز مدیران سیاسی جنبش های دانشجویی و اساساً جنبش های دانشجویی از نوعی کوتولگی رنج می برند.
نداشتن مطالعات جامع و کافی، شعار زدگی و رسانه پرستی آفتی است که امروز جنبش داتشجویی مبتلابه آن شده است.
حجت الاسلام عبدالهی فعال سابق دانشجویی در این باره معتقد است: جنبش دانشجویی برای اینکه بتواند به حیات خود ادامه دهد باید حرفی برای گفتن داشته باشد تا بتواند با تحلیل صحیح و مطالعاتی افکار جستجو گر دانشجویان را اقناع کند.
وی با انتقاد از سوء مطالعاتی تشکل های دانشجویی بیان کرد: دانشجویان و به طور ویژه تشکل های دانشجویی از فقر مطالعاتی رنج می برند و بیشتر شعار زده وبی محتوا گشتند به طوری که اگر برخی شعارها و حرف های تکراری از برخی تشکل ها گرفته شود دیگر نمی توانند حرفی بزنند که این یک درد است.
این فعال دانشجویی ادامه داد: امام خامنه ای بارها تاکید کردند که تشکل های دانشجویی باید تحلیل داشته باشند و سطح تحلیل خود را از سطح روزنامه ها و سایت ها جدا کرده و با مطالعه کتب بزرگان انقلاب از جمله شهید مطهری و بهشتی با فهمی عمیق تحولات را رصد و تحلیل کنند.
وی تصریح کرد: جنبش های دانشجویی ما اکنون از خود غافل شدند و مرتب پیگیر برگزاری برنامه ها هستند و این باعث شده خود مسئولان تشکل ها فاقد تحلیل شوند و دوره های آموزشی برای تشکل های دانشجویی امروز نیاز فوری و ضروری است.
ج) خود مرجعی آفت سوم و اساسی است که تشکل ها به آن مبتلا گشتند. کارهای تکراری با شیوه های همیشگی موقعیت جنبش های دانشجویی را در سطح و تراز پایین تری قرار داده است.
هادی منصفی فعال دانشجویی در این باره معتقد است : امروز وضعیت جذبی تشکل های دانشجویی چندان مطلوب نیست و جنبش های دانشجویی با بدنه دانشجویی نمی توانند ارتباط خوب و صمیمی برگزار کنند.
وی افزود: تشکل های دانشجویی از فقر ابتکار و خلاقیت درفعالیت های خود رنج می برد و به جای پرداختن به فعالیت های نو و ابتکاری و شیوه جذب نو و ارتباط بروز با دانشجویان همچنان مثل شیوه های چندین دهه گذشته حرف زده و فعالیت می کند.
این فعال دانشجویی گفت: تشکل های دانشجویی از نوعی خودمرجعی مفرط رنج می برند و انتقال تجارب و مستند سازی و استفاده از تجارب قبلی ها در تشکل ها به هیچ وجه درست صورت نمی گیرد و اگر این روند درست و کامل صورت می گرفت دیگر تشکل ها مجبور نبودند تجارب اسلاف خود را مجدد تکرار کنند.
وی تصریح کرد: تشکل های دانشجویی به تبع افت کلی جایگاه دانشگاه ها در تحولات اجتماعی افت کردند و اگر در دوره ای می دیدیم این دانشگاه بود که روندها را خلق می کرد و تحولات را پیش می برد این مرجعیت و اثرگزاری به دلیل تغییراتی که در ساختار دانشگاه و جامعه رخ داده است دیده نمی شود ولی با این وجود جنبش دانشجویی اگر بتواند خود را بازیابی کند می تواند به عنوان گروه پیشتاز در جامعه نقش آفرینی کند.
جنبش دانشجویی با این وجود اگر بتواند به قدرت اثرگزاری و ظرفیت بالقوه خود پی ببرد و بتواند با افزایش قدرت درونی خود و از سوی دیگر عمق بخشی فکری و عبور از کلیشه های روزنامه ی و سایت ها خود را بازیابی و بازطراحی کند همچنان به عنوان پیشقراول فرهنگی و سیاسی جامعه می تواند مرجعیت پیدا کند.