به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از بجنورد، ایام ولادت حضرت زینب(س) بزرگ بانوی صبر و مقاومت فرا رسیده است و این روز خاطرات زیبایی را برای پرستاران به دنبال دارد، چرا که امروز را روز پرستار نام نهاده اند، لذا سری زده ایم به جمعی از دانشجویان رشته پرستاری بجنورد تا نظرات آنان را در خصوص شغل دشوار آینده شان بشنویم.
ابتدا سراغ علی سلیمانی دبیر انجمن علمی پرستاری دانشگاه آزاد بجنورد می رویم و از انگیزه اش برای ورود به این رشته مهم و دشوار اظهار کرد: از کودکی عاشق کمک به همنوعان بودم و همین موضوع باعث شد وارد رشته پرستاری شوم.
لبخند رضایت بیماران همه وجودم را پر می کند
علی سلیمانی افزود: به علت اینکه فضای آموزشی در دانشگاه کم است و زیرساختها برای این رشته محدود است طبق رایزنی هایی که از سوی مسئولین انجام شده از فضای بیمارستان بهره می گیریم، خدا را شکر در بیمارستانها بسیار به دانشجویان بهاء داده میشود و دانشجویان در حد لازم فعالیت خود را انجام میدهند و چون علاقه بسیاری به این رشته دارم پشیمان نمیشوم.
وی با اشاره به اینکه وقتی پرستار به نیازهای بیمار رسیدگی می کند و باعث میشود درد او التیام یابد سختی کار را از یاد میبرد، گفت: برقراری یک رابطه عاطفی خوب با بیمار باعث فراموش کردن دردهایش می شود و از سوی دیگر خود شما هم دچار خستگی و دلزدگی نمی شوید، البته چون اکنون دانشجو هستیم آن گونه که باید در رشته خود غرق نشده ایم و با هر نوع بیماری آشنا نیستیم، با این حال مهمترین تجربه ما در بیمارستان این بود که با صبر و علاقه می توان سختی ها را به شیرینی بدل کرد.
وی شیرینترین خاطره خود را التیام بخشیدن و رسیدگی به زخم یک بیمار دیابتی اعلام کرد و گفت: او قبل از رسیدگی بسیار احساس درد داشت تا جاییکه به خود می پیچید وقتی با اقدامات لازم باعث تسکین دردش شدم آنقدر از من تشکر کرد که این احساس رضایت و خوشحالی همه وجودم را پر کرد و هیچ وقت آنقدر روحیه نگرفته بودم. تلخترین خاطره نیز برای علی سلیمانی تمام کردن یک بیمار در پیش چشمان پرستاران است آنجا که دیگر کسی نتواند کمکش کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از همکلاسی های شما کسی بوده که در میانه راه کم آورده باشد، گفت: چنین کسی را تاکنون بنده ندیده ام چون همه کسانی که وارد این عرصه جهادی می شوند با تحقیق و علاقه می آیند و اصلا به دید شغل به آن نمی نگرند، اما دوستانی داشتیم که از مرگ بیمار بسیار ناراحت شده و گریه و زاری کردهاند و ما آنها را تسلا دادیم تا روحیه خود را برای ادامه مسیر از دست ندهند.
وی مهمترین چارچوب اخلاقی پرستاری را وجدان کاری اعلام کرد و گفت: شاید برخی از پرستاران بعلت خستگی مفرط از اهمیت دادن به جان بیمار غافل شوند، امیدوارم تمامی پرستاران با علاقه و اهمیت و وجدان در این حیطه خدمت کنند.
سلیمانی نقش اعتقاد به خداوند و جلب رضایت خدا برای کسب نیرو و خدمت به بیمار را چنین توصیف کرد: به نظر من یک پرستار و پزشک تنها یک وسیله برای نجات جان بیمار است و انسان با توکل و دقت و انجام کار برای رضای خدا و خدمت به بیماران از صمیم قلب، میتوانند بسیار موفق باشد.
وی با اشاره به اینکه کار یک پرستار کمتر یک پزشک نیست، گفت: زیرا تمام کارهای بالینی یک بیمار در تمام ساعات شبانه روز بر عهده پرستار است و از مسئولین تقاضا دارم که به پرستاران توجه بیشتری کنند و به حقوق آنان رسیدگی کنند.
وی نظرش راجع به واژ های زیر را چنین بیان کرد:
روز پرستار: روز عشق و محبت.
شیفت 24 ساعته: وجود ندارد، شیفتها 12 ساعته است!
لباس سفید و تمیز پرستاری: سفید پوشان سبز اندیش.
کار برای رضای خدا: بالاترین درجه پاداش.
بهبود یافتن بیمار: هدف و علاقه هر پرستار.
بعد از کار در معدن پرستاری سخت ترین شغل دنیاست
بهنام توانا یکی دیگر از دانشجویان پرستاری بجنورد است که ترم شش خود را سپری می کند، علت انتخاب رشته پرستاری را علاقه و خدمت به بیمار اعلام می کند و می گوید: هدف من در مرحله اول پزشکی بود اما اکنون به این باور رسیدهام که این رشته کمتر از رشته پزشکی نیست و در سطح یک پزشک میتوان خدمترسانی کرد.
وی در خصوص سختیهای این رشته افزود: به نظر من هر کاری سختیهای خود را دارد و پرستاری نیز بعد از شغل سخت معدن سختترین شغل دنیا شناخته شده است به هر حال ما این رشته را انتخاب کرده ایم پس باید راضی به رضای خدا بوده و خود را با شریط وقف دهیم.
توانا با بیان اینکه خیلی کم پیش می آید کسی از این رشته پشیمان شود چون اکثر دانشجویان این رشته با علاقه انتخاب میکنند، ادامه داد: من عدهای را میشناسم که از این رشته رفته باشند، اما رفتن این افراد به معنای خداحافظی از این رشته نبوده بلکه تصمیم گرفتهاند رشته پزشکی را بخوانند و هدفشان خداحافظی از کار درمانی نبوده است.
این دانشجوی پرستاری می گوید: وقتی انسان و یک پرستار یک فرآیندی را روی بیمار پیاده میکند و شاهد بهبود و تسکین بیمار می شود خود به خود انگیزه و شوق برای او ایجاد خواهد شد و باعث میشود ثابت قدم تر در این حرفه گام بردارد، چون همیشه محیط کار یک پرستار در بیمارستان است لذا باید با آن و اتفاقاتش انس بگیرد و سازگار کند و نیز آنرا از صمیم قلب دوست داشته باشد.
وی درخصوص خاطرات تلخ و شیرینش گفت: تلخترین خاطره من و دوستانم در ترم دو بود که در بخش داخلی بیمارستان امام رضا بیماری که کد 99 ( احیای قلبی و ریوی) بود وارد بیمارستان شد اولین CPR بود که ما انجام میدادیم اما متاسفانه این خانم به زندگی برنگشت و این بسیار خاطره تلخی بود که تا آخر نیز در ذهن ما باقی خواهد ماند، همچنین شیرینترین خاطره من کنار دوستان خود بودن است، ما در زمان دانشجویی بسیار با یکدیگر انس و الفت داریم و هر لحظه با در کنار هم بودن خاطرات خوشی را سپری کردهایم و بیشتر از خانواده خود، همدیگر را میبینیم.
وی تفاوت جایگاه پزشک و پرستار را این گونه توصیف می کند که پزشک بیماری نگر است و پرستار بیمارنگر و در خصوص جایگاه رضایت خدا در این کار می گوید: اصلا قدم گذاشتن به مسیر دشوار و پر زحمت پرستاری بدون در نظر داشتن رضایت خدا تقریبا غیر ممکن است، من نه تنها در کارم بلکه در همه موارد نیازمند یاری خدا هستم، از سوی دیگر همه ما حقوق دریافت می کنیم و باید آنرا حلال کنیم و این حلال کردن در دقت و دلسوزی به خرج دادن برای بیماران است.
وی مهمترین مشکلی که در دوران تحصیل با آن مواجه شدند را طرح آموزش کمک پرستار دانست و گفت: بر اساس آن بسیار به آینده شغلی دانشجویان این رشته که سالها تحصیل می کردند لطمه وارد می شد چرا که با برگزاری دوره کوتاه مدت افراد را برای پرستاری آماده می کردند که جان بیمار بسیار به خطر میافتاد زیرا این افراد غیر متخصص با وارد شدن به حرفهحساس پرستاری میتوانستند برای یک بیمار بسیار خطر آفرین باشند.
نظر وی درباره واژههای زیر، نیز در نوع خود جالب بود.
روز پرستار: مبارک!
کار برای رضایت خدا: خستگی ندارد.(این پاسخ برایم خیلی جالب است آخر روی بنر بزرگی که از شهید محمد زاده مقابل دانشگاه شان نصب کرده اند دقیقا همین جمله از شهید نقش بسته است.)
خدمت پرستار به بیمار مانند شب زنده داری مادر برای فرزند است
ابوالفضل اسدی دانشجوی دیگر رشته پرستاری است که علت انتخاب این رشته را در مرحله اول علاقه و آشنایی کامل با این رشته اعلام کرد و گفت: فکر نمی کنم با وجود سختی هایی که وجود دارد هیچ وقت از انتخاب این رشته احساس پشیمانی کنم، لذا بسیار برایم لذتبخش و شیرین است، انس گرفتن با محیط بیمارستان در اوایل شاید سخت باشد اما باید کم کم کنار آمد همان گونه که با خیلی از مسائل تاکنون خود را سازگار کردهایم.
وی تلخترین خاطره را فوت بیمار و شیرینترین آنرا لبخند بیمار هنگام دیدن پرستار دانست و گفت: برخی از دوستانم در اوایل ترم تردید داشتند که این رشته را ادامه دهند یا خیر ولی با مشورت و راهنمایی من و دیگر بچه ها به رشته خود امیدوار شدند و ادامه دادند. وی مهمترین چارچوب اخلاقی پرستاری را احترام به بیمار اعلام کرد و گفت: انسان بدون توکل به خداوند اصلا نمیتواند در رشته پرستاری دوام بیاورد و موفق شود، تمام حرکت یک پرستار در راستای رضایت خدا است و بدون رضایت خداوند پرستاری معنا ندارد.
نظر وی در مورد واژههای زیر چنین بود.
روز پرستار: فرشتگان زمینی روزتان مبارک.
شیفت شب: سختی غیر قابل تحملی که با صبر و گذشت پرستار قابل تحمل می شود، در واقع برابری میکند با زحمت و تلاش مادران و شب بیداری برای فرزندانشان.
لباس سفید و تمیز پرستاران: آرامش به بیمار، سیاهی درد را به سفیدی بدل خواهد کرد.
کار برای رضای خدا: اگر انسان یک گام بسوی خدا بردارد خدا کل زندگی را به کامش خواهد کرد.
بهبود یافتن بیمار: از شادی پرواز خواهم کرد!
هر روز که می گذرد علاقه ام به پرستاری بیشتر می شود
نوشین یگانهراد ترم 6 رشته پرستاری دانشگاه آزاد بجنورد نیز علت خود را برای انتخاب این رشته علاقه قلبی اعلام کرد و گفت: من بسیار تمایل دارم با تمام وجود به مردم خدمت کنم و باعث افتخار من است که بتوانم دردی را تسکین بخشم، بعد از اینکه وارد این رشته شدم اصلا احساس پشیمانی نداشتم و علاقه من بیشتر نیز شده است، با طی کردن مراحل بالاتر انگیزهام بالاتر نیز میرود.
وی از اینکه ترم به ترم بر اطلاعات و تجربههایش بسیار افزوده میشود و هر ترم نمرات بالاتری کسب میکند این رشته را شیرین خواند و تاکید کرد: با شورانگیزی و رغبتی که اساتید ایجاد میکنند روز به روز انگیزه و تلاش ما را بالا میبرند و جثورانهتر در مسیر اهداف خود گام برمیداریم با این حال در این رشته باید صبر و تحمل انسان بسیار بالا باشد زیرا باید تا آخر عمر با آن زندگی کنیم و به خاطر همین برای ادامه این راه علاقه و انگیزه بسیار مهم است و همکاران و دوستان نیز در این مسیر بسیار موثر خواهند بود.
یگانه راد تلخترین خاطره خود را فوت بیماری دانست که کاری از دستش برای او برنمیآمد و لحظه به لحظه تمام کردن بیمار را با تمام وجود حس می کند و یا اینکه وقتی فردا وارد بیمارستان می شوی دیگر بیمارت را نمی بینی و او فوت کرده است، همچنین شیرینترین خاطره وی رضایت و دعای خیر بیماران است که رضایت خدا را به همراه دارد.
وی در خصوص کم آوردن دوستانش در این رشته عنوان کرد: بسیار پیش آمده که دوستانم با یک حادثه در این مسیر دچار ضعف و کاهش تحمل شدهاند اما با تشویق و ایجاد انگیزه و دلداری سایر بچه ها باعث بازگشت آنها شدهایم. این دانشجوی پرستاری مهمترین چارچوب اخلاقی رشته خود را تعهد اعلام کرد و ادامه داد: نقش اعتقاد به خدا و رضایت خداوند متعال در کسب نیرو برای خدمت به بیمار بسیار موثر است و یاد خدا باعث ایجاد آرامش در دل حوادث و وجدان کاری خواهد شد.
یگانه راد مهمترین مشکل دانشجویان پرستاری را در مرحله اول مرتب برگزار نشدن کلاسهای کارآموزی اعلام کرد و گفت: رشته پرستاری کار در بالین است و نباید در این راستا وقفه ایجاد شود.
نظر وی در مورد واژههای زیر، چنین بود.
روز پرستار: پرستار سایه سفید محبت در کالبد دلسوزان پاکدل است.
شیفت شب: تا به حال نداشتم اما بسیار علاقهمند هستم هر چه زودتر تجربه کنم!
لباس سفید و تمیز پرستاری: یکی از مقدسترین لباسها.
روز پرستار متعلق به بانوی ایثار حضرت زینب(س) است که از یتیمان کربلا پرستاری کرد
محمد فتحاللهی ترم شش رشته پرستاری در بجنورد در گفتگو با خبرنگار ما بیان کرد: اکثرا خانمها به این رشته علاقهمند هستند اما من بسیار تمایل داشتم به مردم جامعه خود خدمت کنم و احساس کردم این رشته مرا به هدفم نزدیک خواهد کرد، هر چقدر در این رشته پیش میروم مشتاقتر میشوم و سعیم بر این است که در این حیطه از هیچ فعالیت و از خود گذشتکی دریغ نکنم. فتحالهی تصریح کرد: با دعای خیر پدر و مادر و همکاری و هم فکری والدینم سختیهای این رشته را فراموش کردهام و تشکر فراوان از آنها دارم که همیشه همراهیم کردهاند.
وی گفت: پرستار وسیلهای است که از طرف خداوند متعال مامور شده تا باعث تسلای بیمار باشد انس با محیط با توکل به خدا آسان خواهد شد. وی تلخترین خاطره خود را معاینه بیماری اعلام کرد که از قضیه دیگری ناراحت بود و با وی بسیار بد رفتاری کرد اما محمد تلاش کرد با صبر و گذشت او را دلداری بدهد و بیمار بعد از دیدن این صحنه ضمن عذرخواهی خیلی دعای خیر برایش کرده است، همچنین شیرینترین خاطره وی برخورد و آشنا شدن با سالمندی در بیمارستان امام رضا بوده که فرد بسیار شوخ طبع و دلنشینی بود.
فتحالهی در خصوص ناامیدی دوستانش از این رشته گفت: الحمدالله انگیزه دوستان من بسیار قوی است و همه آنها با اعتقاد راسخ و علاقه تمایل دارند درس خود را به پایان ببرند و هرچه سریع تر مشغول کار و خدمت رسانی به بیماران شوند، من به نیت آنان تبریک می گویم.
وی مهمترین چارچوب اخلاقی پرستاری را تعهد به وظیفه، داشتن اخلاق مناسب و حرفهای عمل کردن دانست و عنوان کرد: اخلاق حرف اول را در رشته پرستاری میزند یک پرستار بدون اخلاق هرگز نمیتواند با بیمار ارتباط برقرار کند ضمن اینکه یکی از مهمترین عوامل بهبودی سریع بیمار آرامش خاطر و محبتی است که پرستار با وی انجام می دهد. وی افزود: نقش اعتقاد به خداوند و کسب رضایت او در این حرفه مانند زیربنا است چون یک پرستار با انواع بیماریها سرو کار دارد اگر اعتقادات قوی نداشته باشد کم میآورد.
درخواست محمد از مسئولین این بود که به پرستاران بهاء بیشتری داده شود با توجه به اینکه این رشته بسیار سخت و پر زحمت است برای پرستاران ارزش قائل شوند، جایگاه پرستاران مشخص باشد و وظایفی که مربوط به پرستاران نیست از دوششان برداشته شود.
نظر وی درباره واژههای زیر، چنین بود.
روز پرستار: ولادت حضرت زینب(س) و روزی که حضرت زینب از یتیمان و خانواده امام حسین(ع) به نیکویی پرستاری کرد و بسیار تبریک میگویم به این جامعه این روز را.
شیفت شب: یکی از ساکتترین و آرامترین شبهای است که یک پرستار تجربه خواهد کرد.
لباس سفید و تمیز پرستاری: یک احترام متقابل به بیمار، لباس سفید پرستاری نشانه خدمت خالصانه یک پرستار.
کار برای رضای خدا: نیروی غریزی خداوند به بنده که بتواند کاری را به نحو احسن انجام دهد.
بهبود یافتن بیمار: لحظه اوج شادمانی و خوشحالی پرستاران.
به یاد شهید محمدزاده که می فرمود "کار برای رضای خدا خستگی ندارد"
خانم روانبخش ترم 6 رشته پرستاری نیز هدف خود از انتخاب این رشته را در مرحله اول علاقه و کمک به همنوعان دانست و گفت: این رشته در زندگی شخصی فرد نیز تاثیرات شگرفی خواهد گذاشت، از ابتدا می دانستم این راه را باید تنها به امید جلب رضایت خدا ادامه داد، شهید محمدزاده نیز در این خصوص میفرماید اگر کاری برای رضای خدا باشد خستگی ندارد پس سختیهای این رشته اصلا به نظر ما نمیآید.
وی درخصوص انس گرفتن با محیط تصریح کرد: انسان باید خود را با مکان و شرایط وقف دهد، برخی اوقات کنار آمدن با یکسری از مسائل بسیار دشوار است مثلا پرپر شدن یک جوان در جلوی چشمت هیچ وقت در نظرت عادی نخواهد شد تنها باید تحمل داشت. او می گوید تاکنون خاطره تلخی از این رشته نداشته و خاطره شیرینش نیز تک تک لحظاتی بوده که در کنار دوستان با عشق در بالین بیمار فعالیت کرده است.
وی مهمترین چارچوب اخلاقی خود در عرصه پرستاری را تلاش برای حفظ شان و منزلت بیمار دانست و گفت: گاهی اوقات با بیمارانی مواجه می شویم که بسیار خجالتی هستند و یا افراد متدین و مقیدی هستند که راضی نیستند در هنگام بیهوشی نامحرم موی آنها را ببیند لذا باید پرستار از حریم وی محافظت کند.
نقش رضایت پرودگار در پیشرفت کار یک پرستار بسیار موثر است و یک پرستار با تمام همت و انرژی تنها به امید جلب رضای خدا کار میکند و با وجود اینکه حقوق کمی دارد تنهای نیروی که یک پرستار را تقویت خواهد کرد که سختی ها را تحمل کرده و راه را ادامه دهد جلب رضایت خداوند است.
وی در پایان مهمترین مشکل عرصه پرستاری را کمبود نیرو در بیمارستان دانست که حجم زیادی از بیماران برعهده یک پرستار قرار می گیرد و در نتیجه کیفیت کار پایین می آید، همچنین او مشکل دیگر را تبیعض و تفاوتی که بین دانشجویان پرستاری دانشگاه دولتی و آزاد در بیمارستانها قائل میشوند خواند و گفت: این موضوع شخصیت دانشجو را تحت الشعاع قرار می دهد و زیبنده نیست چون هردو طیف واقعا از صمیم قلب زحمت می کشند.