اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۳۵ پژوهشکده و کانون علمی، پژوهشی بسیج دانشجویی استان اصفهان در نامه ای سرگشاده به رئیس قوه مجریه اعلام کردند؛ دستگاه دیپلماسی، نهادهای متصدی حمایت از فعالیت های دانش بنیان و اقتصادی و متولیان دولت تدبیر باید مشخص کنند حد و مرز تکیه به غرب کجاست و این روند تا چه زمانی و ادامه خواهد یافت؟
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحن الرحیم
جناب آقای روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران؛
سلام علیکم؛
و اما بعد؛ امروز بیش از ۱۰۰۰ روز است از شروع به کار شما در پست ریاست قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران گذشته است و سوالات و ابهامات و مطالباتی در اذهان عمومی جامعه به خصوص جوانان و دانشجویان وجود دارد که شما به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، موظفید پاسخگوی آن باشید، در زیر به بعضی از آنها پرداخته ایم و انتظار داریم جوابی قانع کننده برای مردم شریف ایران داشته باشید؛
۱- در قضیه برجام و تعطیلی بسیاری از فعالیت های علمی جوانان این مرزوبوم، فقط در استان اصفهان، تعداد زیادی کارگاه تولیدی کوچک و بزرگ که بقا و حیاتشان وابسته به این صنعت مهم و استراتژیک بود، تعطیل و یا به حالت نیمه تعطیل درآمده است.
حال سوال اینجاست؛ این آفتاب برجامی که شما از آن سخن گفته بودید، چه زمانی از پشتِ ابرِ بی بارِ خنده هایِ آمریکایی بیرون خواهد زد تا گره از کار صدها و هزاران نفر از خانواده های کارگران و مهندسین فعال در این حوزه ها، در سراسر کشور بازکند؟ آیا اعتماد به آفتابی که خود را در پس دولتی که بعد از چند دهه گذشت از جنایات وحشتناکی مثل بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی و همچنین هدف قراردادن هواپیمای مسافربر ایرانی هنوز از آنها عذر خواهی نکرده است، مخفی شده است و قصد بیرون زدن ندارد، خلاف تدبیری که شما از آن سخن به میان آورده بودید، نیست؟ آیا اعتماد به آفتابی که پشت دولتی قرار گرفته است که بعد از برجام بارها ملت ایران را تهدید کرد، تحریم کرد و به دفعات از اموال ملت ایران دزدی کرد، عین بی تدبیری نیست؟
۲- از اصلی ترین سیاست هایی که در بحث اقتصاد مقاومتی لازم است پیگیری و به آن اهتمام ویژه شود، جلوگیری از وابستگی اقتصاد و بودجه ایران به فروش نفت و به خصوص خام فروشی آن است.
حال سوال اینجاست که چرا باید وابستگی بودجه سال ۹۵ به نفت، به نسبت وابستگی بودجه سال ۹۴، نزدیک به دو برابر گردد؟ سوال بعدی در این حوزه این است که چرا دولتی که ادعای موفقیت در حوزه دیپلماسی دارد و خود را حقوقدان می داند، سیاستی برای افزایش قیمت جهانی نفت اتخاذ نمی کند تا منابع پایان پذیر این ملت که روزی تا ۱۷۰ دلار به ازای هر بشکه فروخته می شد، امروز ۳۰ دلار فروخته می شود؟ (با یک حساب سر انگشتی و با توجه به اینکه در بودجه سال ۹۵ پیش بینی صادرات ۲.۳ میلیون بشکه در روز شده است،میتوان به دست آورد، اگر دولت بتواند با اتخاذ سیاستی متناسب در روابط خارجی فقط ۳ دلار ( ونه رسیدن هر بشکه به ۱۷۰ دلار) قیمت هر بشکه نفت را افزایش دهد، یعنی ماهانه ۲۰۷ میلیون دلار (۲.۳۰۰.۰۰*۳*۳۰) ارز آوری بیشتر… با این حساب آیا بهتر نیست تمرکز دولت به جای فشار بر اقشار ضعیف ( از طریق مالیات و قطع یارانه و…) بر سعی در پویایی و قدرتمندی دیپلماسی سیاسی و اقتصادی قرار گیرد ؟ و سوال مهمتر آنکه آیا جای تعجب ندارد که در میان آن همه تحریم ها، چرا یکی از تحریم هایی که به سرعت برداشته و فروش آن تسهیل شد، تحریم های نفتی بود؟ آیا برداشته شدن تحریم در حوزه نفتی به معنای عادت دادن دولت ایران به خام خوری به جای کسب ثروت از طریق علم نیست؟ آیا رفع تحریم نفتی، حٌقه آمریکا برای تکیه بر نفت و غافل ماندن از سیاست های اقتصاد مقاومتی نیست؟ آیا تحریم در حوزه نفتی باعث نمیشد که سیاست های اقتصاد مقاومتی در ایران سریع تر محقق گردد؟ و آیا رفع تحریم در حوزه نفتی به معنای تحریم در حوزه اقتصاد دانش بنیان نیست؟
۳- سالهاست مردم ایران به تکنولوژی ساخت سطل بنایی و فرقون و شاقول و ماله رسیده اند. حالا که وضعیت اشتغال در ایران، حال و روز مناسبی ندارد، آیا با صدور مجوز برگزاری نمایشگاه هایی همچون «نمایشگاه پروژه ایران» تدبیرِ دولتِ تدبیر و امید بر نابودی صنایع کوچک و در آمد زایی اینچنین، تعلق گرفته است؟ آیا بهتر نیست وزیر صنعت و معدنِ شما نیز به همراه وزیر خارجه تان که لازم است از صنایع نظامی تولیدِ داخل، بازدیدی داشته باشند، از صنایع ساختمانی ایرانی هم، نظارتی به عمل آوردند؟
۴- موجب تاسف است در کشوری مثل ایران که سرشار از نیروهای جوان، مومن، متعهد و آماده به کار است، هنوز فروشگاه هایی باشد که نه تنها فقط کالاهای لوکس خارجی و اکثرا بی کیفیت را به فروش میرسانند، بلکه فروشندگان آن نیز به همراه کالاهایشان و برای تبلیغ کالا و فرهنگشان، به ایران صادر می شوند.
حال سوال اینجاست؛ آیا اصلا دلاری در کار هست که ما به خاطر گرفتنش ماه ها کنار کودک کشان و جنایت کاران تاریخ نشستیم و با آنها قدم زدیم و دست دادیم؟یا حرف همان است که رئیس بانک مرکزی ما گفت، که “برجام هیچ چیز برای ما نداشته است”؟ آیا این فرضیه که بنا نیست دلاری به ایران بیاید و قرارداد خرید ایرباس و پژو و… از الحاقیات برجام است، فرضیه ی درستی نیست؟ آیا درست است که امتیازاتی که قول آن را به ما داده اند به معنای امتیاز گرفتن از ما و مصرف گرا کردن ملت ماست؟ آیا مهندسی امتیازات برجام، مهندسی فرهنگ و ورود تکنولوژی غیر بومی به ایران نیست؟
۵- جناب آقای روحانی؛ در شرایطی که بسیاری از اقتصاد دانان و کارشناسان معتقدند: در کشوری که بنا به وعده خداوند – که لازمه اسلام را استقامت دانسته است- بسیاری به دشمنی با او و تحریم ظالمانه بر علیهش پرداخته اند، لازم است حداقل امنیت غذائی مردمش توسط دولت تامین و تضمین گردد، چرا باید با اظهار نظر هایی غیر کارشناسانه و دشمن شاد کن اسباب وابستگی ایران فراهم شود؟در چنین شرایطی و با توجه به شرایط مساعد کشور ایران برای کشت بسیاری از محصولات متنوع کشاورزی با روش های بهینه مصرف آب و مدیریت علمی کشاورزی در ایران، چرا باید مشاور معاون اول شما، خود کفایی در کشاورزی را مزخرف بداند؟ آیا عدم نگاه به توانمندی های داخلی و مقهور قدرت پوشالی دشمنان ایران اسلامی شدن، زمینه ساز چنین مواضع غیر کارشناسانه ای نیست؟
۶- ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران؛ از یاد ملت بزرگ ایران نرفته و نمی رود در نماهنگ تبلیغاتی که شما و هوادارانتان – با تقلیدی مبتدیانه از نماهنگ تبلیغی آقای اوباما – با عنوان «نوسفر» منتشر ساختید بیان فرمودید که: بگذاریم که فضا و فرصت خدمت برای تمام ایرانیانی که دل در گرو این مرزو بوم دارند، باز شود»
حال سوال اینجاست؛ چرا باید دانشگاه هایی که فضای پرورش و باروری علمی کشور و توجه به رشد فکری و عقلانی کشور است، مدام دست خوش سیاسی بازی ها و حزب و گروه گرایی ها شود و جای کار و فعالیت برای دلسوزان و آینده سازان ایران، روز به روز کوچک تر و محدودتر گردد؟!
اما اصلی ترین سوال کسانی که در سنگر علم ایستاده اند و دلشان برای آبادی و پیشرفت ایران اسلامی می تپد و آماده اند تا هرجا درخت تنومند انقلاب نیاز به آبیاری داشت، جانشان را فدا کنند، اینجاست که آمریکای جنایتکار، چگونه اموال ایران را غارت کند و تا چه حد دست به تحقیر ملت بزرگ ایران زند و تا کجا به یاوه گویی و سخن پراکنی ادامه دهد تا دولت و رئیس جمهورِ ملتِ غیور و عزتمندی چون ایران، چشم از دست بخیل و بی خیر شیطان بزرگ بردارد و چشم به توان داخلی و درون زایی و حل مشکلات تولید داخل بیندازد؟! دستگاه دیپلماسی، نهادهای متصدی حمایت از فعالیت های دانش بنیان و اقتصادی و متولیان دولت تدبیر باید مشخص کنند حد و مرز تکیه به غرب کجاست و این روند تا چه زمانی و ادامه خواهد یافت؟
در پایان لازم است از زحمات مسئولین دولت ایران اسلامی که قابل چشم پوشی و نادیده گرفتن هم نیست، تشکر کرده و یاد آور گردیم که جناب آقای روحانی؛ حتما به یاد دارید که در آغازین روزهای مسئولیتتان در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در محضر رهبر انقلاب به خداوند پناه بردید از «فراموشی آنچه بر پیشینیان گذشته است….».
ما نخبگان علمی جامعه ایران و دلسوزان انقلاب اسلامی، به شما توصیه می کنیم به عنوان درسی تاریخی، به صورت علمی و فارغ از گرایشات سیاسی و حزبی بررسی کنید، آنجا که هر ملتی به شیطان بزرگ، آمریکای کودک کش و فریبکار، دست دوستی داد، نتیجه این اعتماد چه شد و پایان کارش به کجا انجامید؟!…
امید آنکه فراموش نکنیم آنچه بر پیشینیان رفته است…
۳۵ پژوهشکده و کانون علمی بسیج دانشجویی استان اصفهان