علی عبدی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران به عنوان منتقد احمدی نژاد و محمدمهدی میرزاییپور، فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همچنین نماینده جریان موسوم به دانشجویان عدالتخواه به عنوان موافق در این مناظره روبروی یکدیگر قرار گرفتند.
مجری برنامه، این مناظره را با طرح سوالی درباره علت ریز حامیان احمدینژاد آغاز کرد: چرا اطرافیان آقای خاتمی و هاشمی، بعد از دوران ریاست جمهوریشان آنها را تنها نگذاشتند و همچنان حامیشان باقی ماندند اما برای آقای احمدی نزاد این اتفاق نیفتاد و اطرافیانش وی را تنها گذاشته و دورش را خالی کردند؟
مهمترین محورهای مباحث عبدی
احمدینژاد و اطرافیانش، رادیکالتر از سایر احزاب عمل کردند
- قطعا آقای احمدی نژاد امروز با احمدی نژاد سال 84 چه از نظر بنده و نظر مردم، تفاوتهای زیادی دارد. انتقاد اول من به آقای میرزایی پور این است که این جفاست اگر بخواهید عدالتخواهی را در یک فرد، جریان یا یک گروه خلاصه کنید، چون همانطور که در گفته خود آقای احمدی نژاد وجود دارد، این جریان عدالتخواهی و ظلمستیز از ابتدای تاریخ وجود داشته و به برکت پیامبر گرامی اسلام، پس از پیدایش اسلام و به برکت رهبر امام خمینی(ره)، پس از پیروزی انقلاب یک قدرت و توانایی بیشتری به خود گرفته است و امروز در دنیا حرف برای گفتن دارد.
- فردی که میخواهد جریان بزرگی به عنوان عدالتخواهی را هدایت و رهبری کند، باید شاخصههایی داشته باشد. از مهمترین شاخصههای عدالتخواهی است که خود آن فرد در راس، به تمامی لوازم عدالتخواهی پایبند باشد. خب اشکال ندارد من از حضرتعالی سوال میپرسم: آیا واقعا احمدینژاد در 8 سال دوره ریاست جمهوریاش به تمام لوزام عدالتخواهی پایبند بود یا نبود؟ حتما اگر من نخواهم حتی کدهای کمتر گفته شده را مطرح کنم، وضعیت اقتصادی کشور در دو سه ساله پایانی دولت احمدی نژاد به آن دچار بود، خودش یکی از معیارهای بارز پدیده ضد عدالت است. کسی در این شکی ندارد.
- من خودم جزو کسانی بودم که از حامیان و مدافعان آقای احمدی نژاد، چه در سال 84 و 88 بودم و امروز هم به خیلی از عملکردهای دولت نهم و دهم افتخار میکنم و آنها را قبول دارم، علتش این است که در دولت یک نفر تصمیمگیر نیست و یک جریان است که دولت را پیش میبرد. نمونههای متعددی هم برای آن میتوانم مثل بزنم.
- در حال حاضر اصلا 50 نفر در کنار آقای احمدی نژاد هستند؟ اینکه خانم دستجردی را به عنوان وزیر بهداشت معرفی کنید و بعد به عنوان اینکه این خانم نفوذی آقای لاریجانی در دستگاه دولت است وی را برکنار کنید! آقای دانشجعفری را به عنوان وزیر اقتصاد معرفی کنید، بعد هم به اتهام اینکه اندیشههای آقای رفسنجانی را در اقتصاد دنبال میکرده وی را برکنار کنید، این خودش عذر بدتر از گناه است. یک وزیر را در سفر سنگال برکنار میکنید. یک وزیر دیگری را میخواهید برکنار کنید که لازمهاش هماهنگی با رهبری است، بعد که به شما اجازه داده نمیشود، 11 روز خانه نشینی میکنید و موارد زیادی از این دست.
- آیا جز این بود که در انتهای دولت با همه آن خدمات ارزنده و بزرگی که دولت نهم و دهم عرضه کرده و بنده با شما درآنها مشترکم، خود آقای احمدی نژاد با جریان های بسته سیاسی، خودش یک جریان کاملا بسته تر، رادیکالتر، تندروتر و نقدناپذیرتر را در واقع اضافه کرد؟ در روزنامه ایران هم آقای احمدینژاد و اطرافیانشان هم خودشان را یک جریان در کنار سایر جریان ها لحاظ میکردند.
مهمترین محورهای اظهارات میرزایی پور
احمدینژاد هیچ حزب و جریانی را قبول نداشت
- ادعای آقای احمدی نژاد در ابتدای مدیریتش این بود که در کشور ما، حلقه بسته مدیران وجود دارد و این حرف مخصوص آقای احمدی نژاد نبود هر فردی که وابستگی به جریانات خاص نداشت به این موضوع اشاره میکرد. احمدی نژاد معتقد بود که دعوای بین اصلاح طلبان و اصولگرایان، پوچ است و هیچکدام از این گروه ها را به رسمیت نمیشناخت.
- آقای احمدی نژاد بحث کابینه 70 میلیونی را مطرح کرد و بحثش این بود که باید قدرت و ثروت از این شبکه در هم تنیده خارج شود و در اختیار مردم قرار بگیرد و طبیعی بود که بسیاری از افرادی که سالها به واسطه شخصیت هایی مثل آقای هاشمی رفسنجانی بالا آمده بودند و منافع خود را در خطر میدیدند، مقاومت شدید کنند.
- گفتمان آقای احمدینژاد، تا حدی تازه است. اگر گفتمان انقلاب اسلامی را بخواهیم پیگیری کنیم به دستاوردهای دیگری میرسیم. به عنوان مثال تصور کنید که یک تلقی شبیه به آقای سعید جلیلی شاید نسبت به آقای احمدی نژاد وجود داشت. اما آقای احمدی نژاد متفاوت بود و در ادامه هم با حضور آقای مشایی و اقدامات وی، این به منسه ظهور رسید و همه این را دیدند.
- نگاه آقای احمدی نژاد نه مثل اصلاح طلبان، نادیده گرفتن ظلم و استکبار جهانی است و نه مثل اصولگرایان، نادیده گرفتن مظالم و مشکلات داخلی است.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران